جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۲

افکار منفی چیست و چگونه آن‌ها را از خود دور کنیم؟

افکار منفی چیست و چگونه آن‌ها را از خود دور کنیم؟
تفکر منفی می‌تواند به مشکلاتی مانند اضطراب اجتماعی، افسردگی، استرس و عزت نفس پایین کمک کند. کلید تغییر افکار منفی خود این است که درک کنید اکنون چگونه فکر می‌کنید، سپس از استراتژی‌هایی برای تغییر این افکار یا ایجاد تأثیر کم‌تر آن‌ها استفاده کنید.
کد خبر : ۶۱۴۸۲۵

به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از سلامت نیوز، افکار، عواطف و رفتار‌های ما همگی به هم مرتبط هستند، بنابراین افکار ما بر احساس و رفتار ما تاثیر می‌گذارند. بنابراین، اگرچه همه ما هر از گاهی افکار غیر مفیدی داریم، مهم است که بدانیم وقتی آن‌ها ظاهر می‌شوند چه کار کنیم تا گرفتار آن‌ها نشویم. درمان اغلب می‌تواند برای تغییر افکار منفی مفید باشد، اما همچنین می‌توانید یاد بگیرید که چگونه الگو‌های فکری خود را تغییر دهید. این مقاله برخی از مراحلی را که می‌توانید برای تغییر افکار منفی خود ادامه دهید، مورد بحث قرار می‌دهد.

ذهن آگاهی و خودآگاهی را تمرین کنید

ذهن آگاهی ریشه در مدیتیشن دارد. این تمرین جدا کردن خود از افکار و احساسات و مشاهده آن‌ها به عنوان یک ناظر بیرونی است. تمرین ذهن آگاهی می‌تواند به شما کمک کند تا نسبت به افکار خود آگاه‌تر شوید و خودآگاهی بیشتری ایجاد کنید.

ذهن آگاهی قصد دارد رابطه شما را با افکارتان تغییر دهد. سعی کنید افکار و احساسات خود را به عنوان اشیایی ببینید که در کنار شما شناور هستند و می‌توانید بایستید و مشاهده کنید یا اجازه دهید از کنار شما عبور کنند. از تأثیر افکارتان بر احساسات و رفتارتان آگاه شوید. افکار خود را رعایت کنید. از خود بپرسید که آیا این فکر مفید است؟ این فکر در خدمت چه هدفی است؟ این فکر چه احساسی در شما ایجاد می‌کند؟

هدف تمرکز حواس این است که با اجازه دادن به بخش متفکر مغز شما کنترل واکنش‌های عاطفی خود را به موقعیت‌ها به دست آورید. این نظریه مطرح شده است که تمرین تمرکز حواس ممکن است توانایی استفاده از افکار را به صورت سازگارتر تسهیل کند.

یک مطالعه نشان داد افرادی که درگیر تمرین ذهن آگاهی بودند، پس از قرار گرفتن در معرض تصاویر منفی، افکار منفی کمتری را تجربه کردند که نشان می‌دهد ذهن آگاهی ممکن است تأثیر تفکر منفی را کاهش دهد.

افکار منفی خود را شناسایی کنید

همانطور که افکار خود را مشاهده می‌کنید، روی شناسایی و برچسب زدن تحریفات شناختی و منفی بافی کار کنید. به عنوان مثال، اگر تمایل دارید که خود را در هر موقعیتی به عنوان یک موفقیت یا شکست کامل ببینید، پس درگیر تفکر «سیاه و سفید» هستید. سایر الگو‌های تفکر منفی عبارتند از:

نتیجه گیری سریع: این تحریف شامل ایجاد فرضیاتی در مورد آنچه دیگران فکر می‌کنند یا ایجاد فرضیات منفی در مورد چگونگی وقوع رویداد‌ها است.

فاجعه‌سازی: این الگوی تفکر منفی با این فرض مشخص می‌شود که بدترین نتیجه ممکن بدون در نظر گرفتن احتمالات محتمل‌تر و واقعی‌تر اتفاق می‌افتد.

تعمیم بیش از حد: این الگو تمایل به اعمال آنچه در یک تجربه قبلی اتفاق افتاده، در تمام تجربیات آینده دارد که می‌تواند تجربیات منفی را اجتناب ناپذیر جلوه دهد و به احساس اضطراب کمک کند.

برچسب زدن: وقتی افراد به خود برچسب منفی می‌زنند، بر احساس آن‌ها در مورد خود در زمینه‌های مختلف تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، شخصی که خود را «در ریاضی بد» می‌داند، اغلب نسبت به فعالیت‌هایی که شامل آن مهارت است، احساس منفی می‌کند.

جملات "بایدی": تفکری که با جملات "باید" مشخص شده است تنها با فکر کردن به آنچه "باید" انجام دهید به دیدگاه منفی زمینه میزند. چنین اظهاراتی اغلب غیر واقعی است و باعث می‌شود افراد نسبت به توانایی خود برای موفقیت احساس شکست و بدبینی کنند.

استدلال عاطفی: این شامل این است که فرض کنیم چیزی بر اساس پاسخ عاطفی شما به آن درست است. به عنوان مثال، اگر احساس عصبی می‌کنید، استدلال عاطفی شما را به این نتیجه می‌رساند که باید در خطر باشید. این می‌تواند احساسات منفی را تشدید کند و اضطراب را افزایش دهد.

شخصی سازی و سرزنش: این الگوی فکری شامل «شخصی کردن چیزها» است، حتی زمانی که آن‌ها شخصی نیستند. اغلب باعث می‌شود افراد خودشان را به خاطر چیز‌هایی که کنترلی روی آن‌ها ندارند سرزنش کنند.

الگو‌های تفکر غیر مفید به روش‌های ظریف متفاوت است. اما همه آن‌ها شامل تحریف واقعیت و شیوه‌های غیر منطقی نگاه کردن به موقعیت‌ها و افراد است. گلدمن پیشنهاد می‌کند که این مرحله تماماً در مورد شناسایی و برچسب زدن افکار منفی است. «اکنون که شما فکر را مشاهده کردید، می‌توانید آن را به عنوان یک فکر غیر مفید تشخیص دهید»

او همچنین پیشنهاد می‌کند که مکث کنید تا فکر را همان طور که هست بپذیرید. به خود یادآوری کنید که این فقط یک فکر است و واقعیت ندارد. انواع مختلفی از تحریف‌های شناختی وجود دارد که به تفکر منفی کمک می‌کند. درباره این تحریفات بیشتر بدانید و آن را به خاطر بسپارید

افکار منفی را جایگزین کنید

یکی از بخش‌های اساسی یک برنامه درمانی که شامل درمان شناختی رفتاری (CBT) است، بازسازی شناختی است. این فرآیند به شما کمک می‌کند تا افکار منفی را شناسایی کرده و به پاسخ‌های مفیدتر و سازگارتر تبدیل کنید.

چه در درمان انجام شود و چه به تنهایی، بازسازی شناختی شامل یک فرآیند گام به گام است که در آن افکار منفی شناسایی می‌شوند، از نظر دقت ارزیابی می‌شوند و سپس جایگزین می‌شوند. گلدمن پیشنهاد می‌کند شواهدی را بررسی کنید که این فکر را تایید یا رد کند. انجام این کار می‌تواند به شما کمک کند تفکر منفی را به چالش بکشید و جایگزین‌هایی را که مفیدتر و واقع بینانه‌تر هستند کشف کنید.

اگرچه در ابتدا فکر کردن با این سبک جدید دشوار است، اما به مرور زمان و با تمرین، افکار مثبت و منطقی به طور طبیعی به وجود خواهند آمد. بازسازی شناختی می‌تواند به شما کمک کند افکار خود را با انجام مراحل زیر به چالش بکشید:

از خود بپرسید که آیا این فکر واقع بینانه است؟

به آنچه در گذشته در موقعیت‌های مشابه اتفاق افتاده فکر کنید و ارزیابی کنید که آیا افکار شما با آنچه اتفاق افتاده مطابقت دارد یا خیر.

فعالانه فکر را به چالش بکشید و به دنبال توضیحات جایگزین باشید.

به آنچه که با ادامه باور به آن فکر به دست می‌آورید در مقابل آنچه که از دست می‌دهید فکر کنید.
تشخیص دهید که آیا فکر شما در واقع نتیجه یک تحریف شناختی است، مانند فاجعه سازی.

در نظر بگیرید که به دوستی که همین فکر را دارد چه می‌گویید

جانز هاپکینز پزشکی پیشنهاد می‌کند تلاش برای کمک به مبارزه با الگو‌های فکری منفی مرتبط با افسردگی بر روی مثبت تمرکز کنید. از خود بپرسید آیا از وضعیت کنونی خود می‌توان نتیجه گرفت؟ با این حال، گلدمن توصیه می‌کند که افکار منفی را با افکار بیش از حد مثبت جایگزین نکنید. اگر افکار جایگزین واقع بینانه نباشند، مفید نخواهند بود.

شما نمی‌خواهید با جایگزین کردن فکر با چیزی که ممکن است واقع بینانه نباشد، خود را برای شکست آماده کنید. یک تکنیک مفید می‌تواند این باشد که از خود بپرسید در این شرایط به یک دوست چه می‌گویید. گلدمن پیشنهاد می‌کند که اگر فکر می‌کنید "من یک شکست خورده هستم"یا "من شکست خواهم خورد"، نباید آن را با چیزی مانند "من می‌دانم که موفق خواهم شد" جایگزین کنید.

او می‌گوید: «در عوض می‌خواهید آن را با چیزی خنثی‌تر جایگزین کنید، که در عین حال مقداری دلسوزی به خود نشان می‌دهد، مانند «نمی‌دانم می‌توانم این کار را انجام دهم یا نه، اما تمام تلاشم را می‌کنم». یک مطالعه نشان داد که تنها یک مداخله بازسازی شناختی به افراد کمک می‌کند تا افکار منفی و سوگیری‌هایی را که در ایجاد اضطراب نقش دارند، کاهش دهند.

از توقف فکر بپرهیزید

توقف فکر مخالف ذهن آگاهی است. این عمل مواظب افکار منفی و اصرار بر حذف آن‌ها است. مشکل توقف فکر این است که هرچه بیشتر سعی کنید افکار منفی خود را متوقف کنید، بیشتر ظاهر می‌شوند. این به عنوان بازگشت فکر شناخته می‌شود. ذهن آگاهی ترجیح داده می‌شود، زیرا به افکار شما وزن کمتری می‌بخشد و تأثیر آن‌ها بر شما را کاهش می‌دهد.

کارشناسان بر این باورند که بازگشت فکری که پس از تلاش برای متوقف کردن افکار منفی اتفاق می‌افتد، بسیار مضر است. در عوض، روانشناسان معمولاً یافتن راه‌هایی برای مقابله مستقیم با افکار منفی را توصیه می‌کنند. توقف فکر ممکن است در کوتاه مدت کمک کننده به نظر برسد، اما با گذشت زمان، منجر به اضطراب بیشتر می‌شود.

علاوه بر بازسازی شناختی، جنبه دیگری از CBT که گاهی برای افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی مفید است، شامل چیزی به نام «دفاع قاطعانه از خود» است. از آنجایی که ممکن است گاهی اوقات، مردم واقعاً نسبت به شما انتقادی و قضاوت کنند، مهم است که بتوانید با طرد و انتقاد کنار بیایید. این فرآیند معمولاً در درمان با گفتگوی وانمودی بین شما و درمانگر انجام می‌شود تا مهارت‌های قاطعیت و پاسخ‌های قاطعانه به انتقاد را تقویت کنید. سپس این مهارت‌ها از طریق انجام تکالیف به دنیای واقعی منتقل می‌شوند.

به عنوان مثال، اگر در زندگی واقعی با انتقاد مواجه شوید، داشتن مجموعه‌ای از پاسخ‌های قاطعانه به شما کمک می‌کند تا با این موقعیت‌های بالقوه اضطراب آور مقابله کنید. علاوه بر این، طبق این روش، برخورد‌های واقعی به عنوان فرصتی برای تمرین این روش مورد استقبال قرار می‌گیرند.

برخی از تحقیقات نشان می‌دهند که مواجهه با «مشکلات اجتماعی» بالقوه که به اضطراب و تفکر منفی کمک می‌کنند نیز می‌تواند مفید باشد. هدف از بهبود توانایی شما برای مقابله با انتقاد و طرد، کمک به افزایش تحمل شما در برابر ناراحتی‌هایی است که ممکن است ایجاد کنند. با افکار منفی خودکار خود مبارزه کنید.
تفکرات خود را یادداشت کنید

سوابق فکر رهبری می‌تواند به عنوان بخشی از هر فرآیندی برای تغییر تفکر منفی استفاده شود. خاطرات فکری به شما کمک می‌کند سبک‌های تفکر منفی را شناسایی کنید و درک بهتری از اینکه چگونه افکارتان (و نه موقعیت‌هایی که در آن هستید) باعث واکنش‌های عاطفی شما می‌شوند، به دست آورید. اکثر برنامه‌های درمانی CBT شامل استفاده از یک دفتر خاطرات فکری به عنوان بخشی از تکالیف منظم در منزل است.

برای مثال، یک دفترچه خاطرات فکری ممکن است روند فکری یک فرد در یک قرار و واکنش‌های احساسی و فیزیکی ناشی از الگو‌های تفکر منفی را از بین ببرد. در پایان تحلیل فکر، می‌توانید افکار غیرمنطقی در مورد طرد شدن را با روش‌های مفیدتر و مثبت اندیش جایگزین کنید.

اگر با الگو‌های فکری منفی دست و پنجه نرم می‌کنید و این بر زندگی شما تأثیر می‌گذارد، با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید. در حالی که ممکن است به اشتراک گذاشتن افکاری که با کسی دارید دشوار باشد، درمانگران می‌توانند الگو‌های تفکر منفی شما را ارزیابی کنند و به شما کمک کنند گفتگوی درونی سالم تری ایجاد کنید.

گلدمن دوست دارد به مشتریان خود یادآوری کند که فرآیند تغییر افکار منفی راه حل سریعی نیست. او توضیح می‌دهد: «این آسان نیست و زمان می‌برد، اما با تمرین، آسان‌تر می‌شود و می‌توانید افکار خودکار جدیدی ایجاد کنید که برای شما کار می‌کنند».

افکار منفی چیست؟

افکار منفی شامل باور‌های منفی است که ممکن است در مورد خود، موقعیت‌ها یا دیگران داشته باشید. آن‌ها می‌توانند بر خلق و خوی شما تأثیر بگذارند و می‌توانند در برخی از شرایط سلامت روانی وجود داشته باشند. مثال‌ها عبارتند از:

"من هرگز به اندازه کافی خوب نخواهم شد"

"آن‌ها باید فکر کنند که من احمق هستم که این را می‌گویم"

"این وضعیت قرارنیست درست شود. "

چرا افکار منفی دارم؟

افکار منفی بسیار رایج هستند. شما ممکن است افکار منفی داشته باشید، زیرا ما بیشتر تحت تأثیر منفی هستیم تا مثبت، یا سوگیری منفی داریم. همچنین ممکن است که از نظر تکاملی، تفکر منفی برای بقا مفیدتر باشد. افکار منفی ممکن است در نتیجه تحریفات شناختی رخ دهند. آن‌ها می‌توانند علائم بیماری‌های روانی مانند افسردگی و اضطراب باشند.