دولت دوازدهم نزدیک به یک سال است که سر کار آمده است، در حالی که بسیاری بر این عقیده بودند مسیر حرکت این دولت در ادامه دولت یازدهم خواهد بود، اما این موضوع در بخش اقتصادی کابینه خیلی مصداق پیدا نکرد، چرا که در این بخش چینشهای کابینه از همان ابتدا نشان داد که هرچند برخی شخصیتهای کلیدی در کابینه جدید تغییری نکردند و حتی اختیارات بیشتری بهدست آوردهاند، اما در رویکردها پیرامون مسائل اقتصادی دولت دوازدهم رویه متفاوتی را دنبال میکند.
به گزارش تسنیم با اینکه تغییر رویکرد در اقدامات اقتصادی دولت دوازدهم مشهود است، برخی صاحبنظران جریان اصلاحطلب و حامیان وی معتقدند حسن روحانی در دولت دوازدهم برنامه مشخصی ندارد و همین موضوع سبب شده است که مرتکب اشتباهات گوناگونی شود که در کارنامه یکساله اخیرش بیشتر از گذشته دیده شود.
نمود بیبرنامگی در بودجه 97
روحانی در دولت یازدهم اقتصاددانهای گوناگونی را بهعنوان مشاور کنارش داشت. اما در دولت دوازدهم بسیاری از این افراد کنار گذاشته شدند و تلاشهای پیدا و پنهانی برای تحقق اقتصاد آزاد شکل گرفت. از سویی در دولت دوازدهم روحانی تلاش کرد تا وانمود کند که تیم اقتصادی کابینه هماهنگ و منسجم عمل میکند، در حالی که بعد از گذشت یک سال مشخص شده است که چنین موضوعی تا کنون شکل عملی به خود نگرفته است و بخشهای مختلف با مشکلات گوناگونی دست و پنجه نرم میکنند.
بهروز هادی زنوز، اقتصاددان حامی دولت که معتقد است دولت دوازدهم برنامه مشخصی برای بهبود شرایط اقتصادی ندارد، یکی از نمودهای این مسئله را در تدوین لایحه بودجه سال 97 میبیند و در خصوص آن میگوید «ادعای دولت مبنی بر عملیاتی بودن بودجه 97، فقط حرف است»، عملکرد دولت دوازدهم نشان میدهد اساساً این دولت بهخلاف دولت یازدهم بسیار متشتت است. اختلاف نظرهای بسیاری درون دولت وجود دارد که هر از چندگاهی نمود پیدا میکند.
این کارشناس اقتصاد یکی از اشتباهات در دولت روحانی را نداشتن انسجام در بدنه کابینه میداند و میگوید تا زمانی که در دولت انسجام بهوجود نیاید و بین معاونان رئیسجمهور و وزرا اختلاف زیادی وجود داشته باشد نمیتوان از عملکرد دولت دفاع کرد. در حال حاضر هریک از وزرا بهصورت مستقل به نمایندگان مجلس مراجعه میکنند تا از بین آنها برای خود طرفدار جمع کنند و برای طرحهایشان اعتبار بگیرند.
این اقتصاددان معتقد است که استفاده نکردن از نظرات اقتصاددانها برای برنامهریزی امور اقتصادی از اشتباهات دیگر این دولت است که روحانی در دولت دوازدهم به این رویه روی آورده است.
وی بر این اساس هم میگوید: اینکه دولت ادعا میکند بودجه 97 بودجه عملیاتی است، شعاری بیش نیست. بودجه امسال برنامه خاصی برای اقتصاد و اشتغالزایی ندارد. از سویی نمیتوان به شفافیت بودجه هم اعتماد کرد. کسانی که الفبای بودجهریزی عملیاتی را میدانند، متوجه صحیح نبودن این موضوع در بودجهریزی 97 میشوند، کمااینکه وعدههای دولت پیشین هم در این زمینه توخالی از آب درآمد، چراکه بودجهریزی عملیاتی یکشبه محقق نمیشود که بتوان یکشبه آن را تهیه کرد. ضمناً با نگاهی به نحوه منابع و مصارف بودجه 97 متوجه میشویم با یک طبل توخالی مواجه هستیم که در آن کسری نهفته بالایی دیده میشود.
حرکت بر ریل آزمون و خطا
روزنامه اصلاحطلب جهان صنعت که از سیاستهای روحانی بهصورت آشکار یا پنهان حمایت میکند یکی از اشتباهات دولت روحانی در بخش اقتصادی را عمل کردن بهشیوه آزمون و خطا میداند و نوسان نرخ ارز را که در آستانه سال 97 شدت گرفت نشانهای از ناکامی سیاستهای اقتصادی این دولت میداند.
این روزنامه مینویسد اقتصاد ایران بر ریل آزمون و خطا حرکت میکند و این مسئله خود نشانهای بر این موضوع است که در اقتصاد ملموس برنامهریزی وجود ندارد. در ادامه این مقاله هم به طرح این سؤال پرداخته شده است که در چنین شرایطی چهکسی بهجز مردم قرار است تاوان اشتباهات دولت را بپردازند؟
روزنامه جهان صنعت بهتازگی هم در گزارش اول خود با تیتر «انتظارات تحققنیافته در دولت دوازدهم»، برجام و تکیه بیش از حد روحانی به آن را یکی از اشتباهات دولت روحانی برشمرده است. البته در این گزارش پای برخی انتظارات حزبی و جناحی نیز بهمیان کشیده شده است با این حال اصلیترین دلیل رأی مردم به روحانی وعدههای اقتصادی دانسته شده است در حالی که چنین وعدههایی همچون سراب شکل عملیاتی به خود نگرفته است.
ریشه گرانی دلار در اصلاح ناکام سود بانکی
از نگاه برخی اقتصادخواندهها کاهش نرخ سود بانکی در تابستان سال 96 یکی از اشتباهات دولت بود که بدون برنامه صورت گرفت و موجب شد نقدینگی از بانکها خارج شود و سر از بازارهای موازی در بیاورد. بر اساس این نگاه خاستگاه گران شدن ارز طی چند ماه اخیر نیز در مقطع انتهایی تابستان تعریف میشود، این در حالی است که دولت روحانی در آن مقطع به هشدارها بیتوجهی میکرده است.
تغییر نرخ سود بانکی در تابستان گذشته یکی از مواردی است که در آن ردپای تغییر رویه دولت دوازدهم نسبت به یازدهم دیده میشود، چرا که تیم اقتصادی روحانی پیش از این برای کنترل تورم تلاش میکرد با حبس نقدینگی در بانکها جلوی افزایش نرخ تورم را بگیرد. اما در تابستان سال گذشته بهیکباره این روند را تغییر داد و در نهایت با ناکام ماندن در اجرا و گران شدن نرخ دلار بهنوعی در انتهای سال 96 از اجرای آن عقبنشینی کرد.
تصمیم دولت به کاهش نرخ سود بانکی و در نهایت عقبنشینی کردن از آن با فروش اوراق مالی بهمنظور متعادل کردن بازار ارز، هرچند از نگاه دولتمردان در مقطع خودش ضروری تلقی میشود اما در اصل نشان میدهد که دولت نمیتواند تصمیم های درست برای مقاطع طولانی بگیرد و یا بهعبارتی دولت تصمیمهای خود را در هر مقاطعی با توجه به فشارهایی که به آن تحمیل میشود اتخاذ میکند.
دولت در خصوص نرخ ارز نیز تلاش داشت تا پایان فصل پاییز 96 نرخ ارز را بالا ببرد و پس از آن بهصورت پلکانی نرخ را کاهش دهد، اما در عمل بهدلیل فشارهای داخلی و خارجی این موضوع محقق نشد و بالا رفتن نرخ دلار برای دولت به یک بحران تبدیل شد. به این ترتیب تیم اقتصادی دولت روحانی در عمل با شکست مواجه شد و مردم تاوان بالا رفتن نرخ دلار را بههمراه حبس نقدینگی در بانکها و رکود فراگیر دادند.
با اینکه حسن روحانی در اولین سال دولت دوازدهم نیز نتوانست به وعدههای اقتصادیاش جامه عمل بپوشاند، اما در تریبونهای عمومی همواره تلاش میکند دولت خود را موفق نشان دهد و در این مسیر حتی وزیرانی را که واقعبینی دارند ناامید قلمداد کند، این در حالی است که خبرها از منابع موثق حکایت از این دارند که داخل کابینه روحانی یکدستی و هماهنگی دیده نمیشود و صدای اختلافات داخلی گاهی به بیرون نیز میرسد.
از نگاه ناصر ایمانی، فعال سیاسی یکی از اشتباهات روحانی کمک به ناامید کردن جامعه است. او میگوید اختلافهای موجود میان مسئولان کشور یکی از عوامل اصلی ناامید کردن جامعه است و روحانی باید یک خطمشی صحیح را به همکاران خود در دولت منتقل کند و به آنها بگوید که آنها هم دقت داشته باشند در تمام مواضع و سخنان خود روحیه جامعه را بانشاط و امیدوار و شاداب نگه دارند.
ایمانی نسبت به مواضع روحانی انتقاداتی را وارد میداند و میگوید اشخاصی که دغدغه دارند و میگویند مردم نباید ناامید باشند، از طرفی بهطور مداوم از حضور منتقدان انتقاد دارند در واقع خودشان به القای ناامیدی کمک میکنند. آقای رییس جمهور باید به این نکته هم توجه کنند، فرض میگیریم که منتقدان دولت واقعاً دارند القای ناامیدی میکنند اما آقای رییس جمهور دومین فرد این کشور است. او نباید این موضوعات را بازتاب دهد تا مردم را ناامید کند، ایشان بدتر منتقدان را با کلماتی مانند کمعقل تحریک میکند تا به میدان انتقاد کردن و اختلافافکنی بیایند.
چینش کابینه دوازدهم خطای اول روحانی
علی سرزعیم ریشه اشتباهات دولت دوازدهم در بخش اقتصاد را در چینش کابینه دیده است و بر این گمان است که در معرفی مدیران اقتصادی دولت بیتوجهی صورت گرفت و مسئولانی سر کار آمدند که دانش کافی ندارند.
این اقتصاددان طی یک مصاحبه در آستانه انتخاب اعضای کابینه دولت دوازدهم میگوید انتصابها و معرفی اعضای کابینه دوازدهم حکایت از این دارد که مسئولان متوجه وخامت اوضاع و شدت بحران نیستند. اگر رئیس جمهور درک درستی از مشکلات و میزان شدت بحران داشته باشد باید بهدنبال یک کابینه تحولخواه باشد. اما اسامیای که برای بانک مرکزی و سازمان مدیریت اعلام شده است حکایت از این دارد که این افراد توانایی کافی برای قبول مسئولیتهای خود ندارند.
سرزعیم یکی از 71 اقتصاددانی است که هنگام معرفی کابینه دوازدهم توسط روحانی نامهای را امضا کردند و در آن علاوه بر یادآور شدن اوضاع بحرانی اقتصاد ایران نسبت به استفاده نشدن از چهرههای اقتصادی در کابینه گلایه شده بود. امضاکنندگان این نامه، اوضاع کشور را بسیار حساس ارزیابی کرده و از اینکه فشارهای سیاسی و "چانهزنیها" سرانجام منجر به انتخاب ناشایسته در دولت دوازدهم شود، ابراز نگرانی کردند.
یکی از اقدامات شائبهبرانگیز روحانی در ماههای اخیر انتقاداتی است که او نسبت به برخی وزرای خود مطرح کرده است، موضوعی که حتی از سوی حامیان اصلاحطلب دولت نیز طرد شد، چرا که از نگاه این افراد روحانی میتوانست چنین انتقاداتی را در جلسات خصوصی مطرح کند. البته این موضوع از جنبه دیگری نیز قابل بررسی است مبنی بر اینکه اگر روحانی مدیران نالایقی در اطراف خود گمارده است مسئولیت عملکرد آنها در وهله اول با شخص رئیس جمهور است.
حرکت بهسمت گزیدهشدن از یک سوراخ
یکی دیگر از اشتباهات دولت روحانی که به خلق مشکلات جدیدی هم منجر شده است اتکای این دولت به برجام شکست خورده است. با خروج آمریکا از توافق هستهای ایران و کشورهای 1+5 دولتمردان بههمراه روحانی تلاشی را آغاز کردهاند تا برجام را به هر قیمتی حفظ کنند و یا اینکه وارد توافقهای مبهم دیگری با اروپاییها بشوند، در حالی که با خروج آمریکا از برجام در عین اینکه شرکتهای اروپایی هم تسلیم خواست آمریکا شدهاند نشان میدهد دولت روحانی دیگر نباید از محل اعتماد به غرب شکست دوبارهای را تجربه کند.
کنار مشکلات ریز و درشتی که دولت دوازدهم با آن سر و کار دارد، یکی از اصلیترین مشکلات این دولت موضوع اختلاف نظرات میان دولتمردان است که در این خصوص هم ردپایی از اشتباهات روحانی دیده میشود، در این خصوص محمد حسین ادیب، اقتصاددان معتقد است که در بدنه کابینه دو دیدگاه متعارض وجود دارد، همین مسئله باعث بروز مشکلاتی شده است، در این میان نقش روحانی هم قابل توجه است و مجموع این عوامل موجب شده که گره مشکلات اقتصادی کورتر شود.
وی مصداق یکی از اشتباهات روحانی در اقتصاد کلان را افزایش حجم نقدینگی میداند و میگوید روحانی در حالی حجم نقدینگی را افزایش داده است که خودش قربانی این اشتباه شده است. راهبردیترین اشتباه روحانی هم در این گزاره خلاصه میشود که در تیم اقتصادی این دولت فردی را که سابقه اداره موفق بانک مرکزی داشته باشد، وارد نکرده است. در حالی که سیف نگاه شعبهای به بانکداری دارد و بانک مرکزی را همانند یک بانک تجاری اداره میکند، بنابراین حساسیتی نسبت به افزایش نقدینگی ندارد. سیف در عمل هم اشتباههای خود را به روحانی آموزش میدهد، نتیجه این شده است که در هیچ سخنرانی از سوی رئیس دولت حساسیت نسبت به افزایش نقدینگی ابراز نمیشود.
سعید اسلامی بیدگلی، استاد دانشگاه هم بر این گمان است که در دولت دیدگاههای متضادی وجود دارد، مصداق آن هم در موضوع بحران ارزی بروز و ظهور کرده است. از نگاه این اقتصاددان در بحران ارزی اخیر عوامل سیاسی نقش خاص خود را دارند و عوامل اقتصادی داخلی و ناکارآمد بودن ساختار اقتصادی نقش خود؛ اینکه دیدگاههای متضاد میان دولتمردان بروز کرده است به این موضوع برمیگردد که مسئولان نگاه بخشی دارند و مسائل را با عینک جایگاه خودشان میبینند، در حالی که مشکلات اقتصادی از طریق اصلاح ساختار اقتصادی حل میشود