"صراط"- در سال هاي اخير مقام معظم رهبري تاكيدات زيادي بر اسلامي سازي علوم انساني داشته اند. بسياري از قشر به اصطلاح روشنفكر جامعه و برخي از اساتيد دانشگاه كه اسلامي سازي علوم انساني را برخلاف منافع خود مي بينند درصدد هستند كه هر طور شده با سيستم اسلامي سازي علوم انساني مخالفت كنند و اين جريان را محقق نشدني جلوه دهند. يكي از رشته هايي كه اساتيد آن به صورت كاملا منسجمي در كلاس ها و رسانه ها با اسلامي سازي مخالفت مي كنند رشته ي جامعه شناسي است. رشته اي كه برخي از اساتيد آن اعتقاد دارند روش و سيستم فكري اين علم اجازه ي ورود معارف ديني را به آن نمي دهد و اساس اين علم بر بي طرفي ديني و اعتقادي است. چرا كه جانبداري از دين باعث سوگيري در تحقيقات حوزه ي جامعه شناسي مي شود. اما واقعيت چيز ديگريست، واقعيت اينجاست كه برخي از غرب زدگان با اسلامي سازي علوم انساني و به طور كلي با معارف اسلامي مشكل دارند. اين اسلام است كه باعث رسوايي انديشه هاي پوچ آنها مي شود.
براي اينكه اهميت اسلامي سازي جامعه شناسي را كه اين روزها سعي در تربيت دانشجويان ضد ارزشي دارد، بهتر بفهميم به گوشه هايي از زندگي خصوصي "آگوست كنت" بنيانگذار جامعه شناسي غربي مي پردازيم تا مشخص شود كه اساس سيستم فكري جامعه شناسي با دين تقابل دارد و اين خانه از پايبست ويران است.
آگوست كنت در 19 ژانويه ي 1798 در مونپليه، شهري در جنوب فرانسه در اوج آشوب و بي ثباتي به دنيا آمد. در مورد گرايشات مذهبي و ديني كنت بايد گفت كه او « چهارده ساله بود كه از اعتقادش به خدا دست برداشت»! آگوست كنت در دوران دانشجويي به دلايلي از دانشگاه اخراج مي شود و يكي از آشنايان او وعده ي امكان ادامه تحصيل و تدريس در آمريكا را به او مي دهد «كنت كه از امكان تدريس در آمريكا به وجد آمده بود، در اين رؤيا فرو رفت كه براي هميشه به "سرزمين آزادگان" مهاجرت كند» رويايي كه البته محقق نشد. كنت هنگامي كه به سن ازدواج رسيد با زني به نام كارولين ماسَن ازدواج كرد، «زن جواني كه سالها اورا مي شناخت. كارولين كه در آن زمان كتاب فروشي كوچكي داشت بنا به قولي، پيش تر در محله ي پاله رويال روسپي بود»! همچنين «ماسن فرزند نامشروع دو بازيگر و پرورده ي مادر بزرگش بود». كنت در طول زندگي اش از بيماري هاي رواني رنج مي برد و مدتي نيز در بيمارستان رواني بستري بود. «در بيمارستان دكتر اسكوئيرل معروف، بيماري او -مانيا- تحت درمان قرار گرفت». مشكلات رواني كنت هميشه همراه او بود. او يك بار نيز اقدام به خود كشي كرد و «با انداختن خود به رودخانه ي سن» قصد انجام اين كار را داشت. آگوست كنت در اواخر زندگي خود دست به ادعاي عجيبي زد و خود را «بنيانگذار مذهب جهاني، بزرگترين پيامبر بشر» معرفي كرد. آگوست كنت اقدامات جالبتري نيز داشت «او نامه هايي براي رهبران قدرتمند جهان فرستاد و كوشيد نظر آنها را به نظم جديد اجتماعي خود كه آن را جامعه ي اثباتي مي ناميد جلب كند». آگوست كنت خود را حكمران جهان تصور مي كرد و نامه فرستادن او براي رهبران جهان حركتي پيامبر گونه بود و يك كاريكاتور مضحك از دعوت پيامبر گرامي و اعظم اسلام را به نمايش گذاشته بود. كه اين مساله نيز از بيماري رواني او نشات مي گرفت. آگوست كنت 5 سپتامبر 1857 درگذشت اما جامعه شناسي و پارادايم معروف «پوزيتيويسم» يا اثبات گرايي را از خود به جاي گذاشت. حال سؤال اينجاست كه با وجود معارف غني و الهي اسلام و انسان هاي وارسته و مقرب درگاه الهي آيا دانشجويان کشورمان در دانشگاه بايد انديشه هاي فاسد يك انسان بيمار را به عنوان بنيانگذار جامعه شناسي بخوانند؟ آينده علوم انساني به خصوص جامعه شناسي چه خواهد شد؟
*مطالبي كه داخل گيومه نوشته شده است برگرفته از كتاب نظريه هاي كلاسيك جامعه شناسي نوشته ي تيم ديليني و ترجمه ي بهرنگ صديقي از نشر ني است.
براي اينكه اهميت اسلامي سازي جامعه شناسي را كه اين روزها سعي در تربيت دانشجويان ضد ارزشي دارد، بهتر بفهميم به گوشه هايي از زندگي خصوصي "آگوست كنت" بنيانگذار جامعه شناسي غربي مي پردازيم تا مشخص شود كه اساس سيستم فكري جامعه شناسي با دين تقابل دارد و اين خانه از پايبست ويران است.
آگوست كنت در 19 ژانويه ي 1798 در مونپليه، شهري در جنوب فرانسه در اوج آشوب و بي ثباتي به دنيا آمد. در مورد گرايشات مذهبي و ديني كنت بايد گفت كه او « چهارده ساله بود كه از اعتقادش به خدا دست برداشت»! آگوست كنت در دوران دانشجويي به دلايلي از دانشگاه اخراج مي شود و يكي از آشنايان او وعده ي امكان ادامه تحصيل و تدريس در آمريكا را به او مي دهد «كنت كه از امكان تدريس در آمريكا به وجد آمده بود، در اين رؤيا فرو رفت كه براي هميشه به "سرزمين آزادگان" مهاجرت كند» رويايي كه البته محقق نشد. كنت هنگامي كه به سن ازدواج رسيد با زني به نام كارولين ماسَن ازدواج كرد، «زن جواني كه سالها اورا مي شناخت. كارولين كه در آن زمان كتاب فروشي كوچكي داشت بنا به قولي، پيش تر در محله ي پاله رويال روسپي بود»! همچنين «ماسن فرزند نامشروع دو بازيگر و پرورده ي مادر بزرگش بود». كنت در طول زندگي اش از بيماري هاي رواني رنج مي برد و مدتي نيز در بيمارستان رواني بستري بود. «در بيمارستان دكتر اسكوئيرل معروف، بيماري او -مانيا- تحت درمان قرار گرفت». مشكلات رواني كنت هميشه همراه او بود. او يك بار نيز اقدام به خود كشي كرد و «با انداختن خود به رودخانه ي سن» قصد انجام اين كار را داشت. آگوست كنت در اواخر زندگي خود دست به ادعاي عجيبي زد و خود را «بنيانگذار مذهب جهاني، بزرگترين پيامبر بشر» معرفي كرد. آگوست كنت اقدامات جالبتري نيز داشت «او نامه هايي براي رهبران قدرتمند جهان فرستاد و كوشيد نظر آنها را به نظم جديد اجتماعي خود كه آن را جامعه ي اثباتي مي ناميد جلب كند». آگوست كنت خود را حكمران جهان تصور مي كرد و نامه فرستادن او براي رهبران جهان حركتي پيامبر گونه بود و يك كاريكاتور مضحك از دعوت پيامبر گرامي و اعظم اسلام را به نمايش گذاشته بود. كه اين مساله نيز از بيماري رواني او نشات مي گرفت. آگوست كنت 5 سپتامبر 1857 درگذشت اما جامعه شناسي و پارادايم معروف «پوزيتيويسم» يا اثبات گرايي را از خود به جاي گذاشت. حال سؤال اينجاست كه با وجود معارف غني و الهي اسلام و انسان هاي وارسته و مقرب درگاه الهي آيا دانشجويان کشورمان در دانشگاه بايد انديشه هاي فاسد يك انسان بيمار را به عنوان بنيانگذار جامعه شناسي بخوانند؟ آينده علوم انساني به خصوص جامعه شناسي چه خواهد شد؟
*مطالبي كه داخل گيومه نوشته شده است برگرفته از كتاب نظريه هاي كلاسيك جامعه شناسي نوشته ي تيم ديليني و ترجمه ي بهرنگ صديقي از نشر ني است.
سخني از ملاصدرا شيخ اشراق ابن سينا و ابن خلدون نيست
به نظر تنبلي آنها باعث شده كه مطالعه جديد پيرامون جامعه ايران نداشته باشند