امام‌جمعه مشهد در سی‌وششمین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، مطالبی را در مورد کرونا و استغاثه برای رفع این بلیه، جنایت مزدوران آمریکا در افغانستان و شهادت دانشجویان افغانستانی، انتخابات آمریکا و بلبشوی دموکراسی غربی، جنایتکاری آمریکا و هشدار نسبت به فریب دشمن در قالب «خطبه مجازی» جمعه شانزدهم آبان ماه در حرم امام رضا (علیه‌السلام) بیان کردند.
به گزارش برترین‌ها متن این خطبه به شرح زیر است.
بسم‌الله الرحمن الرحیم
در این روزها، گرفتاری‌های مردم ما و مردم جهان نسبت به این ویروس منحوس و ابتلای به این بیماری مستأصل کننده، فوق‌العاده افزایش یافته است، آنچه در ارتباط با تخصص ما در مسئله تقابل با این بیماری هست، مسئله دعاست؛ مقام معظم رهبری سفارشات و تأکیدات زیادی به دعا، تضرع و استغفار داشته‌اند و معمولاً در جلسات، محافل و بعضی مراسم نیز جریان استغاثه و دعا اجراشده است، اما وجود اقدس مولا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در فرمایشات خودشان جمله قصار و کوتاهی دارند، می‌فرمایند «إِنَّ الله لایَقبِلُ دُعاءَ قَلبٍ ساه»، خداوند دعای قلب سهوکار را قبول نمی‌کند.
باورمندانه دعا کنیم، خدا اجابت می‌کند
قلب سهوکار به چه قلبی می‌گویند و چگونه دعایی، دعای قلب سهوکار است؟ آن‌کسی که دعا را جدی نمی‌گیرد؛ اینکه بخواهیم لق‌لقه زبان دعا کنیم یا عبارتی را در دعا بخوانیم که خودمان نیز به معنا و مفهوم آن آگاهی نداشته باشیم و بدون توجه دعا خوانده بشود، طبیعی است این دعا در درگاه خدا موردقبول قرار نمی‌گیرد؛ دعا همیشه باید به‌صورت جدی اجرا بشود، دعای قلب سهوکار، دعای انسان غیر باورمند است، ما در مقام جدی بودن دعا باید باورمندانه دعا کنیم یعنی با توجه، با اعتقاد و با این باور که ما انسان‌ها و این ویروس منحوس باهم قدر مشترکی داریم و آن اینکه هردوی ما مخلوق خدا هستیم، خدا نیز هم خدای ما است و هم خدای این بیماری است، این را باور کنیم که ذات مقدس پروردگار، رب‌العالمین است، مدیریت کلیه جهان و همه عناصر جهانی را خود خدا به دست دارد، این خدا نیز مدیر ما و هم مدیر این موجود منحوس است، هم ما را آفریده و هم او را آفریده، اگر خدای ما و خدای این ویروس اراده کند بر اینکه این بلا از ما برطرف بشود، طبیعی است در یک‌زمان کوتاه برطرف شدنی خواهد بود، ما دعا کنیم و از خدا بخواهیم، اما دعای باورمندانه، باور کنیم خدا جریان روحی و جسمی ما را اداره می‌کند، مدیر زندگانی و وجود ما خداست، این را باور کنیم و بعدازاین خدای حکیم بخواهیم ما را از این گرفتاری نجات دهد؛ اگر دعا به‌صورت باورمندانه انجام بشود، خداوند اسباب نجات از این بیماری را برای ما فراهم می‌کند.
الآن در مورد این بیماری نقاط مجهولی وجود دارد، در مسیر نجات و خلاصی از این بیماری، موارد فوق‌العاده مبهمی برای بشر و علم بشر موجود است، وقتی ذات مقدس پروردگار اراده کند ما از این بیماری و نکبت نجات پیدا کنیم، طبیعی است مغز‌ها و فکر‌ها شکوفا می‌شود، هم در مقام تشخیص خود این ویروس و هم تشخیص عوامل ابتلای مادی آن و هم در مقام تشخیص درمان و مقابله با این ویروس، افکار شکوفا شده بشری راه را نشان می‌دهند و مشکل حل می‌شود؛ ما در مسئله علت ابتلای به این ویروس دچار ابهام هستیم، همه شخصیت‌ها و متخصصین این اپیدمی می‌گویند عامل گرفتاری و ابتلا، ارتباطات افراد با یکدیگر است با اینکه می‌بینیم این ارتباطات به‌وسیله محدودیت‌هایی که به وجود می‌آید، دارد کنترل می‌شود و آن‌قدری که مردم مراقب دستورالعمل‌های بهداشتی و ماسک زدن هستند، قبلاً نبودند، اما درعین‌حال ابتلا رو به توسعه و افزایش است، پس شاید اپیدمی این ویروس، یک ابزار و علت دیگری نیز داشته باشد که هنوز افکار آن را به دست نیاوردند و آنجایی که خدا اراده کند ما از شر آن نجات پیدا کنیم، افکار را شکوفا می‌کند و مغز‌ها متوجه عامل دیگری که در این اپیدمی دخالت دارد، می‌شوند. عین همین قضیه در تشخیص اصل این ویروس و درمان آن هست پس دعای باورمندانه لازم است، نهتنها عبارت دعا خواندن، نهتنها نذر کردن و توسلی که باور نداشته باشیم، خدا است که ما را اداره می‌کند و مدیر و خالق این ویروس نیز خداست و از خدایی که خالق و رب‌العالمین است، بخواهیم برحسب باورمندی‌مان ما را از این نکبت و پریشانی نجات دهد.
تسلیت به خانواده‌های داغ‌دیده افغانستانی
ما امروز گرفتار مظالم نابکارانه دل‌خراش برحسب جنایت جنایتگران هستیم، در درجه اول، فاجعه جان‌گدازی که چند روز گذشته در دانشگاه کابل در همسایگی ما رخ داد، به همه عزیزان و خانواده‌های داغ‌دیده، تسلیت عرض می‌کنم، حتی بعضی از عزیزان، برادران و خواهران افغانستانی که در این شهر زندگی می‌کنند، متأسفانه به داغ عزیزانشان در این حادثه دچار شدند و به همه عزیزان و بزرگواران تسلیت عرض می‌کنم.
در این فاجعه واقعاً چهره کریه آمریکای مستکبر کاملاً نمایش داده شد؛ در این جریان اخیر چه در مسئله انتخابات بلبشوی آمریکا و چه در مسئله جسارت به پیغمبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) به‌وسیله مزدور آمریکایی، رئیس‌جمهور فرانسه و چه به‌وسیله جنایتی که در دانشگاه کابل به این دل‌خراشی صورت گرفت، ما سه چهره کریه از آمریکا مشاهده می‌کنیم؛ فاجعه خیلی دل‌خراش بود، یک عده خواهران و برادران دانشجو که امید یک کشور، خانواده‌ها و عزیزانشان بودند به‌ناحق و ناروا به خاک و خون کشیده شدند آن‌هم در مهد علم و دانش، وضعیتی که این عزیزان و جوانان دانشجو و شهید در این فاجعه داشتند، وضعیت دل‌خراشی است.
آمریکا مسؤول جنایت‌ها در افغانستان است
می‌گویند یکی از این عزیزان دانشجو که در این حادثه به شهادت رسیده، خب پدر و مادر‌ها نگران بودند، بچه‌هایشان آمدند دانشگاه، یک‌مرتبه متوجه می‌شوند در دانشگاه حمله رخ‌داده، نگران عزیزانشان بودند و نقل‌شده پدر یکی از شهدای حادثه ۱۴۲ بار تماس گرفته و بعد با لهجه دل‌خراش افغانستانی پیام داده «جان پدر کجاستی؟»؛ یعنی اضطرابی که در دل یک پدر ایجادشده نسبت به سرنوشت فرزندش در مقابل جنایتی که رخ‌داده، این اضطراب دل‌خراش است، ان پدر و آن مادر چه گناهی داشت؟ فرزندی را بزرگ کردند، او رفته در دانشگاه در یک نمایشگاه کتاب شرکت کند و بعد با بدن بی‌جان او روبرو شوند و امیدشان خاک و خاکستر شود، این جنایت مال آمریکاست، چون داعش، پیاده‌نظام جنگ‌های نیابتی آمریکا هست.
آمریکا در هر کشوری دید دیگر جای ماندن ندارد و باید از آن کشور نیرو‌های خودش را خارج کند، نه ماندن در آن کشور برای او ازنظر اقتصادی صرف دارد و نه می‌تواند با آن هوشیاری و بیداری ملت در آنجا بماند، عوامل مزدور جنگ نیابتی‌اش به نام داعش را آنجا می‌کارد، عین همین قضیه را در عراق ایجاد کرد؛ مردم افغانستان مردمی هستند که چندین سال گرفتار در چنگ نابکارانه آمریکای جنایت‌کارند و امروزی که آمریکا احساس می‌کند دیگر در آنجا جای ماندن ندارد و نمی‌تواند بماند، مردم را با مزدوران جنگ نیابتی خودش که داعش نابکار است، به خاک و خون می‌کشد.
دو استفاده آمریکا از داعش در منطقه
آمریکا دو بهره از این مزدوران می‌برد، اول اینکه کشتار، آدمکشی و جنایت‌های غیرانسانی و نابکاری‌هایی که بشریت شرم دارد و می‌خواهد در یک ملت مظلوم ایجاد بکند، به‌وسیله این عواملش انجام می‌دهد و دومین بهره‌ای که از آنان می‌برد وقتی جنایت آنان همه دنیا را متأثر و ناراحت کرد، به‌عنوان دفع، دوباره دخالت نظامی و لشکرکشی می‌کند، چنین جنایتی در تاریخ استکبار سابقه ندارد که به‌وسیله یک مستکبر جهانی این توطئه اجرا بشود که امروز به‌وسیله آمریکا دارد اجرا می‌شود، این یک چهره آمریکاست.
تحریف ارزش‌ها، توطئه‌اس استکباری
چهره دوم آمریکا، تحریف ارزش‌هایی است که مزدور آمریکایی و رئیس‌جمهور فرانسه انجام داد که بیاید جنایت به مقدسات دو میلیارد انسان را اسمش را آزادی بیان بگذارد، جنایت آمریکا، توطئه و شیطنت این شیطان بزرگ، تحریف ارزش‌هاست، در همه جریان اندیشه‌ای و دکترینی که این‌ها در عرصه سیاست به وجود می‌آورند و همه نابکاری‌هایی که در عرصه تعامل بین‌المللی دارند، یک ضد ارزش را ارزش‌گذاری می‌کنند و با تحریف ارزش‌ها جنایات خودشان را تثبیت می‌کنند که نمونه‌اش، عمل نابکارانه و تحریف نابخردانه رئیس‌جمهور فرانسه در حمایت از اهانت به پیامبر اسلام و بازی کردن و ملعبه قرار دادن عواطف و احساسات دو میلیارد انسان روی کره زمین بود که اسمش را گذاشت آزادی بیان، تحریف ارزش‌ها، توطئه صددرصد استکباری است که عاملش شیطان بزرگ، آمریکاست.
چهره سوم آمریکا، آنی است که شما امروز دارید در این دموکراسی آمریکایی، در این انتخابات بلبشوی آمریکا مشاهده می‌کنید، دو چیز برای مردم دنیا روشن شد، یکی معنای دموکراسی غربی و دموکراسی آمریکایی؛ این‌هایی که خودشان را مدعی دموکراسی می‌دانند و با همه قداره‌کشی‌های نظام‌های فاشیستی و دیکتاتوری زدوبند کردند، از آنان حمایت می‌کنند و خودشان را حامی دموکراسی می‌دانند، چهره دموکراسی آنان در این انتخابات مشخص شد؛ توطئه‌ای که الآن دموکرات‌هایی که در حال پیشرفت هستند و دچارش شدند، دقیقاً همان توطئه‌ای هست که همین نابکار‌ها آن روزی که قدرت دستشان بود و مدیریت دولت مردان آمریکا دستشان بود، در کشور ما در انتخابات ایجاد کردند.
مدعیان دموکراسی، گرفتار القای تقلب خودساخته شده‌اند
آن روزی که رقابت انتخاباتی در کشور ما در یک جریان متعادل آزاد پیش می‌رفت، آمدند با توطئه القای تقلب در انتخابات، فتنه ۸۸ و آن جریان سیاه را در سال ۸۸ به وجود آوردند، مسئله تقلب در انتخابات القای آمریکایی بود برحسب اقراری که وزیر خارجه آن روز آمریکا داشت، او از سردمداران دموکرات‌ها بود، رئیس‌جمهور آمریکا نیز آن روز دموکرات بود، آن روزی که دموکرات‌ها حاکم بودند، در فتنه ۸۸ با القای تقلب در انتخابات، آن مصیبت را برای مردم ما در داخل این کشور به وجود آوردند که اگر ذکاوت رهبری و مدیریت بالای مقام معظم رهبری و قداست نظام ولایی این کشور نبود، روزگار آن روز ما از امروز آمریکا بسیار سیاه‌تر می‌شد و الآن خودشان گرفتار همین توطئه شدند، الآن که احتمال می‌دهند خودشان در انتخابات برنده باشند، طرف مقابلشان آمده القای تقلب در انتخابات می‌کند، دقیقاً فتنه‌ای که به قول وزیر خارجه آن روز آمریکا که گفت «ما با توئیتر این فتنه و مسئله را القا کردیم»، همین امروز به آن دچار شدند و طرف مقابلشان ادعای تقلب در انتخابات می‌کند، این دموکراسی غربی است.
جنایتکاری دولتمردان آمریکا، مردم‌شان را بیدار کرده است
این جریانی است که شما امروز مشاهده می‌کنید در این کشاکش و بعد آمدند سایت‌های ایرانی را تعطیل کردند که بخواهند در آمریکا متداول باشد و علتش این است که می‌گویند ایرانی‌ها در کار انتخابات دخالت کردند! ایرانی‌ها دخالت نکردند بلکه رفتار شما با ایران و کشور‌های این منطقه، مردم شما را امروز بیدار کرده است و انتخابات شما را به این صورت درآورده؛ ایران و ایرانی در این انتخابات دخالت نکرده، خودتان این وضعیت را ایجاد کردید، جنایت‌هایی که در کشور‌های منطقه انجام دادید، آدم‌کشی‌هایی که چندین سال بر مردم افغانستان تحمیل کردید، این بیدادگری‌هایی که در عراق و سوریه به وجود آوردید، تحریم‌های ظالمانه‌ای که بر مردم ایران تحمیل کردید، جنایت‌هایی که در این منطقه در طول این مدت داشته‌اید، مردم آمریکا را بیدار کرد.
آمریکایی‌ها متوجه شدند این بدصفتی‌ها و جانورصفتی‌های دولتمردان آمریکا دقیقاً در داخل آمریکا نیز اجرا شد، فهمیدند در دل یک تبعیض و فقر جانکاهی به سرمی‌برند که نتیجه مدیریت‌های ظالمانه و جنایت‌های دولتمردان آمریکا هست، مردم آمریکا با دیدن مظالمی که شما بر ملت‌های مظلوم این کشور‌ها تحمیل کردید، فهمیدند که جریان دولت‌مردی در آمریکا، این تبعیض، جنایت و ظلم را در داخل کشور خودشان ایجاد کرده است، مردم شوریدند، این وضع به وجود آمد و در قضیه انتخابات نیز به این فساد کشیده شد.
بلبشوی انتخابات آمریکا، نمونه جامعه مدنی غربی است
امروز بعدازاین‌که بیش از ۲۵۰ سال از عمر مدرنیته می‌گذرد، مردم آمریکا دارند دموکراسی آمریکا که یک نماد از دموکراسی و مردم سالاری مدرنیسم است را می‌بینند، این را دارند عملی تجربه می‌کنند و عملأ متوجه این قضیه هستند؛ جامعه مدنی غربی که متأسفانه یک روزی دولتمردان ناآگاه ما نیز بدون توجه به امتیاز جامعه ولایی، از جامعه مدنی غربی دم می‌زدند، امروز تفسیرش برای مردم دنیا روشن شد، این تفسیر جامعه مدنی غربی هست که می‌خواهند دنیا را به تمدن و جهان را به یک مدنیت کامل برسانند، نتیجه‌اش این برخورد و انتخابات بل‌بشویی هست که امروز شما مشاهده می‌کنید.
دموکرات و جمهوری‌خواه، دو روی سکه آمریکای جنایت‌کار
جریان دموکرات و جمهوری‌خواه دقیقاً دو روی یک سکه هستند، دموکرات‌ها از جمهوری‌خواه‌ها نامردتر، نابکارتر و جانورتر، جمهوری‌خواهان از دموکرات‌ها ناپاک‌تر، این‌ها هردو یک جریان هستند؛ در طول تاریخ ۴۲ ساله انقلابمان، جنایت‌هایی که از روز حاکمیت دموکرات‌ها بر آمریکا بر ما وارد شد مشاهده کردیم، کمتر از جنایات و جرایمی که در روز حکومت جمهوری‌خواهان مشاهده کردیم، نیست، ۴۲ سال انقلاب ما پرونده توده‌ای از جنایات آمریکا و ناپاکی‌های این استکبار جهانی است، چه آن روزی که در حاکمیت دموکرات‌ها بود و چه آن روزی که در حاکمیت جمهوری‌خواهان بود، بعضی اوقات نوع روش فرق می‌کرد، گاهی از اوقات روش هم فرق نمی‌کرد.
«برجام»، کلاهبرداری دولت دموکرات آمریکا بود
قائله طبس در زمانی انجام شد که حاکمیت آمریکا دست دموکرات‌ها بود، این برجام لعنتی که یک کلاهبرداری به تمام معنا از مردم ما و یک سوءاستفاده جانورصفتانه از حسن نیت عزیزان مسؤولان ما در این کشور بود، در زمانی انجام شد و این کلاه را زمانی سر ما گذاشتند که دموکرات‌ها سر کار بودند، آن روزی که خواستند قدرت را به جمهوری‌خواهان واگذار کنند، وزیر خارجه موکرات به این جمهوری‌خواهان اعلام کرد که «ایرآن‌هم قابل این است که شما به او زور بگویید و تسلیمش کنید و هم قابل این است که توطئه ایجاد کنید و کلاه سرش بگذارید»، این‌ها سفارش وزیر خارجه دموکرات بود به رئیس‌جمهور جمهوریخواهی که بعد از آنان مسلط شد.
اینطور نیست که شما فکر کنید اگر یک روزی در آمریکا جمهوری‌خواهان شکست خوردند و دموکرات‌ها آمدند، وضعیت ما فرق کند، بعضی از افراد ناآگاه، واقعاً ناآگاهانه دارند مطلب خلافی را آدرس غلط می‌دهند، باید توجه داشته باشیم این آدرس غلط و این تحلیل‌های نابجا ما را گول نزند و منحرف نکند؛ تمام عزت و عظمت ما در استقلال ما هست و حل مشکلات داخلی ما نیز در روی پای خود ایستادن، استفاده از امکانات و داشتن‌های داخلی ما هست.
هیچ‌کس برای ما تصمیم نمی‌گیرد
اینطور نیست که جریان‌های دنیا در وضعیت ما اثر بگذارد، بزرگ‌ترین فرآیند انقلاب مقدس اسلامی ما در شعار‌های سه‌گانه انقلاب، شعار اول «استقلال» بود، تا به امروز سرنوشت مردم ما را با همه مشکلات به جایی رسانده است که مردم ما خودشان برای خودشان تصمیم می‌گیرند و تصمیم گیرنده برای مردم ما در بیرون کشور و جامعه ما نیست، همانطوری که در بیرون کشور و جامعه ما کسی برای ما تصمیم نمی‌گیرد، توجه داشته باشند که حوادث بیرونی نیز در جریان‌های داخلی ما نقش ندارند مخصوصأ حوادثی که وابسته به جریان یک دشمن قسم خورده، شیطان بزرگ جهان باشد، یقینأ در وضع ما هیچ اثری نخواهد داشت و بایستی با کمال قدرت روی پای خودمان بایستیم و مشکلات را با امکانات داخلی و حسن تدبیری که خودمان داریم، حل کنیم.
۴۲ سال است دنیای کفر با ما می‌جنگد، در این مسئله همه دنیا یکتابند که ما را براندازی کنند، بحث هیچ کشوری نیست، مدیریت داهیانه مقام معظم رهبری در اداره جریان دفاعی کشور بود که قوی‌تر از سلاح اس ۳۰۰ را عزیزان فناور ما در داخل کشور راه‌اندازی کردند و پهباد آمریکایی مدرن دست اول را اینطور با مردانگی هدف قرار دادند، پس ما اگر در داخل در یک مدیریت صحیح و حسن تدبیر عمل کنیم، مشکلات ما در داخل حل شده است؛ الآن ۴۲ سال است از روزی که یک خمپاره‌انداز نداشتیم، در دل جنگ یک گلوله توپ نداشتیم و به جایی رسیدیم که دشمن از موشک‌های ما می‌ترسد، روزی بود که دشمن حتی سیم خاردار به ما نمی‌داد که نکند بتوانیم در جنگ مقاومت کنیم، تا وضعیت امروز، این جریان دفاعی به‌وسیله، ولی امر و حجت امام زمان مدیریت شد و این قدرت دفاعی با مدیریت مقام معظم رهبری از آن روز ما را به امروز رساند.
اگر بنا شد این مدیریت در اقتصاد پیاده بشود، این مدیریت در سیاست پیدا بشود، ما در این کشور نظام‌مان نظام جمهوری است، چون جمهوری هست، باید با مدیرانی که از دل مردم برمی‌آیند کشور اداره بشود، اگر بنا شد تابع توصیه‌ها و رهنمود‌های حکیمانه این رهبری باشد که نمونه مدیریتش در قدرت دفاعی ما، ما را به اینجا رسانده است، همه مشکلات ما حل است.
مدیریت روتین کشور را به اسم «اقتصاد مقاومتی» گزارش دادند!
تمام مشکلات ما این است که رهنمود‌های رهبری در مسائل اقتصادی و سیاسی به‌وسیله بعضی عوامل اجرایی مورد عمل قرار نمی‌گیرد، چند سال است مقام معظم رهبری دم از اقتصاد مقاومتی می‌زنند، مؤلفه‌های اقتصادی مقاومتی را بیان کردند، راهکارهایش را بیان کردند، تمام مصادیق اقتصاد مقاومتی را تبیین فرمودند، ولی متأسفانه دستگاه‌های مسؤول این راه را نرفتند، گاهی از اوقات گزارش‌هایی دادند که صرفأ مربوط به جریان روتین کشور بوده، به حساب اقتصاد مقاومتی گذاشتند، اگر عمل می‌شد امروز دچار این مشکلات نبودیم، پس این را باید کاملاً توجه داشته باشیم که ازنظر جریان و مدیریت نظام و حل مشکلاتمان به هیچ وجه وابسته به بیرون دروازه‌ها و مرز‌های این کشور نیستیم و در داخل خودمان مدیریت‌ها از عهده حل همه مشکلات، برآمده خواهد بود.
خدایا به عزت اولیائت، این قدرت و این عظمت نظام ولایی وابسته به معصومین علیهم‌السلام و جریان ولایت الهی را از ما زوال نیاور، پروردگارا، سرآغاز عزت و عظمت اسلام و مسلمین و نابودی کفر و استکبار، فرج و ظهور مولایمان بقیه‌الله تعجیل بفرما، ارواح مطهره شهدا و روح مطهر امام بزرگوار ما را از همه مقاومت‌ها و پایداری‌های مردم با ایمان ما بهره‌مند بگردان، سایه پر برکت مقام معظم رهبری بر سر ما مستدام بدار، دشمنان ناپاک ما در جبهه‌های کفر و نفاق و استکبار، ذلیل و نابود و ریشه کن بفرما.
به گزارش برترین‌ها متن این خطبه به شرح زیر است.
بسم‌الله الرحمن الرحیم
در این روزها، گرفتاری‌های مردم ما و مردم جهان نسبت به این ویروس منحوس و ابتلای به این بیماری مستأصل کننده، فوق‌العاده افزایش یافته است، آنچه در ارتباط با تخصص ما در مسئله تقابل با این بیماری هست، مسئله دعاست؛ مقام معظم رهبری سفارشات و تأکیدات زیادی به دعا، تضرع و استغفار داشته‌اند و معمولاً در جلسات، محافل و بعضی مراسم نیز جریان استغاثه و دعا اجراشده است، اما وجود اقدس مولا امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در فرمایشات خودشان جمله قصار و کوتاهی دارند، می‌فرمایند «إِنَّ الله لایَقبِلُ دُعاءَ قَلبٍ ساه»، خداوند دعای قلب سهوکار را قبول نمی‌کند.
باورمندانه دعا کنیم، خدا اجابت می‌کند
قلب سهوکار به چه قلبی می‌گویند و چگونه دعایی، دعای قلب سهوکار است؟ آن‌کسی که دعا را جدی نمی‌گیرد؛ اینکه بخواهیم لق‌لقه زبان دعا کنیم یا عبارتی را در دعا بخوانیم که خودمان نیز به معنا و مفهوم آن آگاهی نداشته باشیم و بدون توجه دعا خوانده بشود، طبیعی است این دعا در درگاه خدا موردقبول قرار نمی‌گیرد؛ دعا همیشه باید به‌صورت جدی اجرا بشود، دعای قلب سهوکار، دعای انسان غیر باورمند است، ما در مقام جدی بودن دعا باید باورمندانه دعا کنیم یعنی با توجه، با اعتقاد و با این باور که ما انسان‌ها و این ویروس منحوس باهم قدر مشترکی داریم و آن اینکه هردوی ما مخلوق خدا هستیم، خدا نیز هم خدای ما است و هم خدای این بیماری است، این را باور کنیم که ذات مقدس پروردگار، رب‌العالمین است، مدیریت کلیه جهان و همه عناصر جهانی را خود خدا به دست دارد، این خدا نیز مدیر ما و هم مدیر این موجود منحوس است، هم ما را آفریده و هم او را آفریده، اگر خدای ما و خدای این ویروس اراده کند بر اینکه این بلا از ما برطرف بشود، طبیعی است در یک‌زمان کوتاه برطرف شدنی خواهد بود، ما دعا کنیم و از خدا بخواهیم، اما دعای باورمندانه، باور کنیم خدا جریان روحی و جسمی ما را اداره می‌کند، مدیر زندگانی و وجود ما خداست، این را باور کنیم و بعدازاین خدای حکیم بخواهیم ما را از این گرفتاری نجات دهد؛ اگر دعا به‌صورت باورمندانه انجام بشود، خداوند اسباب نجات از این بیماری را برای ما فراهم می‌کند.
الآن در مورد این بیماری نقاط مجهولی وجود دارد، در مسیر نجات و خلاصی از این بیماری، موارد فوق‌العاده مبهمی برای بشر و علم بشر موجود است، وقتی ذات مقدس پروردگار اراده کند ما از این بیماری و نکبت نجات پیدا کنیم، طبیعی است مغز‌ها و فکر‌ها شکوفا می‌شود، هم در مقام تشخیص خود این ویروس و هم تشخیص عوامل ابتلای مادی آن و هم در مقام تشخیص درمان و مقابله با این ویروس، افکار شکوفا شده بشری راه را نشان می‌دهند و مشکل حل می‌شود؛ ما در مسئله علت ابتلای به این ویروس دچار ابهام هستیم، همه شخصیت‌ها و متخصصین این اپیدمی می‌گویند عامل گرفتاری و ابتلا، ارتباطات افراد با یکدیگر است با اینکه می‌بینیم این ارتباطات به‌وسیله محدودیت‌هایی که به وجود می‌آید، دارد کنترل می‌شود و آن‌قدری که مردم مراقب دستورالعمل‌های بهداشتی و ماسک زدن هستند، قبلاً نبودند، اما درعین‌حال ابتلا رو به توسعه و افزایش است، پس شاید اپیدمی این ویروس، یک ابزار و علت دیگری نیز داشته باشد که هنوز افکار آن را به دست نیاوردند و آنجایی که خدا اراده کند ما از شر آن نجات پیدا کنیم، افکار را شکوفا می‌کند و مغز‌ها متوجه عامل دیگری که در این اپیدمی دخالت دارد، می‌شوند. عین همین قضیه در تشخیص اصل این ویروس و درمان آن هست پس دعای باورمندانه لازم است، نهتنها عبارت دعا خواندن، نهتنها نذر کردن و توسلی که باور نداشته باشیم، خدا است که ما را اداره می‌کند و مدیر و خالق این ویروس نیز خداست و از خدایی که خالق و رب‌العالمین است، بخواهیم برحسب باورمندی‌مان ما را از این نکبت و پریشانی نجات دهد.
تسلیت به خانواده‌های داغ‌دیده افغانستانی
ما امروز گرفتار مظالم نابکارانه دل‌خراش برحسب جنایت جنایتگران هستیم، در درجه اول، فاجعه جان‌گدازی که چند روز گذشته در دانشگاه کابل در همسایگی ما رخ داد، به همه عزیزان و خانواده‌های داغ‌دیده، تسلیت عرض می‌کنم، حتی بعضی از عزیزان، برادران و خواهران افغانستانی که در این شهر زندگی می‌کنند، متأسفانه به داغ عزیزانشان در این حادثه دچار شدند و به همه عزیزان و بزرگواران تسلیت عرض می‌کنم.
در این فاجعه واقعاً چهره کریه آمریکای مستکبر کاملاً نمایش داده شد؛ در این جریان اخیر چه در مسئله انتخابات بلبشوی آمریکا و چه در مسئله جسارت به پیغمبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) به‌وسیله مزدور آمریکایی، رئیس‌جمهور فرانسه و چه به‌وسیله جنایتی که در دانشگاه کابل به این دل‌خراشی صورت گرفت، ما سه چهره کریه از آمریکا مشاهده می‌کنیم؛ فاجعه خیلی دل‌خراش بود، یک عده خواهران و برادران دانشجو که امید یک کشور، خانواده‌ها و عزیزانشان بودند به‌ناحق و ناروا به خاک و خون کشیده شدند آن‌هم در مهد علم و دانش، وضعیتی که این عزیزان و جوانان دانشجو و شهید در این فاجعه داشتند، وضعیت دل‌خراشی است.
آمریکا مسؤول جنایت‌ها در افغانستان است
می‌گویند یکی از این عزیزان دانشجو که در این حادثه به شهادت رسیده، خب پدر و مادر‌ها نگران بودند، بچه‌هایشان آمدند دانشگاه، یک‌مرتبه متوجه می‌شوند در دانشگاه حمله رخ‌داده، نگران عزیزانشان بودند و نقل‌شده پدر یکی از شهدای حادثه ۱۴۲ بار تماس گرفته و بعد با لهجه دل‌خراش افغانستانی پیام داده «جان پدر کجاستی؟»؛ یعنی اضطرابی که در دل یک پدر ایجادشده نسبت به سرنوشت فرزندش در مقابل جنایتی که رخ‌داده، این اضطراب دل‌خراش است، ان پدر و آن مادر چه گناهی داشت؟ فرزندی را بزرگ کردند، او رفته در دانشگاه در یک نمایشگاه کتاب شرکت کند و بعد با بدن بی‌جان او روبرو شوند و امیدشان خاک و خاکستر شود، این جنایت مال آمریکاست، چون داعش، پیاده‌نظام جنگ‌های نیابتی آمریکا هست.
آمریکا در هر کشوری دید دیگر جای ماندن ندارد و باید از آن کشور نیرو‌های خودش را خارج کند، نه ماندن در آن کشور برای او ازنظر اقتصادی صرف دارد و نه می‌تواند با آن هوشیاری و بیداری ملت در آنجا بماند، عوامل مزدور جنگ نیابتی‌اش به نام داعش را آنجا می‌کارد، عین همین قضیه را در عراق ایجاد کرد؛ مردم افغانستان مردمی هستند که چندین سال گرفتار در چنگ نابکارانه آمریکای جنایت‌کارند و امروزی که آمریکا احساس می‌کند دیگر در آنجا جای ماندن ندارد و نمی‌تواند بماند، مردم را با مزدوران جنگ نیابتی خودش که داعش نابکار است، به خاک و خون می‌کشد.
دو استفاده آمریکا از داعش در منطقه
آمریکا دو بهره از این مزدوران می‌برد، اول اینکه کشتار، آدمکشی و جنایت‌های غیرانسانی و نابکاری‌هایی که بشریت شرم دارد و می‌خواهد در یک ملت مظلوم ایجاد بکند، به‌وسیله این عواملش انجام می‌دهد و دومین بهره‌ای که از آنان می‌برد وقتی جنایت آنان همه دنیا را متأثر و ناراحت کرد، به‌عنوان دفع، دوباره دخالت نظامی و لشکرکشی می‌کند، چنین جنایتی در تاریخ استکبار سابقه ندارد که به‌وسیله یک مستکبر جهانی این توطئه اجرا بشود که امروز به‌وسیله آمریکا دارد اجرا می‌شود، این یک چهره آمریکاست.
تحریف ارزش‌ها، توطئه‌اس استکباری
چهره دوم آمریکا، تحریف ارزش‌هایی است که مزدور آمریکایی و رئیس‌جمهور فرانسه انجام داد که بیاید جنایت به مقدسات دو میلیارد انسان را اسمش را آزادی بیان بگذارد، جنایت آمریکا، توطئه و شیطنت این شیطان بزرگ، تحریف ارزش‌هاست، در همه جریان اندیشه‌ای و دکترینی که این‌ها در عرصه سیاست به وجود می‌آورند و همه نابکاری‌هایی که در عرصه تعامل بین‌المللی دارند، یک ضد ارزش را ارزش‌گذاری می‌کنند و با تحریف ارزش‌ها جنایات خودشان را تثبیت می‌کنند که نمونه‌اش، عمل نابکارانه و تحریف نابخردانه رئیس‌جمهور فرانسه در حمایت از اهانت به پیامبر اسلام و بازی کردن و ملعبه قرار دادن عواطف و احساسات دو میلیارد انسان روی کره زمین بود که اسمش را گذاشت آزادی بیان، تحریف ارزش‌ها، توطئه صددرصد استکباری است که عاملش شیطان بزرگ، آمریکاست.
چهره سوم آمریکا، آنی است که شما امروز دارید در این دموکراسی آمریکایی، در این انتخابات بلبشوی آمریکا مشاهده می‌کنید، دو چیز برای مردم دنیا روشن شد، یکی معنای دموکراسی غربی و دموکراسی آمریکایی؛ این‌هایی که خودشان را مدعی دموکراسی می‌دانند و با همه قداره‌کشی‌های نظام‌های فاشیستی و دیکتاتوری زدوبند کردند، از آنان حمایت می‌کنند و خودشان را حامی دموکراسی می‌دانند، چهره دموکراسی آنان در این انتخابات مشخص شد؛ توطئه‌ای که الآن دموکرات‌هایی که در حال پیشرفت هستند و دچارش شدند، دقیقاً همان توطئه‌ای هست که همین نابکار‌ها آن روزی که قدرت دستشان بود و مدیریت دولت مردان آمریکا دستشان بود، در کشور ما در انتخابات ایجاد کردند.
مدعیان دموکراسی، گرفتار القای تقلب خودساخته شده‌اند
آن روزی که رقابت انتخاباتی در کشور ما در یک جریان متعادل آزاد پیش می‌رفت، آمدند با توطئه القای تقلب در انتخابات، فتنه ۸۸ و آن جریان سیاه را در سال ۸۸ به وجود آوردند، مسئله تقلب در انتخابات القای آمریکایی بود برحسب اقراری که وزیر خارجه آن روز آمریکا داشت، او از سردمداران دموکرات‌ها بود، رئیس‌جمهور آمریکا نیز آن روز دموکرات بود، آن روزی که دموکرات‌ها حاکم بودند، در فتنه ۸۸ با القای تقلب در انتخابات، آن مصیبت را برای مردم ما در داخل این کشور به وجود آوردند که اگر ذکاوت رهبری و مدیریت بالای مقام معظم رهبری و قداست نظام ولایی این کشور نبود، روزگار آن روز ما از امروز آمریکا بسیار سیاه‌تر می‌شد و الآن خودشان گرفتار همین توطئه شدند، الآن که احتمال می‌دهند خودشان در انتخابات برنده باشند، طرف مقابلشان آمده القای تقلب در انتخابات می‌کند، دقیقاً فتنه‌ای که به قول وزیر خارجه آن روز آمریکا که گفت «ما با توئیتر این فتنه و مسئله را القا کردیم»، همین امروز به آن دچار شدند و طرف مقابلشان ادعای تقلب در انتخابات می‌کند، این دموکراسی غربی است.
جنایتکاری دولتمردان آمریکا، مردم‌شان را بیدار کرده است
این جریانی است که شما امروز مشاهده می‌کنید در این کشاکش و بعد آمدند سایت‌های ایرانی را تعطیل کردند که بخواهند در آمریکا متداول باشد و علتش این است که می‌گویند ایرانی‌ها در کار انتخابات دخالت کردند! ایرانی‌ها دخالت نکردند بلکه رفتار شما با ایران و کشور‌های این منطقه، مردم شما را امروز بیدار کرده است و انتخابات شما را به این صورت درآورده؛ ایران و ایرانی در این انتخابات دخالت نکرده، خودتان این وضعیت را ایجاد کردید، جنایت‌هایی که در کشور‌های منطقه انجام دادید، آدم‌کشی‌هایی که چندین سال بر مردم افغانستان تحمیل کردید، این بیدادگری‌هایی که در عراق و سوریه به وجود آوردید، تحریم‌های ظالمانه‌ای که بر مردم ایران تحمیل کردید، جنایت‌هایی که در این منطقه در طول این مدت داشته‌اید، مردم آمریکا را بیدار کرد.
آمریکایی‌ها متوجه شدند این بدصفتی‌ها و جانورصفتی‌های دولتمردان آمریکا دقیقاً در داخل آمریکا نیز اجرا شد، فهمیدند در دل یک تبعیض و فقر جانکاهی به سرمی‌برند که نتیجه مدیریت‌های ظالمانه و جنایت‌های دولتمردان آمریکا هست، مردم آمریکا با دیدن مظالمی که شما بر ملت‌های مظلوم این کشور‌ها تحمیل کردید، فهمیدند که جریان دولت‌مردی در آمریکا، این تبعیض، جنایت و ظلم را در داخل کشور خودشان ایجاد کرده است، مردم شوریدند، این وضع به وجود آمد و در قضیه انتخابات نیز به این فساد کشیده شد.
بلبشوی انتخابات آمریکا، نمونه جامعه مدنی غربی است
امروز بعدازاین‌که بیش از ۲۵۰ سال از عمر مدرنیته می‌گذرد، مردم آمریکا دارند دموکراسی آمریکا که یک نماد از دموکراسی و مردم سالاری مدرنیسم است را می‌بینند، این را دارند عملی تجربه می‌کنند و عملأ متوجه این قضیه هستند؛ جامعه مدنی غربی که متأسفانه یک روزی دولتمردان ناآگاه ما نیز بدون توجه به امتیاز جامعه ولایی، از جامعه مدنی غربی دم می‌زدند، امروز تفسیرش برای مردم دنیا روشن شد، این تفسیر جامعه مدنی غربی هست که می‌خواهند دنیا را به تمدن و جهان را به یک مدنیت کامل برسانند، نتیجه‌اش این برخورد و انتخابات بل‌بشویی هست که امروز شما مشاهده می‌کنید.
دموکرات و جمهوری‌خواه، دو روی سکه آمریکای جنایت‌کار
جریان دموکرات و جمهوری‌خواه دقیقاً دو روی یک سکه هستند، دموکرات‌ها از جمهوری‌خواه‌ها نامردتر، نابکارتر و جانورتر، جمهوری‌خواهان از دموکرات‌ها ناپاک‌تر، این‌ها هردو یک جریان هستند؛ در طول تاریخ ۴۲ ساله انقلابمان، جنایت‌هایی که از روز حاکمیت دموکرات‌ها بر آمریکا بر ما وارد شد مشاهده کردیم، کمتر از جنایات و جرایمی که در روز حکومت جمهوری‌خواهان مشاهده کردیم، نیست، ۴۲ سال انقلاب ما پرونده توده‌ای از جنایات آمریکا و ناپاکی‌های این استکبار جهانی است، چه آن روزی که در حاکمیت دموکرات‌ها بود و چه آن روزی که در حاکمیت جمهوری‌خواهان بود، بعضی اوقات نوع روش فرق می‌کرد، گاهی از اوقات روش هم فرق نمی‌کرد.
«برجام»، کلاهبرداری دولت دموکرات آمریکا بود
قائله طبس در زمانی انجام شد که حاکمیت آمریکا دست دموکرات‌ها بود، این برجام لعنتی که یک کلاهبرداری به تمام معنا از مردم ما و یک سوءاستفاده جانورصفتانه از حسن نیت عزیزان مسؤولان ما در این کشور بود، در زمانی انجام شد و این کلاه را زمانی سر ما گذاشتند که دموکرات‌ها سر کار بودند، آن روزی که خواستند قدرت را به جمهوری‌خواهان واگذار کنند، وزیر خارجه موکرات به این جمهوری‌خواهان اعلام کرد که «ایرآن‌هم قابل این است که شما به او زور بگویید و تسلیمش کنید و هم قابل این است که توطئه ایجاد کنید و کلاه سرش بگذارید»، این‌ها سفارش وزیر خارجه دموکرات بود به رئیس‌جمهور جمهوریخواهی که بعد از آنان مسلط شد.
اینطور نیست که شما فکر کنید اگر یک روزی در آمریکا جمهوری‌خواهان شکست خوردند و دموکرات‌ها آمدند، وضعیت ما فرق کند، بعضی از افراد ناآگاه، واقعاً ناآگاهانه دارند مطلب خلافی را آدرس غلط می‌دهند، باید توجه داشته باشیم این آدرس غلط و این تحلیل‌های نابجا ما را گول نزند و منحرف نکند؛ تمام عزت و عظمت ما در استقلال ما هست و حل مشکلات داخلی ما نیز در روی پای خود ایستادن، استفاده از امکانات و داشتن‌های داخلی ما هست.
هیچ‌کس برای ما تصمیم نمی‌گیرد
اینطور نیست که جریان‌های دنیا در وضعیت ما اثر بگذارد، بزرگ‌ترین فرآیند انقلاب مقدس اسلامی ما در شعار‌های سه‌گانه انقلاب، شعار اول «استقلال» بود، تا به امروز سرنوشت مردم ما را با همه مشکلات به جایی رسانده است که مردم ما خودشان برای خودشان تصمیم می‌گیرند و تصمیم گیرنده برای مردم ما در بیرون کشور و جامعه ما نیست، همانطوری که در بیرون کشور و جامعه ما کسی برای ما تصمیم نمی‌گیرد، توجه داشته باشند که حوادث بیرونی نیز در جریان‌های داخلی ما نقش ندارند مخصوصأ حوادثی که وابسته به جریان یک دشمن قسم خورده، شیطان بزرگ جهان باشد، یقینأ در وضع ما هیچ اثری نخواهد داشت و بایستی با کمال قدرت روی پای خودمان بایستیم و مشکلات را با امکانات داخلی و حسن تدبیری که خودمان داریم، حل کنیم.
۴۲ سال است دنیای کفر با ما می‌جنگد، در این مسئله همه دنیا یکتابند که ما را براندازی کنند، بحث هیچ کشوری نیست، مدیریت داهیانه مقام معظم رهبری در اداره جریان دفاعی کشور بود که قوی‌تر از سلاح اس ۳۰۰ را عزیزان فناور ما در داخل کشور راه‌اندازی کردند و پهباد آمریکایی مدرن دست اول را اینطور با مردانگی هدف قرار دادند، پس ما اگر در داخل در یک مدیریت صحیح و حسن تدبیر عمل کنیم، مشکلات ما در داخل حل شده است؛ الآن ۴۲ سال است از روزی که یک خمپاره‌انداز نداشتیم، در دل جنگ یک گلوله توپ نداشتیم و به جایی رسیدیم که دشمن از موشک‌های ما می‌ترسد، روزی بود که دشمن حتی سیم خاردار به ما نمی‌داد که نکند بتوانیم در جنگ مقاومت کنیم، تا وضعیت امروز، این جریان دفاعی به‌وسیله، ولی امر و حجت امام زمان مدیریت شد و این قدرت دفاعی با مدیریت مقام معظم رهبری از آن روز ما را به امروز رساند.
اگر بنا شد این مدیریت در اقتصاد پیاده بشود، این مدیریت در سیاست پیدا بشود، ما در این کشور نظام‌مان نظام جمهوری است، چون جمهوری هست، باید با مدیرانی که از دل مردم برمی‌آیند کشور اداره بشود، اگر بنا شد تابع توصیه‌ها و رهنمود‌های حکیمانه این رهبری باشد که نمونه مدیریتش در قدرت دفاعی ما، ما را به اینجا رسانده است، همه مشکلات ما حل است.
مدیریت روتین کشور را به اسم «اقتصاد مقاومتی» گزارش دادند!
تمام مشکلات ما این است که رهنمود‌های رهبری در مسائل اقتصادی و سیاسی به‌وسیله بعضی عوامل اجرایی مورد عمل قرار نمی‌گیرد، چند سال است مقام معظم رهبری دم از اقتصاد مقاومتی می‌زنند، مؤلفه‌های اقتصادی مقاومتی را بیان کردند، راهکارهایش را بیان کردند، تمام مصادیق اقتصاد مقاومتی را تبیین فرمودند، ولی متأسفانه دستگاه‌های مسؤول این راه را نرفتند، گاهی از اوقات گزارش‌هایی دادند که صرفأ مربوط به جریان روتین کشور بوده، به حساب اقتصاد مقاومتی گذاشتند، اگر عمل می‌شد امروز دچار این مشکلات نبودیم، پس این را باید کاملاً توجه داشته باشیم که ازنظر جریان و مدیریت نظام و حل مشکلاتمان به هیچ وجه وابسته به بیرون دروازه‌ها و مرز‌های این کشور نیستیم و در داخل خودمان مدیریت‌ها از عهده حل همه مشکلات، برآمده خواهد بود.
خدایا به عزت اولیائت، این قدرت و این عظمت نظام ولایی وابسته به معصومین علیهم‌السلام و جریان ولایت الهی را از ما زوال نیاور، پروردگارا، سرآغاز عزت و عظمت اسلام و مسلمین و نابودی کفر و استکبار، فرج و ظهور مولایمان بقیه‌الله تعجیل بفرما، ارواح مطهره شهدا و روح مطهر امام بزرگوار ما را از همه مقاومت‌ها و پایداری‌های مردم با ایمان ما بهره‌مند بگردان، سایه پر برکت مقام معظم رهبری بر سر ما مستدام بدار، دشمنان ناپاک ما در جبهه‌های کفر و نفاق و استکبار، ذلیل و نابود و ریشه کن بفرما.
