*این روزها، در پی فاصله ای که حلقه انحرافی و نفوذ کرده در دولت
محترم با برخی از آموزه های شناخته شده خط امام و رهبری پدید آورده است،
مجموعه مشترکی از دشمنان بیرونی، مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه آمریکایی-
اسرائیلی 88 با استناد به حمایت گسترده و فراگیر توده های مردمی و وفادار
به نظام از دکتر احمدی نژاد که به انتخاب ایشان با رأی بی نظیر 25میلیونی
انجامید، زبان به ملامت حزب الله گشوده اند که مثلا، فلان فاصله دولت کنونی
با فلان معیار تعریف شده و پذیرفته شده انقلابی، نتیجه و حاصل حمایت
گسترده اصولگرایان- به معنی واقعی کلمه و نه فلان جبهه و فلان گروه- از
رئیس جمهور محترم است و به زعم خود، طعنه می زنند که حزب الله در حمایت آن
روز خود به خطا رفته است! و در همان حال به کنایه و تلویح می کوشند بر وطن
فروشی و خیانت آشکار خود در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 و نقشی که به عنوان
ستون پنجم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برعهده داشته اند، سرپوش
بگذارند. آنچه این جماعت و مدیران بیرونی فتنه با عنوان خطای حزب الله از
آن یاد می کنند- آنگونه که خواهد آمد- نه فقط خطا نبوده و نیست، بلکه یکی
از افتخارآمیزترین ویژگی حزب الله است و به وضوح نشان می دهد، حزب الله فقط
در بستر اسلام و انقلاب و خط امام و رهبری حرکت می کند. هرجا از حق و اصول
نشانه ای دید به حمایت از آن برمی خیزد و چنانچه شخصیت و یا گروهی که مورد
حمایتش بود، پای از بستر اصلی بیرون بگذارد و یا از برخی آموزه های
انقلابی فاصله بگیرد، بدون کمترین ملاحظه و تردید، حمایت قبلی خود را پس می
گیرد. به بیان دیگر، حزب الله- بخوانید توده های عظیم و حماسه آفرین مردم-
برخلاف برخی از جریانات سیاسی و از جمله مدعیان اصلاحات، «گروه گرا» و
«قبیله گرا» نیست که وابستگی ها و منافع شخصی و حزبی خود را بر حرکت در
بستر انقلاب و تامین منافع مردم ترجیح بدهد. آیا، این ویژگی حزب الله،
افتخارآفرین و تحسین برانگیز نیست؟ از حضرت امیر علیه السلام است که افراد
را با حق بسنجید و نه حق را با افراد. و حزب الله از مولای خود حضرت
امیرالمومنین(ع) و علی زمان پیروی کرده و می کند. آنچه امروزه به «درد
مشترک» دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها تبدیل شده، همین ویژگی حزب
الله است که گروه گرا و قبیله گرا نیست.
* بدون
آن که قصد مقایسه ای در میان باشد و تنها به عنوان یک مثال و نمونه درس
آموز تاریخی باید پرسید؛ آیا طلحه و زبیر، آن هنگام که در رکاب رسول خدا(ص)
و برای مقابله با دشمنان اسلام شمشیر می زدند و از جان خود مایه می
گذاشتند، قابل تقدیر نبودند؟ و آیا مولای بزرگوار ما حضرت امیرالمومنین
علیه السلام از آنان حمایت نمی کرد؟ اما وقتی همین طلحه و زبیر که آن همه
مورد حمایت و تقدیر بودند پای از صراط مستقیم بیرون نهادند و پیمان شکسته و
به اصحاب شام پیوستند و در آوردگاه فریب جمل به تخاصم و کینه توزی لشگر
آراستند، حضرت امیر(ع) ابتدا به اندرز و نصیحت آنان پرداخت و عهدی را که
بسته و شکسته بودند یادآور شد اما هنگامی که اصرار آنها به مقابله را
مشاهده فرمود، با آنان به نبرد پرداخت.
*اکنون
باید به کسانی که داعیه اسلام و تشیع و پیروی از مولای متقیان را دارند
گفت؛ کدام اقدام حضرت امیر علیه السلام را- نستجیربالله- «خطا»! می دانید؟!
حمایتش از طلحه و زبیر یا مقابله حضرت با آنان را؟!
*حزب
الله افتخار می کند و این افتخار را به حساب لطف خداوند تبارک و تعالی و
پیروی از ولی امر خود که در طول پیروی از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار علیهم
السلام است می نویسد که از آقای هاشمی رفسنجانی در مقابل ملی گراها،
سکولارها و شماری از مدعیان اصلاح طلبی دفاع جانانه کرد. و افتخار می کند
در حالی که از مواضع آقای خاتمی نگرانی های جدی داشت، از وی در مقابل هجوم
افراطیونی که در پوشش اصلاح طلبی به مقابله با او آمده و امروزه آشکارا به
آمریکا و اروپا و اسرائیل پناه برده اند، حمایت کرد. حزب الله افتخار می
کند از آقای احمدی نژاد قبل از آن که متاسفانه حلقه انحرافی به درون کابینه
نفوذ کند، در مقابل اصحاب فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 دفاع کرد و با رای
بی نظیر 25 میلیونی او را به ریاست دولت برگزید.و اما، حزب الله باز هم
افتخار می کند هر جا مشاهده کرده است، مواضع و عملکرد افراد و شخصیت هایی
که از آنها حمایت کرده بود با خط اصیل انقلاب زاویه گرفته، به همان اندازه و
متناسب با آن زاویه به انتقاد از آنان پرداخته است.
*حالا
باید از جریاناتی که این روزها به حزب الله طعنه می زنند پرسید؛ «قبیله
گرایی» شما که ناشی از پشت پا زدن به «درک و شعور» و ترجمان دیگری از
جاهلیت و ارتجاع قرون وسطایی است، شرم آور و قابل ملامت است یا «حق گرایی» و
عدالت جویی حزب الله که برخاسته از درک عمیق و نگاه حق طلبانه آنهاست؟!
*در
داخل کشور مدعیان اصلاحات و جریانات گره خورده با آنها در حالی با استناد
به مواضع برخاسته از حلقه انحرافی و نفوذ کرده در دولت، زبان به طعنه حزب
الله گشوده اند که مواضع برخاسته از تلاش حلقه انحرافی در بسیاری از موارد،
دقیقا و بی کم و کاست ادامه همان مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات و اصحاب
فتنه است. و این رشته سر دراز دارد.
چون منتشر نمیکنید
سوزتان برایتان بس است که خوب میسوزید
بسوزید که دل خانواده شهدا را سوزاندید
بسوزید چون بر طرفداران محسن رضایی از یادگاران شهدا انگ سیاسی زدید
بسوزید که حقتان بیشتر از این است
بسوزید که چهار سال است که دلم از برخی نادانها بد جوری میسوزند
امان از دست دوستان نادان
همه تکفیر شدند و آقایان سرمست از پیروزی شعار بصیرت سردادند.
محسن رضایی شمر شد- هاشمی خائن به مملکت معرفی شد- همه را ساکتین فتنه نامیدند تا کاسبین فتنه کشور را چپاول کنند!!