غلامرضا نیکخواه بازی در تلویزیون را با «نوروز ۷۲» آغاز کرد و در ادامه، در سریالهای عموماً طنز جلوی دوربین رفت. بیگمان یکی از خاطرهانگیزترین نقشآفرینیهای این بازیگر مربوط به بازی او در سریال «بزنگاه» و در قالب کاراکتر «توفیق اجباری» میشود. توفیق داماد خانواده پرور است و تلاش دارد تا سهمی از میراث خانواده را نصیب خود و همسرش کند.
به گزارش تسنیم، نیکخواه اذعان دارد که ایفای نقش توفیق یکی از بهترین بازیهای عمر حرفهایاش بوده است و از این بابت، به این کاراکتر علاقه خاصی دارد.
بگذارید با توجه به پخش این شبهای «بزنگاه» از تلویزیون، یادی کنیم از آن نقش جذاب و دلچسب توفیق اجباری؛ چطور شد آنقدر این نقش محبوب شد؟
نقش را خودم بسیار دوست داشتم. یک نقش دوپهلو بود. "توفیق" آدمی بود که هم به نعل میزد و هم به میخ. هم زندگیاش را دوست داشت و هم به دنبال منافعش بود. از یک ویژگیهایی برخوردار بود که من واقعاً خیلی دوستش داشتم. الان هم که گاهی سریال را دوباره میبینم، توفیق را خیلی دوست دارم چرا که فکر میکنم شخصیتی دوست داشتنی است.
اصلاً این اسم جالب توفیق اجباری از کجا آمد؟ نکته جالبی که خیلی این روزها درگیرش هستیم بحث شخصیتپردازی است که شما در این سریال و خیلی از مجموعههای دیگر، شخصیتپردازی را به رخ کشیدید با وجود کاراکتر اصلی نبودن، «توفیق» را سرزبانها انداختید؛ چطور به این ترفند در شخصیتپردازی رسیدید؟
اولاً نام "توفیق اجباری" را رضا عطاران پیشنهاد داد. دلیلش را هم پس از گذشت این همه سال همچنان نمیدانم. ثانیاً نقش توفیق در قصه تعیینکننده و مهم بود. در طول تصویربرداری این سریال و مجموعههای دیگر همواره سعیام این است تا برای کاراکترها شخصیت مستقل ایجاد کنم تا تحتالشعاع دیگر شخصیتها و حتی کاراکترهای اصلیتر قرار نگیرد. وقتی بازیگر به کاراکتر جان میدهد و به خوبی نقشش را ایفا میکند، باعث میشود که دیگر عوامل هم ترغیب شوند و نقش او را پررنگتر کنند.
شاید توفیق از اول قرار نبود که اینچنین باشد اما در طول فیلمبرداری، به این سمت و سو رفت و نقشش برجسته شد. از کارگردانی رضا عطاران هم نباید گذشت که بسیار خلاق و خوش فکر است. پیشنهادات خوبی در حین کار میداد که بسیار جالب بود. البته خود من هم گاهی با او همفکری میکردم. برای شخصیتپردازی همهچیز باید کنار هم قرار بگیرند، خود بازیگر نقش مهمی دارد و از طرفی فیلمنامهنویس و کارگردان هم باید کنار او باشند.
در بسیاری از نقشهایتان در عینِ کمدی و فضای طنز، بدجنسی و نوعی نقش منفی دیده میشود اما شما طوری آن نقش را ایفا کردید که مخاطب با همه شاخهها و اتفاقاتش ارتباط برقرار کرده است. مصداق بارز آن همین "توفیق اجباری" در سریال "بزنگاه" حتی زرنگبازیها و بدجنسیهای "توفیق" هم بای مخاطب جذاب و جالب است. چطور به این ایفای نقش و همذاتپنداری با مخاطب رسیدهاید؟
نقشهایم در بیشتر آثاری که بازی کردهام، منفی دوست داشتنی بوده است. چنین نقشهایی را در سریالهای "راه دررو" و "نقطه سر خط" نیز داشتهام. این ویژگی خودم است که روی نقشهای منفی کار میکنم تا دوستداشتنی شوند. یعنی خود شخصیت، منفی است اما به صورتی ارائه میدهم که حتی کارهای بدش هم جذاب به نظر برسد. البته توفیق ویژگیهای مثبت هم زیاد داشت. حضور خانم مرجانه گلچین را هم نباید در دیده شدن کاراکتر توفیق فراموش کرد که بسیار تأثیرگذار بود.
شما از معدود بازیگران طنزی هستید که قدرت تیپسازی دارید بدون آن که کاراکتر کلیشهای شود، مثل نقشتان در سریال "روزهای بد به در"، "مرد هزارچهره" و همین سریال "بزنگاه". چه کار میکنید تا تیپی که خلق کردهاید برای مخاطب کلیشهای و تکراری نباشد؛ در واقع مثل برخی از بازیگران همیشه خودتان را تکرار نمیکنید؟
سعی میکنم در ابتدا هیچ تصوری از کاراکتر نداشته باشم و هیچ ویژگی را برای او در ذهنم تصور نکنم. نمیخواهم در یک قالب شکل گرفته حرکت کنم. سعی دارم کاراکتر را در حین کار و براساس نوشته و سایر بازیگرانی که حضور دارند و به خصوص بازیگر مقابلم پیدا کنم. البته خودم تلاش میکنم به سمت خلق شخصیت بروم تا تیپ. تیپ را هم با در نظر گرفتن خصوصیات و ویژگیهای بیشتر میتوان به شخصیت تبدیل کرد.
مخاطب عام بیشتر شما را با نقشهایتان در سریالهای طنز تلویزیون به یاد میآورد. این حضور پررنگ در آثار طنز به علاقه و انتخاب خودتان باز میگردد؟
کمدی جزو علایقم است. خودم به شخصه در زندگی روزمره خیلی آدم شوخ و طنازی نیستم. به قول مهران مدیری، آدم خیلی جدی و حتی تلخیام. اما در جلوی دوربین یک لحظاتی خلق میشود که رنگ و بوی به خود کمدی میگیرد.
ترجیح خودتان نقشهای طنز است یا جدی؟
به نظر خودم کار طنز، خیلی جدی است. کار جدی هم کم نداشتهام. شاید خیلی از نقشهای طنزم هم به خاطر زیاد جدی بودن شخصیتها بوده است. گاهی برای یک آدم جدی در موقعیت خیلی جدی اتفاقاتی خندهدار میافتد. طنزهای موقعیت را باید خیلی جدی اجرا کرد تا تأثیرگذار باشند.
مردم در کوچه و خیابان شما را به کدام نقش بیشتر میشناسند؟
هنوز هم از سریال "بزنگاه" تعریف میشنوم. همه میگویند یکی از بهترین کارهایت است. خودم هم این سریال را خیلی دوست دارم و الان هم که تماشایش میکنم انگار که بار اول است.
چرا سریالهایی امثالِ "بزنگاه" که بعد از گذشت ۱۲ سال از عمرِ تولیدش، هنوز هم رگههای تازه و دلچسبی برای مخاطب دارد؟
عوامل زیادی دخیل است. مثلاً نگاه متفاوت رضا عطاران به مقوله طنز. او کارهایش رئال است. سعی میکند نوع کنش و واکنش بازیگران کاملاً طبیعی و واقعی باشد. عطاران حتی متنهای خیلی ساده را هم میتواند به شکل جذابی جلوی دوربین به اجرا دربیاورد. حضور بازیگرانی مثل آقای لولایی و خانمها گلچین و سوسن پرور هم در جذابیت سریال خیلی مؤثر بود. البته از همه مهمتر، سوژه ناب و تازه سریال بود که اتفاقی جدید در تلویزیون به شمار میرفت و نقش مهمی در جذاب شدن سریال داشت.
این روزها مشغول چه کاری هستید، فصل دوم مجموعه تلویزیونی "میانبر" تمام شد؟
بله تصویربرداری فصل دوم "میانبر" شبکه ۵ سیما تمام شده است و در حال خواندن فیلمنامه سریالی جدیدم که انشاءالله بتوانم با کاراکتری جدید و دوستداشتنی در خدمت نگاه مخاطبین باشم.
بگذارید با توجه به پخش این شبهای «بزنگاه» از تلویزیون، یادی کنیم از آن نقش جذاب و دلچسب توفیق اجباری؛ چطور شد آنقدر این نقش محبوب شد؟
نقش را خودم بسیار دوست داشتم. یک نقش دوپهلو بود. "توفیق" آدمی بود که هم به نعل میزد و هم به میخ. هم زندگیاش را دوست داشت و هم به دنبال منافعش بود. از یک ویژگیهایی برخوردار بود که من واقعاً خیلی دوستش داشتم. الان هم که گاهی سریال را دوباره میبینم، توفیق را خیلی دوست دارم چرا که فکر میکنم شخصیتی دوست داشتنی است.
اصلاً این اسم جالب توفیق اجباری از کجا آمد؟ نکته جالبی که خیلی این روزها درگیرش هستیم بحث شخصیتپردازی است که شما در این سریال و خیلی از مجموعههای دیگر، شخصیتپردازی را به رخ کشیدید با وجود کاراکتر اصلی نبودن، «توفیق» را سرزبانها انداختید؛ چطور به این ترفند در شخصیتپردازی رسیدید؟
اولاً نام "توفیق اجباری" را رضا عطاران پیشنهاد داد. دلیلش را هم پس از گذشت این همه سال همچنان نمیدانم. ثانیاً نقش توفیق در قصه تعیینکننده و مهم بود. در طول تصویربرداری این سریال و مجموعههای دیگر همواره سعیام این است تا برای کاراکترها شخصیت مستقل ایجاد کنم تا تحتالشعاع دیگر شخصیتها و حتی کاراکترهای اصلیتر قرار نگیرد. وقتی بازیگر به کاراکتر جان میدهد و به خوبی نقشش را ایفا میکند، باعث میشود که دیگر عوامل هم ترغیب شوند و نقش او را پررنگتر کنند.
شاید توفیق از اول قرار نبود که اینچنین باشد اما در طول فیلمبرداری، به این سمت و سو رفت و نقشش برجسته شد. از کارگردانی رضا عطاران هم نباید گذشت که بسیار خلاق و خوش فکر است. پیشنهادات خوبی در حین کار میداد که بسیار جالب بود. البته خود من هم گاهی با او همفکری میکردم. برای شخصیتپردازی همهچیز باید کنار هم قرار بگیرند، خود بازیگر نقش مهمی دارد و از طرفی فیلمنامهنویس و کارگردان هم باید کنار او باشند.
در بسیاری از نقشهایتان در عینِ کمدی و فضای طنز، بدجنسی و نوعی نقش منفی دیده میشود اما شما طوری آن نقش را ایفا کردید که مخاطب با همه شاخهها و اتفاقاتش ارتباط برقرار کرده است. مصداق بارز آن همین "توفیق اجباری" در سریال "بزنگاه" حتی زرنگبازیها و بدجنسیهای "توفیق" هم بای مخاطب جذاب و جالب است. چطور به این ایفای نقش و همذاتپنداری با مخاطب رسیدهاید؟
نقشهایم در بیشتر آثاری که بازی کردهام، منفی دوست داشتنی بوده است. چنین نقشهایی را در سریالهای "راه دررو" و "نقطه سر خط" نیز داشتهام. این ویژگی خودم است که روی نقشهای منفی کار میکنم تا دوستداشتنی شوند. یعنی خود شخصیت، منفی است اما به صورتی ارائه میدهم که حتی کارهای بدش هم جذاب به نظر برسد. البته توفیق ویژگیهای مثبت هم زیاد داشت. حضور خانم مرجانه گلچین را هم نباید در دیده شدن کاراکتر توفیق فراموش کرد که بسیار تأثیرگذار بود.
شما از معدود بازیگران طنزی هستید که قدرت تیپسازی دارید بدون آن که کاراکتر کلیشهای شود، مثل نقشتان در سریال "روزهای بد به در"، "مرد هزارچهره" و همین سریال "بزنگاه". چه کار میکنید تا تیپی که خلق کردهاید برای مخاطب کلیشهای و تکراری نباشد؛ در واقع مثل برخی از بازیگران همیشه خودتان را تکرار نمیکنید؟
سعی میکنم در ابتدا هیچ تصوری از کاراکتر نداشته باشم و هیچ ویژگی را برای او در ذهنم تصور نکنم. نمیخواهم در یک قالب شکل گرفته حرکت کنم. سعی دارم کاراکتر را در حین کار و براساس نوشته و سایر بازیگرانی که حضور دارند و به خصوص بازیگر مقابلم پیدا کنم. البته خودم تلاش میکنم به سمت خلق شخصیت بروم تا تیپ. تیپ را هم با در نظر گرفتن خصوصیات و ویژگیهای بیشتر میتوان به شخصیت تبدیل کرد.
مخاطب عام بیشتر شما را با نقشهایتان در سریالهای طنز تلویزیون به یاد میآورد. این حضور پررنگ در آثار طنز به علاقه و انتخاب خودتان باز میگردد؟
کمدی جزو علایقم است. خودم به شخصه در زندگی روزمره خیلی آدم شوخ و طنازی نیستم. به قول مهران مدیری، آدم خیلی جدی و حتی تلخیام. اما در جلوی دوربین یک لحظاتی خلق میشود که رنگ و بوی به خود کمدی میگیرد.
ترجیح خودتان نقشهای طنز است یا جدی؟
به نظر خودم کار طنز، خیلی جدی است. کار جدی هم کم نداشتهام. شاید خیلی از نقشهای طنزم هم به خاطر زیاد جدی بودن شخصیتها بوده است. گاهی برای یک آدم جدی در موقعیت خیلی جدی اتفاقاتی خندهدار میافتد. طنزهای موقعیت را باید خیلی جدی اجرا کرد تا تأثیرگذار باشند.
مردم در کوچه و خیابان شما را به کدام نقش بیشتر میشناسند؟
هنوز هم از سریال "بزنگاه" تعریف میشنوم. همه میگویند یکی از بهترین کارهایت است. خودم هم این سریال را خیلی دوست دارم و الان هم که تماشایش میکنم انگار که بار اول است.
چرا سریالهایی امثالِ "بزنگاه" که بعد از گذشت ۱۲ سال از عمرِ تولیدش، هنوز هم رگههای تازه و دلچسبی برای مخاطب دارد؟
عوامل زیادی دخیل است. مثلاً نگاه متفاوت رضا عطاران به مقوله طنز. او کارهایش رئال است. سعی میکند نوع کنش و واکنش بازیگران کاملاً طبیعی و واقعی باشد. عطاران حتی متنهای خیلی ساده را هم میتواند به شکل جذابی جلوی دوربین به اجرا دربیاورد. حضور بازیگرانی مثل آقای لولایی و خانمها گلچین و سوسن پرور هم در جذابیت سریال خیلی مؤثر بود. البته از همه مهمتر، سوژه ناب و تازه سریال بود که اتفاقی جدید در تلویزیون به شمار میرفت و نقش مهمی در جذاب شدن سریال داشت.
این روزها مشغول چه کاری هستید، فصل دوم مجموعه تلویزیونی "میانبر" تمام شد؟
بله تصویربرداری فصل دوم "میانبر" شبکه ۵ سیما تمام شده است و در حال خواندن فیلمنامه سریالی جدیدم که انشاءالله بتوانم با کاراکتری جدید و دوستداشتنی در خدمت نگاه مخاطبین باشم.