به گزارش صراط به نقل از برهان؛ در حاشیهی برگزاری نخستین کنگرهی علوم انسانی اسلامی در 31 اردیبهشت ماه امسال برهان درگفتوگویی با حجت الاسلام «رضا غلامی» رئیس شورای سیاست گذاری «نخستین کنگره علوم انسانی اسلامی» به چرایی ضرورت برگزاری چنین همایشهایی پرداخته است.
به عنوان رئیس شورای سیاست گذاری نخستین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، بفرمایید همایش تحول در علوم انسانی اسلامی چه اهدافی را دنبال میکند؟
هدف اصلی این کنگره دستیابی به یک نقشهی راه علمی متقن به منظور پیگیری تحول بنیادین در علوم انسانی است و در نهایت شکلگیری کامل علوم انسانی اسلامی است. ما بر این مطلب تأکید داریم که علوم انسانی سکولار و غربی قادر به درک عمیق واقعیتهای انسان و جامعهی انسانی نیستند و به تبع آن مسائل جامعهی انسانی را نمیتوانند خوب بشناسند و نسخههایی که برای رسیدن به جامعهی انسانی میپیچند، نسخههای کارآمدی به طریق اولی نخواهند بود.
در حال حاضر که کشور ما در حال پیشرفت علمی است، آن هم پیشرفت جهشی، بیش از هر زمان به علوم انسانی نیاز داریم که چراغ راه پیشرفتمان باشد. باید به سمت یک علوم انسانی گام برداریم که مبتنی بر جهانبینی اسلامی و قادر به فهم دقیق و عمیق واقعیتهای انسان و جامعهی اسلامی باشد و بتواند برای مسائل و سؤالات ما پاسخ مناسبی ارائه دهد. من فکر میکنم این کنگره یک شروع خیلی خوب است برای جنبش علمی که ما در دراز مدت باید آن را زنده نگه داریم تا به هدفمان برسیم، چون این موضوع یک موضوع بسیار پیچیده و سختی است، در کوتاه مدت نمیتواند پیگیری و به نتیجهی مطلوب برسد.
ما در ابعاد مختلف علوم انسانی نیازمند صدها و بلکه هزاران پروژهی پژوهشی در حوزه و دانشگاه هستیم، با رویکرد نقدی یا اثباتی و این مهم نیازمند همت بلندی است که همکاری نظام آموزش عالی، شورای عالی انقلاب فرهنگی که مرجع عالی تصمیمگیری در این علوم هست، را میطلبد. من فکر میکنم امروزه کشور ما سرمایهگذاری علمی درخوری در این زمینه داشته است. حقیقتاً جای تأسف است که ما برای علوم انسانی واقعاً هزینه نکردیم و به سراغ کارهای حاشیهای درجهی دو و سه رفتیم. امیدوارم این کنگره یک پیامی برای مسئولین باشد که انشاءالله کار را در مسیر درست قرار دهند و ما در آینده نزدیک شاهد یک سرمایهگذاری هدفمند و حساب شده در حوزهی پژوهش در زمینهی علوم اسلامی باشیم.
یکی از انتظارات در تحول علوم انسانی، تحول در متون کتب دانشگاهی است. برگزاری چنین نشستهایی چقدر ما را در این زمینه یاری میکند؟
سؤال من این است که ما بر اساس چه محتوایی میخواهیم متون درسی جدید بنویسیم یا متون درسی فعلی را متحول بکنیم. به عقیدهی من، چون امروزه تدریس در دانشگاههای ما بر اساس متن صورت میگیرد، اگر متن خوب و مفید نباشد، تدریس دچار اختلال میشود. منتهای مراتب در بعضی از رشتهها روشن است که هنوز آن محتوای مستحکم را تولید نکردیم، البته بالقوه از این محتوا برخورداریم، ولی تا به فعلیت برسد کار و زمان میبرد، لذا بهتر است که در جاهایی که ما به دستاوردهای خوبی رسیدیم تحول در متون کتب دانشگاهی صورت بگیرد.
به عنوان مثال در حوزهی اقتصاد اسلامی ما به حمدالله وضعیت بسیار خوبی داریم و امروز از یک دانش مترقی تحت عنوان «اقتصادی اسلامی» برخوردار هستیم، خیلی خوب است که انشاءالله متونی در زمینهی اقتصاد اسلامی تدوین بشود. کرسیهای آموزشی و پژوهشی اقتصاد اسلامی در دانشگاهها به تعداد مناسب ایجاد شود و دانشجو جذب کنند، نیرو تربیت کنند. یا در حوزههای دیگری که ما توانایی تولید علم اسلامی را داریم مانند اندیشهی سیاسی در اسلام، حقوق اسلامی، که در این نیمقرن اخیر کار مناسبی صورت گرفته است، مطلوب است که تدوین متون صورت بگیرد.
ولی در حوزههایی که کار عمیق علمی انجام نشده است، تغییر صرف متون بدتر به ضرر ماست و پیش برنده نیست، من اسم این امر را «اسلامیزه کردن علوم انسانی سکولار» گذاشتهام. به عبارتی دیگر ما علوم انسانی فعلی را که به آن اعتقاد نداریم، با تغییرات لفظی و شکلی، و نه محتوایی به نوعی به زعم خودمان اسلامیزه کنیم. این کار را ما اصلاً قبول نداریم و فکر میکنیم کارهایی هم که با این نیت شده چندان مؤثر نبوده است و حتی گاهی اوقات به نفع علوم انسانی سکولار تمام شده است.
با توجه به برگزاری چنین همایشهایی و شرکت اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه و ارائه راهکارها و پیشنهادات مناسب برای تحول علوم انسانی، انتظار برگزارکنندگان این همایش از مسؤولین مربوطه چیست؟
ما به دنبال این هستیم که انشاءالله یک نقشه راه علمی ارائه بدهیم، نه نقشه راه مدیریتی. ما خودمان را متولی رسمی تحول بنیادین در علوم انسانی نمیدانیم، از جهت مدیریتی مسئولین خودشان باید تدبیر کنند و طبعاً برنامهریزی هم خواهند داشت، منتها ما فکر میکنیم این در شأن مراکز علمی و تحقیقاتی و اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه هست که خودشان دور هم بنشینند و نقشهی راه علمی تحول بنیادین را تدوین کنند. این نقشهی راه علمی وقتی تدوین و ارائه شود، مسئولین باید بستر شکلگیری صدها پروژهی علمی بر اساس این نقشهی راه را فراهم نمایند.
ما هم از جهت سختافزاری و هم از جهت نرمافزاری نیازهایی را احساس میکنیم، که باید توسط مسؤولین فراهم شود و من این را صراحتاً عرض میکنم، ما تا به امروز برای پژوهش در حوزهی علوم انسانی به اندازهی ساخت 50، 60 کیلومتر بزرگراه پیشرفته هزینهی مؤثر نداشتیم و این خیلی بد است و این میزان بودجهای که برای پژوهش در علوم انسانی در کشور ما پیشبینی شده اصولاً بودجهای نیست که بشود به وسیلهی آن امر تحول را جدی دنبال کرد. من امیدوار هستم که هم شورای عالی انقلاب فرهنگی، هم دولت محترم، هم مجلس دست به دست هم بدهند، حالا که اساتید و پژوهشگران خودشان وارد میدان شدند و در واقع خودجوش میخواهند این حرکت را ساماندهی نمایند ،امکانات لازم در اختیار آنها قراردهند و موانع سختافزاری و نرمافزاری را از پیش رویشان بردارند.
به عنوان رئیس شورای سیاست گذاری نخستین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، بفرمایید همایش تحول در علوم انسانی اسلامی چه اهدافی را دنبال میکند؟
هدف اصلی این کنگره دستیابی به یک نقشهی راه علمی متقن به منظور پیگیری تحول بنیادین در علوم انسانی است و در نهایت شکلگیری کامل علوم انسانی اسلامی است. ما بر این مطلب تأکید داریم که علوم انسانی سکولار و غربی قادر به درک عمیق واقعیتهای انسان و جامعهی انسانی نیستند و به تبع آن مسائل جامعهی انسانی را نمیتوانند خوب بشناسند و نسخههایی که برای رسیدن به جامعهی انسانی میپیچند، نسخههای کارآمدی به طریق اولی نخواهند بود.
در حال حاضر که کشور ما در حال پیشرفت علمی است، آن هم پیشرفت جهشی، بیش از هر زمان به علوم انسانی نیاز داریم که چراغ راه پیشرفتمان باشد. باید به سمت یک علوم انسانی گام برداریم که مبتنی بر جهانبینی اسلامی و قادر به فهم دقیق و عمیق واقعیتهای انسان و جامعهی اسلامی باشد و بتواند برای مسائل و سؤالات ما پاسخ مناسبی ارائه دهد. من فکر میکنم این کنگره یک شروع خیلی خوب است برای جنبش علمی که ما در دراز مدت باید آن را زنده نگه داریم تا به هدفمان برسیم، چون این موضوع یک موضوع بسیار پیچیده و سختی است، در کوتاه مدت نمیتواند پیگیری و به نتیجهی مطلوب برسد.
ما در ابعاد مختلف علوم انسانی نیازمند صدها و بلکه هزاران پروژهی پژوهشی در حوزه و دانشگاه هستیم، با رویکرد نقدی یا اثباتی و این مهم نیازمند همت بلندی است که همکاری نظام آموزش عالی، شورای عالی انقلاب فرهنگی که مرجع عالی تصمیمگیری در این علوم هست، را میطلبد. من فکر میکنم امروزه کشور ما سرمایهگذاری علمی درخوری در این زمینه داشته است. حقیقتاً جای تأسف است که ما برای علوم انسانی واقعاً هزینه نکردیم و به سراغ کارهای حاشیهای درجهی دو و سه رفتیم. امیدوارم این کنگره یک پیامی برای مسئولین باشد که انشاءالله کار را در مسیر درست قرار دهند و ما در آینده نزدیک شاهد یک سرمایهگذاری هدفمند و حساب شده در حوزهی پژوهش در زمینهی علوم اسلامی باشیم.
یکی از انتظارات در تحول علوم انسانی، تحول در متون کتب دانشگاهی است. برگزاری چنین نشستهایی چقدر ما را در این زمینه یاری میکند؟
سؤال من این است که ما بر اساس چه محتوایی میخواهیم متون درسی جدید بنویسیم یا متون درسی فعلی را متحول بکنیم. به عقیدهی من، چون امروزه تدریس در دانشگاههای ما بر اساس متن صورت میگیرد، اگر متن خوب و مفید نباشد، تدریس دچار اختلال میشود. منتهای مراتب در بعضی از رشتهها روشن است که هنوز آن محتوای مستحکم را تولید نکردیم، البته بالقوه از این محتوا برخورداریم، ولی تا به فعلیت برسد کار و زمان میبرد، لذا بهتر است که در جاهایی که ما به دستاوردهای خوبی رسیدیم تحول در متون کتب دانشگاهی صورت بگیرد.
به عنوان مثال در حوزهی اقتصاد اسلامی ما به حمدالله وضعیت بسیار خوبی داریم و امروز از یک دانش مترقی تحت عنوان «اقتصادی اسلامی» برخوردار هستیم، خیلی خوب است که انشاءالله متونی در زمینهی اقتصاد اسلامی تدوین بشود. کرسیهای آموزشی و پژوهشی اقتصاد اسلامی در دانشگاهها به تعداد مناسب ایجاد شود و دانشجو جذب کنند، نیرو تربیت کنند. یا در حوزههای دیگری که ما توانایی تولید علم اسلامی را داریم مانند اندیشهی سیاسی در اسلام، حقوق اسلامی، که در این نیمقرن اخیر کار مناسبی صورت گرفته است، مطلوب است که تدوین متون صورت بگیرد.
ولی در حوزههایی که کار عمیق علمی انجام نشده است، تغییر صرف متون بدتر به ضرر ماست و پیش برنده نیست، من اسم این امر را «اسلامیزه کردن علوم انسانی سکولار» گذاشتهام. به عبارتی دیگر ما علوم انسانی فعلی را که به آن اعتقاد نداریم، با تغییرات لفظی و شکلی، و نه محتوایی به نوعی به زعم خودمان اسلامیزه کنیم. این کار را ما اصلاً قبول نداریم و فکر میکنیم کارهایی هم که با این نیت شده چندان مؤثر نبوده است و حتی گاهی اوقات به نفع علوم انسانی سکولار تمام شده است.
با توجه به برگزاری چنین همایشهایی و شرکت اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه و ارائه راهکارها و پیشنهادات مناسب برای تحول علوم انسانی، انتظار برگزارکنندگان این همایش از مسؤولین مربوطه چیست؟
ما به دنبال این هستیم که انشاءالله یک نقشه راه علمی ارائه بدهیم، نه نقشه راه مدیریتی. ما خودمان را متولی رسمی تحول بنیادین در علوم انسانی نمیدانیم، از جهت مدیریتی مسئولین خودشان باید تدبیر کنند و طبعاً برنامهریزی هم خواهند داشت، منتها ما فکر میکنیم این در شأن مراکز علمی و تحقیقاتی و اساتید و فضلای حوزه و دانشگاه هست که خودشان دور هم بنشینند و نقشهی راه علمی تحول بنیادین را تدوین کنند. این نقشهی راه علمی وقتی تدوین و ارائه شود، مسئولین باید بستر شکلگیری صدها پروژهی علمی بر اساس این نقشهی راه را فراهم نمایند.
ما هم از جهت سختافزاری و هم از جهت نرمافزاری نیازهایی را احساس میکنیم، که باید توسط مسؤولین فراهم شود و من این را صراحتاً عرض میکنم، ما تا به امروز برای پژوهش در حوزهی علوم انسانی به اندازهی ساخت 50، 60 کیلومتر بزرگراه پیشرفته هزینهی مؤثر نداشتیم و این خیلی بد است و این میزان بودجهای که برای پژوهش در علوم انسانی در کشور ما پیشبینی شده اصولاً بودجهای نیست که بشود به وسیلهی آن امر تحول را جدی دنبال کرد. من امیدوار هستم که هم شورای عالی انقلاب فرهنگی، هم دولت محترم، هم مجلس دست به دست هم بدهند، حالا که اساتید و پژوهشگران خودشان وارد میدان شدند و در واقع خودجوش میخواهند این حرکت را ساماندهی نمایند ،امکانات لازم در اختیار آنها قراردهند و موانع سختافزاری و نرمافزاری را از پیش رویشان بردارند.