يکشنبه ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۱:۲۳
غرویان:

اصولگرایان از احمدی‌نژاد عبور کرده‌اند

آيت‌الله محسن غرويان چهره شناخته شده حوزه علميه قم است. او روزگاري معاون آيت‌الله مصباح‌يزدي در موسسه پژوهشي امام خميني بود اما پس از چندي با آيت‌الله مصباح دچار اختلاف ديدگاه شد و عطاي معاونت موسسه پژوهشي امام خميني را به لقايش بخشيد.
کد خبر : ۱۰۶۱۸۶

صراط: غرويان كه اين روزها تنها مشغول تدريس در حوزه و تاليف كتاب است اما فضاي سياسي كشور را رصد مي‌كند. او معتقد است كه سياسيون كشور بايد براي تامين ديدگاه رهبري انقلاب براي حماسه سياسي تلاش كنند.

به اعتقاد غرويان حماسه سياسي با حضور اصلاح‌طلبان و شخصيت اصلي و محوري اصلاح‌طلبان ميسر خواهد بود.

او در اين گفت‌وگو از افراطي بودن بعضي از شخصيت‌هاي روحاني در قم و جبهه پايداري در قبال اصلاح‌طلبان سخن گفت.

به گفته اين استادحوزه علميه اظهارات اخير اين شخصيت كه اصلاح‌طلبان راي ندارند و تاييد صلاحيت نمي‌شوند هرگز با خواسته رهبري منطبق نيست.

تنها هشت هفته تا روز برگزاري انتخابات رياست‌جمهوري باقي مانده است اما همچنان شاهد آن هستيم كه اصولگرايان براي اعلام برائت از آقاي احمدي‌نژاد رقابت سختي را با هم دارند. اين در حالي است كه با روي كار آمدن آقاي احمدي‌نژاد در سال 84 و 88 اصولگرايان براي اين پيروزي بارها جشن گرفتند. به نظر جنابعالي چه اتفاقي افتاد تا احمدي‌نژاد محبوب به احمدي‌نژاد مغضوب اصولگرايان بدل شد؟آيا اصولگرايان فريب خوردند يا آنكه آقاي احمدي‌نژاد دچار تغييرات هويتي و شخصيتي شد؟
اصولگرايان از همان روزي كه دولت احمدي‌نژاد را دولت امام زمان خواندند و او را معجزه هزاره سوم ناميدند و برايش كتاب نوشتند بايد فكر اين روزها را مي‌كردند.

وقتي يكي از بزرگان مي‌گويد كه براي من مسجل شده است كه نظر امام زمان راي به احمدي‌نژاد است اين روزها را مي‌توانستيم پيش‌بيني كنيم. عقلاي قوم اصولگرا در قصه دولت‌داري آقاي احمدي‌نژاد از همان ابتدا بايد احتياطاتي را در نظر مي‌گرفتند كه نگرفتند و از حول كنار گذاشتن اصلاح‌طلبان به شوق آمدند در حالي كه آقاي احمدي‌نژاد تازه به رياست‌جمهوري رسيده بود و هنوز امتحان خود را در بزنگاه‌ها پس نداده بود.

با اين تفاسير مي‌توانيم بگوييم كه اصولگرايان فريب خوردند و مشكلاتي كه اين روزها پيش رويشان قرار گرفته، محصول همين فريب خوردن است...
نمي‌خواهم از واژه فريب استفاده كنم و اين نسبت را به آقاي احمدي‌نژاد بدهم اما اصولگرايان دچار غفلت و تغافل شدند. البته آقاي احمدي‌نژاد هم تغيير كرد. كسي از روحيات ايشان و كارهايي كه انجام مي‌دهد خبر نداشت اما هر چه جلوتر رفتيم مشخص شد كه احمدي‌نژاد هم در حال تغيير است.

اما برخي مدعي‌اند كه آقاي احمدي‌نژاد امروز هيچ تغييري نكرده و تنها از خود واقعي‌اش پرده‌برداري كرده است.
من واقعا نمي‌توانم اينچنين اظهارنظر كنم. آقاي احمدي‌نژادي كه سال 84 با شعار عدالت و مبارزه با فساد و تبعيض براي رياست‌جمهوري آمد و توانست اعتماد بزرگان و مردم را به خود جلب كند با احمدي‌نژاد امروز فرسنگ‌ها فاصله دارد.

اما او همچنان از شعار زنده باد بهار دولت كه به گفته خودشان چيزي جز زنده باد امام زمان نيست دفاع مي‌كند...
من هم همين را مي‌گويم كه نسبت دادن دولتي كه امتحان خود را پس نداده بود به امام زمان كار عاقلانه و درستي نبود. حالا كه مشخص شده شعار انتخاباتي آقايان است موجبات نگراني اصولگرايان را فراهم كرده است.

آقاي غرويان اين نگراني‌ها از آقاي احمدي‌نژاد و مشايي ناشي از عملياتي شدن مدل روسي پوتين-مدودف در ايران نيست؟از دو، سه سال قبل برخي از سياسيون معتقد بودند كه آقاي احمدي‌نژاد قصد ندارد تا پس از اتمام دولت خود عرصه قدرت را رها كند و بر همين اساس سعي دارد تا با كانديدا كردن مشايي و تبليغات گسترده براي او، رياست‌جمهوري تيم خود را ادامه دهد. اين روزها هم شاهد آن هستيم كه بسياري از اصولگرايان اينچنين اظهارنظر مي‌كنند كه آقاي احمدي‌نژاد براي 20 سال بعد هم برنامه دارد.
من دو سال پيش هم درباره نسبت آقاي احمدي‌نژاد و مشايي تعبيري را به ‌كار بردم كه باز هم مي‌گويم تركيب احمدي‌نژاد با مشايي تعبير فلسفي، مثل تركيب ماده و صورت در فلسفه است كه از هم جداشدني نيست. با اين مبنا ديگر جاي هيچ شبهه‌يي باقي نيست كه اين آقايان علاقه دارند تا در قدرت باقي بمانند. اما بعيد مي‌دانم موفق شوند.

با اين تفاسير فكر مي‌كنيد كه اصولگرايان توان عبور از آقاي احمدي‌نژاد را داشته باشند؟
اصولگرايان كه مدت‌هاست از ايشان عبور كرده‌اند.

عبور به معناي پايان دولت احمدي‌نژاد نه انتقادها و گلايه‌هايي كه امروز وجود دارد.
شرايط بسيار پيچيده‌تر از اين حرف‌هاست. اما فكر مي‌كنم آقاي احمدي‌نژاد نمي‌تواند به آنچه مي‌خواهد برسد اگرچه معتقدم ايشان همچنان در روستاها و برخي شهرهاي كوچك هواداراني دارد.

مقام معظم رهبري در مشهد طي اظهاراتي از تمامي گروه‌هاي سياسي با سلايق مختلف خواستند تا در انتخابات حضور پررنگي داشته باشند.

اين اظهارات رهبري نظام در ميان اصلاح‌طلبان، چراغ سبزي تفسير شد كه آنان هم مي‌توانند در انتخابات شركت داشته باشند اما چند روز قبل بعضي از شخصيت‌هادر سخناني مدعي شدند كه اصلاح‌طلبان راي ندارند و سران اصلاح‌طلب براي انتخابات تاييد صلاحيت نمي‌شوند.نظرشما چيست؟
مقام معظم رهبري ديدگاه جامع و كاملي دارند و اي كاش همه آقايان به واقع تابع نظرات رهبري انقلاب بودند. وقتي رهبري مي‌گويند كه همه جريان‌هاي سياسي با سلايق متفاوت بيايند يقينا منظورشان تنها اصولگرايان نيست. رهبري انقلاب بر حماسه سياسي تاكيد دارند كه اين حماسه با مشاركت اصلاح‌طلبان ميسر است.

من برخلاف بعضي‌ها معتقدم كه اصلاح‌طلبان داراي پايگاه اجتماعي خوبي هستند كه نگاه اين پايگاه اجتماعي به آمدن و نيامدن ايشان در انتخابات وابسته است. به واقع آقاي خاتمي هم اگر از آن مجراي طبيعي و از نظر قانوني وارد انتخابات رياست‌جمهوري سال 92 شوند، مي‌توانند يك حماسه و موج مردمي را در فضاي سياسي كشور ايجاد كنند.

با توجه به كانديداهاي مشخص شده براي انتخابات فكر مي‌كنيد كه كدام يك از اين چهره‌ها بتوانند بيشترين راي را داشته باشند؟
فارغ از قطب‌بندي‌هاي سياسي كسي بايد رييس‌جمهور شود كه بتواند دولت فراجناحي، دولت ملي و دولت معتدل را تشكيل دهد و از همه سلايق سياسي در كابينه خود استفاده كند. اين كشور و اين مردم به يك دولت با فكر معتدل كه بتواند يك اجماع ملي را در ميان همه گروه‌هاي سياسي داخل نظام شكل دهد، نياز دارند.

آيا اين تفكر شما نزديك به تفكر مطرح شده از سوي آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني براي به وجود آمدن يك دولت وحدت ملي و استفاده از همه نيروهاي داخل نظام نيست؟
من روي اشخاص و عناوين سياسي و حزبي نمي‌خواهم تاكيد كنم، اما برداشت من از اوضاع سياسي كشور اين است كه براي برون‌رفت از شرايط موجود و حركت به سمت شرايط مطلوب، بايد از تمام نيروهاي وفادار به قانون اساسي، اسلام، نظام جمهوري اسلامي و ولايت فقيه استفاده كنيم؛ گرچه مي‌دانيم اختلاف سليقه و فكر وجود دارد كه طبيعي است، اما بنده از افراط و تفريط خوف دارم و معتقدم بايد دولتي سر كار باشد كه از نظر مديريت شرايط داخل كشور و تعامل با مجموعه نيروهايي كه تحت چارچوب نظام و ساختار قانوني كشور عمل مي‌كنند، اهل مسامحه، تسامح و اعتدال باشد، نه اينكه راديكال يا غرب زده و خودباخته باشد، بلكه با يك واقع‌بيني از اوضاع داخلي و خارجي، كار خود را پيش ببرد.
منبع: اعتماد