شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۶

ماجرای تلخ مزار جانباز مدافع حرم که یک عکس آشکارش کرد +تصاویر

آنچه در این گزارش می‌خوانید ماجرای عکسی است در فضای مجازی؛ مبنی بر اینکه یکی از شهدای فاطمیون زمانی که به شهادت رسیده، خانواده اش مجبور شده پیکر را در غربت تمام به بیابانی اطراف شهر اشتهارد ببرد و به خاک بسپارد.
کد خبر : ۵۶۷۱۹۵

چند روزی است عکسی در فضای مجازی منتشر شده مبنی بر اینکه یکی از شهدای فاطمیون به نام «سیداحمد سادات» زمانی که در فروردین سال ۱۴۰۰ به شهادت رسیده مسؤولان اجازه دفن او را در گلزار شهدا و حتی آرامستان اموات نداده‌اند و خانواده مجبور شده پیکر عزیز خود را در غربت تمام به بیابانی اطراف شهر اشتهارد ببرد و تنها به خاک بسپرد. 

ماجرای تلخ مزار جانباز مدافع حرم در اشتهارد که یک عکس آشکارش کرد
عکس منتشر شده از میثم رشیدی، خبرنگار مشرق در فضای مجازی

به خودی خود همین چند سطر اطلاعات کافی است تا دل هر مخاطبی را به درد بیاورد. همین موضوع سبب شد خبرگزاری فارس پیگیر صحت اطلاعات این عکس از طریق مسؤولان شهرداری اشتهارد و نیز خانواده شهید شود. 

فرزند احمد سادات در گفت‌وگو با فارس در خصوص حواشی پیش آمده در خصوص دفن پدرش گفت: پدر من سال ۹۱ وقتی جنگ تکفیری‌ها در سوریه شروع شد از اشتهارد به سوریه اعزام شد و سرانجام موفق شد با گروه ۱۱ فاطمیون، متشکل از نیروهای افغانستانی برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) برود.

وی با بیان اینکه پدرم اولین مدافع حرم لشکر فاطمیون از استان البرز بود و از مربیان محسوب می‌شود، افزود: همچنین سال ۹۳ عمویم «سیدقاسم سادات» نیز در روستای «تل قرین» سوریه همراه ابوحامد فرمانده فاطمیون و شهید فاتح به شهادت رسید و پیکرش اکنون در بهشت رضای مشهد دفن شده است.


سید احمد سادت مدافع حرم حضرت زینب(س) از لشکر فاطمیون 

فرزند زنده‌یاد سادات گفت: پدرم سال ۹۲ به بعد، به خاطر حضور در سوریه دچار مشکل ریوی شد که ابتدا مشکلاتش بسیار خفیف بود. آن ایام ما حس می‌کردیم او وقتی در خانه راه می‌رود، زود خسته می‌شود و یا دچار نفس تنگی است.

وی ادامه داد: سال ۹۴ به بعد پدرم وارد تیپ حضرت ابوالفضل العباس (ع) شد و مسؤولیت ادوات تیپ را بر عهده گرفت. به همین علت حالش روز به روز بدتر شد و به خاطر اوضاع سوریه وقت اینکه به پزشک مراجعه کند را هم نداشت.

فرزند این مدافع حرم فاطمیون بیان داشت: پدرم سابقه مجروحیت در «حلب» را نیز داشت و زمانی که ۱۱ فروردین سال ۱۴۰۰ به مرخصی آمد، حالش رو به وخامت گذاشت و سرانجام در ۲۸ فروردین به علت عفونت حاد ریوی در بیمارستان الزهرا(س) کرج به شهادت رسید.

ماجرای تلخ مزار جانباز مدافع حرم در اشتهارد که یک عکس آشکارش کرد

وی ادامه داد: وقتی پدرم از دنیا رفت، چون هنوز علت دقیق فوتش تأیید نشده بود، شهید محسوب نمی‌شد و به همین علت مسؤولان بنیاد شهید اجازه دفن در گلزار شهدا را ندادند. ما درخواست کردیم در قطعه صالحین به خاک سپرده شود، زیرا پدرم جانباز ۱۰ درصد و برادر شهید بود، اما در این قطعه هم اجازه دفن ندادند و گفتند این قطعه مخصوص والدین شهداست.

فرزند این جانباز مدافع حرم افزود: سرانجام جواز دفن پدرم را برای خاکسپاری در یکی از آرامستان‌های اموات کرج گرفتیم و با توجه به اینکه پدربزرگم چند سال پیش در آرامستان چمران دفن شده بود، تصمیم گرفتیم پیکر پدرم را نیز روی مزار پدرش دفن کنیم. وقتی به آنجا رفتیم و قبر را کندیم، عده‌ای از مردم آنجا که هویتشان هم مشخص است، شروع کردند به هتک حرمت نسبت به پیکر پدرم و مزار را ضمن تهدید ما، پر کردند. یکی از آنها که شغلش قبر کندن هست خود را مسؤول آرامستان می‌دانست و حتی با من درگیر شد. 

وی گفت: شخصیت پدر من در اشتهارد شناخته شده بود. او را بارها در مساجد و مراسم‌ها دعوت کرده بودند و در مورد سوریه و فاطمیون صحبت می‌کرد. پدرم گمنام نبود و خیلی‌ها او را می‌شناختند.

سادات افزود: برادر دیگر من در بهشت سکینه یکی دیگر از آرامستان‌های کرج مشغول شست و شوی پیکر پدرم بود. که بعد از آن وقایع در آرامستان چمران، با او تماس گرفتم و اتفاق‌های رخ داده را توضیح دادم. او هم با برخی از مسؤولان تماس گرفت و ماجرا را توضیح داد. آنها قول داده بودند ماجرا را حل کنند. اتفاقا بر سر قبری که کنده بودیم هم آمدند و به فاصله ۵۰۰ متری ایستادند و فقط نگاه کردند!

وی گفت: همه فشارها برای این بود که ما باید پیکر پدر را ببریم در «بهشت فاطمه» مکانی که از سال ۹۴-۹۵ شهرداری احداث کرده تا اموات اتباع غیرایرانی در آنجا به خاک سپرده شوند. آن‌ها گفتند هیچ کدام از اتباع، اجازه دفن امواتشان را در آرامستان‌های معمولی ندارند. این درحالی است که بهشت فاطمه ۵ کیلومتر خارج از شهر است. حتی تاکسی‌های اینترنتی هم قبول نمی‌کنند مسافر به آنجا ببرند. امکاناتش هم بسیار کم است. خودمان هر بار باید دبه آب برداریم برای شستن مزار.

فرزند این مدافع حرم فاطمیون ادامه داد: هیچ کدام از اتباع غیرایرانی، راضی به دفن امواتشان در بهشت فاطمه نیستند. الان هم که صدایی بلند شده برای این است که پدر من از فاطمیون بوده. پیش از ما هم برخی که خواستند اموات را در آرامستان‌های معمولی دفن کنند، همینطور در معرض اعتراض قرار گرفتند و مجبور به ترک آنجا شدند. 

وی بیان داشت: الان یک ماه است پرونده پدر من به خاطر علت فوتش در دست بررسی است، اما جانبازی او محرز است. مسؤولان ذی‌ربط در اشتهارد، هیچ کمکی به ما نکردند. فقط ۴۰ روز بعد از دفن پدرم، برخی از مسؤولان آمدند منزل ما، با دو کیسه برنج و یک میلیون پول! بعد هم در سایت خود نوشتند با هدایای ارزشمندی به منزل آقای سادات رفتیم و از خانواده عذرخواهی کردیم! واقعا دو کیسه برنج و این مقدار پول هدیه ارزشمند است؟ ما ابداً احتیاج مالی نداریم و توقعی هم از کسی نیست. پدرم برای هدف مقدس خود رفت، اما این مدل انعکاس خبر بسیار زشت و خجالت‌آور است.

پس از گفت‌وگو با فرزند مدافع حرم فاطمیون احمد سادات، با شهرداری اشتهارد تماس گرفتیم و پیگیر موضوع شدیم. بهادری از روابط عمومی شهرداری اشتهارد، پس از رویت عکس منتشر شده، اینگونه توضیح داد: عکس از زاویه درستی گرفته نشده و محل دفن احمد سادات آرامستانی است که مخصوص اتباع غیرایرانی در اطراف اشتهارد احداث شده. 

وی با فرستادن چند تصویر دیگر این ادعا را که مرحوم سادات در بیابان خالی به خاک سپرده شده رد کرد و گفت: زاویه عکاس به هر قصدی درست انتخاب نشده است و می‌توان از جهات مختلف از موضوع عکاسی کرد. 


مزار شهید سادات از نمایی دیگر

وی در توضیح اینکه چرا باید آرامستان اتباع جدا باشد، بیان داشت: در اشتهارد چند آرامستان کوچک هست که اقوام و محله‌های مختلف اموات خود را در آرامستان‌هایی که معین کردند به خاک می‌سپارند. اتباع هم پیرو همین موضوع درخواست کردند آرامستانی مخصوص خودشان داشته باشند که شهرداری موافقت کرد و این آرامستان در اوایل دهه ۹۰ احداث شد و اکنون حدود ۳۰۰ پیکر اعم از اموات شیعه و سنی اتباع غیرایرانی در آن به خاک سپرده شده‌اند.


تصویری دیگر از بهشت فاطمه

بهادری افزود: مرحوم سادات بر اثر بیماری ریوی از دنیا رفته و در واقع به شهادت نرسیده است. بنابراین اجازه دفن در گلزار شهدا نیز خود به خود موضوعیتش را از دست می‌دهد. هرچند مسؤولیت کسانی که در گلزار شهدا دفن می‌شوند یا نمی‌شوند بر عهده بنیاد شهید ست.

همچنین موسوی، مسؤول خدمات شهری شهرداری اشتهارد نیز در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس در توضیح جدا کردن اموات اتباع غیرایرانی گفت: احداث آرامستان مخصوص اتباع غیرایرانی بحث امروز نیست. سال ۹۰-۹۱ به خواست خود اتباع ایجاد شده.

وی افزود: آرامستان‌های اشتهارد به نوعی محله‌ای شده. مثلا محله قاضیان آرامستان مخصوص به خود را دارد. یا محله بیاتی نیز همچنین. اتباع خرجی نیز که در اشتهارد تعداد زیادی هستند چنین درخواستی را مطرح کردند و مورد موافقت شهردار وقت قرار گرفت.

موسوی ادامه داد: بعد از احداث بهشت فاطمه، امکاناتی از جمله غسالخانه و ساختمانی برای کارهای مربوط به دفن هم ایجاد شده و در این سال‌ها حدود ۳۰۰ نفر از اموات اتباع، در آنجا به خاک سپرده شدند بدون هیچ درگیری یا مخالفتی.


ساختمان امور اداری اموات بهشت فاطمه

وی گفت: عکسی که منتشر شده نام شهید در آن درج شده. اگر واقعا این شخص شهید است، بنیاد شهید باید راسا اقدام می‌کرد برای دفن در گلزار و ربطی به ما نداشت. 

موسوی در پاسخ به این سوال که آیا نمی‌شد به یک رزمنده و برادر شهید و جانباز احترام کرد و درخواست خانواده برای دفن در قبرستان شهید چمران اشتهارد را اجابت کرد، گفت: هیچ یک از خانواده آقای سادات برای دفن اصلا به شهرداری مراجعه نکردند که ما بخواهیم تایید یا رد کنیم. گرفتن جواز برای همه امری الزامی است. ما دو قبر کن داریم که آنجا پس از رویت مدارک شروع به حفر قبر می‌کنند، اما خانواده این بنده خدا بدون هیچ هماهنگی و سر خود شروع به حفر قبر کردند که با مخالفت مواجه می‌شود. به این استناد که مزار پدربزرگ ما اینجاست پس می‌توانیم پیکر دیگری را روی این مزار دفن کنیم. 

گفتنی است مسؤولان شهرداری اشتهارد سندی دال بر اینکه اتباع غیرایرانی خودشان درخواست ایجاد آرامستان جدا کردند، ارائه ندادند و صرفا به گفتن اینکه آنها شفاها از شهرداری وقت درخواست کرده‌اند، اکتفا کردند و در آخر گفتند: دلیلی برای ارائه سند به شما نداریم!

فرزند شهید سادات در خصوص اظهارات مسؤولان شهرداری مبنی بر جواز دفن نداشتن گفت: ما بعد از فوت پدرم هم با بنیاد شهید تماس گرفتیم، هم یگان فاطمیون و سرانجام مجوز دفن را به ما دادند. حتی رییس بنیاد شهید هم که در آرامستان چمران حضور داشت به معترضین گفت: بگذارید پیکر را دفن کنند، اگر این کار شما پخش شود، خیلی برایتان گران تمام خواهد شد، اما آنها گفتند اگر دفن کنید چنین و چنان می‌کنیم.

ماجرای تلخ مزار جانباز مدافع حرم در اشتهارد که یک عکس آشکارش کرد

وی افزود: حتی وقتی پیکر پدرم را می‌خواستم از بیمارستان به آرامستان منتقل کنم، شهرداری اشتهارد آمبولانس به من نمی‌داد. آن روز بین بنیاد شهید و شهرداری و دادستانی سرگردان گرفتن ماشین حمل اموات بودم تا اینکه بالاخره توسط یکی از دوستانم توانستم این ماشین را از شهرداری بگیرم.  

بهادری مسؤول روابط عمومی شهرداری اشتهارد نیز در خصوص جواز دفن ارائه شده توسط خانواده شهید گفت: مجوزی که از آن صحبت می‌شود، صرفا اجازه می‌دهد این مرحوم در اشتهارد دفن شود و ابدا بیانگر این که خانواده سادات اجازه دارد پیکر پدرشان را در آرامستانی جز بهشت فاطمه دفن کند، نیست. 

اینکه در شهرداری ظاهراً فشل اشتهارد چه می‌گذرد و یا نقش مسؤولان لشکر فاطمیون در چنین مواقعی چیست، سوالات بدون پاسخ این گزارش است، اما نکته تلخ دیگری که وجود دارد این است که برخی از افراد، چطور به خود اجازه می‌دهند با پیکر یک رزمنده مدافع حرم از هر قوم یا ملیتی چنین رفتاری کنند. چنین رفتاری که موجب دلگیری خانواده‌های مهاجر می‌شود، جای تعجب و تاسف بسیار دارد. چرا که همه ما امنیت و آرامش خود را مدیون مجاهدان در راه خدا هستیم و منت‌دار حضورشان در میدان جنگ با دشمنان خواهیم بود.