مسأله مهدویت و آخرالزمان از مهمترین اعتقادات مسلمانان به ویژه شیعیان محسوب میشود. این مقطع زمانی که عمدتاً به دورههای پایانی عصر غیبت اطلاق میشود، دارای فراز و نشیبهای فراوانی است که آیات و روایات به ترسیم این فضا پرداختهاند.
از آنجایی که جامعه بشری به ناچار باید وارد فضای آخرالزمان شود و خود را مهیای ظهور منجی بشریت کند، داشتن تبیینهای رفتاری متناسب با دوران آخرالزمان ضروری جلوه مینماید؛ از این جهت هر یک از اهلبیت وحی تبیینهای رفتاری متعددی به شیعیان خویش ارائه کردهاند؛ به عنوان نمونه در ادامه به روایتی از امام جواد علیهالسلام اشاره میشود.
راوی میگوید از امام جواد علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: امام پس از من فرزندم على است. امر او امر من و سخن او سخن من و طاعت او طاعت من است و امام پس از او فرزندش حسن است، امر او امر پدرش و سخن او سخن پدرش و طاعت او طاعت پدرش باشد. سپس سکوت کرد. سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الرِّضَا ع یَقُولُ إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِی ابْنِی عَلِیٌّ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِی وَ الْإِمَامُ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْحَسَنُ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِیهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِیهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِیهِ ثُمَّ سَکَتَ.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، امام پس از حسن کیست؟ او به شدت گریست و سپس فرمود: پس از حسن، فرزندش قائم به حق، امام منتظر است؛ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ؟ فَبَکَى ع بُکَاءً شَدِیداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، چرا او را قائم مىگویند؟ فرمود:، زیرا او پس از آنکه یادش از بین برود و اکثر معتقدان به امامتش مرتد شوند، قیام مىکند؛ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ.
گفتم: چرا او را مُنتَظَر مىگویند؟ فرمود:، زیرا ایام غیبتش زیاد و مدتش طولانى شود و مخلصان در انتظار قیامش باشند و شکاکان انکارش کنند و منکران یادش را استهزاء کنند و تعیینکنندگان وقت ظهورش دروغ گویند و شتابکنندگان در غیبتش هلاک شوند و تسلیمشوندگان در آن نجات یابند؛ وَ لِمَ سُمِّیَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَیْبَةً یَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُونَ.
این روایت شامل سه بخش است:
اول درباره نَسَب امام عصر (عج) است که امام به بیان آن میپردازند. یکی از علتهای این امر در این نکته است که جلوی سوءاستفاده جریانهای انحرافی در باب مهدویت را بگیرند؛ چه اینکه عباسیان سردمدار این جریان بودند چرا که سعی داشتند قائم (عج) را از نسل خود معرفی کنند.
دوم، در بیان علت قائمیت امام عصر (عج) است. امام جواد علیهالسلام علت آن را در قیام امام در زمانی که از یادها برود و اکثر معتقدین به امامتش مرتد شوند، معرفی کردند.
سوم، در بیان علت مُنتظَر بودن امام عصر (عج) است؛ به گونهای که با طولانی شدن غیبت امام، مخلصان در انتظار قیامش باشند و در عین حال، شکاکان وی را انکار کرده و منکران یادش را استهزاء میکنند تا آنجا که فرمود آن عده که سر تسلیم بر امر الهی فرود میآورند و بنا را بر همراهی میگذارند، در عصر غیبت نجات مییابند.
از آنجایی که جامعه بشری به ناچار باید وارد فضای آخرالزمان شود و خود را مهیای ظهور منجی بشریت کند، داشتن تبیینهای رفتاری متناسب با دوران آخرالزمان ضروری جلوه مینماید؛ از این جهت هر یک از اهلبیت وحی تبیینهای رفتاری متعددی به شیعیان خویش ارائه کردهاند؛ به عنوان نمونه در ادامه به روایتی از امام جواد علیهالسلام اشاره میشود.
راوی میگوید از امام جواد علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: امام پس از من فرزندم على است. امر او امر من و سخن او سخن من و طاعت او طاعت من است و امام پس از او فرزندش حسن است، امر او امر پدرش و سخن او سخن پدرش و طاعت او طاعت پدرش باشد. سپس سکوت کرد. سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الرِّضَا ع یَقُولُ إِنَّ الْإِمَامَ بَعْدِی ابْنِی عَلِیٌّ أَمْرُهُ أَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِی وَ الْإِمَامُ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْحَسَنُ أَمْرُهُ أَمْرُ أَبِیهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ أَبِیهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِیهِ ثُمَّ سَکَتَ.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، امام پس از حسن کیست؟ او به شدت گریست و سپس فرمود: پس از حسن، فرزندش قائم به حق، امام منتظر است؛ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْإِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ؟ فَبَکَى ع بُکَاءً شَدِیداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، چرا او را قائم مىگویند؟ فرمود:، زیرا او پس از آنکه یادش از بین برود و اکثر معتقدان به امامتش مرتد شوند، قیام مىکند؛ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّیَ الْقَائِمَ قَالَ لِأَنَّهُ یَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَ ارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ فَقُلْتُ لَهُ.
گفتم: چرا او را مُنتَظَر مىگویند؟ فرمود:، زیرا ایام غیبتش زیاد و مدتش طولانى شود و مخلصان در انتظار قیامش باشند و شکاکان انکارش کنند و منکران یادش را استهزاء کنند و تعیینکنندگان وقت ظهورش دروغ گویند و شتابکنندگان در غیبتش هلاک شوند و تسلیمشوندگان در آن نجات یابند؛ وَ لِمَ سُمِّیَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَیْبَةً یَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُونَ.
این روایت شامل سه بخش است:
اول درباره نَسَب امام عصر (عج) است که امام به بیان آن میپردازند. یکی از علتهای این امر در این نکته است که جلوی سوءاستفاده جریانهای انحرافی در باب مهدویت را بگیرند؛ چه اینکه عباسیان سردمدار این جریان بودند چرا که سعی داشتند قائم (عج) را از نسل خود معرفی کنند.
دوم، در بیان علت قائمیت امام عصر (عج) است. امام جواد علیهالسلام علت آن را در قیام امام در زمانی که از یادها برود و اکثر معتقدین به امامتش مرتد شوند، معرفی کردند.
سوم، در بیان علت مُنتظَر بودن امام عصر (عج) است؛ به گونهای که با طولانی شدن غیبت امام، مخلصان در انتظار قیامش باشند و در عین حال، شکاکان وی را انکار کرده و منکران یادش را استهزاء میکنند تا آنجا که فرمود آن عده که سر تسلیم بر امر الهی فرود میآورند و بنا را بر همراهی میگذارند، در عصر غیبت نجات مییابند.