شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۹:۲۰

تفاوت مرگ بین افرادی که سکته می‌کنند و کسانی که در حالت احتضار هستند

تفاوت مرگ بین افرادی که سکته می‌کنند و کسانی که در حالت احتضار هستند
مقررات حالت احتضار و مقررات عالم برزخ و ویژگی هایش با ویژگی‌های دنیا متفاوت است.
کد خبر : ۴۶۰۷۳۹

مرگ، اتفاق و یا سفری که برای هر فردی رخ می دهد اما در این میان سوالی مطرح می شود که آیا مرگ بین افرادی که در یک لحظه سکته می‌کنند و کسانی که مدتی در حالت احتضار هستند، تفاوتی دارد یا خیر؛ که امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد به آن بپردازد.

مرگ بین افرادی که در یک لحظه سکته می‌کنند و کسانی که مدتی در حالت احتضار هستند، چه تفاوتی دارد؟

مرگ به چه معناست؟

مرگ در لغت به معنای انتقال از دنیا به آخرت است که که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید.

لسان العرب  مرگ را به "ضد حیات" معنا کرده است و برخی مرگ را به معنای "سکون" گرفته اند.

التحقیق درباره معنای موت می‌گوید: مرگ نفی حیات است و حیات در هر چیز به مقتضای خصوصیات وجودیش است و راغب در مفردات مرگ را پنج نوع می‌شمارد.

مرگ در قرآن

معنای مرگ در قرآن کریم در قالب لفظ‌های گوناگونی آمده است که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • ماده (م و ت) بیشترین کاربرد معنای مرگ در قرآن کریم را به خود اختصاص داده، ماده موت ۱۶۵ بار در قرآن به کار رفته است.
  • ماده (ق ت. ل) مانند:

«قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ»؛

«مرگ بر این انسان، چقدر کافر و ناسپاس است!»

این ماده در قرآن کریم به معنای مرگ حدودا۱۵۰ً بار به کار رفته است؛ البته این ماده در قرآن کریم ۱۷۰ بار به کار رفته است که برخی از موارد آن به معنای جهاد و... می‌باشد، نه به معنای مرگ.

  •  ماده (ه ل. ک) این ماده در قرآن کریم ۶۸ بار به کار رفته است، و در بیشتر موارد به معنای مرگ است؛ مانند:

«وَ لَقَدْ جاءَکُمْ یُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَیِّناتِ فَما زِلْتُمْ فی شَکٍّ مِمَّا جاءَکُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَکَ»

«پیش از این یوسف دلایل روشن براى شما آورد، ولى شما هم چنان در آنچه او براى شما آورده بود تردید داشتید تا زمانى که از دنیا رفت.»

نکته: در چند قرن اخیر (ه ل. ک) برای مرگِ با حقارت به کار می‌رفت، اما در عصر نزول قرآن چنین نبوده و خود قرآن نیز "هلک" را در مطلق مرگ به کار برده است نه مرگ با حقارت.

  • ماده (و ف. ی) این ماده در ۱۴ آیه برای مردن به کار رفته است، مانند آیه:

«قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْت»

«بگو: فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را مى‌گیرد.»

"وفی" در اصل به معنای گرفتن به طور کامل است و به کار رفتن آن درباره مرگ می‌تواند به این دلیل باشد که مرگ نیستى و نابودى و فنا نیست، بلکه انتقال از عالمى به عالم دیگر است.

  •  ماده (ص ع. ق) برخی برای "صعق" همراه با معانی دیگری که در نظر گرفته اند، معنای مرگ را نیز بیان کرده اند.

مرگ بین افرادی که در یک لحظه سکته می‌کنند و کسانی که مدتی در حالت احتضار هستند، چه تفاوتی دارد؟

روز‌های قبل از مرگ

امام علی (علیه السلام) فرمود:

در آخرین روز از روز‌های دنیا و اولین روز از روز‌های آخرت چهره‌هایی برای انسان متمثل می‌شوند.

اولین چهره‌ای که متمثل می‌شود ازاو می‌پرسد تو که هستی؟ می‌گوید من اموال تو هستم. به او می‌گوید من برای تو زحمت کشیدم در این آخر عمری می‌بینی شدیداً گرفتارم تو به چه درد من می‌خوری؟ اموالش به او می‌گوید تو به اندازه یک کفن حق داری.

کفنت را بردار بقیه مال تو نیست و مال بازماندگان است. از این ناامید می‌شود که چهره دومی برایش تمثل پیدا می‌کند.

می‌پرسد تو که هستی؟

می‌گوید من اهل تو هستم. اهل یعنی خانواده، زن، فرزند، پدر، مادر، دوست، آشنا، کسانی که عنوان اهل به آن‌ها اطلاق می‌شود. می‌گوید من برای شما زحمت کشیدم.

استراحت شما را به استراحت خودم ترجیح دادم الی آخر و کار‌هایی که برایشان انجام داده را بازگو می‌کند و گرفتاری خودش را مطرح می‌کند.

اهلش به او می‌گویند ما تو را تا قبر همراهی می‌کنیم، دفن می‌کنیم و بر می‌گردیم، زیرا نمی‌توانیم همراهت داخل قبر بیاییم. چهره سوم که اعمالش هست تمثل پیدا می‌کند به او می‌گوید تو که هستی؟

می‌گوید من اعمال تو هستم.

به او می‌گوید من نسبت به تو خیلی دل خوشی نداشتم سخت بودی برای من حالا به چه درد من می‌خوری؟

اعمال می‌گوید من همه جا همراه تو هستم.

در عالم برزخ، قبر، قیامت و ....

بین کسانی که یک لحظه سکته می‌کنند و می‌میرند و کسانی که مدتی در حالت احتضار و جان کندن هستند فرقی نمی‌کند.

مقررات حالت احتضار و مقررات عالم برزخ و ویژگی هایش با ویژگی‌های دنیا متفاوت است

همه این صحنه‌ها را انسان می‌بیند با آن‌ها صحبت می‌کند.

پس دنیا و شرایط زندگی در آن را نباید با دنیای بعد از مرگ مقایسه کرد.

در دنیا این اتفاقات زمان می‌خواهد. آنجا هم زمان می‌خواهد منتها زمان برزخی که در آن انسان همه حرف‌ها و عذاب‌ها را می‌بیند.

همه لذت‌هایی که از مشاهده عمرش، حسرت ها، افسوس ها، همه را مشاهده می‌کند.

با توجه به این توضیحات بین کسانی که یک لحظه سکته می‌کنند و می‌میرند و کسانی که مدتی در حالت احتضار و جان کندن هستند فرقی نمی‌کند.

مقررات حالت احتضار و مقررات عالم برزخ و ویژگی هایش با ویژگی‌های دنیا متفاوت است.

مرگ بین افرادی که در یک لحظه سکته می‌کنند و کسانی که مدتی در حالت احتضار هستند، چه تفاوتی دارد؟

شرایط کسی که سکته می‌کند.

اما کسی که سکته می‌کند روح در بدنش هست یا نه؟

این مطلب را باید از پزشکان.

پرسید که انسان چه وقت می‌میرد؟

آیا زمانی که سکته می‌کند مرده یا نمرده؟

از نظر شرعی انسان زمانی می‌میرد که روح از بدنش کاملاً جدا شده باشد یعنی متخصص بگوید مرده؛ بنابراین کسی که سکته کرده روایات هم داریم که می‌گوید اگر احتمال می‌دهید که نمرده او را نگه دارید دفن نکنید تا یقین کنید که مرده است.

پس دو جنبه دارد یک جنبه کلامی و یک جنبه پزشکی دارد.

جنبه پزشکی را باید اطبا و کسانی که تخصص دارند نظر بدهند.

به لحاظ کلامی هم مرگ زمانی است که روح انسان توسط فرشتگان الهی قبض شده و دیگر برگشت هم ندارد.