انتخابات آزاد در مرام احمدينژاد
به
گزارش صراط،به نظر
ميرسد احمدي نژاد براي اولين بار يکشنبه ۱۲ آذر۱۳۹۱، در اولين همايش
ملي«قوه مجريه در حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران»درمرکز همايشهاي
بينالمللي دانشگاه شهيد بهشتي بود كه متوسل به واژه انتخابات آزاد شد
وگفت: « انتخابات آزاد حق مردم است، انتخابات آزاد هم اصالت دارد و هم
ضرورت و اينکه حدود انتخاب رئيس جمهور بر اساس اعتقادات يک گروه محدود شود
درست نيست و اين مغاير با روح قانون اساسي است.»
واژهپردازي آقاي اردوكش!
يك هفته پس از او خاتمي همتاي پيشين احمدي نژاد و تئوريسین اردوكشيهاي خياباني(پهن كردن مردم كف خيابان) نيز روز دوشنبه۲۰ آذر ۱۳۹۱، در يك پيام تصويري به همايش انجمن دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشکي تهران به ارائه تعريف و تفسير از واژه انتخابات آزاد پرداخت وگفت: «انتخابات شاهبيت حيات مملکت است كه بايد آزاد برگزار شود. انتخاباتي آزاد است که همه بتوانند آزادانه درآن شرکت کنند. رفع مشکلات بيروني و دروني کشور بازگشت به موازين و مهمتر از همه انتخابات فراگير و آزاد در کشور است. برگزاري انتخابات آزاد و همهجانبه، تهديدات فراوان عليه کشور را کاهش ميدهد و در عين حال گشاينده وضعيت فعلي کشور است.»
تشريك مساعي دوخصم!
شنبه
دوم دي ماه ۱۳۹۱، احمدي نژاد در گفت وگوي زنده تلويزيوني با مردم که
ازشبکه اول سيما دوباره بركاربرد واژه انتخابات آزاد تاكيد كرد تا مشخص شود
اشتراك كلامي او با جناب عباشكلاتي تصادفي نبوده است. او سه بارمتعصبانه،
اينچنين براين كليد واژه تاكيد كرد:
-۱ «انتخابات بايد آزاد باشد
وهيچ کس نبايد حتي در ذهنش اين باشد که در انتخابات اثر بگذارد يا دخالت
بيجا کند و ما هم در همين رابطه در خدمت ملت هستيم.»
-۲ «به اعتقاد
بنده ملت در انتخابات کار را يکسره ميکند؛ انرژي عظيمي در انتخابات آزاد
ميشود. انتخابات هم صحنه بينالمللي را دگرگون ميکند و هم صحنه داخلي را.
مردم بايد با نشاط، رئيس جمهوري را با رأي بالا انتخاب کنند؛ چرا کهاين
مسئله دنيا را دگرگون ميکند.»
-۳ «۴۹ ميليون نفر از مردم اگر با
نشاط بيايند و رئيس جمهوري را با راي بالا انتخاب کنند، تغييرات شگرفي
ايجاد ميکنند. انتخابات آزاد حق ملت است و کسي حق ندارد در آن منعي ايجاد
کند.»
-۴ احدي هم نبايد تلاش کند که تاثير بگذارد و به جاي مردم تصميم
بگيرد. انتخابات آزاد حق ملت ايران است و هيچ کس حق ندارد در اراده ملت
کوچکترين تاثيري بگذارد.
يك روز پس از او، دوشنبه۴ دي ۱۳۹۱،
اکبرهاشمي رفسنجاني نويسنده نامه بيسلام به رهبري نيز در ديدار با اعضاي
انجمن اسلامي ادوار دانشگاههاي تهران و تبريز گفت: «رفع مشکلات با دولت
برآمده از انتخابات آزاد ميسر است.»
همنوا با رضا پهلوي و موسوي خوئينيها
فارغ
از تشريك مساعي يك ماهه اخير احمدي نژاد، خاتمي وهاشمي بايد گفت«انتخابات
آزاد» کليدواژهاي است که در ماههاي قبل به دفعات توسط طيف راديکال
اصلاحطلبان والبته رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام مطرح شده و تمامي به اتفاق
تنها راه برونرفت از وضعيت فعلي کشور را برگزاري «انتخابات آزاد» ذکر كرده
بودند.
جالب اينجاست كه سيدمحمد موسويخوئينيها انتخابات آزاد
را انتخاباتي توصيف کرده که «ميرحسين موسوي و مهدي کروبي» بتوانند در آن
کانديدا شوند! حتي رضا پهلوي پسر محمدرضا شاه نيز چندين بار بر ضرورت
برگزاري «انتخابات آزاد» تأکيد کرده و گفته است: «براي دستيابي به حکومت
صندوق رأي و حاکميت پايدار مردم بر مردم در ايران، در چارچوب برگزاري
انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بر اساس معيارهاي بين المللي، از پا نخواهم
نشست».
او راه رسيدن به انتخابات آزاد را « گذشتن از سد جمهوري
اسلامي» از طريق «نافرمانيهاي مدني همچون اعتصابات سراسري» عنوان کرده
بود.
دم خروس و رمزجايگزين براي آشوب
اين
اشتراك كلامي، نكتهاي بود كه محمد رضا باهنر نايب رئيس مجلس شوراي اسلامي
آن را روز پنجشنبه هفتم دي ۱۳۹۱درهمايش ۹ دي جبهه پيروان ولايت اينگونه
تفسير كرد: «در روزهاي اخير شاهد برخي اظهارات شبههبرانگيز رئيس جمهور
هستيم مانند اينکه ميگويد براي چه عدهاي حق دارند جلوي راي مردم را
بگيرند همه حق دارند در انتخابات شرکت کنند. اينها هم بحثهايي است که توسط
نهضت آزادي و ليبرالها در اول انقلاب زده ميشد و مخالف نظارت استصوابي
شوراي نگهبان بودند. رئيس جمهور که گفته است من براي انتخابات برنامه ندارم
اما دم خروس بيرون زده است و مشخص است که برنامه جدي براي انتخابات دارد.
رئيس
جمهور نبايد در کنار اصلاح طلبان و دشمنان خارجي قرار گيرد و حلقه آنان را
تکميل کند. امروز شاهديم که واژههايي همچون انتخابات آزاد که از سوي سران
فتنه و ضد انقلاب خارجي زده ميشد اززبان رئيس جمهور شنيده ميشود که بايد
حواس خود را جمع کند. سخناني همچون «دولت کليه انرژي اش را تخليه ميکند
يا مردم اين بار کار را تمام خواهند کرد، اينها جملات تامل برانگيزي است که
از سوي رئيسجمهور زده ميشود.»
دهم دي ماه محمدنبي حبيبي دبيرکل
حزب موتلفه اسلامي نيز در نشست دبيران حزب درتفسيري مشابه باهنر گفت:
«همانطور که در فتنه ۸۸ کليدواژه «تقلب» رمز آشوب بود، اين بار کليد واژه
«انتخابات آزاد» را براي فتنه جديد به عنوان رمز آشوب انتخاب کردهاند و
ميخواهند بگويند انتخابات آزاد نيست و از پيش نتايج آن را زير سوال
ببرند.»
باز هم پول ميدهيم
نايب رئيس
مجلس شوراي اسلامي درحالي اظهارات احمدي نژاد در مورد انتخابات آزاد را دم
خروس انتخاباتي او و همنوايي با اصلاح طلبها و سلطنتطلبها و مليگراها
ميداند كه انبوه اظهارات اين روزهاي احمدينژاد در وجوه ديگر دم اين خروس
را بيشتر نمايان ميكند. احمدي نژاد در دومين شب دي ماه ۹۱ از تريبوني كه
رسانه ملي در اختيارش قرار داده بود به غير از تاكيدات موكد بر لزوم
برگزاري انتخبات آزاد طبق سنت ۷ ساله وعدههايي نيز داد كه جنبه اقتصادي
والبته به اعتقاد صاحب نظران بوي انتخاباتي داشت وشاه بيت آن نيز امكان ۵
برابر كردن مبلغ يارانهها بود: «هماکنون مردم ۴۰ هزار تومان به عنوان
يارانه نقدي دريافت ميکنند که ميتوانيم ۲۵/۵ برابر اين رقم(هرنفر۳۲۵ هزار
تومان در ماه) را به مردم پرداخت کنيم بدون اين که نقدينگي افزايش يابد.»
دروغها و رنگ و بوهاي خاص
البته
وعدههاي اقتصادي احمدي نژاد هم صداي اعتراض صاحب نظران و از جمله
نمايندگان مجلس را بلند كرد. سه شنبه ۵ دي ۱۳۹۱، محمد دهقان نماينده و عضو
هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي در اين رابطه گفت: «مطالب مطرح شده از جانب
رئيس جمهور غيرواقعي است و به نظر بنده آقاي احمدي نژاد تصميم داشتند که در
اين برنامه راجع به انتخابات صحبت کنند.
اگر قرار باشد رئيسجمهور
پنج برابر زمان فعلي پول يارانه به مردم بدهد بايد قيمت بنزين را نيز هفت
تا هشت برابر کند. دولت الان ميخواهد بنزين را پنج هزار تومان و گازوئيل
را چهار هزار تومان کند. صحبت بر سر ۱۰برابر شدن قيمت برق است. چنين تصميمي
کشور را دچار اختلال ميکند، حالا هر قدر هم که رئيسجمهور به مردم پول
يارانه بدهد. ما در واردات کالا دچار مشکل هستيم و کشور تحريم است. اگر
بهاندازه پولي که در اختيار مردم قرار ميگيرد عرضه وجود نداشته باشد، خطر
تورم چند برابر ميشود. ممکن است چهار نفر چهار روز خوشحال شوند و يکسري
اهداف انتخاباتي محقق شود ولي اين خطرات بزرگي را براي نظام، ملت و کشور
ايران دارد.»
غلامرضا مصباحي مقدم عضو كميسيون اقتصادي مجلس شوراي
اسلامي نيز جمعه هشتم دي ماه وعدههاي اقتصادي رئيس جمهور را انتخاباتي
خواند وگفت: «در پايان دوره آقاي رئيس جمهور اين ادعاها رنگ و بو و معني
خاص ميدهد و نشان از اين دارد که با نزديک شدن به انتخابات دور بعد رياست
جمهوري دولت با اصرار بر توزيع يارانه نقدي سعي برفريب عمومي جامعه دارد.»
وعدهاي بوده كه داده و عمل كرده باشيد؟
اما
شنبه و در سالروز له شدن سر مار فتنه در نهم ديماه حجت الاسلام سيدجلال
يحييزاده عضو كميسيون اقتصادي مجلس در واكنش به وعدههاي جديد اقتصادي
احمدي نژاد در سخناني كه بيشتر مخاطبش خود رئيس جمهور بود گفت: «پيشنهادهاي
احمدينژاد غير واقعي و شبيه روياست و معمولا اين جور صحبتها جنبه عملي
نخواهد گرفت؛ زيرا رويايي است و با واقعيتها همخواني ندارد. وعده يارانه
نقدي ۲۵۰ هزار توماني در شرايط بحران اقتصادي فعلي، مردم را نگرانتر
ميکند.
خيليها احساس ميکنند که با اين صحبتها ميخواهند از
مردم استفاده ابزاري کنند. همه شاهد بودند که دولت در اين دو سال گذشته
وعده ايجاد ۲ ميليون و ۵۰۰ هزار شغل در سال را داده است، مردم يادشان هست
که دولت تاکيد داشت هيچ کس تا آخر دولت دهم بيمسکن نخواهد ماند، مردم
يادشان نرفته که دولت تاکيد داشت مصوبات سفرهاي استاني و مصوبات ديگري که
در طول دولتهاي نهم و دهم تصويب کرد، هيچ کدام را براي دولت بعدي نخواهد
گذاشت. الان وکلاي مردم در همه جاي کشور اعتراض دارند زيرا شاهد هستيم که
در خيلي از اين موارد، صحبتها و وعدهها فقط موجب ايجاد انتظار شده و به
هر حال مردم سرگردان هستند که چرا انجام نشد و نميشود؟ چه کاري در اين۷
ماه باقيمانده انجام ميگيرد؟
بنا براين اگر احمدينژاد صحبت ديگر
يا وعده ديگري بدهد، احساس ميشود براي آن است که مردم آن وعدههاي قبلي که
داده شده بود را يادشان نيايد. اگر وضعيت مملکت به همين روال پيش برود، نه
تنها اميدي به رأي آوري نامزد مورد حمايت احمدينژاد نيست، بلکه ممکن است
موجب ريزش آراي نامزد مورد حمايت وي نيز بشود.»
گزينش و جامعه هدف سوم
اما
يكشنبه دهم دي ۱۳۹۱و همايش سيامين سالروز تنقيح گزينش به فرمان امام (ره)
جايي بود كه احمدينژاد يك پيام چند وجهي انتخاباتي ديگر را به سوي جامعه
هدف سوم مخابره كرد. در اين صفحه جايي براي انعكاس خطابه بلند بالا و
اختصاصي احمدي نژاد كه تمركز آن بركليد واژه «گزينش» بود وجود ندارد، اما
ميتوان به طور تقطيعي به اهم موارد كلامي وي بدين شرح اشاره كرد:
*
حکومت نبايد به گونهاي رفتار کند که مردم در برابر آن مجبور به رفتار
دوگانه شوند، چون در اين صورت کار حکومت تمام ميشود، يعني اهدافش در جامعه
جلو نميرود.
در موضوع گزينش اصل برائت يکي از نکات است؛ چون به
تعبيري همه خوب هستند البته تفاسير حقوقي از اصل برائت وجود دارد و در واقع
بايد توجه داشته باشيم که همه در برابر قانون مساوي هستند و از حقوق
اجتماعي برخوردارند، مگر اينکه به حکم قانون محروم شده باشند. انقلاب
اسلامي براي جذب آدمها ونه دفع آنها شکل گرفته است، پيامبران براي جذب
آمدهاند و اصلاح و اعتلا و بالا بردن انسانها. ودر نهايت خدا انسان را
خلق کرده است که بالا رود، نه پايين و در واقع براي کمال انسانها خلق
شدهاند، نه سقوط. آيا در مسئله گزينش بايد بر مسئله دينداري و يا نتيجه
دينداري حساس بود؟ کسب دينداري کار سختي است و آسان نيست و اين کار در يک
مصاحبه انجام شدني نيست که بگوييم کسي ديندار است يا خير.
* ازسال
۶۳ که ازمن دعوت براي حضور در هسته مرکزي گزينش شده بود به طور مثال
ميديديم کسي به خاطر اينکه در خيابان با آقا پسري خوش و بش کرده و يا
روسرياش يک ميليمتر عقب رفته است رد ميشد، برخي از آنها پدر و مادرشان
ميآمدند، خانواده خوب، موجه و محترمي داشتند و خود آن فرزند هم بچه خوبي
بود، اما حالا در خيابان حرفي زده بود يا احوالپرسي کرده بود، کافر که
نشده و اساس و انسانيتش ساقط نشده است، با نصيحت درست ميشود، پس بايد
مراقب باشيم که گاهي ابعاد و حجم کار ديگران را نميترساند و يا ناراضي
نميکند، بلکه کيفيت کار مهم است.
*باورها را به سادگي و مصاحبه و
تحقيق محلي نميتوان کشف کرد. در انتخابات اخير يک آقا که او را ميشناسيد،
روحاني درحد اجتهاد است و دکترا دارد و بارها تاييد شده است که آدمي
فداکار و جبهه رفته و جانباز است و زندگي پاک دارد. (احتمالا آقاي ش، قابل
تسري به آقاي م) براي بررسي صلاحيتش به محل زندگياش رفته بودند و همسايه
او که مشهور به لااباليگري بود گفته بود که در مورد نماز خواندن و يا نماز
نخواندن او اطلاعي ندارم. پس نميشود دينداري را با برخي کارها کشف کرد،
اما آثار دينداري را ميتوان کشف کرد از جمله امانتداري، شناختن حرام و
حلال وحق مردم و حقالناس.
*اگر بخواهيد قايم موشک بازي در
بياوريد، ياد ميگيرند که سر شما کلک بگذارند؛ به طور مثال اينکه سوال شود
آيا تا به حال با نامحرم ارتباط داشتهايد؟ صرفنظر از نتيجه، شايد سوالي
خلاف شرع باشد.
*دربرخي دانشگاههاي دولتي و غيردولتي که تاکيد
ميشود همه با چادر بيايند، شاهديم گاهي طوري چادر سر ميکنند که بدتر از
نپوشيدن آن است پس بايد به نحوي رفتار کنيم تا افراد خودشان انتخاب کنند و
به آنها تحميل نشود.»
*درگزينش در مورد سرنوشت کشور و آدمها تصميم
گرفته ميشود، پس بايد خودمان سيممان وصل باشد و گرنه خسرالدنيا و الاخره
ميشويم، پس کسي که در منصب گزينشي است خودش بايد اصلح باشد.
بدون محدوديت استخدام كنيد
خطابه
اختصاصي رئيس جمهور مبتني بر پلوراليسم كه حكايت از تسلط منطق «هر كي
هركي»بر آن داشت همان روز انتشار متن مصوبه هيئت وزيران در جلسه مورخ ۲۹
آذر سال جاري تكميل شد و مسير تير شليك شده ديگري از سوي رئيسجمهور ۷ ماهه
را نشان داد كه در واقع هدف آن سيبل انتخابات يازدهم رياست جمهوري بود.
ماحصل
اين مصوبه ۱۷ بندي حكايت از اين داشت كه بقايي معاون اجرايي رئيس جمهور و
سرپرست نهاد رياست جمهوري به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور ماموريت يافت
راسا بدون نياز به هيچ امر ديگري از سوي هر مرجع يا مقامي از قبيل موافقت،
پيشنهاد، تاييد، صدور مجوز، صدور و اعطاي شماره مستخدم، راسا پس از برگزاري
امتحان يا مصاحبهاي و يا حتي بدون چنين كاري از بين کارکنان قراردادي
نهاد رياست جمهوري و يا ساير افرادي که هيچ گونه همکاري و قراردادي با نهاد
رياست جمهوري و واحدهاي وابسته وتابعه ندارند مستقيما و به تشخيص و توسط
نهاد ياد شده صورت ميپذيرد، تا سقف ۱۵۰۰ نفر را حسب مورد تشخيص خود
استخدام پيماني يا رسمي براي پستهاي حاکميتي، حساس يا کليدي يا مديريتي
درآورد و يا حتي براساس تشخيص شخصي اين تعداد را افزايش دهد.
اخبار
مربوط به این مصوبه در رسانه ها در حالی دست به دست می شد که خبر جدید و
تکان دهنده دیگری منتشر شد. خبری که به تعبیر خباز عضو هیات تطبیق مصوبات
دولت با قانون، یک کودتای اداری محسوب می شود. در این مصوبه به استانداران
مجوز داده شده است تا روز انتخابات و پایان دولت۴ هزار نفر استخدام کنند.
این تصمیم انتخاباتی درحالی است که مطابق برنامه پنجم توسعه، دولت موظف است
۱۰ درصد کارکنان خود یعنی حدود ۲۰۰ هزار نفر را کاهش دهد.
عظيمتر از فتنه ۸۸
انبوه
گفتاري و عملكردي پرشتاب احمدي نژاد طي يك ماه گذشته كه در واقع هر واكنش
دهندهاي را از نفس مياندازد كاري كرد كه يکشنبه۱۰ دي ۱۳۹۱ عوض حيدر پور
عضو كميسيون امنيت ملي مجلس شوراي اسلامي اين گونه كار را يكسره كند و
رفتار رئيس دولت دهم را با فتنه ۸۸ قياس نموده و حتي بدتر از آن بداند: «از
نوع رفتار احمدينژاد در آستانه انتخابات اين گونه برمي آيد که او براي
کشور برنامهاي دارد که فوقالعاده خطرناک است. حرفها و اقداماتي که
احمدينژاد انجام ميدهد ما را به حادثهاي عظيمتر از فتنه ۸۸ رهنمود
ميکند. بايد از انتخابات آتي بسيار مراقبت کرد. ما نيز اجازه نميدهيم که
کشور را به سمت نارضايتي اقتصادي بکشانند تا در نهايت به هدف خود
برسند.»
تاكتيكهاي متكي بر پلوراليسم
آنچه
گفته شد نمايانگر راهبرد احمدي نژاد است كه تقريبا هيچ كس بر سر انتخاباتي
بودن آن شبهه نميكند. راهبردي كه سعي دارد در قالب تاكتيكهاي اجرايي
متكي بر پلوراليسم يك وحدت رويه در بخشهاي مختلف جامعه در مورد نامزد
احتمالي منتسب به جريان دولت ايجاد كند. تاكتيكهايي كه براساس شواهد موجود
در مورد طيفهاي زير به اجرا در ميآيد:
-۱ ناراضيان سياسي اعم از معاندين، اصلاح طلبهاي راديكال طلبكار وجريانهاي طرد شده محافظه كار.
-۲ اقشارآسيب پذير( بخش اعظم جمعيت آْماري كنوني ايران) بدون توجه به گرايش سياسي
-۳ بخش كوچكي به نام لا اباليهاي آزادي خواه در همه عرصهها.
سوال
اما
آيا رئيس جمهور در ۷ ماه باقي مانده از عمر رياستش خواهد توانست، روياي
اجماع بر سر نامزد منتسب به خود را تحقق بخشد وآنچنان توده متراكمي از
تكهپارههاي ذكر شده در پيش سر اين نامزد بسازد كه به قول خودش با اتكاء
به آراء آنان كار را يكسره كند؟ اين سوالي است كه يالثارات با يكي از
تحليلگران خبره كشور مطرح و تحليل او از اين روند را به شرح زير منتشر
میسازد:
متافزيك واحد
در واقع بايد
گفت فلسفه اظهارات و عملكرد اخير آقاي احمدي نژاد دربرگيرنده گسترهاي
بسيار فراتر از انتخابات رياست جمهوري يازدهم است. مجموعه عملكرد رئيس
جمهور در همه عرصهها اعم از سياست خارجي، داخلي، اقتصاد و فرهنگ داراي يك
آبشخور واحد است كه از يك متافيزيك واحد سرچشمه ميگيرد و شخص احمدي نژاد
ومشايي از آن تغذيه ميكنند.
شناخت اين متافيزيك واحد توسط مخاطب
باعث ميشود تا خطوط ارتباطي مجموعه اظهارات و عملكرد رئيس جمهور مشخص و
معنادار شود. اما براي پرهيز از اطناب و ورود به يك بحث گسترده كه خاص
مطبوعات نيست بايد گفت خلاصه اين متافيزيك ادعايي دربرگيرنده تلقي خاصي است
كه اين افراد از مفهوم دين در دوران غيبت و شرايط جامعه در آستانه ظهور
دارند و براين اساس نيز براي خود ماموريت ويژهاي به منظور آماده سازي
زمينه ظهور قائل هستند.
انتخابات، هدف كوتاه مدت
در
اين راستا بايد گفت با وجود آنكه هر آنچه اين روزها از سوي رئيسجمهور
صادر ميشود داراي اهداف انتخاباتي است اما انتخابات در افق ديدگاه حلقه
رئيس جمهور يك هدف بسيار كوتاه مدت محسوب ميشود. براين اساس اگر بخواهيم
برروي هدف كوتاه مدت حلقه احمدي نژاد متمركز شويم بايد گفت آنچه در گفتار
اين روزهاي رئيس جمهور ظاهر شده ناشي از مشورتهاي غلطي است كه او از
مشاوران خود دريافت داشته است.
مشورتهايي براين مبنا كه او با
به كارگيري ادبيات چند وجهي در قبال مخاطبان مختلف و در برخي موارد متضاد
خواهد توانست كاري كند كه همه اين اقشار پاسخ سوالات خود را در اظهارات وي
ببينند و براساس نظريه شكل گرفته همه اين طيفها جذب حلقه احمدي نژاد
خواهند شد.
جمع اضداد
براين اساس او در
بين فراكسيون اصولگرايان مجلس، سخناني مبتني بر اصول و آرمانهاي انقلاب و
در لباس يك سرباز ولايت مطرح ميكند، اما در همايش قوه مجريه از منظر قانون
اساسي تمام ساختار حقوقي نظام جمهوري اسلامي ايران را در هم ميشكند. اين
روالي است كه تا كنون و در قالب شرحي كه دراين گزارش از آن به اختصار ياد
شده قابل بازخواني است و درآينده نيز با غلظت بسيار بالاتري ادامه خواهد
يافت و تصور آقاي احمدي نژاد نيز براين مبناست كه با اين شيوه تمامي اقشار
مخاطب خود را جذب كند.
اما يك سوال بيپاسخ كه مشخص كننده خلاء
موجود حداقل در بخشي از چارچوب نظري احمدي نژاد است براين مبنا استوار است
كه او با استفاده از كدام مباني خواهد توانست همه مخاطبين خود اعم از
اصولگرا، اصلاح طلب، سلطنت طلب و برانداز را در زير يك سقف واحد متحد
سازد؟!
عدم وجود پاسخ براي اين سوال حكايت از اين دارد كه با عمل
به اين چارچوب نظري آقاي احمدي نژاد برخلاف آنچه تصور ميكند همه اين اقشار
را از دست خواهد داد. كما اينكه امروز طيف ليبرال همچون گذشته در حال
تخطئه رئيس جمهور است و اقشار مذهبي نيز مدتهاست كه به دليل اشاعه اباحي
گري و پشت كردن دولت او به اصول انقلاب از او دل بريدهاند؛ دراين ميان
تنها طيفي كه احتمال دارد حداكثر به عنوان يك واسطه ونه يك گزينه منتخب،
براي مهيّا شدن زمينه درگيري با نظام جمهوري اسلامي ايران از احمدينژاد
بهره برداري كند، ناراضيان سياسي برانداز هستند.
بنابراين راهبرد
متوهمانه «گفتن همه چيز براي جذب همگان» داراي يك تناقض ساختاري است كه
برخلاف تصور موجود قادر به جذب هيچ يك از مخاطبان خود نخواهد بود.
تاكتيك مقصرسازي
احمدي
نژاد دراجراي بخشي از نظريه متناقض خود درحال استفاده از اهرم اقتصادي
براي جذب وسيع ترين اقشار مخاطب خود يعني بدنه آسيب پذير جامعه است. او در
حال اجراي تاكتيك مقصر سازي در افكار عمومي براي مشكلاتي است كه باعث ايجاد
آن خود او و دولتش بودهاند. او همزمان درحال سردادن انبوه وعدههاي غير
قابل تحققي به جامعه نظير ۵ برابر كردن يارانه و آييننامه استخدامي به
دستگاههاست كه خود نيز به وضوح به غير اجرايي بودن آن واقف است.
احمدي
نژاد قصد دارد با توسل به اين تاكتيك به مردم القاء كند كه او ميخواسته و
قادر بوده كه وعدههاي خود را محقق كند اما ديگراني دركار بودهاند كه
مانع از اجراي اين اهداف شدهاند. بنابراين تك تك مشكلات كشور يك باعث و
باني به غير از شخص رئيس جمهور خواهند داشت. پس بنابراين چارچوب نظري،
احمدينژاد درحالي كه كاري انجام نداده است به كسب محبوبيت نايل آمده است.
مقصر مقصرساز
اما
به نظر ميرسد در واقع خلاء دوم نظريه حلقه احمدي نژاد در همين بخش و مبني
براين واقعيت باشد كه امروز دست احمدي نژاد براي جامعه رو شده است و قاطبه
مردم قادر به تفكيك بخشهاي درست و نادرست سخنان وي هستند و ميدانند
احمدي نژاد در طول تاريخ نظام جمهوري اسلامي ايران داراي بيشترين اختيارات
ممكن بوده است و در واقع روزي كه ارادهاي براي خدمت در او بود با مشكل
فقدان اختيارات مواجه نبود. براين اساس مردم امروز تنها با حل مشكلات
اقتصادي متقاعد ميشوند نه وعده اقدام!
فارغ از اين برخلاف جريان
سازي رئيس جمهور، ديدگاهي در جامعه وجود دارد كه شخص رئيس جمهور را باني
تمام مشكلات موجود اقتصادي ميداند. مردم به وضوح طي ماههاي گذشته
ديدهاند كه رئيس جمهور انرژي زيادي را صرف اموري نموده كه نه دغدغه مردم
بوده و نه در راستاي حل مشكلات معيشتي كه جامعه با آن دست به گريبان است.
بنابراين اقشار هدف شعارهاي اقتصادي نيز مسحور وعدهها و جذب نامزد
انتخاباتي منتسب به احمدي نژاد نخواهند شد.
جاده صافكني كه خواهد سوخت
با
اين غربالگري به نظر ميرسد تنها جامعه هدفي كه براي استفاده از فرصت
ساخته شده جذب احمدي نژاد خواهد شد، جريان برانداز است كه پس از فتنه ۸۸ به
حالت كمون رفته و به دنبال محملي براي آغاز دوباره فعاليتهاي خود
ميگردد. اين در حالي است كه احمدي نژاد هيچ گاه تبديل به گزينه انتخابي
اين طيف نخواهد شد.
او در صورت ادامه روند در پيش گرفته شده و افزايش زاويه و تعارض با نظام، صرفا در نقش يك جاده صاف كن براي جريان فتنه عمل خواهد كرد كه هرگز قادر به خوردن محصول بذري كه ميكارد نخواهد شد. براين اساس احمدي نژاد در صورت ادامه روند ياد شده قطعا به اشتراك گفتمان و هدفگذاري و دفاع با جريان برانداز خواهد رسيد كه اين امر براساس شواهد تا كنون به ميزان زيادي تحقق يافته است.
بنابراين در پايان بايد گفت خطر واقعي كه نظام جمهوري اسلامي را تهديد ميكند شخص احمدي نژاد نيست بلكه نقش او در برافروخته شدن آتش فتنه دوبارهاي است كه خود وي را نيز خواهد سوزاند. راهبرد ثابت نظام جمهوري اسلامي ايران همواره مدارا بوده و اين درحالي است كه شخص احمدي نژاد نيز طبق سنت از اين مدارا تعبير ضعف ميكند.
اما يك خطر واقعي ديگر براي نظام جمهوري اسلامي ايران تولد يك خط فكري جديد و البته ضعيف است كه درحال دنبال كردن چارچوب نظري حلقه احمدي نژاد است. گروه جديدي كه نه احمدي نژاد را قبول دارد ونه مشايي را اما به خط فكري آنان پايبند است.
به نظر من نباید به این تشویشات دامن زد
به صراط میگم:
پاتو از روی گاز بردار برادر...
کمی آهسته تر برو ماهم سوار شیم
برات دارم خیر خواهی میکنم