صراط:«جنگ روانی» با آنکه منافع خودی را تامین میکند و دست دشمن را از مواضع ملت دور نگاه میدارد، از وجوه مختلفی برخوردار است. اینجا بنا داریم استراتژی دشمن در جبهه سخت امنیت سایبر را تا اندازهای آشکار سازیم. وجهه واضح این جنگ در حوزه مرز دیجیتال آنجا سر برآورد که «اینترانت ملی» را محدود در قرنطینه مردم از فضای جهانی تعریف کردند. رسانههای دولتهای متخاصم انگلیس و آمریکا به اضافه اپوزیسیون مفلوک و بیسواد به محض دیکته خط خبری از جانب اربابان به تشویش اذهان عمومی پرداختند و کوشیدند با همگانی کردن «لطیفههای دست اول» (!) امنسازی حوزه سایبر را مساوی با قطع شبکه اینترنت جهانی و ممنوعیت ارسال رایانامه تعریف کنند. حال آنکه کارشناسان پشت پرده این جنگ تمام عیار روانی با ملت ایران به خوبی میدانستند معنای تلاش ایران برای ایجاد دیتاسنترهای داخلی و جلوگیری از دور زدن هر روزه اطلاعات ملی در زمین دشمن چه معنا و مفهمومی دارد. یعنی اگر نمیدانستند پشت پیام رهبر حکیم انقلاب مبنی بر تشکیل شورایعالی فضای مجازی چیست که چنگ و دندان نشان دادن از روز اول برای به اصطلاح «قطع اینترنت مردم ایران» بیمفهوم بود!
در روزگاری که آب و نان در دنیا رایگان نیست، سیاستمداران آمریکا و انگلیس و چند کشور مفلوک اروپایی از «حق مسلم جاسوسی رسمی از ملت ایران» سخن میراندند! آش تا اندازهای شور شد که شیمون پرز شخصا وارد ماجرا شد و برای ملت «محروم» ایران از حق استفاده از دیتاسنترهای جاسوس جهانی مرثیهسرایی کرد. این روی اول «جنگ روانی» در حوزه سایبر بود؛ شامل تکنیکهای «سیاه نمایی» و «توسل به دروغ» به جهت پنهانسازی حقیقت و ایجاد مطالبه از درون جامعه حریف با تک مضراب شعاری «اینترنت غیر امن حق مسلم ماست».
این بخش از پروژه تشویش اذهان عمومی تا آنجا کارآمد است که حقایق بر مردم روشن نشده باشد بویژه اینکه بازوان رسانهای دشمن برای قطع اینترنت جهانی «زمان» نیز تعیین کرده بودند. اتفاقا خصوصیت شایعهسازی و تشویش اذهان با توسل بر «پخش اخبار کذب» یکی است. هر دو تکنیک از عمر کوتاهی برخوردارند هر چند اگر با کارشکنیهای برخی رسانههای داخلی و احیانا دیگران در دامن زدن به برنامه دشمن برخورد میشد تا همین اندازه نیز شایعات حوزه سایبر دوام نمییافت.
روی دوم سکه جنگ روانی در مرز تازهتاسیس سایبر آنجا رخ نمایاند که نقشههای قبلی غرب رنگ باخت. اکنون وقت رجزخوانی بر پایه صداقت است بدون اینکه نیازی به پوزشطلبی از مخاطبان مستاصل از شایعات احساس شود!
گزارشگر بیبیسی وارد یک دیتاسنتر بزرگ و بومی میشود و از آنجا درباره تکنولوژی بومیسازی مراکز ذخیره اطلاعات داخلی کشورها صحبت میکند. عجب! پس معنای شبکه ملی این است! یعنی از ابتدا قرار بود اطلاعات حساس ملی مثل ریزدیتاهای بانکها، مراکز دولتی، اطلاعات حساس نظامی و حتی پروندههای پزشکی و خصوصی ملت به جای هزار بار چرخیدن در کشورهای متخاصم یا علاقهمند به جاسوسی، در مراکز ذخیره اطلاعات ملی نگهداری شود! پس دعوا بر سر چه بود؟!
آیا کسی در میان مردم پیدا میشود که اصرار داشته باشد آلبومهای خانوادگی یا اسناد و مدارک شخصی را در کمد منزل یک غریبه به امانت بگذارد؟ مثال، نمود بیرونی ندارد اما برای روشن شدن میزان اهمیت موضوع لازم است مسائل مهم با زبان ساده برای مردم طرح شود تا همگان از اهمیت موضوع ملی شدن اینترنت مطلع شوند.
گزارش ادامه مییابد: «سرورهای ذخیره اطلاعات و سایر تجهیزات حساس امنیت شبکه ساخت کشورهای الف و ب هستند که اکنون به جهت تحریمها اعلام کردهاند از فروش تجهیزات به ایران خودداری میکنند. حال باید دید شورایعالی فضای مجازی ایران چگونه میخواهد طرح شبکه ملی اینترنت را اجرا کند.» کل مفهوم گزارش بیبیسی فارسی را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «شما نمیتوانید!»
تحریم، اعلام جنگ رسمی اقتصادی با ایران بود که به علت آماده نبودن مسؤولان و عدم چارهاندیشی بموقع، «دولت» از آن سربلند بیرون نیامد هرچند ملت با وجود همه نامردمیها و بیکفایتیها میدان را خالی از مرد جنگی رها نکرد. حال وقت آن است به هوش آنها که مرز رسمی جنگهای آینده را در بحبوحه جنگ اقتصادی از یاد نبردهاند آفرین بگوییم. تشخیص درست، اولین قدم در مسیر سخت و دشوار رفع مشکل است. ما میدانیم که «ایرانی میتواند»! دشمن هم به همین جهت فاز جنگ روانی مردمی را به مرحله رجزخوانی ارتقا داده است.
ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا که نهادی بالاتر از دولت مرکزی محسوب میشود در آخرین همایش«دولت حکومت جهانی» گفت: «سایبر از برخی جهات، جدیدترین مرز بینالمللی است. با توجه به سرعت تغییر تکنولوژیکی، تعجبی ندارد که حکومت [جهانی] ناچیزی در این حوزه وجود دارد. در واقع، این حیطه یادآور سالهای اول عصر هستهای قبل از سیاستهای کنترل تسلیحات است که قوانین و مرزها را مشخص میکرد اما این خطر نیز وجود دارد که تعیین برخی انواع مقررات میتواند بدتر از نبود هیچ مقرراتی باشد. بنابراین چالش بینالمللی این خواهد بود که چگونه میتوان جریان آزاد اطلاعات را به بهترین نحو ادامه داد در حالی که اشکال مختلف «جنگ سایبری»را محدود کنند بدون اینکه به دولتهای ملی مجوز ممنوعیت جریان اطلاعات با اهداف سیاسی را بدهند».
این یعنی خط و نشان کشیدن برای دیگران در دنیایی که دیگر به «ابرقدرتی» به نام آمریکا اهمیت نمیدهد. اینجا صحبت از حق مسلم دیگر ملت ایران است که بزودی در «جنگهای سایبری» آزموده خواهد شد. سربازان شورایعالی فضای مجازی اکنون موظفند هم برای دفاع آماده شوند و هم سازوکار حمله را مهیا کنند. یدالله معالجماعه... دست بجنبانید تا «جاسوسی رسمی» حق مسلم دشمن نشود!