شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ آبان ۱۳۹۱ - ۱۲:۵۵

يك فيلم موهن ديگر در تدارك است

ساخت فيلم «يك خانواده محترم» و حضور بين‌المللي اين فيلم در جشنواره‌هاي خارجي، اين روزها مسئولان تلويزيون و سينما را به شدت درگير حاشيه‌هاي خود كرده و همه در حال فرار از پاسخگويي درباره اين فيلم و انداختن گناه ساخت آن به گردن ديگري هستند.
کد خبر : ۸۶۱۲۰
در چنين شرايطي مسئولان سينمايي به جاي نظارت دقيق‌‌تر بر فيلم‌هاي در حال توليد، ظاهراً از ساخت فيلم پُرحاشيه‌اي كه اين روزها در حال فيلمبرداري است، خبر ندارند!

به گزارش صراط، سال گذشته در آستانه برگزاري جشنواره فيلم فجر، فيلم‌هايي كه امكان حضور در جشنواره را پيدا نكرده بودند، تلاش كردند نظر مسئولان را براي كسب يك نوبت نمايش در جشنواره جلب كنند.

مسئولان سينمايي با نمايش اغلب اين فيلم‌ها موافقت كردند و فقط فيلم «پ» ساخته «ب-ب» بود كه امكاني براي نمايش- حتي براي خبرنگاران - پيدا نكرد. اين كارگردان جوان سينما كه علاقه فراواني به سوژه‌هاي پُرحاشيه دارد، چند سال قبل هم سريال «س ش» را براي تلويزيون ساخت كه به دليل رويكرد جنجالي به چند مسئله اجتماعي، در زمان پخش با جرح و تعديل‌هاي فراواني مواجه شد.

«ب ب» اين روزها در حال ساخت فيلم جديد خود است؛ فيلمي كه تاكنون در خصوص آن اطلاعات ضد و‌ نقيض فراواني منتشر شده و براي كاستن حساسيت رسانه‌ها عنوان شده است «فضاي فيلم فانتزي است و داستان آن درباره مردي است كه كارمند سيرك بوده و حالا مي‌خواهد دخترش را شوهر دهد»اما اطلاعات موثق دريافتي حاكي است قصه اين فيلم پُرحاشيه چيز ديگري است و در روايت قصه آن هنجار‌شكني‌هاي زيادي اتفاق افتاده است.

به گزارش اختصاصي خبرنگار «جوان»، شخصيت اصلي اين فيلم يك «الاغ» به نام نعلبكي است كه وقايع و رويدادهاي داستان از زبان او طرح مي‌شود. اين الاغ متعلق به خانواده‌اي چهار نفره است كه در مقطعي از فيلم تصميم مي‌گيرند به همراه اين الاغ براي شركت در مراسم ختم يكي از بستگان خود به روستاي «كله» بروند. اين روستا در فيلم، كاركردي نمادين دارد.

فرد متوفي، زني جوان به نام «مرمر» دارد كه نقش او توسط «نيوشا ضيغمي» ايفا مي‌شود. او از شوهرش صاحب شش بچه شده و حالا پيش از پديد آمدن بچه هفتم! طي سانحه‌اي فوت مي‌كند. اعتقاد و رسم اهالي روستا اين است «زن شوهر مرده نبايد روي زمين بمونه» ! و...

توريست‌هايي كه به دنبال مواد مخدرند!

نكته جالب توجه ديگر اين فيلم، وجود قلعه‌اي تاريخي در اين روستا است كه از سوي فردي به نام «اسد» با بازي محسن طنابنده مديريت مي‌شود. قلعه، جايي است كه به گفته اهالي روستاي كلَه، «فرار مغزها» از آن آغاز شده و زير آن منابع اورانيوم وجود دارد! اسد مردي متأهل است ولي پنهان از چشم همسرش با زني جوان به نام «الي» با بازي مريم بلوكات ارتباط دارد. اسد همچنين براي توريست‌هايي كه به كله مي‌آيند، همه‌جور وسيله راحتي - از مشروبات الكلي گرفته تا مواد‌مخدر‌- فراهم مي‌كند. به مرور مشخص مي‌شود هدف توريست‌ها از بازديد از اين قلعه، ديدن آثار تاريخي نيست بلكه همه آنها به دنبال يافتن و خوردن موزهايي هستند كه به اندازه خربزه است و با مصرف آن قدرت‌هاي آنها افزايش مي‌يابد و سبب مي‌شود مردي ۷۰ ساله! علاقه‌مند به معاشرت با زنان شود!

شوخي‌هاي زننده

«شوخي با هشت سال دفاع مقدس»، «شوخي با صاحب فرزند شدن»، « نمايش صحنه‌هاي سخيف همچون: خروج صداي ناهنجار از بدن» از ديگر وي‍‍ژگي‌هاي اين فيلم است. در فيلم اشاره مي‌شود كه اسد برخلاف مرد متوفي طرفدار بچه بيشتر بوده، او طرفدار زن بيشتر است و دوست دارد با الي ـ زني كه با او ارتباط دارد ـ در طبيعت دل بدهد و قلوه بگيرد! همچنين در بخشي از فيلم، يكي از شخصيت‌ها به الاغ راوي داستان مشروب مي‌خوراند و الاغ مست...

اين فيلم دامنه توهين‌هاي خود را به «خليج فارس» نيز تعميم داده است. در فيلم، زني مردنما حضور دارد كه روي بدن خود نقشه «خليج فارس» را خالكوبي كرده اما در اين نقشه، كشور «ايران» ديده نمي‌شود!علت هم اين است كه موقع خالكوبي، او با فردي كه اين كار را انجام مي‌داده دعوايش شده و به همين دليل نقشه ايران كامل نشده است.

همچنين در اين فيلم، زني به نام «حشمت» حضور دارد كه تا دوران بلوغ، كسي از جنسيت واقعي او با خبر نبوده است. حشمت يك دزد خرده‌پا است كه روزي به يك محموله شكر حمله مي‌كند. اين محموله به يكي از گروه‌هاي سياسي تعلق دارد كه براي پول تبليغات انتخاباتي شكر «قاچاق» مي‌كنند! او دستگير مي‌شود و به زندان مي‌افتد و در حمام زندان...

پخش تصاوير فيلم اروتيكA Clockwork Orange (پرتقال كوكي) از سينماي روستا نيز اوج وقاحت سازندگان اين فيلم است. جالب اينكه فردي كه اين فيلم را نمايش مي‌دهد، در پاسخ به اعتراض ديگران مي‌گويد:« اين يه فيلم هنريه. دنبال لايه‌هاي زيرين اون باشين!»

سكوت معاونت سينمايي

بد نيست بدانيد «م. ك» تهيه‌كننده اين فيلم، جواني ۲۸ ساله است كه سابقه ساخت فيلمي را در كارنامه كاري خود دارد كه حتي كارگردان فيلم نيز از ساخت آن اعلام برائت نموده است! شرط اول، ساخته ديگر وي است اما مشخص نيست اين تهيه‌كننده بودجه يك ميليارد و ۲۰۰ ميليون توماني ساخت اين فيلم را از كجا تأمين كرده است؟

نكته جالب توجه اينكه معاونت سينمايي برخلاف روال كاري خود كه هميشه خبر دريافت پروانه ساخت فيلم‌ها را اعلام مي‌كند، تاكنون در هيچ يك از خبرهاي خود به صدور پروانه ساخت براي اين فيلم اشاره نكرده و طبق شنيده‌ها، اين فيلم با چراغ سبز يكي از مسئولان سينمايي در حال ساخت است كه هر روز با سازنده فيلم براي ورزش به يكي از ورزشگاه‌هاي تهران مي‌روند.

نكته تأسف‌آور، بي‌اطلاعي مسئولان سينمايي در مقابل محتواي توهين‌آميز اين فيلم است؛ فيلمي كه در صورت ساخت مي‌تواند همچون چند فيلم جنجالي اخير سينماي ايران، باز هم فضاي كلي سينماي ايران را دچار حاشيه‌ سازد و مشكلات فراواني ايجاد نمايد.

شايد اگر در زمان توليد فيلم‌هايي همچون: «يك خانواده محترم»، «زندگي خصوصي»، «گشت ارشاد»، «پذيرايي ساده» و... رسانه‌ها از محتواي اين آثار مطلع مي‌شدند، با واكنش به‌موقع مانع از ساخت آنها با محتوايي توهين‌آميز مي‌شدند و از ماجراجويي عده‌اي در سينما كه در نهايت به ضرر كليت سينماي ايران تمام شد، جلوگيري مي‌كردند اما چنين آثاري در «سكوت خبري» توليد شدند تا در نهايت، سينماي ايران را در مقابل «عمل انجام شده» قرار دهند. اميدواريم مسئولان سينمايي با واكنش به موقع خود مانع از توليد اين محتواي توهين‌آميز شوند. ضمناً فيلمنامه اين فيلم در دفتر روزنامه «جوان» جهت مطالعه مسئولان محفوظ است.