يکشنبه ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۷

نطقی که تمجید رهبر انقلاب را برانگیخت

مقاومت در برابر انواع حربه‌های زبانی برای سلطه و استکبار، چالش مشترک همة ماست. توفیقِ در این رویارویی نیازمند عبور از روایت‌های رایج و بدیهیِ ظاهراً علمی، و تلاش برای فهمی ریشه‌ای و نو از نعمتِ الهیِ زبان است.
کد خبر : ۳۰۶۳۳۰
صراط: سوسن قهرمانی دانشیار گروه زبان و ادبیات انگلیسی به عنوان نماینده دانشگاه الزهرا(س) سخنانی را درباره موضوع زبان مطرح کرد.

به گزارش تسنیم، این استاد دانشگاه، سی سال است زبان انگلیسی تدریس می‌کند و به گفته خود 60 سال به زبان انگلیسی سخن می‌گوید و پیش از آنکه زبان فارسی را یاد بگیرد، انگلیسی را آموخته بود. سوسن قهرمانی در نطق خود در محضر رهبر انقلاب نکاتی را درباره کارکرد زبان در انتقال فرهنگی الهی یا طاغوتی، زبان مقاومت و جایگاه زبان فارسی مطرح کرد.

این سخنان مورد اقبال رهبر انقلاب قرار گرفت. ایشان پس از اتمام نطق سوسن قهرمانی، از مسئولان کشور و به خصوص وزیر آموزش و پرورش درخواست کردند به نکات مطرح شده در سخنان این استاد دانشگاه توجه شود.

دکتر قهرمانی در این نطق خود با اشاره به اینکه همه می‌دانید غاصبان بی‌رحم سرزمین فلسطین مانع رسیدن آب به باغات زیتون و بادام فلسطینیان می‌شوند، اظهار داشت: برای کشاورزان و باغبانان فلسطینی حفظ کشاورزی و باغداری در زمین‌های آباء و اجدادی‌شان علاوه بر امرار معاش، نماد مقاومت در برابر ظلم غاصبان است. برای مقابله با کم‌آبی تحمیلی، ایشان به راه مؤثری که از پدران‌شان آموخته‌اند عمل می‌کنند، درختان میوه خود را بر درختان بادام تلخ که ریشه‌هایی بسیار عمیق و مقاوم دارند پیوند می‌زنند.

وی افزود: بادام تلخ در مواقع خشکسالی از انواع دیگر درختان مقاوم‌تر است. در‌ مقابل آفات هم مقاوم‌تر است. توجه به ریشه‌ها، راز موفقیت باغبانان فلسطینی است، اما بسیاری از محققان و علمای روزگار ما متخصص شاخ و برگ‌ها هستند و از ریشه‌ها غالباً غافل‌اند. مدام در بسط شاخ و برگ علوم می‌کوشند بدون اینکه از حال و روز ریشه‌های آنها خبر داشته باشند و همین روحیه، معرفت ایشان و نتایج آن‌را در برابر سختی‌ها و آفات آسیب‌پذیر می‌کند.

استاد دانشگاه الزهرا افزود: مسئله زبان یکی از دغدغه‌های بسیار مهم و مستمر ما در ایران بوده است. طی سالیان طولانیِ مراوده و همکاری با دوستان عالم‌مان در مالزی و اندونزی، هند و پاکستان، اوگاندا، استرالیا و نیوزلند، ترکیه، لبنان و فلسطین و آفریقای‌جنوبی دیده‌ایم که مقاومت در برابر انواع حربه‌های زبانی برای سلطه و استکبار، چالش مشترک همه ماست. توفیقِ در این رویارویی نیازمند عبور از روایت‌های رایج و بدیهیِ ظاهراً علمی و تلاش برای فهمی ریشه‌ای و نو از نعمتِ الهیِ زبان است.

قهرمانی با اشاره به مثالی در این زمینه گفت: همان‌طور که غذای سالم نتیجه کشاورزی و طبیعتی پاک است، علم و معرفتِ صواب و پاک هم وابسته به زبانی سالم و درست است. محقق و عالم، افکار و نظریات خود را با مواد اولیه‌ای که زبان در اختیار او می‌گذارد تهیه می‌کند و با دیگران در‌میان می‌گذارد. اگر طبیعت، آلوده باشد و کشاورزی هم ناسالم و مریض، تهیه غذای سالم غیر‌ممکن است. نتایج حرف و کار محقق و عالمی هم که در محیط زبانی آلوده و ناسالم فکر و فعالیت می‌کند، نمی‌تواند از آفات و امراض به‌دور باشد.

وی خاطرنشان کرد: همان‌طور که بذرهای دستکاری شده و تراریخته داریم، کلمات دستکاری شده و تراریخته هم داریم. همان‌قدر که سموم و کودهای مصنوعی و شیمیایی میوه‌هایی ظاهراً زیبا و درشت، اما باطناً مضر و بی‌مزه و بی‌فایده به‌بار می‌آورند، مفاهیم و سنت‌هایِ زبانی مصنوعی و شیمیایی هم معرفتی مسموم و توخالی تولید می‌کنند.

استاد دانشگاه الزهرا تصریح کرد: به‌ نظر می‌رسد طبیعتِ زبانیِ پاک و بی‌انتهایی که مواد اولیه علم و معرفتِ حَقّه مطلوب ما را فراهم می‌کند، زبان وحی الهی است. زبان ناب قرآن که اهل بیت عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ حامل آن بوده‌اند، همچون آبِ زندگی‌ساز، اما غالباً نامرئیِ‌ قنات، در آبادی‌هایِ فکری و علمیِ مسلمین جاری شده است و به آنها حیات بخشیده است. خودِ زبان عربی، فارسی، اردو، ترکی، مالایی و باقی زبان‌های مسلمانان هر کدام به نوبه خود گنجینه‌ای از حکمت و معرفت‌اند، چون آب حیات قرآن در آنها جاری شده است. پس در باب زبان، نقطه تقابل اصلی و نهایی، میان زبان قرآنی و زبان طاغوتی است.

وی یادآور شد: تنوع قومی و جغرافیایی زبان‌ها باید ذیل این تقسیم‌بندی و تقابل جهانی و ریشه‌ای دیده شود. با دیدن تقابل جهانیِ جبهة زبان قرآنی و جبهة زبان طاغوتی می‌توان برنامه‌هایِ استکباری در بسط زبان انگلیسی در جهان و ایران را عمیقاً فهمید و درد را از ریشه درمان کرد. تأسیس و ادارة نهادها و برنامه‌های جهانی آموزش زبان انگلیسی پس از جنگ جهانی دوم که به‌صورت مستقیم توسط وزارت امور‌خارجه دولت آمریکا و دیگر نهادهای سیاسی این کشور انجام می‌شود، نشانه‌ای از گستردگی و پیچیدگی تقابل جبهه‌هاست. تنها با عبور از ظواهر رایج است که می‌توان با زبان طاغوت مبارزه کرد.

قهرمانی با اشاره به اینکه باید معنای زبان را در نظام فکری خود به‌درستی بشناسیم و متکی بر‌ا ین شناخت، با حکمت و درایت دست به اقدامات عملی بزنیم، گفت: اگر باطن زبان ما الهی باشد، همین زبان انگلیسی هم در خدمت اعتلای کلمة حق و معارف اسلام قرار می‌گیرد. و اگر خدای نکرده مراقب نباشیم و به بیگانگان اجازه دهیم حتی در آموزش زبان فارسی، این حِصن و بنیانِ مرصوص فکر و تاریخ و جامعة ما، دخالت و نفوذ کنند، آنگاه فارسیِ مُستَحیل در فرهنگ استکباری هم می‌تواند تأمین کنندة منافع مستکبرین باشد. عشق ما به گنج عظیم الهیِ نهفته در فارسی است که ما را به صیانت از آن وامی‌دارد تا هم میراثی که در‌این زبان برای ما به امانت گذاشته شده است را حفظ کنیم و هم نقش فارسی در حفظ پایه‌های صلابت و سلامت جوامع‌مان را همچنان زنده و مؤثر نگاه داریم.

وی ادامه داد: معنایی از زبان که ذکرش رفت آن را تبدیل به یکی از گذرگاه‌های حتمی و اصلی تحول علوم می‌کند. تحول در زبان، ریشه‌های تحول علوم را عمیق و محکم می‌کند و تشتت و پریشانی ظاهری موجود را که به‌نظر می‌رسد یک مانع مهم در برابر پیشرفت مباحثات و اقدامات تحولی است، به سمت همزبانی و همدلی سوق می‌دهد. چندین سال است که همراه با جمع منسجمی از علمای ملت‌های مستضعف در راه تحول علوم تلاش می‌کنیم. ورای جریان‌ها و گفتمان‌های غالب علمی که دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و انتشارات مطرح اروپایی و آمریکایی در جهان به‌وجود می‌آورند، عالمان صدیق، فهیم و نورانی‌ای در گوشه و کنار عالم هستند که از شهرت فراری‌اند و از ظواهر علمی برکنار، اما فهمی عمیق از بواطن نیروهایی دارند که سعی در ادارة جریان علوم و تعلیمات در جهان امروز دارند،ایشان پایة اصلی شخصیت علمی و کارهای تحقیقی‌شان را در محیط‌های منزویِ مؤسسات بزرگ و پرآوازة آموزشی قرار نداده‌اند. همیشه در میان مردم بوده‌اند، به علمشان عمل کرده‌اند و علمشان شفابخش دردهای مردمشان بوده است.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تحول علوم، و به‌خصوص تحول در علوم انسانی، نیازمند استقامت است و زبان قرآن و عترت همچون نوری است که با روشن کردن لغزشگاه‌ها و پیچیدگی‌های بازار علم در جهان امروز، استقامت در مسیر حق را میسر می‌کند. یکی از دوستان فلسطینی ما، بعد از انتفاضة اول مقاله‌ای با عنوان "مرغ فلسطینی و مرغ اسرائیلی" نوشته است. مرغ اسرائیلی، محصول مرغداری صنعتی است که بیرون از محیط ثابت آن در غذا و دما و نور و دارو، توانایی ادامة حیات ندارد اما مرغ فلسطینی که محل زندگی‌اش میان باغات و کوچه و خیابان‌هاست، غذایش انواع چیزهایی است که اهالی آن‌ها می‌خورند و روزهای گرم و سرد و امراض گوناگون مانع ادامة حیات او نیستند.

قهرمانی در همین زمینه تاکید کرد: نظام علمی و آموزشی استعماری، متخصصینی تربیت می‌کند که همانند مرغ اسرائیلی‌اند و بیرون از حیطة معنوی و مادیِ مَألوفِشان از کار و زندگی می‌افتند.اما نظام تعلیمیِ الهی انسان‌هایی تربیت می‌کند که حیاتشان با استقامتشان یکی است و بهجت و نشاطشان در بودن میان مردم و رسیدگی به مسائل ایشان است. زبان قرآن و عترت، ستونِ فقرات این نظامِ علمی و تعلیمیِ الهی است.

وی با اشاره از حدیثی از امام علی(ع) گفت: این جملة حضرت امام علی ـ علیه السلام ـ: «قیمة کل امرئ ما یحسنه» که سید رضی در نهج البلاغه در وصف آن می‌گوید: «واین کلمه‌ای است که آن را بها نتوان گذارد و حکمتی همسنگ آن نمی‌توان یافت و هیچ کلمه‌ای را همتای آن نتوان نهاد». فهم عمق و وسعت این حکمت علوی و عمل به آن می‌تواند اساس نظامات علمی و تعلیمی ما را متحول کند و ما را از نظام آموزشی وارداتی که بر‌اساس حرص، سلطه و عددزدگی و فن باوری بنا شده است نجات دهد.

**زبان بستر حیاتِ فکری و معنوی انسان است

استاد دانشگاه الزهرا تصریح کرد: چه در تحقیق و چه در تعلیم، در دانشگاه‌ها و مدرسه‌ها، آنچه همیشه انجام داده‌ایم و به‌صورتی خودجوش و جمعی بوده، چندی است ذیل عنوان «زبان مقاومت» به دوستانمان معرفی می‌کنیم. زبان مقاومت یعنی همان‌طور که زمین، محمل خدادادِ زندگیِ دنیویِ بنی آدم است و باید با مقاومت ما مستضعفین از ظلم و نفاق مستکبرین پاک شود، زبان هم بستر حیاتِ فکری و معنوی انسان است که حفظ سلامت و نورانیت آن، با مقاومت و ایستادگی، وظیفة الهی ماست. زبان مقاومت تلاش برای احیای زبان فطرت است.

وی با بیان اینکه فعالیت‌ها و اقدامات بنده، همیشه ثمرة همراهی‌های با صدق و صفای جوانان و دانشجویان بوده است، یادآور شد: شهادت می‌دهم که امروز، مثل همان سال‌های عزیز دفاع مقدس، دوستان جوان ما با عشقی عمیق به اعتلای اسلام و ایران، جهاد سخت و پیچیدة تحول روحی و فکری برای پیشرفت در راه علم و تحقیق را بر خود واجب می‌دانند. یکی اهل دزفول است و مقاومت و ایثار و برای تهیه و تدوین کتاب یادگیری زبان انگلیسی در دامن مکتوبات و خاطرات شهدا و جانبازان و ایثارگران دفاع از زادگاهش و جبهة جهانی مستضعفین کار می‌کند. دیگری با مطالعة تفاسیر زیر نظر اهل فن، در کار فهم و تفسیر قرآن است و تحقیق دربارة معلم قرآنی و در حاشیه‌ای آن ساختن و پرداختن کتابچه‌های آموزش زبان انگلیسی برای بچه‌های اهل قرآن.

قهرمانی تاکید کرد: چند نفری با بچه‌های دبیرستانی کار می‌کنند و مسیر اصلی کارشان یادگیری زبان انگلیسی است از طریق گفتگوهای شفاهی و مکتوب عمیق و مستمر دربارة چالش‌های سبک زندگی بچه‌ها در مدرسه و خانه و جامعه، با محققین جوان سال‌ها با بچه‌های دبستانی و دبیرستانی در یادگیری فارسی و انگلیسی همراه بوده‌ایم. به دور از عادات منجمد و مصنوعی آموزشی و بدون پیرایه‌ها و واسطه‌های ساده‌سازی و ساده‌لوحی عصر، شاهنامه فردوسی و منطق الطیر عطار و مثنوی مولوی و گلستان سعدی به‌میان بچه‌ها آمده‌اند و ظرائف سواد و اخلاق را به ما و ایشان آموخته‌اند.

وی در پایان سخنان خود افزود: می‌توان گفت شاید وظیفة معلم حقیقی حرکت در مسیر وظایف انبیاست: هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَكِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ.معلم باید برای رشد خود و شاگردانش در هر سه جهت تلاش و مجاهدت کند. و بداند و بفهمد که این همه باید ختم شود به اقامة قسط که هدف تمام انبیاء بوده است: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ. معلم باید اعمال و اورادش، "کُلُّها وِرداً واحدا" باشد. یعنی معلمی، شغل نیست که چیزی جدای از زندگی معلم باشد.

این استاد دانشگاه الزهرا افزود: کتاب درس، متنی نیست که جدای از قلب و ایمان و عقیدة او باشد. زندگی جاریِ میان معلم و شاگرد نباید گرفتار غل و زنجیرِ رشته و نمره و مدرک شود، باید غورِ جمعی، خالصانه و خردمندانه در اعماق دریای فطرت و معرفت باشد. به تعبیر دیگر، نظام علوم و تعلیمات ما، در محتوا و شکل، باید توحیدی باشد. و این تعلیمِ توحیدی امری است که ما در طول سال‌های انقلاب در حضرت امام ـ رحمة الله علیه ـ و حضرت عالی دیده‌ایم و آموخته‌ایم که رهبریِ کشور و انقلاب و کثرتِ بی‌انتهای مشغله‌ها، شما را از معلمی در معنای حقیقی آن دور نکرده است، بلکه همراه و مُقوِّم آن بوده است.