جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۰ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۵:۰۸
زنگ خطر یک بیماری

رد پای همسرتان در فیس بوک

مگه می شه ؟ این حرف ها مال اون افرادیه که تربیت درست و حسابی ندارن و پای سفره ی پدر و مادر بزرگ نشدن . من خوب می دونم چطور رفتار کنم که مشکلی پیش نیاد. اصلا امکان نداره پام بلغزه یا خدایی نکرده.....
کد خبر : ۳۳۸۷۰
"صراط" - خیلی اوقات مسائلی که در سطح جامعه بیان می شود و موضوعاتی که در روزنامه ها و سایت ها می خوانیم آنقدر برایمان عادی شده که گمان نمی کنیم شاید روزی برای خودمان یا نزدیکانمان اتفاق بیافتد. انگار این ها قصه ی زندگی کسانی است که از ما خیلی دورند اما واقعیت چنین نیست.

به گزارش سرویس جامعه صراط نیوز همانطور که وقتی خطر انتشار بیماری مسری را می شنویم ،  ترس ابتلا به آن را پیدا می کنیم و حتی اگر بشنویم در کشور مجاورمان بیماری خطرناکی همه گیر شده است ، نگران روزی خواهیم بود که ویروس آن مرزها را بشکند و به کشور ، شهر،محله،کوچه و بالاخره خانه ی ما بیاید ،خیلی از مشکلاتی که این روزها مدام راجع به آن صحبت می شود ، شاید به همین شکل مهمان ناخوانده ی زندگی مان گردد.

اگر یادتان باشد سال گذشته فکر ابتلا به بیماری آنفولانزای نوع A  رفتارهای روزمره مان را تحت الشعاع قرار داده بود.  پرهیز از خوردن برخی مواد خوراکی تا دستکش دست کردن در مکان های عمومی و یا شستشوی مدام دست  با مواد شوینده و.... همه و همه رفتارهایی بود که  انجام می دادیم وجالب اینجاست ،خیلی از ما حتی یک نفر را ندیده بودیم که به این ویروس مبتلا باشد؛ اما شدت بیماری و احتمال مرگ در اثر آن ، مارا وادار می کرد به آماری که رسانه ها از  مبتلایان به این ویروس می گویند ،  اعتماد کنیم و حتی با کم ترین علائم سرماخورگی نگران شویم که نکند ماهم.....

امروزه ویروس های خطرناک تری در کشور ما و دیگر نقاط دنیا وجود دارد که سرایت آن بی صدا و قدم قدم است اما اثرات مهلکش باعث مرگ تدریجی باورها ،فرهنگ ،دین ،سلامت و آینده ی عزیزان ما می گردد.متاسفانه برخی از این بیماری ها دیگر برایمان عادی شده و برای مصون ماندن خود و فرزندانمان هیچ کاری نمی کنیم. نیازی نیست خیلی راه دور بروید.

طلاق

روزنامه ها را ورقی بزنید یا پای مانیتور بنشینید و در سایت های مختلف گشتی بزنید. این روزها حرف از دختران و پسرانی است که تن به ازدواج نمی دهند، صحبت خانه های مجردی است که مد شده و ازدواج هایی که به طلاق عاطفی می انجامد.رشد روز افزون همسرانی که اگر بر سر هیچ موضوعی توافق نداشته اند ، اما امروز با افتخار از طلاق توافقی دم می زنند و فرزندانی که به خانواده های تک والدینی عادت می کنند. بحث مواد روانگردان نقل محافل خبری شده و کارشناسان از تربیت نسلی نگرانند که بیشتر وقت شان را بجای خانه در مهد کودک ها هستند و نوجوانانی که به راحتی به هرگونه اطلاعاتی دسترسی دارند.

مسائلی چون قطع روابط فامیلی ، قبح زدایی از آرایش های تند و لباس های زننده و روابط آزاد در محل کار و غیره با نامحرم اینها بخشی از موضوعاتی است که با سرعت باور نکردنی در بین خانواده ها و سطح جامعه پخش می شود و خیلی از آنها مرگ تدریجی ما و عزیزانمان را در بر دارد اما نمی دانم چرا برای واکسینه کردن زندگی مان فکری نمی کنیم؟

 کدامیک از ما وقتی برای اولین بار رایانه را به خانه هایمان آوردیم و طرز استفاده از آنرا آموختیم ، فکر می کردیم ممکن است همسرمان را در صدای پیاپی کلیک ها ی شبانه گم کنیم یا خودمان در کوچه پس کوچه ی گپ های دوستانه ، وارد رابطه ای شویم که به تعهد زندگی زناشویی مان لطمه می زند؟

قدرت این ویروس های مدرن  به خاطر تاثیر گذاری بی صدا و قدم به قدم آنهاست .آنقدر آرام وارد زندگی مان می شوند که گمان نمی کنیم راه خطایی رفته ایم. جزیی از دنیایمان می شوند .با خودشان هزار توجیه و دلیل دارند و ما انسان های قرن اضطراب و استرس،کم شدن معنویت،کیمیا شدن آرامش به هزار دلیل بیرونی و درونی خلاء هایمان را با چیزهایی پر می کنیم که تهی ترمان می کند.

درست است که آنفولانزای نوع A در امریکا ، ایران ، انگلیس ،روسیه و پاکستان تقریبا با مشخصات یکسانی خودش را نشان می دهد و درمان مشابهی هم برای آن پیشنهاد می شود، اما ویروس های رفتاری قدرت این را دارد که با عبور از هر مرزی با توجه به فرهنگ و دین مردم آن مرز و بوم خود را تغییر شکل دهد تا با استقبال بیشتری مواجه گردد. در حالیکه اثرات مخربش تغییری نمی کند.

یکی از این ویروس های جدید ، ارتباط های اینترنتی نامناسبی است که تا چند سال گذشته چندان مرسوم نبود اما با گذشت زمان پر رنگ تر شد و ابزار این نوع ارتباط هم روز به روز قوی تر و با امکانات بیشتری در اختیار افراد قرار گرفت . مسنجرهایی که به وب کم مجهز شدند نیاز به ارسال عکس را از بین می برد و با زائیده شدن فیس بوک خیلی از ابزارهای گذشته در مقابل این وسیله ی ارتباطی سهل و آسان از رده خارج شدند .

فیس بوک هم زاییده ی دنیای معاصر است و شاید نسل جدید نتواند از آن اجتناب کند .وقتی می شنویم که یک پنجم طلاق ها در کشوری مثل آمریکا به نوعی به فیس بوک مرتبط است ، کمی جای تامل دارد .اما وقتی خبر طلاق یک خواننده ی  ایرانی از همسرش به دلیل خیانت همسر او در فیس بوک انتشار پیدا می کند ، دیگر جدی تر باید به این موضوع نگاه کنیم. البته عده ای می گویند تنها کار فیس بوک این است که خیانتی که وجود داشته است را قابل پیگیری و رد یابی کرده است اما  واقعیت این است که نسل جدید ی از فروپاشی خانواده ها به خاطر آشنایی های مجازی در راه است.

چت

از سال های قبل زمزمه هایی در مورد ارتباط های مجازی نامناسب شنیده می شد اما این روزها این زمزمه ها تبدیل به فریادهایی گوش خراش شده است.ممکن است نظر شما این باشد که شما و دوستان تان حد و مرزها را می شناسید و اگر در دنیای مجازی با کسی وارد ارتباطی شوید ، می دانید که تا کجا پیشروی کنید . اما  ارتباطات در دنیای مجازی به خاطر نوع آن و وسیله ای که ما بین دو نفر قرار می گیرد ، قابل کنترل به راحتی دنیای واقعی نیستند.زیرا کلمات تایپ شده از پشت مانیتور ،احساس مخفی درون شان را به خوبی می پوشانند. حسی که می تواند بعد از گذشت مدت زمانی شکل بگیرد و رشد کند .

 

بیشتر بحث ما بر روی خانواده های تازه شکل گرفته و تقریبا جوان است که به دنیای مجازی علاقه مندند .خیانت هایی که در اطاق مجاور و کنار همسر و فرزند شکل می گیرد و حتی ممکن است به مراحل بعدی نیز کشیده شود .هرچند خیانت اثرات مخربش را خواهد داشت حتی اگر به شکل جسمانی صورت نگیرد.

«برخی رفتارشناسان، تعریف خیانتهای زن و شوهری را بسیار فراتر از چیزی می دانند که عرف و قانون آن را می شناسد. منصور بهرامی عضو ارشد انجمن بین المللی تحلیل رفتار معتقد است:

خیانت جنسی به رابطه نامشروع یک فرد متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست، گفته می شود و خیانت اینترنتی نیز به گفتگو و تبادل تصاویر و مشخصات فردی متاهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست از طریق چت و اینترنت اطلاق می شود.»برگرفته از مقاله خرده خیانت های زن وشوهری

ممکن است در روزهای اول این کار بیشتر جنبه ی تفریحی داشته باشد و فرد شادی گمشده در زندگی اش  و یا هیجانی که سالها آنرا تجربه نکرده است را پشت مانیتور جستجو کند؛ اما دراکثر مواقع این تفریح ، جدی شده و فرد در مقابل شریک زندگی اش سرد می شود. اگر این ارتباط ادامه پیدا کند ، ممکن است فرد همسرش را رها کرده و خود را به آب و آتش بزند تا به معشوقش برسد. اما مدت زمان زیادی طول نمی کشد که هردو می فهمند ،تمام مسیر طی شده اشتباه بود و تحت تاثیر هیجانی قرار گرفته اند که هرچند روز اول خیلی شدت نداشته وتنها در فیس بوک از همکلاسی گذشته شان سراغی گرفته اند و یا باهمکارشان در مسنجر دردو دلی کرده اند اما رفته رفته این رابطه برای شان جدی شده و حال دیگر جزئی از زندگی شان در آمده است.

یکی از کاربران در بخش مشاوره تبیان  مشکلش را اینگونه بیان کرده بود:

زنی سی ساله متاهل و دارای یک فرزند  هستم.همسرم به کار با رایانه و فیس بوک خیلی علاقه دارد مدتی پیش بر حسب اتفاق رمز فیس او را فهمیده و وارد صفحه اش شدم و متوجه گردیدم از این طریق با زنان و دختران زیادی در ارتباط است و متاسفانه همه صحبتهایشان نیز خلاف شرع و در مورد مسایل جنسی و از این قبیل است و از طریق فیس بوک با هم معاشقه دارند و با بعضی از آنها هم دوست شده و تلفنی در ارتباط است این مساله مرا خیلی آزرده کرده اما از آنجا که همسرم اخلاق خوبی ندارد نمیتوانم مستقیما در این مورد با او صحبت کنم و اگر این مسئله عنوان شود مسلما منجر به هم پاشیدن زندگیم میگردد و به خاطر دخترم راضی به این کار نیستم. لطفا مرا راهنمایی کنید که گونه با این وضعیت کنار بیایم ؟

به نظر شما چگونه می توان به زنی که همسرش در خانه و کنار او وفرزندشان به دیگری ابراز عشق وعلاقه می کند و زمانی را که باید با آنها بگذراند را به غریبه هایی اختصاص می دهد که گمان می کند آشنا هستند ،می توان کمک کرد تا زندگی اش را حفظ کند.

بعضی مسائل به سادگی قابل پیشگیری است . می توان از تمام این وسایل استفاده کرد اما حد و حدود را از بین نبرد.ارتباط در دنیای مجازی همان قواعد دنیای واقعی را دارد. گاهی خطرناک می شود ،گاهی سودمند. اگر ما در محل کار همکارمان را به نام کوچک صدا نمی زنیم ،در مسنجر و چنین گفتگو هایی نیز نباید حدود را فراموش کنیم . اگر مشکلی در زندگی خانوادگی ما وجود دارد یک مشاور امین بهتر از یک همکار غیر همجنس یا غریبه ای است که در دنیای مجازی با آن آشنا شده ایم . ضربه های چنین ارتباطاتی علاوه بر خانواده ،خود فرد را نیز نابود می کند زیرا چنین علاقه هایی دل بستن به سرابی بیش نیست.
منبع: تبیان