به گزارش پایگاه خبری صراط به نقل از فارس، این روزها سینمای ایران وضعیت غریبی را تجربه میکند. از یک طرف فیلم طنز متوسط به پایینی همچون «فسیل» بالای 100میلیارد فروش داشته است و از سوی دیگر برخی فیلمها تعداد مخاطبانش به هزار نفر هم نمیرسد. در این میان به نظر میرسد رقیب سینما، «پلتفرمهای نمایش خانگی» در موقعیت بهتری قرار گرفتهاند و هر هفته سریالهای مختلفی به خانههای شهروندان راه پیدا میکند. سریالهایی که البته عموما از منظر کیفیت زیباشناختی و شیوه بیان ساختارهای ضعیف و کلیشهای دارند.
سریالهایی که در غیاب تاثیرگذاری سینما، نقش ذائقهسازی مخاطبان را برعهده گرفتهاند. از این رو است که آشکارا میدان سینمای کشور این روزها بیشتر از همیشه به پژوهش و مطالعات جدی نیاز دارد.
سینمای امروز از منظرهای مختلفی قابل بررسی است و شاید یکی از عجیبترین اتفاقهای این سالها فقدان پژوهشهای کمی و کیفی درباره سینما و این میدان مهم فرهنگی کشور است. توزیع، تولید، مصرف، آموزش و...صدها شاخص دیگر که میتواند موضوع مطالعات سینمایی قرار گیرند.
سازمان سینمایی طی دو دهه گذشته همواره با مطالعات و پژوهشهای کمی و کیفی سعی در شناخت وضعیت سینمای کشور داشته است. اینکه چقدر در این کار موفق بوده است یا خیر، بحث دیگری است؛ اما آشکارا هر ساله صدها پژوهش انجام میگرفت، موضوعی که در سالهای اخیر به شدت کمرنگ شده است. آشکارا اصلیترین متولی این بخش یعنی معاونت مطالعات و فن آوریهای نوین سازمان سینمایی طی دو سال اخیر جز برگزاری جایزه سال پژوهش سینما تقریبا هیچ فعالیت دیگری نداشته است. به نظر میرسد نه خبری از پژوهشهای کمی هست و نه کیفی و عموم تمرکز این معاونت مبتنی بر حمایت از پایاننامههای دانشجویی شده است که همه میدانیم چه سرنوشتی دارند و چقدر میشود به خروجیهای آن ها تکیه کرد.
متاسفانه این عدم اعتقاد به کارهای مطالعاتی و پژوهشی موضوع کاملا مشهودی است که در این دوره به وضوح قابل مشاهده است. البته این مشکل فقط در حوزه مدیریت و سازمان سینمایی نیست و جریان غالب میدان سینمای کشور هم دچار فقدان پژوهش و مطالعات جدی است. موضوعی که بیشک باعث لمپنیزم در سینما شده است و آثار سخیف هم محصول همین رویکرد است. در همین باره محمد تقی فهیم منتقد خوشفکر و شناخته شده سینما، گفتگویی با رسانهها انجام داده است که در ادامه بخشهایی از آن ارائه میشود.
*از سینمای بیسواد نمیتوان انتظار تولید آثار شاخص و ارزشمند را داشت!
در واقع اسکلت و درونمایه سینمای ما فریاد از بی سوادی می زند و وقتی این سینما در مجموع بی سواد است نمی توانیم انتظار تولید آثار شاخص و ارزشمند در آن را داشته باشیم! بی سوادی که میان سینماگران وجود دارد برای این است که بخش اعظمی از آن ها اهل مطالعه و تحقیق و پژوهش و جستجوگری برای ارتقای خویش از منظرهای مختلف اندیشه ای، آرمانی و... نیستند.
داور چهل و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در همین راستا یادآور شد: این در حالی است که در زمانهای نه چندان دور سینمای ایران سرشار از فیلمسازان دغدغه مند و با مطالعه بود. حتی بسیاری از فیلمسازان ما که نظر فرمی آثار قابل تأملی ساختند و فیلمهای شان ماندگار شد.
فهیم تأکید کرد: اگر امروزه فیلم سازانی همچنان آثار اولیه شان در یادها مانده و خاطره ساز شدهاند به دلیل آن است که اهل کتاب خواندن، مطالعه و تحقیق و پژوهش جدی بودند. اینها افرادی بودند که قبل از فیلمساز شدن هرچه کتاب بود را بلعیده بودند!
*لمپنیزم باعث از هم گسیختگی سینما و کاهش ارزشهای سینما شده
این منتقد سینما سپس با تأکید بر اینکه امروزه بی سوادی در سینما موج می زند تصریح کرد: لمپنیزم حاکم بر سینما که بنیان کن است و در ابتدا باعث از هم گسیختگی سینما و کاهش ارزش های سینما شده به دلیل حضور سینماگرانی است که از حرف زدنشان تا بقیه نشانههای مختلفشان نشأت گرفته از بیسوادی و عدم مطالعه است.
وی متذکر شد: ما وقتی اغلب فیلمهای خوب دنیا را بررسی میکنیم متوجه میشویم که بیشترشان اقتباسی هستند یعنی فیلمسازانشان با ادبیات قرابت و سنخیت داشتهاند. نویسندگان این آثار دائم در حال کتاب خواندن و مطالعه بودند و همین باعث شده تا سطح شان ارتقا پیدا کند.
این کارشناس فرهنگی در ادامه این گفتگو با بیان اینکه فیلمهای نازل و سطحی که بر ذائقه زودگذر مخاطب سوارند ناشی از سازندگانی هستند که برای اندیشه و هنر ارزشی قائل نیستند تأکید کرد: این افراد به همین جهت تن به ساخت این نوع کارها میدهند در صورتی که باید بدانند سینما نباید صرفاً سرگرمی ایجاد کند.
* سرگرمی باید دراماتیک ونمایشی باشد نه بر اساس هیجان و تیترهای نازل
فهیم خاطرنشان کرد: البته که وجه سرگرمی هم در سینما مهم است اما این سرگرمی باید دراماتیک ونمایشی باشد نه بر اساس هیجان و تیترهای نازل که مرتب باز تولید میشوند و بیشترشان بر اساس مطالب فضای مجازی و جوکهای پایین تنهای و گرایشهای لمپنی به تولید میرسند که رسماً نشان از بیسوادی و کم دانشی کارگردانان و تهیه کنندگان شان است.
وی افزود: مگر تهیه کنندهای در سینمای ما وجود دارد که صاحب اندیشه باشد و ما به عنوان نظریه پرداز بتوانیم به آنها اتکا کنیم؟ ما معتقدیم باید فیلم مفرح تولید شود اما لااقل این فیلمها جزو آثاری باشند که ارزش دو بار دیدن را داشته باشند.
فهیم در پایان این گفتگو افزود: نباید شک کرد که رابطه فیلم خوب و کتاب اثبات شده است و این دو در کنار هم میتوانند منجر به خروجی قابل توجه و ماندگار شوند. اما متأسفانه خیلی از فیلمسازان اصلاً دنبال کتاب نیستند! شاید نهایتاً کتابهای انگیزشی که این روزها مد شده را مطالعه کنند اما ادبیات غنی را نمیشناسند و وقتی تهیه کننده با این منابع فاصله دارد بیشک باعث افت و نزول جدی سینما میشود.