پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۵ تير ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۴
آمریکا به دنبال حذف نفت ایران از بازار انرژی

ترامپ در اندیشه کودتای گازی؛ محور تهران-مسکو چطور پاسخ می‌دهد؟

به نظر می رسد ایران و روسیه برای مقابله با كودتای ترامپ علیه بازارهای انرژی دو كشور در مسیر یك هم پیمانی جدید، این بار در حوزه تولید نفت و گاز قرار گرفته‌اند.
کد خبر : ۴۲۱۵۷۱

دشت‌های سرد و یخبندان سیبری روسیه و سواحل داغ و سوزان منطقه عسلویه هر دو محصولی یکسان برای دو قدرت بزرگ انرژی دنیا دارند. در روسیه میادینی همچون «بارننکو»، «اورنگوی»، «ساپولراروی»، «مدوژیبا» و «یامبورگ» و در ایران میدان گازی پارس جنوبی، با در اختیار داشتن نزدیک به بیست درصد ذخیره گاز دنیا تضمین کننده نقش انحصاری این دو کشور در حوزه تولید و صدور گاز در آینده خواهند بود.

با این حال هندسه قدرت انرژی در دنیا چند سالی است که نقطه ثقل تازه ای پیدا کرده است. این نقطه ثقل را می‌توان در دشت‌های «هاینسویل» و «فایت ویل» در ایالت‌های لویزیانا و آرکانزاس یافت، که در آن‌ها دکل‌های حفاری افقی نفت و گاز شیل با اتکا بر تکنولوژی شکست هیدرولیک برپا شد‌ه‌اند و «دونالد ترامپ» با استفاده از همین ظرفیت عظیم درصدد تغییر نقشه انرژی دنیا و مقابله با بازیگران قدیمی نا همسو با خود در حوزه صادارت نفت و گاز همچون ایران و روسیه است.

شیل گاز همه چیز را متحول می‌کند

تا سال ۲۰۰۰ میلادی سهم نفت و گاز شیل تنها به یک درصد کل انرژی‌های فسیلی تولیدی در آمریکا بالغ می‌شد،  اما حالا و با اتکا به بالا رفتن قیمت نفت در دهه اول قرن بیست و یکم و همچنین توسعه فناوری تولید نفت و گاز از منابع نامتعارف میان سنگی یا «شیل» ایالات متحده با هدایت دولت ترامپ بار دیگر به سمت خودکفایی در تولید انرژی حرکت می کند.

این منابع به روش شکستن هیدرولیک سنگ (تزریق با فشار مخلوطی از آب، ماسه و شوینده‌هایی که برای بیرون‌کشیدن گاز، لایه زمین‌شناسی موردنظر را به‌مدت طولانی تحت فشار قرار می‌دهند) به شیوه سوراخ‌کردن افقی استخراج می‌شوند. بنابر گزارش «چشم‌اندازهای انرژی، نگاه به‌سوی سال ٢٠٤٠» که توسط گروه «اکسون موبیل» در سال ۲۰۱۳ منتشرشده، آمریکا با اتکا به همین منابع، از سال ٢٠٢٥ با رشد شدید تقاضا برای گاز در جهان تبدیل به صادرکننده سوخت فسیلی تبدیل خواهد شد.

دولت «باراک اوباما» که از حامیان اصلی توسعه این منابع با هدف خودکفایی آمریکا در حوزه انرژی به شمار می‌رفت، به دلیل برخی ملاحظات زیست محیطی از جمله تغییرات آب و هوایی علاقه چندانی به رشد بدون مهار این منابع نداشت و توسعه منابع تجدیدپذیر همچون انرژی خورشیدی را مکمل مناسبی برای سیاست متنوع‌سازی منابع انرژی می‌دانست، اما دولت ترامپ تمام این استدلال‌ها را با هدف حمایت از منابع قدیمی تولید انرژی در آمریکا کنار گذاشت، چرا که رای کارگران طبقه سفید پوست در ایالت‌هایی همچون اوهایو و پنسیلوانیا نقش اساسی در پیروزی ترامپ در سال ۲۰۱۶ داشت.

بخش مهمی از این کارگران نیز در معادن مرتبط با صنعت ذغال سنگ مشغول به کار هستند که دولت اوباما با هدف کاهش تولید گازهای گلخانه ای در صدد تعطیل کردن بخشی از آن ها برآمده بود. اما حالا ترامپ همه چیز را تغییر داده است.

دستور العمل جدید شورای امنیت ملی آمریکا برای بازار انرژی

در دسامبر سال ۲۰۱۷ شورای امنیت ملی دولت ترامپ از دستور العمل ۵۵ صفحه‌ای خود در حوزه امنیت ملی پرده برداشت که بخشی از این دستور العمل به نقش مسلط آمریکا در حوزه انرژی اشاره می‌کرد.

در این دستورالعمل، آمریکا باید نقش خود را به عنوان یک قدرت پیشرو و مبتکر در حوزه انرژی تثبیت کرده و از متحدین و شرکای خود در مقابل قدرت‌هایی که سعی دارند از انرژی به عنوان یک سلاح مخرب استفاده کنند، حمایت کند.

 این دستورالعمل گرچه نگاه و منطقی اقتصادی دارد، اما مفهومی سیاسی و ژئوپلتیک را در خود پنهان کرده است. ترامپ در ژوئن ۲۰۱۷، طی سخنرانی خود در وزارت انرژی آمریکا اجزای این سیاست را تشریح کرد.

ترامپ در این سخنرانی با تشریح راهبرد جدید آمریکا، اجرای آن را تضمین‌کننده دسترسی مردم آمریکا به انرژی ارزان و همچنین حفظ دلارهای طبقه متوسط و کارگران این کشور دانست. همچنین دستیابی به استقلال انرژی و محافظت از این کشور رژیم‌هایی که به دنبال استفاده از انرژی به عنوان یک سلاح هستند، نیز مورد تاکید ترامپ گرفت. سیاستی که یادآور سخنان ریچارد نیکسون در سال ۱۹۷۳ و اوج گیری بحران انرژی با تحریم نفتی کشورهای عربی بود.

این سیاست جدید آمریکا در حوزه انرژی تاثیراتی وسیع در داخل و خارج این کشور داشته و دارد. شاید واضح ترین نشانه آن خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس بود که می توانست به عنوان مانعی در برابر توسعه صنایع تولید انرژی های فسیلی آمریکا ایفای نقش کند.

زنده باد سوخت های فسیلی

اگرچه خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی اتفاقی بزرگ در عرصه نظام بین‌الملل محسوب می‌شد، اما تحولات چند ماه گذشته نشان داد که این اقدام ترامپ تازه آغاز کار است.

در داخل ایالات متحده آمریکا دولت ترامپ تسهیلات جدیدی برای شرکت‌های تولیدکننده نفت فسیلی قائل شده و این شرکت‌ها می‌توانند از مواهب قانون جدید مالیات بر درآمد شرکت‌ها که میزان مالیات را از ۳۵ درصد کل سود به ۲۱ درصد کاهش می‌دهد، بهره‌مند شوند. همچنین بر اساس تخمین بانک بارکلیز قانون جدید مالیاتی می‌تواند یک میلیارد دلار سود نصیب شرکت‌های نفتی کند.

همچنین آژانس محیط زیست ایالات متحده آمریکا مهلت قانونی برای کاهش دی اکسید کربن بر اساس برنامه تمیز کردن برق (CPP) را برای نیروگاه‌های برق تمدید کرده است. بر اساس این برنامه هر کدام از ایالت‌های آمریکا باید تولید دی اکسید کربن توسط نیروگاه‌های برق خود را تا سال ۲۰۳۰  نسبت به سال ۲۰۰۵، ۳۲ درصد کمتر کنند.

در این میان دنیا نیز تاثیر سیاست‌های جدید ترامپ را بر بازارهای انرژی به زودی احساس خواهد کرد.

تهاجم ترامپ به بازار انحصاری گاز روس‌ها

زمانی که دونالد ترامپ در صبحانه کاری خود با ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو  خرید گاز روسیه از سوی کشورهای اروپایی و ساخت خط لوله «نورد استریم» توسط آلمان را  شماتت کرد، فعالان بازار انرژی مطمئن شدند که ترامپ به دنبال بر هم زدن نظم حاکم فعلی بر بازار انرژی و مستقر کردن قواعد جدیدی است که حکمرانی آمریکا را در این حوزه تضمین کند.

تهاجم آمریکا علیه بازار گاز روسیه در اروپا دست کمی از نصب سامانه دفاع ضد موشکی در خاک لهستان و چک ندارد. تسلط شرکت‌های تحت حاکمیت کرملین بر بازار گاز اروپا، پیوند تنگاتنگی با امنیت ملی روسیه دارد.

با این حال رشد تولید نفت و گاز شیل ابزار لازم برای متزلزل کردن حاکمیت روس‌ها بر بازار انرژی اروپا را به آمریکایی‌ها داده است. آژانس بین المللی انرژی سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵، تولید نفت خام ایالات متحده ۸۸ درصد و تولید گاز طبیعی این کشور نیز  ۳۴ درصد افزایش داده است.

هم اکنون ذخایر نفتی آمریکا به رتبه یازدهم دنیا رسیده و این کشور در حوزه گاز نیز رتبه پنجم ذخایر گاز طبیعی را به خود اختصاص داده است. بر اساس داده‌های آژانس بین‌المللی انرژی، ایالات متحده هم اکنون یک صادرکننده خالص گاز طبیعی است و تا سال ۲۰۲۰ به همین وضعیت در حوزه نفت خام دست خواهد یافت.

آمریکا تهاجم خود را در این حوزه با تصرف بازار LNG در شرق اروپا آغاز کرده است. از لهستان؛ جایی که یک قرارداد پنج ساله برای تامین LNG این کشور امضا شده است. در سال ۲۰۱۷ مقامات لهستانی با اطمینان به تامین گاز مصرفی از سوی آمریکا، اعلام کردند که لهستان هیچ‌گاه اسیر روس‌ها در تامین گاز نخواهند شد.

همچنین بزرگترین شرکت تامین انرژی لهستان نیز اعلام کرد که قرارداد خرید گاز خود از روسیه را که سال ۲۰۲۲ به پایان می رسد، تمدید نخواهد کرد. در این میان لیتوانی هم به جمع کشورهایی پیوسته که در صدد خرید گاز مایع از آمریکا هستند. نگاهی به توسعه بنادر مایع‌سازی گاز در آمریکا نشان می‌دهد که این کشور برنامه ویژه‌ای برای این حوزه تدارک دیده است.

ایالات متحده فعلا دارای یک پایانه صادرات ال‌ان‌جی در منطقه «سابین پاس» می باشد که مالکیت آن در اختیار شرکت «چینییر انرژی» است. این پایانه از سال گذشته، صدور محموله‌های ال‌ان‌جی را آغاز کرده و از ظرفیت صدور روزانه ۲ میلیارد فوت مکعب گاز برخوردار است.

برای افزایش توان صادراتی گاز مایع توسط آمریکا، هم اکنون ۵ پایانه صدور ال‌ان‌جی با مجموع ظرفیت عرضه روزانه ۷.۵ میلیارد فوت مکعب گاز در حال ساخت هستند و در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ میلادی، شاهد راه‌اندازی این طرح‌ها خواهیم بود. همچنین ساخت چهار پایانه دیگر با ظرفیت تقریبی ۷ میلیارد فوت مکعب در روز تصویب شده، اما مراحل ساخت آنها تاکنون آغاز نشده است.

به این ترتیب در افق سال ۲۰۲۵ میلادی، مجموع صادرات سالانه برنامه‌ریزی شده ال‌ان‌جی ایالات متحده به ۲۰۰ میلیارد متر مکعب خواهد رسید و بدین ترتیب، این کشور به رهبر بازار ال‌ان‌جی دنیا تبدیل خواهد شد.

روس‌ها با ارزان فروشی به جنگ آمریکایی‌ها می‌روند

در مقابل، روس‌ها با ارزان فروشی درصدد مقابله با فشار آمریکایی‌ها هستند. ولادیمیر پوتین، در فرمانی دولتی به شرکت گازپروم ابلاغ نموده که مدیران این غول روسی می‌توانند ال‌ان‌جی طرح‌های جدید راه‌اندازی شده را با قیمت‌های بسیار پایین به مشتریان خود بفروشند. این فرمان به صورت ویژه ال‌ان‌جی تولید شده در دو پروژه «بالتیک ال‌ان‌جی» و «ساخالین-۲» را شامل می شود. شرکت گازپروم با مشارکت شرکت «شل»، پروژه ال‌ان‌جی بالتیک را در لنینگراد ساخته است.

آمریکا در این میان استفاده از سلاح تحریم‌های یکجانبه را نیز ضد پروژه‌های نفت و گاز روسیه در نظر دارند. تاکنون چندین نفر از روسای شرکت‌های مطرح نفتی و گازی روسی در لیست سیاه خزانه‌داری آمریکا گرفته‌اند و تحریم پروژه نورد استریم طبق قانون کاتسا نیز در دستور کار وزارت خزانه‌داری آمریکا قرار خواهد گرفت.

طبیعی است که این تهاجم برنامه‌ریزی‌شده به هیچ عنوان خوشایند روس‌ها نخواهد بود و واکنش جدی آن‌ها را در پی دارد.

چین مشتری حاضر به یراق شرق دور

جالب اینجاست که در شرق دور نیز نبرد قدرتمندی در حوزه انرژی در جریان است. رقابت سنگین روس‌ها و آمریکایی‌ها در فروش گاز به چین به نقطه حساسی رسیده است. چینی‌ها هم اکنون بزرگترین تولیدکننده برق از ذغال سنگ هستند و امیدوارند که بتوانند با استفاده از گاز طبیعی آلودگی شهرهای خود را کاهش دهند.

آمریکا با سرمایه‌گذاری ۴۳ میلیارد دلاری در صنایع گاز مایع آلاسکا در صدد است تا با پایانه گازی روس‌ها در منطقه یامال مقابله کند. یکی از نقاط امید ترامپ برای کاهش کسری تجاری ۳۰۰ میلیارد دلاری آمریکا و چین در حوزه تجاری، گسترش فروش انرژی به چین است.

البته فروش نفت به چین همچنان در انحصار کشورهای عضو اوپک است، اما آمریکا استارت فروش نفت را به میزان ۴۰۰ هزار بشکه نفت به این کشور زده و امیدوار است به زودی به صادر کننده اصلی ال‌ان‌جی تبدیل شود.

آمریکا به دنبال حذف نفت ایران از بازار انرژی

آمریکا علاوه بر هدف قرار دادن بازار روسیه، به دنبال حذف ایران از بازار انرژی دنیاست. بر خلاف روسیه، ایران به دلیل مصرف بالای داخلی حضور چشمگیری در بازار گاز مایع ندارد، اما حذف نفت ایران می‌تواند هدف مطلوبی برای آمریکایی‌ها باشد.

ایران ظرفیتی نزدیک به ۲.۵ میلیون بشکه برای صادرات نفتی در اختیار دارد، که بخش اعظم آن به سمت هند، ژاپن، کره جنوبی و چین می‌رود. دونالد ترامپ با خروج یکجانبه از برجام و احیای یکجانبه تحریم‌ها در اردیبهشت ماه سال جاری در صدد بازگشت دو مرحله‌ای تحریم‌هاست.

موج دوم تحریم‌ها که در آبان ماه سال جاری از سوی دفتر کنترل دارایی‌های خارجی آمریکا یا اوفک اجرایی می‌شود، در صدد صفر کردن صادرات نفت ایران است. اگرچه شرایط فعلی بازار نفت اجازه چنین اقدامی را به آمریکا نمی‌دهد، اما اغلب تحلیل‌گران بر این نکته تاکید دارند که تحریم‌های آمریکا می‌تواند صادرات نفت ایران تا یک میلیون بشکه کاهش دهد.

جالب اینجاست که علاوه افزایش تولید نفت توسط عربستان، امارت و کویت، آمریکا در صدد فروش نفت خود به مشتریان انرژی ایران از جمله خریداران نفت سبک است. یک منبع آگاه در وزارت نفت هند نیز بر این نکته تاکید کرده است که نفت آمریکا می‌تواند جایگزینی مناسب برای نفت ایران باشد.

در  این میان حذف نفت ایران از بازار نفت، آمریکا و همپیمانانش همچون عربستان سعودی، امارت و کویت را به عنوان قدرت مسلط در حوزه نفت معرفی می‌کند و تصمیم‌گیری در بازار نفت همچون بازارهای مالی به وزارت انرژی آمریکا منتقل خواهد شد.

شاید با درک همین تهدید است که حسن روحانی رییس جمهور اسلامی ایران در سفر خود به کشور سوییس برای اولین بار از بسته شدن تنگه هرمز در صورت به صفر رسیدن صادرات نفت ایران  سخن گفت. ایران همانند روسیه حفظ تسلط خود بر بازار انرژی را جزیی از امنیت ملی خود محسوب می‌کند.

هم پیمانی خرس روسی و شیر ایرانی برای مقابله با عقاب آمریکایی

در مقابله با چنین تهدیدی چشم‌انداز همکاری بین ایران و روسیه به عنوان دو قدرت مستقل در بازار انرژی چه می‌تواند باشد؟

ایران و روسیه هر دو از تولیدکنندگان نفت و گاز و رقیب یکدیگر در بازار انرژی هستند. با این حال تهدیدات مشترک آمریکا علیه بازارهای انرژی دو کشور می‌تواند به عنوان عاملی برای اتحاد دو کشور باشد. البته سابقه همکاری ایران و روسیه در حوزه انرژی بسیار قدیمی است و به عنوان مثال تشکیل سازمان کشورهای صادر کننده گاز ثمره پیشنهاد مقام معظم رهبری به «ایگور ایوانف» دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی روسیه در سال ۲۰۰۷ بود.

حال با سفر علی اکبر ولایتی فرستاده ویژه رییس جمهور و  مقام معظم رهبری به مسکو و مطرح شدن پیشنهادات جدید در حوزه انرژی این هم پیمانی محتمل‌تر از قبل به نظر می‌رسد. صحبت از سرمایه‌گذاری ۵۰ میلیارد دلاری روس‌ها در حوزه انرژی است و «الکساندر نواک» از امکان تهاتر نفت ایران و کالاهای روسی سخن گفته است.

بدیهی است که دو طرف برای اجرایی کردن این پیشنهادات باید بر بدبینی‌های موجود در بدنه فنی دو طرف غلبه کنند. همچنین تشکیل یک کارگروه مشترک برای هماهنگ کردن اقدات دو طرف در حوزه انرژی نیز یکی از ملزومات کار است.

اگرچه این همکاری در ابتدای راه است، اما با شرایط فعلی می‌توان انتظار زور آزمایی مشترک خرس روسی و شیر ایرانی با عقاب آمرکایی این در حوزه انرژی را داشت.

گزارش از مهدی پورصفا