صراط: «گرت پورتر» در یادداشتی با عنوان «چگونه استراتژی دیپلماتیک آمریکا به نتانیاهو اعتبار بخشید؟» در پایگاه «میدل ایست آی» نوشت: «آخرین کشمکش علنی بین دولت اوباما و نتانیاهو افشای روی محور افشای جزئیات مواضع آمریکا در مذاکرات هستهای ایران از سوی اسرائیل و متعاقب آن کاهش مشاوره آمریکا با اسرائیل در مذاکرات قرار دارد».
اوباما به نتانیاهو نیاز دارد
پورتر ادامه داد: «موضوع فوری و مهم خشم کاخ سفید از سودجویی نتانیاهو از اطلاعات مربوط به مواضع آمریکا و دخالت آن در مساله سیاست داخلی آمریکا بود اما همانطور که دیوید ایگناتیوس(روزنامه نگار واشنگتن پست) در گزارش اخیرش نشان داده دولت اوباما همچنان احساس میکند ضروری است درباره (ابعاد و مسائل مربوط به) هرگونه اقدام دیپلماتیک مهم در قبال ایران را برای نتانیاهو مشخص کند؛ با کسی که علنا اعلام کرده که هدفش ممانعت از حصول هرگونه توافقی است».
وی همچنین تصریح کرد: «دلیل واقعی ادامه دلجویی اوباما از نتانیاهو ان است که کاخ سفید اعتقاد دارد عوامل اسرائیل در کنگره تهدیدی جدی برای استراتژی دیپلماتیک دولت در قبال ایران هستند».
پورتر بیان کرد: «برای فهم سیاست در قبال آخرین پیشنهاد(در قبال مذاکرات هستهای) ضروری است تا به حقایق اساسی و ابتدایی ظرفیت غنی سازی ایران و مذاکرات برگردیم. اولین واقعیت آن است که ظرفیت نصبی ایران نزدیک به 20 هزار سانتریفیوژ است که نیمی از آن هیچ وقت عملیاتی نشده است. در نتیجه وقتی ایران پیشنهاد مجموع 9400 سانتریفیوژ را مطرح کرد در واقع این پیشنهاد 50 درصد کاستن از کل میزان ظرفیت غنی سازی را مطرح کرد».
اما مقامات آمریکا و اروپایی به گونه جدی ازهرگونه ارجاع دادن به حدود 10 هزار سانتریفیوژ نصب شده که عملیاتی نشده، خودداری کردهاند. بیانیهها و مواضع آنها خطاب به رسانهها بر این تاکید میکند که ایران اراده سیاسی نشان نداده و وانمود کرده که آن سانتریفیوژها(عملیاتی نشده) اصلا وجود ندارد. در نتیجه آنها پیشنهاد ایران درباره کاهش 9400 سانتریفیوژ را تنها "حفظ وضع موجود" تلقی کردهاند.
تاکید اوباما بر مفهوم غیرواقعی یک سال گریز هستهای
پورتر اینطور بیان کرد: «دولت اوباما درخواست خود برای کاهش بیشتر تعداد سانتریفیوژها را با تاکید بر نیاز به تامین زمان کافی بیشتر "گریز هستهای" توجیه کرده است. این مولفه دلبخواهانه و خودسرانه(مفهوم گریز هستهای) همانطور که نمایانگر سناریویی است که حتی گری سیمور مشاور سابق اوباما در موضوع سلاحهای کشتارجمعی هم آن را کاملا نامحتمل خوانده، هیچ ارتباطی با واقعیت سیاست هستهای ندارد».
او همچنین افزود: «دولت اوباما در سناریوی "گریز هستهای" ادعا میکند به حداقل یک سال یا بیشتر در صورتی که ایران تصمیم به غنیسازی اورانیوم در سطوح نظامی بگیرد نیاز دارد تا رئیسجمهور زمان کافی برای پاسخ داشته باشد. اما این ایده که رئیسجمهور آمریکا به یک سال زمان برای تصمیمگیری درباره اقدام در قبال نقش آشکار توافق توسط ایران نیاز دارد به اندازه مساله نیاز یک ساله به زمان مورد ادعای "گریز هستهای" دور از ذهن است و در واقع این مساله پوششی برای پنهان کردن دلیل واقعی پشت استراتژی مذاکرهای آمریکا است».
وی توضیح داد: «واقعیت آن است که سطح 9400 کنونی سانتریفیوژ که ایران پیشنهاد داده به اوباما زمان زیادی برای تصمیمگیری میدهد. همانطور که دو نمودار به همراه مقاله دیوید آلبرایت و اولی هاینونن قائم مقام سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی اواخر ژوئن این واقعیت را نشان داد. فرض کنید بر اساس آنچه در این دو نمودار آمده، هیچ ذخیره اورانیوم 20 درصدی وجود نداشته باشد و کاهش میزان ذخایر اورانیوم با غلظت پایین به صفر برسد، زمان گریز هستهای برای 10 هزار سانتریفیوژ از نوع IR-1 حدود 9 تا 10 ماه خواهد بود».
پورتر نوشت: «این نمودارها چشم انداز پیشنهادات آمریکا را از زمان آغاز مذاکرات و ملاحظات سیاسی شکل دهنده رویکرد آن نشان میدهد. در پیشنویس اولیه توافق می 2014 گروه 5+1 از ایران خواست با 1500 سانتریفیوژ موافقت کند که معادل 92 درصد کاهش ظرفیت کنونی غنی سازی آن است اما دیپلماتها به طور خصوصی به علی واعظ(تحلیلگر گروه بینالمللی بحران مستقر در اروپا) تصریح کردند که شاید در نهایت با 6500 عدد توافق کنند».
او در ادامه تصریح کرد: «مقامات آمریکایی و اروپایی در وین در ماه جولای واعظ و گروه بحران را قانع کردند که "حاشیه مانور" آنها در بهار و تابستان کاهش یافته و اینکه 6500 سانتریفیوژی که گروه بینالمللی بحران در ماه می پیشنهاد کرده دیگر ممکن نیست. یک نظر اجمالی به نمودار نشان میدهد که کاهش تا 4000 سانتریفیوژ زمان گریز هستهای را بین 21 تا 28 ماه اضافه خواهد کرد».
آمریکا خواهان داشتن اهرم تحریم تا مراحل پایانی اجرای توافق است
پورتر ادعا کرد: «بر اساس گفتههای یک منبع آگاه آمریکایی، رقم 6500 شاید پیشنهاد نهایی آمریکا نباشد. دولت اوباما هرگز در مذاکرات درخواست نهایی عددی درباره محدودیت تعداد سانتریفیوژها را درپیش نگرفته است. دولت هیچ انگیزهای نداشته که آماده ارائه دادن تعداد بیشتر سانتریفیوژ بوده باشد چرا که وضعیت کنونی به آمریکا آنچه میخواهد را میدهد و واشنگتن متقاعد شده که تهران به خاطر تحریمها و کاهش شدید بهای نفت در حالی بازی کردن دستی ضعیف در مذاکرات است».
این نویسنده آمریکایی در قبال ادعاهای مقامات این کشور در قبال تحریمها هم نوشت: «همین درک و فهم موضع آمریکا در قبال برداشتن تحریمها را به این نحو رسانده که تا زمان انتهایی اجرای توافق این اهرم را در قبال ایران در اختیار داشته باشد علی رغم اینکه از تهران انتظار کاهش فوری تعداد سانتریفیوژها مورد انتظار است».
اوباما نگران مخالفت کنگره و جلب حمایت نتانیاهو است
پورتر مینویسد: «دولت اوباما علت دیگری هم برای عدم تلاش جدی برای نشان دادن همراهی با مشکلات سیاسی ایران دارد و آن موضوعی است که ما را به اهمیت تازهترین کشمکش اوباما-نتانیاهو برمیگرداند. این ترس که دادن پیشنهادی غیر از یک جدول زمانی یک ساله گریز هستهای سبب رد کردن توافق(احتمالی هستهای) توسط کنگره خواهد شد. آنطور که یک منبع مطلع آمریکایی گفته، دولت اوباما نگران است اگر کنگره توافق نهایی را رد کند، این موضوع توسط بقیه جهان به عنوان نشانهای دیده میشود که آمریکا مسئول شکست مذاکرات میباشد».
این نویسنده آمریکایی در ادامه تصریح کرد: «این ترس و عزم دولت اوباما برای تحمل کردن فشار طاقت فرسای شکست دیپلماتیک، به مخالفان تندروی کنگره و حامیان اسرائیل یک قدرت وتو در برابر مواضع مذاکرهای دولت میدهد و این مساله توضیح میدهد چرا دولت با برداشتن کلاهش و روی دست گذاشتن آن(با احترام برخورد کردن) به سراغ نتانیاهو رفت و در ماه ژانویه در جستجوی دعای خیر و رضایت او درباره جدیدترین پیشنهاد ارائه شده به ایران بوده است».
پورتر در پایان اینطور جمعبندی کرد: «وضعیت طنز و کنایهآمیز کنونی آن است که بازی دیپلماتیک خاص اوباما که با هدف بدست آوردن دست بالاتر در قبال ایران بوده، در پایان به نتانیاهو یک شکل تازه و قدرتمندی از نفوذ در قبال سیاست آمریکا در قبال ایران داده است در صورتی که درخواستهای او در سال 2012 کاملا رد شده بود».
اوباما به نتانیاهو نیاز دارد
پورتر ادامه داد: «موضوع فوری و مهم خشم کاخ سفید از سودجویی نتانیاهو از اطلاعات مربوط به مواضع آمریکا و دخالت آن در مساله سیاست داخلی آمریکا بود اما همانطور که دیوید ایگناتیوس(روزنامه نگار واشنگتن پست) در گزارش اخیرش نشان داده دولت اوباما همچنان احساس میکند ضروری است درباره (ابعاد و مسائل مربوط به) هرگونه اقدام دیپلماتیک مهم در قبال ایران را برای نتانیاهو مشخص کند؛ با کسی که علنا اعلام کرده که هدفش ممانعت از حصول هرگونه توافقی است».
وی همچنین تصریح کرد: «دلیل واقعی ادامه دلجویی اوباما از نتانیاهو ان است که کاخ سفید اعتقاد دارد عوامل اسرائیل در کنگره تهدیدی جدی برای استراتژی دیپلماتیک دولت در قبال ایران هستند».
پورتر بیان کرد: «برای فهم سیاست در قبال آخرین پیشنهاد(در قبال مذاکرات هستهای) ضروری است تا به حقایق اساسی و ابتدایی ظرفیت غنی سازی ایران و مذاکرات برگردیم. اولین واقعیت آن است که ظرفیت نصبی ایران نزدیک به 20 هزار سانتریفیوژ است که نیمی از آن هیچ وقت عملیاتی نشده است. در نتیجه وقتی ایران پیشنهاد مجموع 9400 سانتریفیوژ را مطرح کرد در واقع این پیشنهاد 50 درصد کاستن از کل میزان ظرفیت غنی سازی را مطرح کرد».
اما مقامات آمریکا و اروپایی به گونه جدی ازهرگونه ارجاع دادن به حدود 10 هزار سانتریفیوژ نصب شده که عملیاتی نشده، خودداری کردهاند. بیانیهها و مواضع آنها خطاب به رسانهها بر این تاکید میکند که ایران اراده سیاسی نشان نداده و وانمود کرده که آن سانتریفیوژها(عملیاتی نشده) اصلا وجود ندارد. در نتیجه آنها پیشنهاد ایران درباره کاهش 9400 سانتریفیوژ را تنها "حفظ وضع موجود" تلقی کردهاند.
تاکید اوباما بر مفهوم غیرواقعی یک سال گریز هستهای
پورتر اینطور بیان کرد: «دولت اوباما درخواست خود برای کاهش بیشتر تعداد سانتریفیوژها را با تاکید بر نیاز به تامین زمان کافی بیشتر "گریز هستهای" توجیه کرده است. این مولفه دلبخواهانه و خودسرانه(مفهوم گریز هستهای) همانطور که نمایانگر سناریویی است که حتی گری سیمور مشاور سابق اوباما در موضوع سلاحهای کشتارجمعی هم آن را کاملا نامحتمل خوانده، هیچ ارتباطی با واقعیت سیاست هستهای ندارد».
او همچنین افزود: «دولت اوباما در سناریوی "گریز هستهای" ادعا میکند به حداقل یک سال یا بیشتر در صورتی که ایران تصمیم به غنیسازی اورانیوم در سطوح نظامی بگیرد نیاز دارد تا رئیسجمهور زمان کافی برای پاسخ داشته باشد. اما این ایده که رئیسجمهور آمریکا به یک سال زمان برای تصمیمگیری درباره اقدام در قبال نقش آشکار توافق توسط ایران نیاز دارد به اندازه مساله نیاز یک ساله به زمان مورد ادعای "گریز هستهای" دور از ذهن است و در واقع این مساله پوششی برای پنهان کردن دلیل واقعی پشت استراتژی مذاکرهای آمریکا است».
وی توضیح داد: «واقعیت آن است که سطح 9400 کنونی سانتریفیوژ که ایران پیشنهاد داده به اوباما زمان زیادی برای تصمیمگیری میدهد. همانطور که دو نمودار به همراه مقاله دیوید آلبرایت و اولی هاینونن قائم مقام سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی اواخر ژوئن این واقعیت را نشان داد. فرض کنید بر اساس آنچه در این دو نمودار آمده، هیچ ذخیره اورانیوم 20 درصدی وجود نداشته باشد و کاهش میزان ذخایر اورانیوم با غلظت پایین به صفر برسد، زمان گریز هستهای برای 10 هزار سانتریفیوژ از نوع IR-1 حدود 9 تا 10 ماه خواهد بود».
پورتر نوشت: «این نمودارها چشم انداز پیشنهادات آمریکا را از زمان آغاز مذاکرات و ملاحظات سیاسی شکل دهنده رویکرد آن نشان میدهد. در پیشنویس اولیه توافق می 2014 گروه 5+1 از ایران خواست با 1500 سانتریفیوژ موافقت کند که معادل 92 درصد کاهش ظرفیت کنونی غنی سازی آن است اما دیپلماتها به طور خصوصی به علی واعظ(تحلیلگر گروه بینالمللی بحران مستقر در اروپا) تصریح کردند که شاید در نهایت با 6500 عدد توافق کنند».
او در ادامه تصریح کرد: «مقامات آمریکایی و اروپایی در وین در ماه جولای واعظ و گروه بحران را قانع کردند که "حاشیه مانور" آنها در بهار و تابستان کاهش یافته و اینکه 6500 سانتریفیوژی که گروه بینالمللی بحران در ماه می پیشنهاد کرده دیگر ممکن نیست. یک نظر اجمالی به نمودار نشان میدهد که کاهش تا 4000 سانتریفیوژ زمان گریز هستهای را بین 21 تا 28 ماه اضافه خواهد کرد».
آمریکا خواهان داشتن اهرم تحریم تا مراحل پایانی اجرای توافق است
پورتر ادعا کرد: «بر اساس گفتههای یک منبع آگاه آمریکایی، رقم 6500 شاید پیشنهاد نهایی آمریکا نباشد. دولت اوباما هرگز در مذاکرات درخواست نهایی عددی درباره محدودیت تعداد سانتریفیوژها را درپیش نگرفته است. دولت هیچ انگیزهای نداشته که آماده ارائه دادن تعداد بیشتر سانتریفیوژ بوده باشد چرا که وضعیت کنونی به آمریکا آنچه میخواهد را میدهد و واشنگتن متقاعد شده که تهران به خاطر تحریمها و کاهش شدید بهای نفت در حالی بازی کردن دستی ضعیف در مذاکرات است».
این نویسنده آمریکایی در قبال ادعاهای مقامات این کشور در قبال تحریمها هم نوشت: «همین درک و فهم موضع آمریکا در قبال برداشتن تحریمها را به این نحو رسانده که تا زمان انتهایی اجرای توافق این اهرم را در قبال ایران در اختیار داشته باشد علی رغم اینکه از تهران انتظار کاهش فوری تعداد سانتریفیوژها مورد انتظار است».
اوباما نگران مخالفت کنگره و جلب حمایت نتانیاهو است
پورتر مینویسد: «دولت اوباما علت دیگری هم برای عدم تلاش جدی برای نشان دادن همراهی با مشکلات سیاسی ایران دارد و آن موضوعی است که ما را به اهمیت تازهترین کشمکش اوباما-نتانیاهو برمیگرداند. این ترس که دادن پیشنهادی غیر از یک جدول زمانی یک ساله گریز هستهای سبب رد کردن توافق(احتمالی هستهای) توسط کنگره خواهد شد. آنطور که یک منبع مطلع آمریکایی گفته، دولت اوباما نگران است اگر کنگره توافق نهایی را رد کند، این موضوع توسط بقیه جهان به عنوان نشانهای دیده میشود که آمریکا مسئول شکست مذاکرات میباشد».
این نویسنده آمریکایی در ادامه تصریح کرد: «این ترس و عزم دولت اوباما برای تحمل کردن فشار طاقت فرسای شکست دیپلماتیک، به مخالفان تندروی کنگره و حامیان اسرائیل یک قدرت وتو در برابر مواضع مذاکرهای دولت میدهد و این مساله توضیح میدهد چرا دولت با برداشتن کلاهش و روی دست گذاشتن آن(با احترام برخورد کردن) به سراغ نتانیاهو رفت و در ماه ژانویه در جستجوی دعای خیر و رضایت او درباره جدیدترین پیشنهاد ارائه شده به ایران بوده است».
پورتر در پایان اینطور جمعبندی کرد: «وضعیت طنز و کنایهآمیز کنونی آن است که بازی دیپلماتیک خاص اوباما که با هدف بدست آوردن دست بالاتر در قبال ایران بوده، در پایان به نتانیاهو یک شکل تازه و قدرتمندی از نفوذ در قبال سیاست آمریکا در قبال ایران داده است در صورتی که درخواستهای او در سال 2012 کاملا رد شده بود».