به گزارش صراط، یک هفته ای مهمانشان بودم، در طبقه دوم منزل چوبی شان. لوازم منزل بسیار ساده و ابتدایی است و پارچه های گلدوزی شده با نخ های رنگارنگ و نقش و نگارهای پر گل یادآور فضای منازل روستایی ایران است.
احساس غریبگی نمی کنی، رنگ و بوی آشنایی دارد، زن و مرد میانسالی هستند با تک فرزندشان، دو خانه قایقی را که کل سرمایه شان است، به توریست ها اجاره می دهند، با رویی گشاده به استقبال مسافران می روند، از هر مذهبی و هر ملیتی.
می دانند که ایرانی هستم، منتظر تغییر رفتارشان هستم، چون از تبعیض های حاکم میان شیعیان، سنی ها و هندوها بسیار شنیده ام، اما با قهوه کشمیری و تکهای شیرینی در سینی خوش آمد می گوید.
به مرور و به دنبال رفت و آمدهای مکرر درمی یابتم که نام ایران و ایرانی نامی آشناست و لبخند بر لبان سنی، شیعه و هندوی آن می نشاند. گویی هم سرزمینت را می شناسند و هم فرهنگ و هنرت را. هر چند که می توان نقش و نگار و هنر ایرانی را هر کجا یافت.
از مغازه های رنگا رنگ لباس و صنایع دستی گرفته تا مغازه عرقیجات که به فارسی نام هر کدام را بر بطری ها نوشته اند.
با توجه به تاریخ درگیری مذاهب در هند، انتظار سرزمینی ناآرام و پر تبعیض را داری اما مردم این سرزمین تعامل دوستانه ای با هم دارند.
سلیم، شیعه ای تربیت یافته در خانواده ای سنی
نامش سلیم است، نوجوانی بیش نبوده که از منزلشان در جامو گریخته و به سرینگر آمده است. سالها خانواده اش در پی اش بودند اما ردی از وی نتوانستند پیدا کنند و دست از امید شسته و با تصور مرگش زندگی کرده اند.
یک روز بر حسب اتفاق به واسطه آشنایی ، فرزندشان را پیدا می کنند و با مراجعه به ایستگاه پلیس و ارائه مدارک و شواهد مدعی فرزندشان می شوند که البته در ابتدا با انکار فرزندانشان روبرو می شوند.
سلیم سالها در یک خانواده سنی همانند تک فرزند پسر این خانواده پذیرفته و رشد کرده و اکنون امور تجاری خانواده را به دست گرفته است و نکته قابل تامل آن است که وی همچنان بر دین و مذهب خود در این سال ها زندگی کرده و بدون تغییری بزرگ شده است.
وی از گرمی و صمیمیت این خانواده می گوید که چگونه با آغوش باز او را زمانی که نوجوان کم سن و سالی بود پذیرفتند و از تمامی گزندها و دام هایی که می تواند بر سر راه یک نوجوان باشد، حفظ کردند.
فصل تابستان است و سلیم به همراه خواهر و برادر کوچکتر خود و جهت گذران تعطیلات میان ترم به منزل پدر و مادر دوم خود آمده است. خواهر و برادر وی نیز همانندش احساس راحتی می کنند و تفاوتی را حس نمی کنند.
عاشورا، روزی که شیعه، سنی و هندو نیز می گرید
عزاداری و گرامیداشت روز عاشورا در میان مسلمانان چه شیعه و چه سنی، بخشی جدایی ناپذیر از دین محسوب میشود هر چند شکل برگزاری مراسم متفاوت است اما در اینجا حضور هندوها در مراسم روز عاشورا که مذهب و ملتی متفاوت هستند، بسیار قابل تامل است.
روز عاشورا سراسر کشمیر تعطیل است و حتی هندوها نیز هنگام حضور در مراسم عزاداری برای همراهی با مسلمانان و احترام به امام حسین (ع) و واقعه کربلا سخنرانی کوتاهی را از قبل آماده و آن را ایراد می کنند.
این حضور تنها به ایراد سخن و وصف ختم نمی شود و حتی برای برآورده شدن حاجات خود نذر می کنند و به رسم مسلمانان شیعه که از زیر اسبی که سمبل اسب ذوالجناح است، رد می شوند. اعتقاد قوی نسبت به امام حسین در این سرزمین ریشه دارد.
رواج افکار غلط در مورد شیعیان
به رغم تعامل دوستانه متاسفانه به دلیل عدم اطلاعات درست نسبت به شیعه، تفکرات غلطی در اذهان سنی ها نسبت به شیعیان وجود دارد. درگیری میان مردم وجود ندارد اما این اطلاعات نادرست در اذهان وجود دارد و متاسفانه زدودن این افکار بسیار سخت است.
رواج این نوع اندیشه صرفا محدود به گذشته نمی شود و هنوز این روند ادامه دارد و بنابراین همواره مرزبندی در اذهان وجود دارد. حتی ازدواج میان آنان به ندرت و به سختی صورت می گیرد اما تجارت و داد و ستد به طور معمول و مستمری پابرجاست.
شیعیان از کارگیل تا پونچ
ایالت جامو و کشمیر دارای 14 بخش است که از کارگیل تا پونچ مرز میان ایالت با چین از یک سو و پاکستان از سوی دیگر است. شیعیان در سراسر این ایالت زندگی می کنند و از نظر اقتصادی، سیاسی، علمی ، تحصیلی و غیره دارای سطوح مختلفی هستند.
در ناحیه لداخ، شیعیان از نظر فرهنگ، زبان و شکل ظاهری نسبت به سایر مناطق متفاوت هستند چهره ای مغولی دارند و به زبان لداخی یا بکتی تکلم می کنند. طبق گفته ها، بیشتر مردم بودیسم بوده اند و بعدها به اسلام گرویدند و بسیار مردم متعصبی از نظر عبادت و عمل به واجبات و محرمات هستند.
منطقه کارگیل نیز به قم کشمیر و جامو معروف است و روحانیون کثیری در این منطقه زندگی می کنند و مرکز علم و تحصیل از نظر شیعه محسوب می شود. از نظر سیاسی نیز فعال بوده و به عنوان اعضای پارلمان و وزیر در دولت وقت مشارکت دارند. پیشه آنها تجارت و کشاورزی است و تعامل با سایر مذاهب نیز تعامل مذهبی نیست.
دوری مردم از علمای محلی و ارتباط گیری مستقیم با دفاتر مراجع
با توجه به پراکندگی شیعه در سراسر ایالت جامو و کشمیر، هر منطقه خاص دارای علمای محلی است که مردم ارادت خاصی نسبت به آنها دارند و این افراد پیشتر واسطه میان مردم و مراجع بودند اما اکنون این روند تغییر کرده است که علت آن افزایش آگاهی سیاسی مردم است.
در سرینگر، در منطقه ای به نام بدگام که که بیشتر جمعیت شیعه را در خود جای داده است خانواده موسوی از محبوبیت برخوردار است. آقا سید یوسف موسوی نقش اساسی را در میان مردم ایفا می کرده است.
پس از فوت وی برادرش آقا سید باقر که درس خوانده نجف اشرف و از شاگردان محمد باقر صدر بوده است جایگزین وی می شود. اکنون نیز آقا سید حسن که از وزراء دولت وقت است از افراد صاحب نام محسوب می شود.
این خانواده خود را منسوب به خانواده امام خمینی (سره) می دانند. گفته می شود که مقبره اجداد امام نیز در کشمیر است.
در منطقه بارامولا نیز خانواده روحانی انصاری از نفوذ برخوردارند که آقا سید افتخار انصاری از زمان جواهر لعل نهرو تا کنون نماینده مجلس این ایالت است.
شیعیان کشمیر پیشتربه لحاظ سیاسی میان این دو منطقه تقسیم شده بودند و گرایش به بدگام یا بارامولا داشتند. در واقع مردم به لحاظ سیاسی از خانواده های انصاری یا موسوی حمایت می کردند.
اما در مصاحبه با افراد مختلف، اکنون با توجه به بالا رفتن آگاهی های سیاسی مردم، آنها ترجیح می دهند که به لحاظ فقهی و دینی رجوع مستقیم به دفاتر مراجع داشته باشند از جمله دفاتر آیت الله خامنه ای، آیت الله سیستانی و آیت الله مکارم شیرازی از جمله مراجعی هستند که مردم کشمیر از پیروان آنها محسوب می شوند.
مردم منطقه پونج نیز به طور مستقیم عمل می کنند و مستقیما با نجف در ارتباط هستند. بنا به گفته های مردم این منطقه، روحانیونی از نجف به منظور تبلیغ و رفع امورات دینی مردم به طور مستقیم به پونچ می آیند.