پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۶

چرا برای اروپا ضرب الاجل تعیین کردیم؟

چرا برای اروپا ضرب الاجل تعیین کردیم؟
اروپا که در ماجرای مذاکرات برجام خود را به عنوان یک نیروی موثر در فضای بین الملل و حل و فصل مسائل این حوزه مطرح کرده بود، اکنون با خروج ترامپ و بی توجهی او به درخواست‌های آنان برای ماندن در برجام عملا حیثیت دیپلماتیک و جایگاه خود را در مخاطره جدی می‌بیند.
کد خبر : ۴۱۳۳۰۳

آمریکا رسما از برجام خارج شد و با تکمیل فرایند بازگشت تحریم های آمریکا علیه کشورمان که بین سه تا شش ماه زمان می برد، این خروج عملیاتی می شود.

به گزارش فارس، با این حال ایران از میان سناریوهای متعددی که برای مقابله با آمریکا داشت، تصمیم گرفت به صورت مشروط بدون حضور آمریکا، کماکان در توافق باقی بماند و به تعهداتش عمل کند. اما شرط ایران برای ادامه حضور در برجام این است که اروپایی ها تضمین قطعی و عملی بدهند که ایران به تمام منافعی که در برجام دارد، دست خواهد یافت. در غیر این صورت منطقا دیگر هیچ دلیلی برای ادامه حضور در برجام باقی نمی ماند.

ضرب الاجل ایران در مهلت چند هفته ای که به اروپا داده، بر چند مبنا استوار است:

-یکی از تحلیل های جدی درباره شرایط به وجود آمده این است که عملا تقسیم کاری میان آمریکا و اروپا صورت گرفته و اکنون پس از خروج آمریکا از برجام اروپا و به ویژه سه کشور با اهرم فشار قوی تری خواهند توانست ایران رابه انعطاف و دادن امتیازات بیشتری در قالب مذاکرات جدید برای برجام وادار سازند بنابراین تعیین ضرب الاجل و ضرورت دادن تضمین قطعی و عملی از سوی اروپا عملا می تواند تا حد زیادی اجرای این سناریو را-در صورت درست بودن آن – مختل کند و از کار بیندازد زیرا ورود به مذاکراتی بدون محدودیت زمانی، می تواند عملا زیان های بسیاری برای ما داشته باشد. البته بدیهی است زمان بندی منطقی برای این ضرب الاجل هم حتما مدنظر مقامات کشورمان خواهد بود.

- حال اگر این فرض را نپذیریم که تقسیم کاری میان اروپا و آمریکا صورت گرفته است، رفتار اروپا در قبال خروج آمریکا از برجام را نه از منظر اقتصادی و حقوقی بلکه از منظر سیاسی و امنیتی باید تحلیل کرد. - اروپایی ها گرچه در ماه ها و هفته های اخیر مسیری غیرمنطقی و بدون تاثیر را برای همراه کردن ترامپ رفته اند اما اگر این تلاش ها را با هدف جلوگیری از خروج آمریکا توصیف کنیم، اکنون براساس منطق امنیتی که اروپایی ها برای توافق هسته ای قائل هستند، کشورهای این قاره مدتی فرصت دارند که برای از دست ندادن این دستاورد، فارغ از آمریکا مسیر خود را بروند زیرا اروپا که در ماجرای مذاکرات برجام خود را به عنوان یک نیروی موثر در فضای بین الملل و حل و فصل مسائل این حوزه مطرح کرده بود، اکنون با خروج ترامپ و بی توجهی او به درخواست های آنان برای ماندن در برجام عملا حیثیت دیپلماتیک و جایگاه خود را در مخاطره جدی می بیند. ضمن این که اروپایی ها به خصوص کشورهای جریان جنوب در قاره سبز (که به اروپای دوم معروف هستند) مانند آمریکا و تروئیکای اروپایی، دارای تضاد استراتژیک با ایران نیستند و در جریان تحریم های دوره باراک اوباما هم به دلیل ترس از ساخت بمب اتم در ایران، با آمریکا همراه شدند. اتهامی که جعلی بودن آن در توافق هسته ای و نیز قطعنامه شورای حکام در پایان دادن به پرونده ساختگی

«پی.ام.دی» برای بسیاری از کشورهای جهان روشن شد.

- اروپایی ها در دهه ۹۰ یک بار مقابله با تحریم های آمریکایی را تجربه کردند. آن ها در دوره تحریم های داماتو، مکانیسم هایی را طراحی کرده بودند که مانع اجرای تحریم ها یا مجازات شرکت ها توسط تحریم های ثانویه آمریکا می شد. در آن برهه ۸۳ کشور اروپایی شکایت های خود را علیه آمریکا در سازمان تجارت جهانی ثبت کردند. این موضوع دیروز نیز از سوی سخنگوی دولت فرانسه اعلام شد: «اگر تحریم های آمریکا منافع کشورش را تهدید کند، فرانسه ممکن است از اقدام احتمالی یک جانبه آمریکا علیه شرکت های فرانسوی به سازمان تجارت جهانی شکایت کند». شورای روابط خارجی اروپا پاییز سال گذشته در گزارشی راجع به سناریوهای این قاره در قبال برجام، پیشنهاد داده بود که اتحادیه اروپا با اجرای قانون ۲۷۷۱,۹۶ شورای اتحادیه، مانع از اجرای قوانین برون مرزی ایالات متحده در اروپا شود.

- اروپایی ها طی پنج سال اخیر دست کم در دو سند راهبردی خود تلویحا و تصریحا بر تعریف روابط جدید با جمهوری اسلامی اشاره و تاکید کرده اند که این روابط باید مستقل از شرکایی چون آمریکا باشد.

اروپا باید تصمیم اش را بگیرد

به این ترتیب، عملا با خروج آمریکا از برجام، اروپا در معرض یک آزمون مهم قرار دارد. واضح است که وقتی به مراودات ۲۰ تریلیون دلاری اروپا و آمریکا نگاه کنیم رقم مراودات ۳۰ میلیارد دلاری با ایران در مقابل آن ناچیز است اما همان طور که در بالا اشاره شد، مسئله برجام و رابطه با ایران برای اروپا، نه فقط وجهه اقتصادی بلکه مهم تر از آن وجهه سیاسی و امنیتی دارد. امنیتی از این بابت که هرگونه ایجاد بحران جدید تسلیحاتی به خصوص هسته ای در منطقه، سبب خواهد شد که سرریز ناامنی ها به مرزهای اروپا سرازیر شود.چیزی که پاریس، بروکسل و برلین در ۲-۳ سال اخیر تجربه کرده اند و از آن وحشت دارند. گذشته از این، هرگونه ارتباط با منطقه ای که ایران در آن قدرت نرم و سخت و نفوذی غیرقابل انکار دارد، بدون توجه به خواسته های ایران امکان پذیر نیست، بنابراین از این منظر نیز برای اروپا مهم است که با ایران ارتباط داشته باشد و مسیرهای ارتباطی را مسدود نکند. به همین دلیل این کشورها به خصوص ۲۸ کشور اتحادیه اروپایی اگر از فرصت ضرب الاجل ایجاد شده استفاده و به جای آن که همچون آمریکا، از ایران به عنوان یک «تهدید یاد کنند»، به اسناد راهبردی سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۶ اتحادیه مراجعه کنند و ایران را یک «شریک» بدانند، آن گاه با ارائه تضمین های عملی و قطعی برای حفاظت از شرکت های مختلفی که با ایران وارد مراوده می شوند، می توانند مسیر ایجاد شده با ایران را حفظ کنند.

اروپا چه تضمین هایی باید بدهد؟

در این تضمین مهم است که ایران به صورت عملی و قطعی مطمئن شود که مثلا اگر برخی کشورها تحت تحریم های آمریکا از خرید نفت ایران خودداری کنند، اروپا این نقص را جبران خواهد کرد تا منفعت ایران در برجام حفظ شود. یا این قاره می تواند با ایجاد مسیرهای بانکی ویژه مبتنی بر سازوکارهایی که بر پایه یورو استوار است، مسیر مبادلات مالی با ایران را تسهیل کند و اجازه ندهد بنگاه های مالی و بانک ها با مسیر مسدود مواجه شوند. همچنین در این تضمین اروپا باید ضمانت قطعی بدهد که از شرکت های خود در قبال جریمه های احتمالی آمریکا محافظت خواهد کرد.در حوزه برخی نتایج برجام از جمله لغو قطعنامه های تحریمی شورای امنیت و بسته شدن پرونده جعلی «پی.ام.دی» و... نیز اروپا باید ضمانت بدهد که آن قطعنامه ها و آن پرونده هرگز بازگشایی نخواهند شد.

الزامات تضمین گرفتن از اروپا

خلاصه آن که فرایندی که از دیروز در حوزه دیپلماسی ایران آغاز شده یک برهه بسیار پیچیده سیاسی، امنیتی و اقتصادی است. این مسیر یک تجربه عینی مانند برجام را پشت سر خود دارد که باید از نقاط ضعف آن درس عبرت گرفت، به خصوص این که هرگز نباید به سه کشور اروپایی یعنی فرانسه، انگلیس و آلمان اعتماد کرد. کشورهایی که مواضع همین دوسه روز اخیرشان به خوبی نشان می دهد که اعتماد به آن ها خطایی راهبردی و نابخشودنی است. در این فرایند باید به کشورهای غیرتروئیکای اروپا، نظیر ایتالیا، اسپانیا، اتریش و ... توجه ویژه ای کرد. کشورهایی که حدود چهار سال است در روزنامه خراسان به «اروپای دوم» معروف هستند و در تلاش های یک ماه اخیر فرانسه، انگلیس و آلمان مقابل تصویب تحریم های جدید علیه ایران، همین کشورهای اروپای دوم ایستادگی کردند و در حقیقت اجازه اجماع علیه ایران را در اتحادیه اروپا ندادند. همچنین در این مسیر نباید از تقویت توان داخلی غفلت کرد، جایی که اقتصاد کشور باید سر و سامان پیدا کند تا کشورهای مقابل ایران به راحتی نتوانند ابزارهایی برای فشار بیابند. علاوه بر این در این مسیر اتکا به قدرت اصلی انقلاب اسلامی یعنی نفی استکبار و حمایت از محور مقاومت از دیگر نقاط قوت برای اثرگذاری بر اروپایی هاست و دست دیپلمات های ایرانی را پر می کند.