پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ تير ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۶

 نقش فرشتگان در اداره عالم

کد خبر : ۴۱۹۹۰۱

 نقش فرشتگان در اداره عالم

 

دعای سوم صحیفه سجادیه درباره چند نوع از فرشته ها و وظایف آنهاست. تعداد فرشتگان خداوند خیلی زیاد است که در این دعا از همه اقسام فرشته ها سخن گفته نشده و صرفاً کلیاتی بیان شده که لازم بوده ما بدانیم و یاد بگیریم که در ارتباط فرشته ها با ما و این عالم موثر است. فهم و یادگیری همین مقدار هم امر بسیار مهمی است.

حضرت سجاد علیه السلام در این دعا حدود 30 گروه از فرشته ها، تقسیم بندی کارها، عملیات و نحوه ارتباط فرشته ها با این عالم را ذکر می کند.

اساس کار ما برای شناخت فرشته ها و عالم فرشته ها مثل کار در مبحث معرفت نفس است. در معرفت نفس حضرت فرمود: اگر کسی بخواهد خدا را بشناسد، باید ابتدا خودش را بشناسد: «من عرف نفسه فقد عرف ربه». در مورد فرشته ها هم همین طور است. اگر کسی خودش را بشناسد، ملائکه خدا را هم می شناسد. بنابراین برای بهتر جا افتادن بحث فرشته ها ناچاریم که مقداری از مباحث معرفت نفس را در خلال بحث و درخور با موضوع بحث بیان کنیم. مثلا، در این قسمت از آیه الکرسی داریم:« لا تاخذه سنه و لانوم = خدا را چرت و خواب نمی گیرد». اگر انسان نفس خودش را بشناسد، می فهمد که نفس هم همین خاصیت را دارد و تا آخر عمر نه می خوابد و نه چرت می زند. آنگاه معنی این آیه را خوب درک می کند. خواب و چرت فقط به سراغ بدن می آید. یعنی حتی وقتی بدن می خوابد، نفس بیدار است و در عالم برزخ مشغول کار خودش است.

در فراز اول دعا، بر حاملان عرش الهی درود می فرستیم

می خوانیم:« اللَّهُمَّ وَ حَمَلَةُ عَرْشِک الَّذِینَ‏ لا یفْتُرُونَ‏ مِنْ تَسْبِیحِک، وَ لا یسْأَمُونَ‏ مِنْ تَقْدِیسِک، وَ لا یسْتَحْسِرُونَ‏ مِنْ عِبَادَتِک، وَ لَا یؤْثِرُونَ التَّقْصِیرَ عَلَی الْجِدِّ فِی أَمْرِک، وَ لَا یغْفُلُونَ عَنِ الْوَلَهِ إِلَیک = خدایا! درود را برحاملان عرش خود روا دار که در تسبیح تو سستی نمی کنند و از تقدیس تو خسته نمی گردند و از عبادت تو دلزده نمی شوند و از عشق و محبت تو غفلت نمی ورزند».  

فرشته ها حاملان عرش خدا هستند. عرش به معنای مرکز فرمانروایی حق تعالی است که مراتبی دارد. وقتی از حق تعالی شروع می کنیم تا برسیم به عرش، این مراتب وجود دارند. مطلق اداره امور عالم با قوای الهی و فرشتگان صورت می گیرد. فرشتگان قوای خدا هستند، یعنی خداوند ظهور قدرت و اسماء خود را از طریق فرشته ها انجام می دهد و فرشته ها مظهر اسماء الهی هستند و هر اسمی که قرار است کاری انجام دهد؛ آن را به وسیله فرشته ها یا ملائکه الله یا قوای عالم انجام می دهد.

لفظ «قوا» جمع «قوه» است که یک واژه عربی می باشد. وقتی به فارسی ترجمه کنیم، می گوییم «نیرو». یعنی در عالم نیروهایی وجود دارند که عالم را اداره می کنند. اما بعضی شناخته شده و بعضی شناخته نشده اند. این نیروها که مظهر اسماء الهی و مظهر حق هستند، ستاره ها، کیهان ها، کهکشان ها، منظومه ها، کره ی زمین و همه چیز را اداره می کنند.

در این رابطه چند آیه از قرآن کریم مثال می زنم تا موضوع بیشتر جا بیفتد. قرآن می فرماید:« أَفَرَأَیْتُمْ مَا تُمْنُونَ؛ أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ[1] = آیا آنچه را [كه به صورت نطفه] فرو مى ‏ریزید دیده‏ اید؛ آیا شما آن را خلق مى ‏كنید یا ما آفریننده‏ ایم ».

خداوند در این آیات، خلق را به خودش و فرشته ها نسبت می دهد. پس از این آیات معلوم می شود که یکی از کارهای فرشته ها خلق است. یعنی فرشته ها مظاهر خلقت و مظهر اسم خالق خداوند هستند و با اسم خالق خداوند خلق را انجام می دهند. قرار گرفتن نطفه در رحم مادر توسط فرشته ها انجام می گیرد:«ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِی قَرَارٍ مَكِینٍ[2]= سپس او را [به صورت] نطفه‏ اى در جایگاهى استوار قرار دادیم». گاهی ممکن است اصلاً جنین تشکیل نشود، چون نطفه در قرار مکینی که استحقاق بارورشدن دارد، قرار نگرفته است. فرشته ها نطفه را در قرار مکین قرار می دهند. بعد از آن تقسیمات سلول تخم که شامل تقسیمات «میوزی و میتوزی» است انجام می شود تا کم کم ، دستگاه اعصاب، گردش خون، گوارش و اندام ها مثل مغز، قلب، دست، پا، چشم و ... ساخته بشوند. این کار، فوق العاده مینیاتوری است که توسط فرشته ها در رحم مادر انجام می شود و همه تا قیامت از آن حیرت زده اند. از کار در رحم گرفته تا تولد نوزاد و به جریان انداخته شیر مادر برای نوزاد و تحریک نوزاد برای تمایل به خوردن شیر مادر و ... به همین صورت میلیون ها کار دیگر که بشر از محاسبه آن عاجز است. باز قرآن می فرماید:« أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ؟ أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ[3]؟= آیا آنچه را كشت مى ‏كنید ملاحظه كرده‏ اید؟ آیا شما آن را [بى‏یارى ما] زراعت مى ‏كنید یا ماییم كه زراعت مى ‏كنیم؟».

حجاب عادت، مانع درک ما می شود

ما چون به شکل گیاه و درخت عادت کرده ایم، این عادت کردن باعث کفر و غفلت ما می شود. به درخت و گل و گیاه نگاه کنید، چنین شکل های زیبایی از نظر زیباشناسی به مغز بشر خطور نمی کند. تک تک برگ ها توسط فرشته ها ساخته می شوند؛ یعنی اتم به اتم این برگ ها را به همدیگر می بافند، مثل لباس هایی که الان می پوشیم. پارچه ای که الان تن ما هست.

همینطوری که به پارچه نگاه می کنیم خیلی برای ما مهم نیست. ولی اگر از اول داستان کاشتن پنبه و برداشت و تبدیل آن به نخ و بافتن نخ و تبدیل آن به پارچه و ... نگاه کنیم حیرت آور است. یا یک قالی که رویش نشسته ایم را دقت کنید، از زمانی که گیاه خورده می شود و تا وقتی که تبدیل به پشم گوسفند می شود؛ تا زمانی که رنگ آمیزی اش می کنند و تا زمانی که در طرح قالی بافته می شود؛ یک خانم و یا آقایی ماه ها با زحمت میلی متر به میلی متر گره به گره، چند صد، یا چند میلیون گره می زند تا می شود یک فرش.

ملائکه ها نیز، همینطور برگ ها را مثل پارچه و فرش به هم می بافند. برای بافتن آنها هم چندین اسم خداوند دخالت می کنند. مثلاً اسم «واصل= وصل کننده» که دانه دانه اتم ها را فرشته ها به هم وصل می کنند. شما یک برگ را که باز کنید، می بینید که یک سری رشته ها هستند که به هم وصل شده اند. ما این سبزی ها را می خوریم، بدون این که بسم الله یا الحمدلله بگوییم؛ بدون این که حیرت بکنیم که این چیست که ما می خوریم. نکته جالب این که وقتی دوتا برگ را کنار هم بگذاریم، از نظر فیزیکی و شکل و اندازه ممکن است مثل هم باشند؛ اما هیچ دو برگی مثل هم نیستند. یعنی دستور و ساختار جدا دارند. مثل بندهای انگشت های شماست.

نقاشی خطوط سرانگشتان کار فرشته هاست

اگر بندهای انگشت های 7 میلیارد جمعیت زمین را به طور کلی با چشم غیر مسلح نگاه کنید، می گویید همه این ها مثل همند. ولی در حقیقت، شما دو تا آدم روی کره ی زمین پیدا نمی کنید که بافت اثر انگشتان شان یکی باشد. این چینش ها و نقاشی هایی که تغییر می کند، کار فرشته است. فرشته ای هست که بند انگشت درست می کند. خداوند در قرآن می فرماید:« بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ[4] = آرى قادریم كه حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب كنیم». خداوند فعل را جمع به کار برده و  می فرماید «قادرین». یعنی مثل یک کامپیوتر که حافظه دارد و همه را می چیند. این طور نیست که یک نفر دستش قطع شود و انگشت هایش له شود یا بسوزد و سرانگشتانش از بین برود؛ بلکه فرشته نقشه اش را دارد و دوباره از اول همان طرح را می بافد و همان سرانگشتان را درست می کند.

انسان آمار بگیرد، مگر می توان آمار گرفت؟ یعنی غیر از خدا و معصومین که خزانه دار علم خدا هستند و فرشته ای که آمار دارد، هیچ کس نمی تواند بگوید چند عدد برگ تا به حال درست شده است. کسی می تواند شمارش کند؟ حالا تو برو شمارش بکن از اول که حضرت ادم علیه السلام آمده تا الا و از الان تا قیامت چند تا برگ نقشه اش ریخته شده است؟ کجا؟ چه جوری؟ امکان ندارد کسی بتواند.

آیا جا ندارد، انسان با صورت به زمین بیفتد و سجده کند؟ داد بزند و گریه کند و دست از قهر با خدا بردارد و بی حیایی نکند؟ جا ندارد، آدم تکبر، فخرفروشی به بندگان خدا نکند؟

ملائکه حاملان عرش، اعضای ستاد فرمانروایی خداوند هستند

« الهم و حمله عرشک = حاملان عرش خدا»، یعنی این ها اعضای ستاد فرمانروایی خداوند هستند و تمام عالم را دارند اداره می کنند. چندتا هستند؟ می فرماید: از شما خیلی خیلی بیشتر هستند. ثانیه ای نیست که خداوند  فرشته خلق نکند:« کل یوم هو فی شأن».

دانستن این مطالب و شناختن عالم و قوای عالم، یعنی فرشته های زمینی، فرشته های برزخی و فرشته های عوالم بالاتر، انسان را به فکر فرو می برد و وادار می کند که از بچه بازی های دنیا و بازیچه های دنیا دست بردارد و به تک تک اسماء الهی و ظهورات آن بیندیشد. اما متاسفانه ما نمی فهمیم و باهمین وضع می میریم. به دنیا می آییم که بفهمیم؛ ولی مشغول بازی های دنیا می شویم و بعد که مُردیم، آن طرف کور متولد می شویم. خوش به حال کسی که یک ذره جدی شود. ما فقط عادت کرده ایم. سلمانی می رویم، موهایمان را کوتاه می کنیم و بعد زیر پا می ریزیم یا در سطل زباله می ریزیم. غافل از این که برای هر یک دانه از این موها یک فرشته میلی متر به میلی متر کار کرده تا سانت به سانت این مو بلند شده، داخل این موها منفذ ایجاد کرده هیچ مویی بدون سوراخ و منفذ نیست. همه موها بازند و تنفس می کنند.

بحث فرشته ها وقتی حیرت آور می شود که ما درباره نانوتکنولوژی صحبت کنیم. نانوتکنولوژی، تکنولوژی حیرت‌آور عصر ماست که با ابعاد چند هزار درجه پائین تر از میلی متر کار می کنند. بعدها علم هایی خواهد آمد که خیلی حیرت انگیزتر خواهند بود. تا انسان بفهمد که دست خدا یعنی چه؟ کار فرشته ها و ملائکه الله یعنی چه؟ در قرآن این همه آیه در مورد ملائکه الله داریم. این همه فعل که با صیغه ی جمع در قرآن داریم:«انا انزلناه فی لیله القدر؛ انا خلقناه و ...»یعنی خدا توسط ملائکه این کارها را می کند.

جام جهان بین در دست همه افراد بشر است

برای شناخت عالم شگفت انگیز ملائکه الله باید از شناخت نفس و معرفت نفس کمک گرفت. خداوند تبارک و تعالی برای هر کدام از ما یک جام جهان نما یا جام جهان بین قرار داده که هر چیز را نفهمیدیم و گم کردیم، در این جام نگاه کنیم و پیدایش کنیم. این که در ادبیات می رسیم به جام جهان بین، یک حقیقت است و یک چیز تخیلی نیست. خدا به تک تک افراد بشر از این جام داده، فقط کافیست که این جام را فعال کنیم.

جوان گنهکاری را به مرحوم آقا شیخ جواد انصاری نشان دادند، شیخ یک نگاهی به او می کند و می گوید، این جوان 14سال دیگر پیش ماست. یعنی این 14 سال باید طبیعت گرایی بکند و گناه بکند؛ بعد از 14 سال توبه می کند. خدا رحمت کند میرزا را کنار یکی از این رفقا ایستاده بود و او از میرزا خواست که نصیحتی بکن. میرزا با انگشتانش به سینه او زد و گفت: همه چیز اینجاست. هر چه هست، در درون خود ماست. ما کثیفش کردیم و آلوده اش کردیم؛ وگرنه خدا یکی یک دانه از آن جام ها به همه ی ما داده، اصول و قاعده هم دارد و آن این است که انسان این جا آن را فعال کند. مثل این که یک کامپیوتر به همه داده باشند؛ همراه با طریقه راه اندازی و نصبش.

مرحوم علی آقا قاضی به مرحوم آیت الله خویی ذکری دادند. آقای خویی وقتی ذکر را درست با همان قاعده ای که به او گفتند، می گوید، پس از مدتی تمام دستگاهش راه می افتد، یا جام جهان بینش فعال می شود و تا موقع مرجعیت و مرگش را می بیند. یک دفعه وحشت می کند و با وحشت خدمت مرحوم قاضی می آید. مرحوم قاضی می گوید: ذکر را قطع کن، تو دیگر ذکر نمی توانی بگویی، چون تحملش را نداری. آقای قاضی گفته بودند اگر ایشان تحمل می کرد، من تا قیامتش را هم به او نشان می دادم. خدا به تک تک ما داده، از این رو می گوید اگر می خواهی من را هم بشناسی، جام جهان نما به تو داده ام، به خودت نگاه کن تا من را بشناسی. می خواهی فرشته ها را هم بشناسی، به خودت نگاه کن. اصلا هر چه را که می خواهی بشناسی، خودت هستی.

سید حیدر آملی رحمت الله تعالی علیه می فرماید: اگر عرش خدا را یک میلیون برابر کنند، در سینه ی من جا می شود. این یعنی معجزه. معجزه چیست؟ سه کلمه است:« القلب حرم الله= قلب حرم خداست». میلیارد ها علم جمع می شود تا یک نفر بتواند بگوید:« القلب حرم الله». اما ما در این قلب که حرم خداست، غریبه را راه داده ایم.

می گوید: قلب من حرم الله است؛ عرشش که چیزی نیست. اگر عرش خدا را میلیون برابر هم بکنند، در قلب جا می گیرد. خدا فرمود: «آسمان و زمین من گنجایش من را ندارند، اما قلب بنده مومنم گنجایش من را دارد».

ما باید خیلی خدا را شکر کنیم، شبانه روز شکر کنیم که خداوند قبل از مردن، نصیب ما کرد که ما کلام امام سجاد را، صحیفه امام سجاد را بشناسیم. خدا رحمت کند مرحوم دستغیب را که در اواخر عمرش فقط صحیفه می خواند و اصلاً از خودش جدا نمی کرد تا به رحمت خدا رفت و شهید شد.