در برخی فیلمهای پلیسی و جنایی، پلیسهای رصدگر پشت مانیتورهای خود نشستهاند و از طریق دوربینهای نصب شده در نقاط گوناگون شهر، اوضاع را رصد میکنند. به محض وقوع یک تخلف یا جرم، بلافاصله نزدیکترین واحد پلیس به محل تخلف را برای رسیدگی به اوضاع و دستگیری افراد متخلف اعزام میکنند. اعزامشدگان هم خود را با سرعت به محل مورد نظر میرسانند و بیدرنگ، افراد خلافکار را دستگیر میکنند. سرعت عمل چنان بالاست که به قول این مثل عامیانه «دل آدم خنک میشود.»
هر چند شاید رگههایی از اغراق در چنین فیلمهایی براساس ماهیت فیلم بودنشان وجود داشته باشد اما رگههایی از واقعیت هم در آنها وجود دارد. پلیس در بعضی کشورها رشد کیفی و عملیاتی قابل توجهی به دست آورده و شرایط لازم را برای انبساط خاطر، آرامش روانی و امنیت جانی افراد جامعه فراهم کرده است.
در این راستا، سردار اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامیدر گفتوگو با یکی از خبرگزاریها از آغاز نصب دوربین در مناطق جرمخیز و پرترافیک و مجهز شدن پلیس به این دوربینها خبر داده است.
طبق گفته وی، این دوربینها کاربرد دوگانه دارد و علاوه بر کنترل ترافیک میتواند در مناطقی که نزاع و کیف قاپی زیاد است به کارگیری شود.
اصل چنین طرحی که گامی برای مدرن کردن و دیجیتالیزه شدن پلیس و خارج ساختن آن از قالبهای قدیمی به شمار میرود قابل تحسین است اما اجرای موفقیتآمیز آن، مستلزم تحقق دو پیش شرط است که نقطه ثقل و ثبات این طرح به شمار میرود.
پیش شرط یک: تنها کارگذاشتن دوربین در نقاط گزینشی، کاهش دهنده جرم و تخلف نیست. افراد نابهنجار حتی در برخی مواقع با حضور پلیس نیز مرتکب جرم میشوند چه برسد به صرف رصد توسط دوربین! برای نمونه، در حادثه قتل در میدان کاج تهران، فرد مجرم حتی با حضور نیروهای پلیس نیز دست از اقدام مجرمانه خود برنداشت و یا در برخی شهرستانها و روستاها، افراد مجرم بهرغم حضور پلیس با تهدید به افزایش سطح عمل مجرمانه، دست نیروهای انتظامیحاضر را در پوست گردو میگذارند و جرم را تا انتها ادامه میدهند!
در چنین شرایطی، امیدواری به کاهش تخلفات با نصب دوربین نمیتواند چندان راهگشا باشد بلکه همزمان با فعالیت دوربینی پلیس، قاطعیت پلیس در برخورد با مجرمان و متخلفان یک ضرورت انکارنشدنی است. نیروی انتظامی باید پا به پای دوربینهای ثبت شده حرکت کند و پس از حضور در محل رخداد تخلف، بدون چشم پوشی و درنگ، وارد عمل شود. از این رو، افزایش سطح قاطعیت و قدرت عملیاتی نیروی انتظامی در اولویت است.
پیش شرط دو: اگر دوربینها نصب شود، نیروی انتظامی باید از چنان سرعت عملی برخوردار باشد که به محض وقوع یک جرم، بدون فوت وقت در محل رخداد تخلف حاضر شود وگرنه، پلیس با دوربین تفاوتی با پلیس بدون دوربین نخواهد داشت.
چندی پیش، در یکی از بزرگراههای پایتخت، یک فقره عمل مجرمانه زورگیری و چاقوکشی رخ داد که به وسیله دوربین ضبط شد. در این عمل مجرمانه که فیلم آن در بیشتر گوشیهای همراه وجود دارد، دو جوان که سوار بر موتور هستند، قصد قاپیدن کیف یک فرد پیاده را دارند که وقتی با مقاومت وی روبهرو میشوند، با چاقو چندین ضربه به او وارد میسازند.
این ماجرای تلخ چند دقیقه به طول میانجامد و زورگیرها سرانجام پس از زخمیکردن فرد عابر، کیف او را به سرقت میبرند اما خبری از سر رسیدن نیروهای پلیس نیست!
این نکته را که «نمیتوان برای هر مجرم یک دوربین نصب کرد» قبول داریم اما آیا نیروی انتظامی بهاندازه همان دوربینهای نصب شده هم سرعت عمل دارد؟!
هر چند شاید رگههایی از اغراق در چنین فیلمهایی براساس ماهیت فیلم بودنشان وجود داشته باشد اما رگههایی از واقعیت هم در آنها وجود دارد. پلیس در بعضی کشورها رشد کیفی و عملیاتی قابل توجهی به دست آورده و شرایط لازم را برای انبساط خاطر، آرامش روانی و امنیت جانی افراد جامعه فراهم کرده است.
در این راستا، سردار اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامیدر گفتوگو با یکی از خبرگزاریها از آغاز نصب دوربین در مناطق جرمخیز و پرترافیک و مجهز شدن پلیس به این دوربینها خبر داده است.
طبق گفته وی، این دوربینها کاربرد دوگانه دارد و علاوه بر کنترل ترافیک میتواند در مناطقی که نزاع و کیف قاپی زیاد است به کارگیری شود.
اصل چنین طرحی که گامی برای مدرن کردن و دیجیتالیزه شدن پلیس و خارج ساختن آن از قالبهای قدیمی به شمار میرود قابل تحسین است اما اجرای موفقیتآمیز آن، مستلزم تحقق دو پیش شرط است که نقطه ثقل و ثبات این طرح به شمار میرود.
پیش شرط یک: تنها کارگذاشتن دوربین در نقاط گزینشی، کاهش دهنده جرم و تخلف نیست. افراد نابهنجار حتی در برخی مواقع با حضور پلیس نیز مرتکب جرم میشوند چه برسد به صرف رصد توسط دوربین! برای نمونه، در حادثه قتل در میدان کاج تهران، فرد مجرم حتی با حضور نیروهای پلیس نیز دست از اقدام مجرمانه خود برنداشت و یا در برخی شهرستانها و روستاها، افراد مجرم بهرغم حضور پلیس با تهدید به افزایش سطح عمل مجرمانه، دست نیروهای انتظامیحاضر را در پوست گردو میگذارند و جرم را تا انتها ادامه میدهند!
در چنین شرایطی، امیدواری به کاهش تخلفات با نصب دوربین نمیتواند چندان راهگشا باشد بلکه همزمان با فعالیت دوربینی پلیس، قاطعیت پلیس در برخورد با مجرمان و متخلفان یک ضرورت انکارنشدنی است. نیروی انتظامی باید پا به پای دوربینهای ثبت شده حرکت کند و پس از حضور در محل رخداد تخلف، بدون چشم پوشی و درنگ، وارد عمل شود. از این رو، افزایش سطح قاطعیت و قدرت عملیاتی نیروی انتظامی در اولویت است.
پیش شرط دو: اگر دوربینها نصب شود، نیروی انتظامی باید از چنان سرعت عملی برخوردار باشد که به محض وقوع یک جرم، بدون فوت وقت در محل رخداد تخلف حاضر شود وگرنه، پلیس با دوربین تفاوتی با پلیس بدون دوربین نخواهد داشت.
چندی پیش، در یکی از بزرگراههای پایتخت، یک فقره عمل مجرمانه زورگیری و چاقوکشی رخ داد که به وسیله دوربین ضبط شد. در این عمل مجرمانه که فیلم آن در بیشتر گوشیهای همراه وجود دارد، دو جوان که سوار بر موتور هستند، قصد قاپیدن کیف یک فرد پیاده را دارند که وقتی با مقاومت وی روبهرو میشوند، با چاقو چندین ضربه به او وارد میسازند.
این ماجرای تلخ چند دقیقه به طول میانجامد و زورگیرها سرانجام پس از زخمیکردن فرد عابر، کیف او را به سرقت میبرند اما خبری از سر رسیدن نیروهای پلیس نیست!
این نکته را که «نمیتوان برای هر مجرم یک دوربین نصب کرد» قبول داریم اما آیا نیروی انتظامی بهاندازه همان دوربینهای نصب شده هم سرعت عمل دارد؟!
محمدصادق زمانی