پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۸ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۷

«بمب»، عاشقانه‌ای عقیم و سیاست‌زده

«بمب، یک عاشقانه» هر چند در ارائه تصویر موفق است اما در بیان مطلب الکن بوده و مدام بین عشق و سیاست‌زدگی در رفت و آمد است. همین موضوع مانع از شکل‌گیری داستان می‌شود و از فیلم، عاشقانه‌ای عقیم و بیانیه‌ای سیاسی روی پرده سینما نقش می‌بندد.
کد خبر : ۴۰۱۸۴۰

صراط: «بمب، یک عاشقانه» شروعی گیرا و جذاب دارد. سکانس طولانی آغازین با موسیقی دلنشین آهنگساز یونانی، در کمترین زمان لازم فضاسازی کرده و مخاطب را به دهه 60 می‌برد.

به گزارش فارس بارزترین نکته فیلم معادی همین بازسازی دقیق جزئیات آن دوران و خاطره‌بازی با نوستالژی‌های دهه 60 است؛ از خرید میوه در پاکت تا لایه‌کردن توپ پلاستیکی و صف پیت‌های نفت و ...

اما فیلم آن میزان که در ارائه تصویر موفق است، در بیان مطلب الکن بوده و مدام بین عشق و سیاست‌زدگی در رفت و آمد است. همین رفت و آمدها مانع از شکل‌گیری داستان می‌شود و از فیلم، عاشقانه‌ای عقیم و بیانیه‌ای سیاسی روی پرده سینما نقش می‌بندد.

شاید اگر کارگردان فقط روی دو داستان عاشقانه فیلم ـ یعنی قهر معلم و همسرش و علاقه پسر نوجوان به دختر فامیل همسایه ـ تمرکز می‌کرد، با فیلم کامل‌تری روبه‌رو می‌شدیم که از عناصر بصری برای رساندن مضمون عاشقانه به بهترین نحو بهره برده است.

اما کارگردان علاقه دارد مناقشات سیاسی را به گل‌درشت‌ترین شیوه ممکن بیان کند و همین سرآغاز سقوط فیلم است. تا جایی که پس از یکی ـ دو سخنرانی مدیر مدرسه، دیالوگ‌های بعدی او برای مخاطب جذابیتی ندارد، چون هر لحظه منتظر است ناسزای دیگری از قول او به آمریکا و انگلیس و صدام بشنود و اینجاست که طنازی فیلم در حد هجویات تنزل می‌کند.

پیمان معادی در نمایش وارونه مسائل، اغراق می‌کند و همین سطحی‌نگری سبب شعارزدگی فیلم می‌شود. اینکه مدیر مدرسه، محض تزویر و ریاکاری شعارهای ضداستکباری سر می‌دهد؛ اینکه مدرسه استفاده ابزاری از دین را به دانش‌آموزان یاد می‌دهد، اینکه همراه‌داشتن نوار سخنرانی دکتر شریعتی به عنوان «معلم انقلاب» همانقدر جرم است که همراه داشتن عکس «مدونا»، اینکه دو سرباز حاضر در فیلم به عنوان نگهبانان وطن، یکی از جبهه فرار کرده و دزدی می‌کند و دیگری بی‌رمق گوشه خیابان ولو شده و ساندویچش را گاز می‌زند، اینکه همسایه آپارتمان و از حامیان ارزش‌ها با همسایه مخالف جنگ تخته‌نرد بازی می‌کند، و حتی اینکه معلم ورزش گوش‌شکسته مدرسه سیگاری است؛ هیچ‌کدام موضوع را آنقدر باورپذیر نمی‌کنند که تماشاگر از افشای این به ظاهر حقایق شگفت‌زده شود.

به اعتقاد نگارنده، «بمب،‌ یک عاشقانه» با تدوین مجدد می‌تواند به مراتب فیلم بهتر و منطق‌تری شود، کما اینکه کارگردان هم بر ایجاد تغییرات و کوتاه‌تر شدن فیلم برای اکران عمومی تأکید دارد.

می‌توان امید داشت پیمان معادی با «کاستن از دیالوگ‌های شعاری» و «حذف کردن سکانس پایانی»، صحنه‌های ویران‌شدن آپارتمان و حبس افراد در زیرزمین را در ذهن تماشاچیان ماندگار کند.