جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۷ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۱

تب تند خرید

بعد از فضاسازی‌هایی که در خصوص کمبود برخی کالا‌های مصرفی صورت گرفت و این مسئله به جامعه القا شد که با کمبود اساسی در خصوص کالاهای مختلف ازجمله اقلام بهداشتی و مواد غذایی در کشور روبه‌رو شده‌ایم،
کد خبر : ۴۳۰۰۹۰

بخشی از افراد با رفتن به فروشگاه‌ها در روزهای گذشته شروع به خرید گسترده کالاهای مصرفی کرده‌اند. با وجود اینکه در روزهای گذشته مسئولان وزارتخانه‌های صنعت، معدن و بازرگانی و کشاورزی و همچنین مدیران برخی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای عنوان کرده‌اند که کمبودی در زمینه توزیع کالاهای اساسی نداریم اما با هجوم مردم برای خرید انواع کالاها به‌خصوص کالاهای بهداشتی روبه‌رو شده‌ایم.

اتفاقی که خود به کمبود برخی از کالاهای مصرفی و ضروری خانواده‌ها در فروشگاه‌ها و انبار شدن آنها در خانه‌ها و حتی افزایش قیمت آنها منجر شده است.

همشهری در گفت‌وگو با کارشناسان اجتماعی نگرانی‌های مردم در ارتباط با افزایش خرید کالاهای مصرفی را بررسی کرده است. اشتیاق مردم برای خرید برخی کالاها در روزها و هفته‌های اخیر را از چند منظر باید بررسی کرد.

درخصوص صف خرید خودرو، دلار و سکه و یا خرید پوشک و اقلام بهداشتی نمی‌توان با یک حکم واحد صحبت کرد، چرا‌که هر کدام از دیگری متفاوت است. به‌نظر من صف و تقاضا برای خرید خودرو قابل مذمت نیست، چرا‌که فرد متقاضی با صرف چند دقیقه وقت در یک مسابقه لاتاری شرکت می‌کند و چند‌ده‌میلیون تومان پول می‌دهد و در عرض چند دقیقه و از پشت مانیتور خرید را انجام می‌دهد و در مقابل سود چندین میلیون تومانی به‌دست می‌آورد.

البته افرادی که سرمایه- نه به معنی کلان - دارند، ترجیح می‌دهند این خرید لاتاری‌وار را انجام دهند که یا برنده می‌شوند و یا نه. طبیعی است ‌افرادی که پول‌هایشان را در بانک گذاشته‌اند، ترجیح می‌دهند به جای انتظار خواب پول در بانک، آن را برای خرید خودرو خرج کنند و بعد از مدتی خودرویی را که خریداری کرده‌اند، با قیمتی بالاتر بفروشند.

به‌نظر من فشاری که از سوی شورای رقابت و... به ‌خودروسازان آمد، کاری اشتباه بود و خودروسازان با رندی می‌خواستند این نحوه فروش خودروهایشان را به رخ شورای رقابت بکشند که وقتی کالایی ارزش واقعی‌اش در جامعه بیشتر است، مردم برای آن صف می‌کشند تا آن کالا را خریداری کنند. اما مسئله دیگر موضوع خرید اجناس مصرفی مثل اقلام بهداشتی بانوان، پوشک بچه و... است. طبیعتا خانواده‌های بچه‌دار نگران این می‌شوند که درصورت توزیع‌نشدن پوشک دچار مشکل می‌شوند پس اگر احساس اختلال در توزیع کالایی وجود داشته باشد، خانواده‌هایی که به نوعی با آن کالا در ارتباط هستند، دست به احتکار یا خرید زیاد آن می‌زنند و البته به این نوع خرید از طرف خانواده‌ها نمی‌توان عنوان احتکار را داد.

اما مسئله‌ای که نباید فراموش کرد، جو روانی بسیار شدیدی است که از خارج از کشور به جامعه ما وارد می‌شود. مثلا قرار است در آبان‌ماه برخی تحریم‌های دیگر علیه کشورمان اتفاق بیفتد اما پیشاپیش آثار روانی این تحریم‌ها در کشورمان اتفاق افتاده و فضا‌سازی‌‌ای که درخصوص این تحریم‌ها شده باعث شده تا مردم به سمت برخی اقلام هجوم بیاورند. مردم برای اینکه در زمان‌های بحران اتفاق بدی برایشان نیفتد، به مغازه‌ها و فروشگاه‌های زنجیره‌ای برای خرید هجوم می‌برند و بیش از حد معمول خریداری می‌کنند که به‌نظرم این اتفاق طبیعی است و اغلب دامن کالاهایی را می‌گیرد که امکان نگهداری بلندمدت را دارد و فاسد‌شدنی نیست و کمتر شاهد خریداری بیش از اندازه مواد غذایی در این خصوص هستیم.

با وجود این، تب خریدی که این روزها در جامعه شاهد آن هستیم، با مدیریت درست بازار و تأمین کالاهای اساسی و مصرفی مردم از سوی دولت حتما به یک موضوع موقتی تبدیل خواهد شد ولی آنچه در شبکه‌های مجازی به آن پرداخته می‌شود، به‌خاطر ترسی است که در جامعه به‌وجود آمده ‌و چندان هم غیرمعمول نیست. آنچه امروز در کشورمان درخصوص خرید بیش از اندازه برخی مایحتاج خانواده‌ها از قبیل پوشک و اقلام بهداشتی، خوراکی و... شاهد آن هستیم به‌دلیل تغییر شرایط است.

با وجود این بخشی از مردم شرایط را درک کرده و معتقدند هر اتفاقی در جامعه روی دهد برای تمام افراد جامعه است و هیچ فردی به دیگری ارجحیت ندارد؛ چراکه ما در ایران همانند سرنشینان یک کشتی هستیم که به‌جای اینکه فقط به فکر راه نجات خودمان باشیم باید به فکر نجات همگان باشیم تا بتوانیم از شرایط بحران به سلامت عبور کنیم. اما بخشی دیگر از مردم همچنان معتقدند که با خریداری‌کردن برخی اجناس -بیش از اندازه نیاز فعلی‌شان- می‌توانند بر مشکلاتشان غلبه کنند. یک مسئله که نباید آن را فراموش کنیم این است که تا قبل از شروع تحریم‌ها توسط ترامپ اوضاع اقتصادی کشورمان چندان خوب نبود اما فشارهای خارجی آن را وسعت داد و بحث‌هایی مثل افزایش قیمت دلار و کمبود کالا این وضعیت نابسامان اقتصادی را تشدید کرد. الان چون هیچ دورنمای روشنی وجود ندارد مردم اطمینانی از آینده ندارند و نمی‌دانند که چه اتفاقی قرار است روی دهد.

یکی از عواملی که این مسئله را تشدید می‌کند شایعات و پیام‌های منفی است که رسانه‌های خارج از کشور آن را به جامعه تزریق می‌کنند. از سوی دیگر و در مقابل آن هجمه رسانه ملی هم نتوانسته آرامش را در فضا به‌وجود آورد و همین مسئله باعث وخیم‌تر شدن اوضاع شده. سیاستمداران و قوای سه‌گانه نیز به‌جای اینکه با یکدیگر وحدت و همدلی داشته باشند به‌نوعی باهم درگیرند و شاهد طرح سؤال از رئیس‌جمهور و... هستیم و این مسئله این پیام منفی را به جامعه می‌دهد که همدلی وجود ندارد. کنار هم قرار دادن همه اینها باعث می‌شود مردمی که توان مالی دارند تصور کنند باید سرمایه‌شان را به سکه، دلار و ارز تبدیل کنند و وقتی ما با نقدینگی بالا در جامعه روبه‌رو هستیم این شرایط را تشدید کرده است.

آنچه نباید از نظر دور داشت این است که در سال‌های اخیر ارزش‌های جامعه ما نسبت به اوایل انقلاب فرق کرده است؛ شاهد فاصله طبقاتی در جامعه، شکاف‌های اجتماعی، توجه به مصرف‌گرایی و مادی‌گرایی در بخشی از جامعه، شکل‌گیری فقیر و غنی و... هستیم و در این بین طبقه متوسط هم که همیشه نقش تعدیل‌کننده شرایط را داشته است، تحلیل رفته. امید و اعتماد اجتماعی در کشور آسیب‌های جدی دیده و همین موج باعث می‌شود که ترس‌ها و نگرانی‌های اجتماعی نسبت به شرایط اقتصادی بیشتر شود و مردم اعتمادشان را در ارتباط با بهبود شرایط از دست بدهند.

در این شرایط مردم به‌جای اینکه به فکر دیگران باشند می‌خواهند خودشان را از این وضعیت نابسامان نجات دهند درحالی‌که در کشوری مثل ژاپن در اینگونه حوادث شاهد این هستیم که اتحاد مردم با یکدیگر بیشتر شده و مردم هوای افراد ناتوان و ازکارافتاده را بیشتر دارند. همین ضعیف‌شدن روحیه همبستگی مردمی در کشورمان جای نگرانی دارد که یکی از علل آن شاید این باشد که در سال‌های اخیر ابعاد اجتماعی و فرهنگی جامعه قربانی سیاست‌های اقتصادی شده و دولت‌ها با نادیده گرفتن این ابعاد بیشترین توجه را به اقتصاد داشتند و همین مسئله باعث شد که روحیه همبستگی و تعلق اجتماعی و اعتماد در مردم از بین برود.

گزارش سرمایه اجتماعی وزارت کشور نیز که چندی قبل منتشر شد نشان داد که وضعیت اعتماد مردم به مسئولان بسیار پایین آمده و این زنگ خطر جدی گرفته نشده است. اگر می‌خواهیم اوضاع تغییر کند باید اعتماد مردم به مسئولان بازسازی شود. باید مسئولان به گروه‌های کم‌توان و کم‌درآمد جامعه و همچنین طبقه متوسط توجه بیشتری داشته باشند و با ایجاد فضای آرام در کشور و مدیریت شرایط اقتصادی نشان دهند که چشم‌انداز تاریکی در پیش نیست.