فورت براگ که در شهرستان مندوچینو در شمال کالیفرنیا واقع شده است، یکی از مشهورترین سواحل شیشهای در جهان است. ساحلی کاملا پوشیده از سنگهای رنگی. این جا زمان و طبیعت با هم ترکیب شدهاند تا سطل زباله را به گنج تبدیل کنند. داستان از این قرار است که زلزلهای در سال ۱۹۰۶ سانفرانسیسکو و البته فورت براگ را ویران کرد.
به گزارش ایرنا، اهالی شهر عادت داشتند زبالههای قابل بازیافت خود را در خانه نگه میداشتند و از آنچه ممکن بود استفاده مجدد میکردند. پس از وقوع زلزله، در جریان ساخت خانهها، زبالهها دور انداخته شدند. بخشی سوزانده و اجسام شیشهای غیر قابل اشتعال، در غارهای ساحلی باقی ماندند. گفته میشود که این بطریها و ظروف سفالی، شیشهها و آینههای قدیمی، در جریان موج سواری شسته و تبدیل به سنگهای شیشهای دریا شدهاند.
پدیده ساحل شیشهای فورت براگ در دهه ۱۹۶۰ کشف شد، زمانی که طرح پاکسازی ساحل از زبالهها آغاز شد و با حذف زبالهها از سطح ساحل، یک ساحل شیشهای آشکار شد.
اشکهای پری دریایی بر ساحل
افسانهای قدیمی نیز در مورد ساحل شیشهای فورت براگ وجود دارد. گفته شده هر بار که یک ملوان در دریا گم میشود، پری دریایی در سوگ او میگرید و اشکهای او به سنگهایی درخشان تبدیل میشود که به آن شیشه دریا میگویند. افسانه سنگهای شیشهای و پری دریایی از یک داستان عاشقانه آغاز میشود. داستان پری دریایی که عاشق یک ملوان میشود و برای نجات جان او، دریای طوفانی را اهلی میکند. این کار نپتون را خشمگین میکند و پری به اعماق دریا تبعید میشود. از آن زمان، اشکهای پری دریایی، چون گوهری درخشان به دریا ریخته میشود و ساحل را از سنگهای رنگی پر میکند.
به گزارش ایرنا، اهالی شهر عادت داشتند زبالههای قابل بازیافت خود را در خانه نگه میداشتند و از آنچه ممکن بود استفاده مجدد میکردند. پس از وقوع زلزله، در جریان ساخت خانهها، زبالهها دور انداخته شدند. بخشی سوزانده و اجسام شیشهای غیر قابل اشتعال، در غارهای ساحلی باقی ماندند. گفته میشود که این بطریها و ظروف سفالی، شیشهها و آینههای قدیمی، در جریان موج سواری شسته و تبدیل به سنگهای شیشهای دریا شدهاند.
پدیده ساحل شیشهای فورت براگ در دهه ۱۹۶۰ کشف شد، زمانی که طرح پاکسازی ساحل از زبالهها آغاز شد و با حذف زبالهها از سطح ساحل، یک ساحل شیشهای آشکار شد.
اشکهای پری دریایی بر ساحل
افسانهای قدیمی نیز در مورد ساحل شیشهای فورت براگ وجود دارد. گفته شده هر بار که یک ملوان در دریا گم میشود، پری دریایی در سوگ او میگرید و اشکهای او به سنگهایی درخشان تبدیل میشود که به آن شیشه دریا میگویند. افسانه سنگهای شیشهای و پری دریایی از یک داستان عاشقانه آغاز میشود. داستان پری دریایی که عاشق یک ملوان میشود و برای نجات جان او، دریای طوفانی را اهلی میکند. این کار نپتون را خشمگین میکند و پری به اعماق دریا تبعید میشود. از آن زمان، اشکهای پری دریایی، چون گوهری درخشان به دریا ریخته میشود و ساحل را از سنگهای رنگی پر میکند.