بخشی از یادداشت سردار سید علی اکبر مصطفوی که ۱۰ سال از جوانی اش را در زندانهای مخوف بعثی سپری کرده است در ادامه خواهد آمد:
چهار گروه در جامعه هستند که بهخاطر ضعف در اجرای قانون و نادیده گرفتن آرمانهای امام (ره) و پیام شهدا، آسیبهای فراوانی در ابعاد مختلف بهخصوص به اقتصاد کشور وارد میکنند:
گروه اول: قانونشکنان و غارتگرانی تا حدودی شناخته شدهاند، همچون بابک زنجانیها و شهرام جزایریها. البته اینها به ظاهر در راس قضیه هستند.
گروه دوم: ظاهرا نه قانونشکنند و نه غارتگر، اما با قدرت و نفوذی که در داخل نظام دارند شریک دزد و رفیق قافلهاند. در واقع بهطور غیر مستقیم و مرموزانه و بهخاطر منافع خود، از قانونشکنان ریز و درشت حمایت میکنند. از طرفی، چون نبض و کنترل اقتصاد کشور را در دست دارند با ایجاد رکود و رونقِ بهموقع و باندبازی در حوزههای مختلف به آنچه که میخواهند دست مییابند.
گروه سوم: نه دزدند و نه شریک دزد، اما رطب خوردهاند. «رطب خورده منع رطب، چون کند؟» این گروه به نحوی وابسته به قدرت هستند و مشکلی هم از نظر مالی ندارند.
گروه چهارم: قانونشکنان فرصتطلب هستند. این گروه برای این که از قافله عقب نیفتند دست به هر کاری میزنند و از فضای گلآلود و آشفتۀ بازار نهایت بهره را میبرند.
البته چهار گروه دیگر هم در جامعه وجود دارند منتها قدری متفاوت از چهار گروه قبل. «الف» گروهی است که از همان ابتدای پیروزی انقلاب ساز مخالف زده و هنوز میزنند و جز براندازی نظام به چیز دیگری نمیاندیشد. نه عدالت برای این گروه معنا دارد و نه آزادی.
اماگروه «ب»، آزادیخواهان به شیوه غربی هستند. این گروه اهداف خود را در گفتار و رفتار آشکار میسازند. خصوصا در زمان انتخابات سراسری به کسی رای میدهند که وعده آزادی برخلاف ارزشهای اسلامی بدهد.
گروه «ج» افراد بیمسئولیت و بیتفاوتهای جامعه هستند که کار به کار کسی ندارند و نوع حکومت هم برایشان مهم نیست. آنچه که مهم است زندگی آرام و بدون دغدغه است.
آخرین گروه، گروه عزتمندان جامعه هستند. افرادی آگاه، مومن، وفادار، متعهد، دلسوز، صبور، قانع، بیمنت، پایکار که با سختیها میسازند و با لقمه حلال زندگی میکنند و در دفاع از نظام مقدس و میهن عزیز در صحنههای سیاسی و میدانهای نبرد حضور پرشور دارند. این گروه در واقع السابقون السابقونند. تنها خواستهای که این انسانهای وارسته و پایکار از مسئولان و مجریان قانون دارند رعایت عدالت و اجرای ضوابط است. اگر خدای نخواسته به این خواسته بحق و خداپسندانه عمل نشود پس فرق بین ما و کسانی که محکومشان میکنیم چیست؟