اینکه ما عینک خوش بینی یا بدبینی بزنیم بستگی به سبک تبیین و تفسیر ما از وقایع دارد. منظور از خوش بینی فقط دیدن نیمه پر لیوان یا مداوم تفکر مثبت را با خود زمزمه کردن، نیست؛ هرچند داشتن چنین روشی حالت هیجانی خوشایندی را ایجاد می کند. بلکه منظور از خوش بینی تفسیر درست و منطقی از وقایع و حوادث را نشان میدهد.
در واقع خوش بینی ارزیابی منطقی و درست مساله است. بنابراین نوع سبک و تفسیر رویدادها می تواند خوشبینانه یا بدبینانه باشد. افرادی که خوشبینتر هستند، روحیه شادابتر و سرزندهتری دارند و افراد بدبین بیشتر دچار رنجش، اضطراب و ناراحتی میشوند. افراد بدبین و خوش بین سه نوع متفاوت در تفسیر امور، حوادث و وقایع بکار میبرند.
تداوم
این سبک در تفسیر رویدادها و حوادث ناخوشایندی که برای افراد اتفاق می افتد به شکل "گاهی در برابر همیشه" استفاده میشود. بعنوان مثال : وقتی مادری می گوید" فرزندم بسیار غرغرو و بداخلاق است در مقابل مادری که میگوید فرزندم گاهی بداخلاق میشود" در تفسیر این موقعیت متفاوت عمل می کنند.
مادر اول با تفسیر بدبینانه بداخلاقی فرزند را همیشگی و دائمی می داند و ناراحتی خود را و حتی گاهی ناراحتی فرزند را موجب می شود و بدلیل اینکه چنین خلقی را دائمی میداند، متعاقبا رفتارهای ناشکیبایی بیشتری از خود نشان میدهد.
در حالیکه مادر دوم با تفسیر خوش بینانه و با موقتی دانستن شرایط خلقی فرزند، صبر و تحمل خود را بالا می برد و می داند این شرایط تغییر خواهد کرد و علت این مشکل موقتی، قابل تغییر و گذراست.
فراگیر بودن
این سبک که در تفسیر و توضیح حوادث به شکل "خاص بودن یا کلی" خود را نشان میدهد. بهعنوان مثال "من در ورزش کلا بیاستعداد هستم" در تفسیر استعداد به صورت کلی به آن نگاه میکند. بنابراین در بیشتر شرایط چنین وضعی وجود دارد و بر موقعیتهای متعددی اثر میگذارد؛ پس فرد تلاشی انجام نمیدهد و شکستهای خود را به موقعیتهای متعددی تعمیم میدهد. در حالیکه اگر بگویید "من در پاس دادن، ضعیف هستم." در یک مورد خاص چنین وضعی هست. بنابراین تفسیر منطقی و خوش بینانه از موقعیت کمک می کند تا از جنبه های دیگر توانمندیهای خود کمک بگیرید و بر ضعف غلبه کند و روحیه امیدوارتر، با انگیزه و شادابتری را برای خود بوجود آورد.
شخصی سازی
اینکه در رویداد یا حادثهی چه کسی مقصر است "خود شما یا رفتارتان".
اینکه مداوم خودتان را سرزنش کنید و یا اینکه رفتار خود را مورد بررسی قرار دهید، تفاوت وجود دارد. کسی که عادت کرده در مواقع شکست خود را سرزنش و مقصر بداند عزت نفس کاهش می یابد و همیشه احساس گناه و شرمساری دارد و کسی که رفتار خود را مورد بررسی قرار می دهد مسئولیت آنرا بعهده می گیرد و برای جبران و اصلاح رفتار خود تلاش میکند.
زمانیکه علت بروز مشکلی نیستید برای خود ارزش قائل باشید و از اینکه مداوم خود را سرزنش کنید دست بردارید. بهعنوان مثال سرزش درونی، با خود بگوید "به این دلیل در امتحان نمره خوبی نگرفتم که تنبل هستم"؛ این روش باعث می شود تا احساس شرمساری کنید و شکستها را به خود نسبت دهید و روشی بدبینانه داشته باشید.
ولی زمانیکه به خود بگوید" به این دلیل در امتحان نمره خوبی نگرفتم که به اندازه لازم تلاش نکردم" بر رفتار متمرکز هستید و روش منطقی و خوش بینانه در ارزیابی رفتار خود دارید و مسئولیت آنرا می پذیرد و شروع به تلاش در مورد آن میکنید.
برای اینکه بدانید شما در موقعیتهای مختلف از کدام سبک برای تفسیر وقایع استفاده می کنید [ تداوم( گاهی یا همیشه)، فراگیر بودن( خاص یا کلی) ، شخصی سازی( سرزنش خود یا رفتار )] تمرینات زیر را انجام دهید:
- با دوست خود دچار مشکل شده اید. تفسیر شما؟
- در بازی فوتبال کسی مرا انتخاب نمیکند. تفسیر شما؟
نوع تفسیرهای که در موقعیتهای مختلف بکار می برید قابل تغییر هستند. مهم این است که شما به نوع تفسیر خود از وقایع توجه کنید و بدانید کدام تفسیر درست، منطقی و خوش بینانه یا اینکه بدبینانه است و سعی کنید در تفسیر خود از وقایع تغییراتی ایجاد کنید.