پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۱:۵۰

کودکانی که با پوشیدن زره به مبارزه با کرونا رفتند

در این روزهای قرنطینه و شیوع بیماری کرونا نگاهی به کودکان کار انداختیم.
کد خبر : ۵۰۳۷۴۴

دیدن غم و خستگی چشم‌های کودکان کار در خیابان و پشت چراغ قرمز، پیاده رو، جلوی کافه و یا جا‌های مختلف منظره‌ای است؛ که مطلوب هیچ کداممان نیست، و شایدحال خوبمان را متاثر و ذهنمان را درگیر کند؛ و معمولا پیش آمده برای کمک  به این کودکان درگیر این مساله باشیم؛ که کمک کنم یا نه؟ و این که اگر کمک کنم، نکند سرپرستش  بیاید و پولی که کمک کردم را از او بگیرد؟ معمولا در این دو راهی به وجود آمده راهی را انتخاب می‌کنیم که عقلانی‌تر است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران هر حال می‌دانیم که این بچه‌ها مقصر نیستند و شرایط بد اقتصادی خانواده هایشان آن‌ها را به سر چهار راه‌ها کشیده؛ پس حداقل کاری که ما می‌توانیم در مواجهه با این کودکان انجام دهیم برخورد مناسب با آنهاست؛ دلیل آن هم این است که این کودکان شکننده و زود رنج هستند، رفتار‌های ما می‌تواند هم خوشحالشان کند و هم ناراحت، انتخاب آن هم با خودمان است.

از ابتدای شروع ویروس کرونا در کشور ۶۷ روز می‌گذرد، و همچنان شاهد حضور بیشترکودکان کار در خیابان هستیم. کودکانی که بعضا با نگاه‌های التماس آمیزشان ما را با تناقض «قبول» یا «رد» درخواست هایشان روبرو می‌سازند. طبق آمار یونیسف، از هر دوازده کودک در جهان، یک کودک به اجبار، ناچار به کار می‌شود. متاسفانه به نظر می‌رسد نگرش به کار کودکان، جای خود را از «آسیب اجتماعی» به پدیده« شهروندی غیر قابل اجتناب» داده است که چاره‌ای جز پذیرش شرایط را به دنبال ندارد.

برای تهیه این گزارش باید چند کودک کار را پیدا می‌کردم؛ کار سختی نبود با رفتن به یکی از چهار راه‌های معروف تهران توانستم با چند نفرشان آشنا شوم. نمی‌دانم  شما تاحالا سر صحبت ر ا با این کودکان  باز کرده اید یا نه؟ اما این را باید بگویم که  این کودکان بشدت نیاز دارند تا کسی با آن‌ها حرف بزند؛ پس از فرصت استفاده کردم  و چند  سوال  پرسیدم که اولین سوالم این بود که چرا در این روز‌های کرونایی از  ماسک و دستکش استفاده نمی‌کنید؟ برای جواب به این سوالم اول سرش را تکان داد و زیر لب گفت" خب نداریم از کجا بیاریم" یادم افتاد  چند عدد  ماسک و دستکش (لاتکس) همراهم است؛ همین که از کیفم آوردم بیرون   با ذوق گفت:"خاله میشه اون دستکش رو بهم بدی من ازینا خیلی دوست دارم" برای اینکه بیشتر با آن‌ها صحبت کنم باید اعتمادشان را  جلب می‌کردم خلاصه توانستم شماره شان را  بگیرم  و برای دیدن دوباره با آن‌ها هماهنگ شوم.

شنبه ۳۰ فروردین ساعت دو بعداز ظهر در نزدیکی یکی از ایستگاه‌های مترو شمال شهر تهران قرار گذاشتیم از دور دیدم داشتند به سمتم می‌آمدند؛ انگار آن‌ها  زودتر من را دیده بودند؛ تا رسیدم اول اسمش  را پرسیدم؟ که در جواب گفت جمیله ام، دو برادرش که یکی ۹ ساله و دیگری ۶ ساله بود همراهش آمده بودند، یکی حمید و دیگری سعید بود؛ گفتم بچه‌ها شما چی میفروشین؟ گفتند "ما شیشه‌های ماشین رو پاک می‌کنیم" با تعجب از سعید که ۶ سالش بود پرسیدم مگه تو قدت می‌رسه که شیشه‌ها رو پاک کنی؟ چیزی نگفت و فقط سرش رو تکون داد، از وحید که ۹ سالش بود پرسیدم کلاس چندمی گفت "مدرسه نمی‌رم" وقتی دلیلش رو پرسیدم گفت:"باید خرج خونه رو در بیارم"...

برای اینکه کمی حواسشان را از این موضوع پرت کنم وارد بحث داغ این روز‌های همه محافل شدم، بله بحث ویروس کرونا، پرسیدم بچه‌ها چرا ماسک و دستکش ندارید؟ نمی‌ترسید کرونا بگیرید؟ گفتند "ماسک داریم، اما دوست نداریم بزنیم" در ادامه این صحبت گفتم چرا در خانه نمی‌مانید و بعد از تمام شدن این ویروس بیرون بیایید؟ که وحید در جوابم گفت:"اگر من سر کار نیام کی پول در بیاره آخه من که پدرم کمرش شکسته و نمی‌تونه بره سرکار اگربخواهیم خانه بمانیم، که از گرسنگی می‌میریم" انگار ترس از گرسنه ماندن برایشان بیشتر از ترس مبتلا شدن به کرونا بود.

در ادامه پرسیدم که کسی بین شما ماسک و دستکش توزیع نکرده است؟ جمیله با کمی مکث گفت:"هیچکس ماسکی به ما نداده وما هم که مجبوریم بیایم، و خرجی خانه را در بیاریم"همین حرف جمیله ما را راهی بهزیستی کرد تا از  جزئیات ارائه خدمات به کودکان کار مطلع شویم.

حبیب الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور  حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،در رابطه با کودکان کار اظهار کرد: یکی از گروه‌هایی که در شروع بیماری کرونا ما رو نگران کرد کودکان کار بودند؛ که از همان ابتدا با دو نظریه روبرو بودیم؛ اولین نظریه این بود که ما تمام کودکان کار را جمع کنیم و در مراکز موجود نگهداری کنیم، اما چون تعداد زیادی از این کودکان با خانواده خود زندگی می‌کنند نمی‌شد آن‌ها را از خانواده‌ها جدا کرد؛ در دومین فرضیه مسئله رعایت مسائل بهداشتی این کودکان مطرح شد؛  امکان دارد تعداد زیادی از این کودکان آلوده به ویروس کرونا باشند و هیچ علائمی از خودشان نشان ندهند؛ و حتی با تب سنجی و سایر اقدام‌ها هم نتوانیم تشخیص دهیم، به همین منظور برای این کار لازم بود که تعداد مکان‌های متعددی را در اختیار داشته باشیم؛ تا هم فاصله گذاری فیزیکی (حداقل فاصله سه متر مربع برای هر نفر) و هم اینکه در بدو ورود این کودکان حتما باید دو هفته در قرنطینه می ماندند؛ و بعد از پایان دو هفته اگر علائمی نداشتند، به بقیه کودکان ملحق شوند؛ که این کار هم شدنی نبود زیرا، بهزیستی این توان را نداشت که همه کودکان کار را در یک روز به مرکز نگهداری بیاورد و یا این که در روز‌های متوالی وارد مرکز شوند، به طور مثال اگر در یک روز ۵۰ نفر را و در روز دیگر ۳۰نفر وارد شوند؛ بهزیستی باید برای هر گروه که وارد مرکز می‌شوند، یک قرنطینه جدا و به صورت خوشه خوشه آن‌ها را گروه بندی کند و چون کودکی که امروز به مرکز آمده را نمی‌توانستیم با کودکی که دو روز قبل آمده را در یک شرایط قرار بدهیم؛ سیستم قرنطینه بهم می‌خورد به همین دلیل با همکاران و بخشی از سازمان‌های دولتی مشورت کردیم، و به این نتیجه رسیدیم که بهترین کار این است که ما بتوانیم خدمات در محل به کودکان ارائه بدهیم.

او تصریح کرد: اورژانس اجتماعی به عنوان بازوی اصلی اجرایی بهزیستی در کل کشور ۳ هزار و ۷۰۰ کارشناس اجتماعی فعال دارد، که به کودکان کار و خیابان خدمات ارائه می دهند؛ از جمله این خدمات می‌شود به آموزش و آگاه سازی آن‌ها در خصوص بیماری کرونا اشاره کرد؛ که این کارشناسان با آموزش و آگاه ساختن این کودکان را از ویروس کرونا درک مختصری به آن‌ها در هنگام مواجهه با این بیماری می‌دهند؛ همچنین بر روی باور‌های نادرست این کودکان نیز کار می کنند؛ زیرا در روز‌های گذشته خبر‌های مبنی بر اینکه برخی این کودکان اظهار داشته اند، که ما کرونا نمی‌گیریم ؛ اورژانس اجتماعی با کمک کارشناس خود به آموزش این کودکان پرداخته است و این کودکان را توجیه کرده اند که ممکن است شما هم در معرض خطر باشید و مهمتر از همه ممکن است ناقل این ویروس باشید و به خانواده و اطرافیانتان انتقال دهید.

او ادامه داد:ما به این کودکان نحوه استفاده درست از وسایل بهداشتی را داده ایم، زیرا اکثر این بچه‌ها نحوه صحیح استفاده از وسایل ضدعفونی را بلد نبوده اند، پس با کمک نیرو‌هایی که دراختیار داشتیم آموزش‌های بهداشتی نظیر درست شستن دست ها، چگونگی استفاده از ژل بهداشتی را به آن‌ها دادیم؛ همچنین پس از آموزش‌های لازم ژل ضد عفونی کننده، مایع دستشویی، ماسک و دستکش در اختیار این کودکان قرار دادیم.

 معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور،گفت:اگر مردم در این کودکان علائمی که وزارت بهداشت مطرح کرده است مانند: تب بالا، تنگی نفس و یا سرفه را مشاهده کردند؛ سریعا با ۱۱۵ یا ۴۰۳۰ تماس بگیرند و اطلاع دهند.

مسعودی فرید ادامه داد: طبق آخرین آمار حداقل به طور متوسط ۲ تا ۳ بار به هر کودک اقلام بهداشتی داده شده است که در مجموع حدود ۸۰ هزار بسته بهداشتی در کل کشور به کودکان کار و خیابان و تعدادی از خانواده هایشان ارائه شده است.

چه تعداد کودک کار در کشور است؟

او بیان کرد:آمار حدودی که طبق پذیرش‌های انجام شده بدست آمده سالانه نزدیک به ۱۴ هزار کودک کار و خیابان است که در مراکز بهزیستی پذیرش می‌شوند که از این تعداد ۳ هزار و ۵۰۰ کودک کار در تهران وجود دارند.

مسعودی فرید افزود: اعتقاد اصلی ما در سازمان بهزیستی این است؛ که به هیچ عنوان جای کودک در خیابان نیست و سیاست اصلی ما این است که اگر کودک در خیابان باشد نوعی کودک آزاری محسوب می‌شود و آن‌ها به جای کار کردن باید کودکی خود را بکنند همچنین مانند سایر بچه‌ها باید درس خود را بخوانند و نباید ازهم سن سالانش عقب بماند، زیرا این مسئله به هیچ وجه به نفع کودکان نیست.

او در پایان گفت: باید حضور کودکان کار در خیابان‌ها کمتر شود؛ که البته در بعضی از شهرستان‌ها به کمک خیرین و دیگر ارگان‌ها این کار انجام شده است؛ همچنین پدیده کودکان زباله گردی که در خیابان‌ها به وفورمی بینیم؛ که پشت سر آن‌ها افرادی هستند که با سواستفاده از این کودکان به اهداف شان می رسند پول زیاد در مقابل دست مزد کم است.