جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۷:۳۳

نکاتی درباره برنامه «زندگی پس از زندگی»

نکاتی درباره برنامه «زندگی پس از زندگی»
شاکرین گفت: «علم» در قرآن مراتب مختلفی دارد که پایین‌ترین آن «علم‌الیقین» است، قرآن تصریح دارد اگر شخصی به همین مقدار هم برسد چشمش به حقایقی از دوزخ روشن خواهد شد.
کد خبر : ۶۱۶۲۵۳

به نقل از چندسالی است که در ماه رمضان برنامه‌ای با نام «زندگی پس از زندگی» پخش می‌شود که در آن افرادی درباره تجربیات خود درخصوص رؤیت جهان ماورالطبیعه سخن می‌گویند و عوالم فرامادی نظیر قیامت، بهشت، دوزخ، حساب و کتاب و... را به روایت می‌کشند.

در این‌باره که چگونه می‌توان در دنیای مادی و قبل از مرگ به رؤیت عوالم دیگر نائل شد، با حجت‌الاسلام حمیدرضا شاکرین استاد مطالعات دینی و عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه صحبتی کردیم که در ادامه حاصل کار را می‌خوانید.

آدمی استعداد ارتباط با عوالم دیگر را دارد
حجت‌الاسلام شاکرین در ابتدا گفت: اصلِ این موضوع که شخص قبل از مرگ بتواند با عوالم دیگر ارتباط برقرار کند و مراتبی از بهشت، جهنم، برزخ و... را ببیند امری امکان‌پذیر و شدنی است. این موضوع هم از بعد فلسفی قابل اثبات است، هم در متون دینی دارای مؤید است و هم نوعی تجربه دینی است. از منظر فلسفی، انسان دارای بعد جسمانی و روحانی است و مهم‌ترین بخش وجودش هم همان بعد روحانی است که متعلق به عالم دیگر است، پس فی‌ذاته آدمی استعداد ارتباط با عوالم دیگر را دارد و اگر این امر برای بسیاری نشدنی است به علت حجاب‌هایی است که بر ساحت روحانی افراد وجود دارد.

مرتبه علم‌الیقین
وی افزود: در متون دینی هم ما شواهدی را در دسترس داریم که اشخاص می‌توانند با عوالم دیگر مرتبط شوند. مثلاً «علم» در قرآن مراتب مختلفی دارد که پایین‌ترین آن «علم‌الیقین» است، قرآن تصریح دارد اگر شخصی به همین مقدار هم برسد چشمش به حقایقی از دوزخ روشن خواهد شد: «کَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ، لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ» یعنی هرگز چنین نیست اگر علم‌‏الیقین داشتید به یقین دوزخ را مى‌بینید. در کنار این موضوع در روایتی است که شخصی از اصحاب پیامبر (ص) توانسته بود با عالم دیگر مرتبط شود و پیامبر (ص) هم این موضوع را تأیید کرده بودند: «إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ صَلَّى بِالنَّاسِ اَلصُّبْحَ فَنَظَرَ إِلَى شَابٍّ فِی اَلْمَسْجِدِ وَ هُوَ یَخْفِقُ وَ یَهْوِی بِرَأْسِهِ مُصْفَرّاً لَوْنُهُ قَدْ نَحِفَ جِسْمُهُ وَ غَارَتْ عَیْنَاهُ فِی رَأْسِهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَیْفَ أَصْبَحْتَ یَا فُلاَنُ قَالَ أَصْبَحْتُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ مُوقِناً فَعَجِبَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنْ قَوْلِهِ وَ قَالَ إِنَّ لِکُلِّ یَقِینٍ حَقِیقَةً فَمَا حَقِیقَةُ یَقِینِکَ فَقَالَ إِنَّ یَقِینِی یَا رَسُولَ اَللَّهِ هُوَ اَلَّذِی أَحْزَنَنِی وَ أَسْهَرَ لَیْلِی وَ أَظْمَأَ هَوَاجِرِی فَعَزَفَتْ نَفْسِی عَنِ اَلدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا حَتَّى کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى عَرْشِ رَبِّی وَ قَدْ نُصِبَ لِلْحِسَابِ وَ حُشِرَ اَلْخَلاَئِقُ لِذَلِکَ وَ أَنَا فِیهِمْ وَ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى أَهْلِ اَلْجَنَّةِ یَتَنَعَّمُونَ فِی اَلْجَنَّةِ وَ یَتَعَارَفُونَ وَ عَلَى اَلْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ وَ کَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى أَهْلِ اَلنَّارِ وَ هُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ مُصْطَرِخُونَ وَ کَأَنِّی اَلْآنَ أَسْمَعُ زَفِیرَ اَلنَّارِ یَدُورُ فِی مَسَامِعِی فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأَصْحَابِهِ هَذَا عَبْدٌ نَوَّرَ اَللَّهُ قَلْبَهُ بِالْإِیمَانِ.»
بنده‌ای که خدا قلبش را به نور ایمان منور کرده
این استاد مطالعات دینی بیان کرد: معنی حدیث بالا این است که: «روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نماز صبح را همراه مردم خواند. سپس جوانی را در مسجد دید که خواب آلود بود و سرش فرو می‌افتاد؛ رنگش زرد، جسمش رنجور و ضعیف و چشمانش به گودی فرو رفته بود. رسول خدا به او فرمود: چگونه‌ای جوان؟ عرض کرد: ای رسول خدا، من صاحب یقین شده‌ام. رسول خدا از گفته او به شگفت آمد و فرمود: هر یقین، حقیقتی دارد، حقیقت یقین تو چیست؟ عرض کرد: ای رسول خدا، یقین، مرا غمگین کرده و بی‌خوابی شب و تحمل تشنگی در روزهای گرم را نصیبم کرده است. پس به دنیا و آنچه در آن است بی‌رغبت شده‌ام، تا آنجا که گویی عرش پروردگارم را می‌بینم که برای رسیدگی به حساب خلق برپا شده و مردم برای حساب گرد آمده‌اند و من هم در زمره آنانم. گویی اهل بهشت را می‌بینم که در آن متنعّمند و یکدیگر را معرفی می‌کنند و بر کرسی‌ها تکیه زده‌اند. و گویی اهل دوزخ را می‌بینم که در آتش معذّب و نالانند. گویی اکنون صدای شعله‌های جهنم را می‌شنوم و آن صداها در گوشم طنین می‌افکنند. آنگاه رسول خدا فرمود: این جوان بنده‌ای است که خداوند، قلبش را به نور ایمان روشن کرده است.

دو نوع ارتباط با عالم فرامادی
شاکرین گفت: از بعد تجربی و تاریخی هم مثال‌ها و شواهد بسیاری است از ملل و مردم مختلف جهان در طول تاریخ که افراد توانسته‌اند با عالم فرامادی مرتبط شوند. البته این ارتباط دو نوع است، گاهی این ارتباط بر اثر بیماری است مثلاً شخصی به کما رفته و چیزهایی را دیده‌است، گاهی هم از روی کامل شدن نفس است که آدمی به مراتبی از کشف و شهود راه پیدا می‌کنند و می‌تواند با عوالم دیگر ارتباط برقرار کند.