جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۹ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۵

گام به گام بازیگری با «رضا کیانیان» /آقای بازیگر ۶۹ ساله شد

گام به گام بازیگری با «رضا کیانیان» /آقای بازیگر ۶۹ ساله شد
رضا کیانیان بازیگر مطرح و با سابقه سینمای ایران که تاکنون نقش‌های ماندگار فراوانی را از خود به جای گذاشته امروز شمع تولد ۶۹ سال خود را خاموش خواهد کرد.
کد خبر : ۵۰۹۷۰۱
رضا کیانیان بازیگر سینما و تئاتر در ۳۰ خرداد ۱۳۳۰ در تهران به دنیا آمد و در ۳ سالگی با خانواده به مشهد نقل مکان کرد. وی در سال ۱۳۵۵ از دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران در رشته تئاتر فارغ التحصیل شد. کیانیان از سال ۱۳۴۵ بازیگری تئاتر را آغاز کرد و در نمایش‌های آنتیگونه، خرده بورژوا، چهره‌های سیمون ماشا، ازدواج آقای می سی سی پی، یادگار سال‌های شن و... بازی کرد.


کیانیان در سال ۱۳۶۸ فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم تمام وسوسه‌های زمین (حمید سمندریان) آغاز کرد.

وی در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم کیمیا کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد نقش دوم بود و در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم آژانس شیشه‌ای جایزه بهترین بازیگر نقش دوم را دریافت کرد. او در فیلم‌های سینما سینماست و روبان قرمز بازی کرده است.

او علاوه بر بازیگری در زمینه طراحی صحنه و فیلمنامه نویسی هم کار کرده و چند سال پیش برای طراحی صحنه نمایش نیلوفر آبی برنده جایزه شد. کیانیان برای بازی ماندگارش در فیلم خانه‌ای روی آب، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از بیستمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر بدست آورد.


معروف‌ترین نقش تلویزیونی رضا کیانیان نقش جمشید در سریال شلیک نهایی به کارگردانی محسن شاه‌محمدی می‌باشد. شهرت و محبوبیت کیانیان در نقش جمشید چنان بود که مدل مو و لباس‌های جمشید در میان جوانان و به نام مدل جمشیدی رایج شد.

برجسته‌ترین کار کیانیان در تلویزیون بازی وی در سریال مختارنامه در نقش عبدالله بن زبیر، خلیفه بزرگ زبیری در مکه است که علاوه بر آن که متفاوت‌ترین نقش هنری وی محسوب می‌شود، اولین کار تاریخی کیانیان در نقش یک شخصیت خاکستری است. وی یکی از بازیگران ثابت مجموعه تلویزیونی وکلای جوان نیز بوده‌است. قلب یخی و شاهگوش و شهرزاد نیز آثار او در بخش نمایش خانگی به حساب می‌آید.


بهتر است بگوییم رضا کیانیان از نادر بازیگران سینما و تلویزیون ایران است که هیچ گاه از وی نقش های تکراری و سطحی ندیده ایم، این بازیگر تا به امروز رویه ای را در کار خود پیش گرفته است که تبدیل به موفق ترین و متفاوت ترین بازیگر سینمای ایران شده است، به همین بهانه خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری میزان چندی پیش به گفت و گویی ویژه با این هنرمند برجسته سینمای ایران نشسته بود و رمز و راز موفقیت امروزش را جویا شده بو که در ادامه خواهید خواند:

**آقای کیانیان شما برای انتخاب نقش هایتان چگونه فکر می کنید و انتخاب می کنید؟

من همیشه از روز اولی که وارد عرصه سینما و تلویزیون شدم دوست داشتم نقش‌های متفاوت بازی کنم.

همیشه سعی کردم نقش‌هایی را بازی کنم که با نقش قبلی‌ که بازی کرده‌ام تفاوت‌هایی داشته باشد. در اوایل کارم نقش‌های بسیار خوب و مهمی به من پیشنهاد می شد اما چون شبیه به کار قبلی‌ام بود آن نقش‌ها را قبول نمی‌کردم.


** یعنی یکی پس از دیگری نقش هایی که برایتان تکراری به نظر می آمد را رد می کردید؟

بله، و خیلی‌ها در آن زمان به من می‌گفتند کاری که تو انجام می‌دهی دیوانگی است، اما به هرحال چون دوست داشتم همیشه نقش‌های متفاوت بازی کنم این روند را ادامه دادم و پیش می‌آمد که مدت‌ها بیکار بودم و شاید نقش‌های خیلی کوچک را بازی کردم که فقط با نقش قبلی‌ام تفاوت داشته باشد.

**حالا بعد از این روند و سختی هایی که قطعا با خود به همراه داشته به نتیجه و خواسته تان رسیدید؟

بله بالاخره به آن آرزویی که در بازیگری داشتم رسیدم که وقتی در فیلم یا سریالی بازی می‌کنم، تماشاگر متوجه این تفاوت با کارهای قبلی‌ام می‌شود و نمی تواند حدس بزند که این‌بار در چه نقشی ظاهر می‌شوم، یعنی مخاطب منتظر این باشد که ببیند این‌بار در چه نقشی ظاهر می‌شوم و برای این هدف سال‌ها زحمت کشیدم و خوشحالم که به این نقطه رسیدم.

** تا جایی که می دانیم این روزها باز هم در قالب شخصیتی کاملا متفاوت در سریال شهرزاد حضور دارید چه شد که این سریال را برای بازی قبول کردید؟

سریال شهرزاد هم مانند دیگر کارهایم است و سعی کرده ام در آن متفاوت ظاهر شوم، ولی چون سریال شهرزاد به‌طور کلی سریال موفقی است و مردم همیشه این سریال را تماشا می‌کنند ویترین بهتری برای دیده شدن کار یک بازیگر است.



** قطعا برای این روند و موفقیت امروزتان رمز و رازی دارید این رمز و راز چیست؟

من کار خاصی نمی‌کنم من از امروز خودم دور می‌شوم و بعد به خود می‌گویم اگر تو در چنین موقعیتی بودی چه کارهایی می‌کردی و قاعدتاً یک سری ایده در ذهنم به‌وجود می‌آید که این کارها را انجام می‌دهم و از سوی آن ایده ها و ذهنیت ها وارد یک نقش می‌شوم و کارم را شروع می‌کنم.البته بايد دنيا را خوب ديده باشم كه بتوانم درست انتخاب كنم.

اما هر نقشی را که بازی می‌کنم دیگر همزمان با آن نقش دیگری بازی نمی‌کنم. یعنی هیچ‌وقت همزمان در دو کار و دو نقش بازی نمی‌کنم، سعی می‌کنم یک نقش را بازی کنم و وقتی کارم تمام شد بروم سراغ نقش بعدی چون فکر می‌کنم وقتی دو نقش را باهم بازی کنیم در واقع برای مخاطب کم‌فروشی کرده ایم.

در ضمن وقتی دو کار و شخصیت جدید را بازی می‌کنم خودبه‌خود نمی‌توانم آن دو شخصیت جدید را در کنار هم خلق کنم، به این خاطر که وقتی یک نقش جدید را بازی می‌کنم به این فکر می‌کنم که باید آن را بسازم در نتیجه نمی‌توانم دو نقش را باهم بازی کرده و به نتیجه مورد نظر برسم.

**این روزها خیلی از جوانان و بازیگران هستند که نقش های تکراری و بعضا چند نقش را باهم بازی میکنند، نظرتان در باره آنها چیست؟

من نمی‌گویم که مطلقاً همه باید روند من را ادامه دهند چرا که سینما به همه نیاز دارد. هم به کسانی نیاز دارد که همیشه یک نقش را خوب بازی می‌کنند و هم به کسانی نیاز دارد که چندین نقش را خوب ایفا می‌کنند و همین‌طور به کسانی نیاز دارد که هربار یک نقش را به تصویر می‌کشند و باید این رنگین‌کمان وجود داشته باشد.همان‌طور که در سینمای هالیوود اینگونه است.


**فکر می کنید کسانی که همیشه نقش های متفاوت بازی می کنند بعضا نقش اول را از آن خود می کنند؟

خیر، بلکه تمام کسانی که همیشه نقش‌های متفاوتی را بازی می‌کنند اقبال این را ندارند که همیشه نقش‌های اول را بازی کنند، نقش اول همیشه برای کسانی است که قاعدتاً آن نقش همیشگی را بازی می‌کنند و همیشه آن آدم خوبه هستند ولی وقتی می‌خواهیم نقش‌های متفاوت بازی کنیم اکثراً آدم خوبه نصیبمان نمی‌شود و اکثراً‌ نقش مکمل نصیبمان می‌شود چرا که آن آدم خوبه همیشه همان است و همیشه یک شکل است.

در نتیجه کسی که می خواهد نقش متفاوت بازی کند باید بداند که همیشه نقش اول برایش نیست و اکثراً نقش منفی از آن اوست اما این خود راضی است که من این‌همه نقش منفی بازی کرده‌ام اما تماشاگر با همان نقش منفی ام هم‌ذات می‌شود و بعد به مرور زمان دلش به حال همان نقش منفی می‌سوزد و دوست دارد که آن نقش منفی به یک سرانجامی برسد.این رازی است که من تا به امروز در کارهایم رعایت کردم.

**فکر می کنید نقش های منفی یک بازیگر را از مخاطب دور می کند یا می توان با نقش منفی مخاطب را جذب کرد؟

همه آدم‌های جهان یک بخشی از آنها منفی است و یک بخشی از آنها مثبت است. من در آن نقش‌های منفی بخش‌هایی از وجود مثبت را وارد می‌کنم که آن نقش منفی شکلش در واقع یک‌بعدی نیست و چند بعدی می‌شود، به همین دلیل است که تماشاگر با آن احساس نزدیکی می‌کند و می‌بیند که این شخصیت مانند خودش است و ممکن است خودش در چنین موقعیتی این کارها را انجام دهد و در نتیجه آن شخصیت منفی را می‌بخشد.