پاندمی آنفولانزای ۱۹۱۸. آنفولانزا در زمستانِ آن سال، پس از مهار نخستین موج شیوع آن، به شکلی کُشندهتر بازگشت و به قیمت جان دهها میلیون آدم تمام شد. ولی در حال حاضر با فقدان گیجکنندهی اجماع در بین دانشمندان دربارهی رخدادن یا رخندادنِ موج دوم ابتلا به ویروس کرونا مواجهایم. هرچند آینده مبهم است، ولی میتوانیم چهار سناریو دربارهی آنچه احتمالاً در راه است پیش چشم آوریم.
به گزارش میزان فرضیهیی که توسط پزشکان ایتالیایی مطرح شده این است که ویروس کرونا شاید همپای گسترشاش ضعیف شود. ممکن است کرونا از طریق جهش ویروسی قدرتاش را از دست دهد و میزان عفونیبودناش خفیفتر یا کمتر شود. ولی ویروس کروناها ثابت کردهاند ویروسهای فوقالعاده پایداری هستند. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد چنین جهشی در عرض چند سال اتفاق میافتد چه رسد به چند هفته.
دیدگاه دیگر این است که شمار افراد آسیبپذیر در برابر این ویروس کمتر از آنچه است که برآورد شده، چه به سبب این که بخش بزرگی از جمعیت قبلاً در معرض آن قرار گرفتهاند و چه به سبب آن که آنها در برابر سایر ویروسهای مشابه به مصونیت متقابل (cross-immunity) دست یافتهاند. این سناریو هم نامحتمل بهنظرمیرسد.
رویکرد سوم که در سوئد تعمداً اتخاذ شده این است: اجازه دهیم این ویروس روندش را طی کند و در بین جمعیت گسترش یابد. این رویکرد با کووید-۱۹ بیشتر همچون ویروس آنفولانزا برخورد میکند؛ تا زمان ساختهشدن یک واکسن یا رسیدن به ایمنی جمعی از طریق مبتلاشدنِ شماری کافی از جمعیت، این ویروس توقفشدنی نخواهد بود.
اما رویکرد چهارم معتقد است اگر دولتها ویروس را از طریق تستگیری، رصد و جداسازی ناقلان بهطرزی تهاجمی مهار کنند و در کنار آن به تشویق و تبلیغِ مراقبتهای بهداشتی نظیر شستن دستها، ضدعفونیکردن محیط و در صورت لزومْ فاصلهگیری اجتماعی دست بزند، میشود از موج دوم پرهیز کنیم.