گروه سیاسی صراط: جریان مدعی اصلاحات که پس از ناکامی در فتنه 88 با پیامهای متعددی به دشمنان مردم ایران از جمله آمریکا زمینه تحمیل تحریمهای شدید را فراهم کردند، امروز نیز با فرصت طلبی ریاکارانه ضمن دادن آدرس غلط به دولت از آشوب های اخیر، گرای تحریمهای جدید علیه ملت را به دشمن میدهند.
پنجشنبه هفته گذشته بود که عدهای از مردم در برخی نقاط کشور تحت فشارهای اقتصادی متعدد که عمدتا بخش قابل توجه از آن مربوط به نارضایتی از عملکرد موسسات مالی و اعتباری بود، اقدام به تجمعات اعتراضی کردند. در ادامه و به سرعت، این تجمعات از مسیر اصلی خود که با هدف مطالبات اقتصادی و معیشتی آن هم در شرایطی آرام و به دور از خشونت بود ، با شعارهای ساختارشکنانه منحرف و به سمت اغتشاش و آشوبهای خیابانی کشیده شد.
در این بین، اما رویکرد و عملکرد جریان مدعی اصلاحطلبی در قبال این مساله رویکردی کاملا متناقض و فرصتطلبانه بود. در فاز اول نخستین موضعگیریهای فعالان شاخص اصلاحطلب در قبال اعتراضاتی که حالا به سمت آشوبگری ، آدمکشی و خسارت به اموال عمومی رفته بود، متهمکردن رقبای خود و منتقدین دولت بود و از این فرصت برای جریان متبوع خود استفاده کردند این در حالی است که تا پیش از این و با گذشت ماهها از مشکلات مردم در ماجرای موسسات مالی و اعتباری که زیربنای تجمعات اولیه اعتراضی به صورت آرام بود، جریان اصلاحطلب و رسانههای آن در موارد معدودی به این موضوعات پرداختند اما به محض اینکه این تجمعات منحرف و به مسائل ساختارشکنانه علیه نظام تبدیل شد، سکوت این جریان شکست.
فاز اول ؛ متهمسازی جناح رقیب و منتقدین
در همین راستا حمیدرضا جلاییپور عضو سابق حزب اتحاد ملت در یادداشتی برای خبرگزاری دولتی برنا، سازماندهی اعتراضات که مبدا آن در مشهد بود را به جریان رقیب دولت در انتخابات، نسبت داد و نوشت «به نظر میرسد این اعتراضها از ابتدا خودجوش و مردمی نبوده و سازماندهی شده است.دو سوم خانمها از پوشش چادر استفاده میکردند. معمولاً خانمهای چادری در تظاهرات رسمی که از صدا و سیما اعلام میشود شرکت میکنند- مثل تظاهرات بعد از نماز جمعه، روز قدس، روز ۲۲ بهمن. بنابراین احتمالاً این خانمها از مراکزی دعوت شده بودند.بعد از آن عدهای از مالباختگان و ناراضیان هم به آنها پیوسته بودند و یک مقدار کنترل از دست سازماندهندگان اولیه خارج شد و کل جمعیت هم چند صد نفر (و حدود هزار نفر) بودند. فیلمبرداری خیلی پخته انجام گرفته بود تا مورد پسند رسانههایی نظیر بی بی سی هم قرار بگیرد!! صورت کسی را هم نمیشد تشخیص داد. گویا باید جوری وانمود میشد که واقعاً مردم از «دولت روحانی» ناراحتند. در صورتیکه در اعتراضات خودجوش معمولاً شعارها بیشتر علیه حاکمیت است نه دولت.»
همچنین عباس عبدی از دیگر چهرههای سرشناس اصلاحطلب حامی دولت نیز، همین گفتهها را تکرار کرد و گفت : «این گونه رفتارهای دوگانه نشان میدهد که عدهای مردم را بازیچه فرض میکنند تا به اهداف خاص برسند. ولی این مسیر منتهی به نتیجه و مقصود نخواهد شد، زیرا نه مشکلات جامعه محدود به مسائل معیشتی است و نه افرادی که مطالباتی دارند محدود به این افراد و این شهرها هستند. بنابراین چارهای نیست جز آنکه معتقد شویم این رفتار و برنامهها در آن استان و به طور مشخص در امور معیشتی پشت پردههایی دارد.»
صادق زیباکلام نیز همسو با دیگر چهرههای وابسته به دولت، این منشاء این تجمعات اعتراض را منتقدین دولت معرفی کرد و گفت: «مانند همه وقایع پنج سال گذشته، مخالفان دولت روحانی این روزها هم تلاش میکنند از آب گلآلود ماهی بگیرند. به عبارت دیگر، آنان میخواهند همه این نابسامانیها را که حداقل در سیاستهای اجرایی غلط دو دهه گذشته ریشه دارد، صرفاً به پای دولت یازدهم و عملکرد شش ماهه دولت کنونی بنویسند. برخی از تندروها، حتی یک گام به جلو گذاشته و از تجمع مردم در برخی شهرها به عنوان حرکت اعتراضی علیه دولت استقبال هم کردند.»
علی شکوریراد دبیرکل حزب اتحاد ملت در توییتی ضمن تکرار ادعای هم حزبی خود مبنی بر طراحی آشوبها توسط رقیب روحانی، ادعای جدیدی را هم به آن اضافه و اعلام کرد که این اعتراضات نتیجه ائتلاف جریان ضدنظام با رقیبان دولت است تا اوضاع را علیه اصلاح طلبی بهم بریزند.
ادعای طراحی اعتراضات توسط رقیب دولت روحانی، مرتباً از سوی اصلاحطلبان و بعد از مدتی توسط مسئولان دولتی همچون جهانگیری تکرار شد و منطقهای مختلفی برای آن خلق کردند.
در ادامه این فاز که از نظر مدعیان اصلاح طلب بهترین زمان برای تسویه حساب با رقبای سیاسی بود ، غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی ، از مفسدان اقتصادی دهه هفتاد و مجرمان امنیتی فتنه 88 هم به میدان آمد و با انتشار یک خبر در کانال تلگرامیاش، رسماً طراحی اعتراضات را به آیت الله علمالهدی نسبت داد، هرچند این خبر بلافاصله از سوی دفتر آیتالله علم الهدی و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تکذیب شد اما این پایان ماجرا نبود و با خاتمه فاز اول این پروژه که باید رقبای سیاسی اصلاحطلبان متهم به طراحی اعتراضات میشدند ، حالا با گستردهترشدن آشوبها در چندین نقطه کشور و نشانه رفتن به اصل نظام، فاز دوم آغاز شد.
فاز دوم ؛ موج سواری ریاکارانه
در فاز دوم از فرصتطلبی اصلاحطلبانه، نوبت به موج سواری ریاکارانه رسید و اینبار چهرههای شاخص اصلاحطلب فرصت را مناسب یافته و بر به رسمیت شناختن حق اعتراض و مخالفت با فیلترینگ شبکههای اجتماعی تاکید میکنند. در این راستا عبداللهرمضان سخنگوی دولت اصلاحات و از محکومین فتنه 88 در توئیتی ارتباط دادن آشوبگران و آدمکشان با عوامل خارجی و دشمنان ملت را مهملبافی خواند و نوشت: «دشمن کجا بود؟ اینها جوانهای مردمند که به ستوه آمدند از ندیده شدن، از بیکاری، از ناامیدی، از بیآیندگی، از فقر از تبعیض».
دبیرکل سابق حزب منحله مشارکت و از فعالان فتنه 88 نیز در گفتوگویی ریشه اعتراضات را به مدیریت چند دهه گذشته حواله داده و در بخشی از این گفتوگو، راه حل کنترل اقدامات رادیکالی را بازتر کردن فضای مجازی عنوان کرد و گفت: «مشکلات ریشه در مدیریت چند دهه گذشته کشور دارد و مسئولان نمیتوانند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. دولتهای قبلی و نهادهای درون حاکمیتی همه سهم خود را در بوجود آمدن نابسامانیها باید بپذیرند. در کوچه و خیابان وقتی با مردم صحبت میکنیم، آنها ناراضی هستند و این نارضایتی فقط به مسائل اقتصادی هم محدود نمیشود.»
وی در ادامه همچنین در اظهاراتی تاملبرانگیز و البته ریاکارانه گفت : «اشتباه است که مردم آشوبگر و مسبب اتفاقات رخ داده اعلام کنیم. حتی اگر مردم اشتباه کنند و دست به اقدامات خشونتآمیز و کارهای ناخوشایند بزنند، آنها شایسته سرزنش نیستند زیرا کسانی که وضعیت موجود را به چنین شرایطی رساندهاند، باید پاسخگو باشند. باید فضای رسانهای، تبلیغاتی و مجازی را بازتر کرد. باید شرایط برای اجرای اصول مصرح قانون اساسی مانند راهپیمایی، اعتراض و حتی اعتصاب فراهم و شناسایی شود و گروههای مختلف امکان قانونی دستیابی به مطالبات خود را داشته باشند. »
از سویی علیرضا علویتبار دیگر چهره شاخص اصلاحطلب در گفتوگویی با روزنامه اعتماد با اعلام این مطلب که از حقوق قانونی مردم در اعتراض و انتقاد از طریق راهپیمایی و تظاهرات دفاع میکند، ادعای جدیدی را مطرح میکند و مدعی میشود که زمینه اعتراضات به دلیل این است که مردم تحقیر و مایوس شدهاند چون کاندیدای رقیب روحانی پس از شکست در انتخابات پستهای مهم و تاثیرگذاری گرفتهاند.
در این میان کاسبی روزنامه اصلاحطلب «جامعه فردا» از اغتشاشات و آشوبهای خیابانی اخیر برای جریان متبوع خود نیز در نوع خود جالب توجه است. این روزنامه با سوءاستفاده از وضعیت پیش آمده بر اثر آشوبهای خیابانی چند روزه اخیر در برخی نقاط کشور در سرمقاله چند روز پیش خود وقیحانه خواستار امتیازدهی نظام به مدعیان اصلاحات شد و نوشت: «شاید بهتر باشد امتیاز اصلاحطلبان برای مشارکت در این پروسه پیشاپیش به آنها داده شود. آنچه دیگر برای کسی اهمیت جدی ندارد اما نمادین است: پایان حصر محصورین، به عنوان حسن نیت و دلجویی از سیدمحمد خاتمی و دعوت رسمی از او برای حضور در جامعه. واقعا دستاوردهای بزرگی نیستند و تفاوتی در معادله قدرت و توازن نیروها پدید نمیآورند، اما شاید نشانی از آغاز یک دوره جدید از آشتی ملی به شمار بیایند و بدنه وسیع اصلاحطلبان را به تحرک برای گفتوگوی آرامشبخش با کسانی گسیل کند که خیابانها عرصه ابراز احساس و مطالبات آنهاست.»
جالب آنکه مدعیان اصلاحات و آنان که روزنامه جامعه فردا اسمی از آنها برده است راهحل نبوده و خود بخشی از مشکل هستند، مدعیان اصلاحات و سران فتنه در سال 88 به بهانه دروغین تقلب در انتخابات دست به اردوکشیهای خیابانی زدند و هشت ماه کشور را در آتش هوی و هوس خود برای رسیدن به قدرت دچار آشوب و التهاب کردند، هزینههای هنگفت فتنه 88 که حاصل اقدامات سران و اصحاب فتنه بود.
فازسوم، گرای تحریمهای جدید
به عبارتی دیگر این جریان در سال 88 که به دنبال براندازی جمهوری اسلامی از طریق اردوکشیهای خیابانی و با کلیدواژه «تقلب در انتخابات» بودهاند پس از ناکامی خود در این هدف با پیامها و نامههای متعددی به دشمنان مردم ایران از جمله آمریکا خواستار تحریمهای شدید شدند، این بار نیز با حمایت از آشوبگران و اغتشاشگران ، برسمیت شناختن آنها و متهم کردن نظام به سرکوب و اعمال خشونت علیه این جنایتکاران ، در حقیقت به دشمنان قسم خورده این ملت گرای تحریم های جدید را داده و مقامات آمریکایی نیز بلافاصله اعلام کردند به دلیل اتفاقات اخیر در برخی شهرهای ایران تحریمها را تشدید خواهند کرد!
با گذشت بیش از هشت سال از فتنه 88 که در آن عدهای با کلیدواژه و رمز «تقلب در انتخابات» به سوی براندازی جمهوری اسلامی حرکت کردند و با وجود اینکه در این مدت دولتی رفته و دولت دیگر با رای مردم سر کار آمده ولی هدف فتنهگران هیچ تغییری نکرده است و این مهم نشاندهنده آن است که «انتخابات» برای اصحاب فتنه تنها یک بهانه بیش نبوده و آنان به دنبال براندازی کلیت ساختاری به نام «جمهوری اسلامی« بودهاند و این هدف همچنان در سرلیست برنامههای آنان قرار دارد.
مسئولان و مقامات دولتی نیز اگر واقعا بدنبال شنیدن صدای اعتراض مردم و گلایهمندی آنها از اوضاع معیشتی و نیز درصدد حل این مشکلات هستند، باید مراقب باشند که این جریان با دادن آدرس غلط آنها را همچون گذشته از مسیر اصلی خود که همانا رسیدن به مشکلات واقعی مردم است بیش از پیش منحرف نسازند.
گفتنی است ترامپ که چندی پیش ملت ایران را تروریست خوانده بود، دیروز بار دیگر درباره آشوب در ایران اظهارنظر کرد و نوشت برای آشوبگران احترام زیادی قائل است و در وقت مناسب آمریکا از آنها حمایت خواهد کرد. به احتمال زیاد چندی دیگر که واشنگتن تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کرد، معنای این احترام و حمایت روشن خواهد شد!
جمهوری اسلامی ایران تا وقتی این کفتارها در اطرافش هستند همیشه باید منتظر خنجر از پشت باشد.
بابا شما که میگید ۹۰ درصد مردم شما رو قبول دارن.خخخ
مردم را فتنه گر خطاب کردن اشتباهه
مردم مخالف سیاسی های اشتباه اقتصادی اند
فقط منتظر باش