دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۷ مهر ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۳
رهبر انقلاب: اگر زیر دستکش مخملی، دست چدنی باشد، دستمان را دراز نمی‌کنیم

دست ظریف در دست چدنی

سوالی که در این خصوص مطرح می شود این است که آیا اقدام ظریف عبور از خطوط قرمز بود؟ آیا ظریف در عمل انجام شده قرار گرفت یا امکان تغییر شرایط و عدم زمینه سازی برای این اقدام را داشت؟
کد خبر : ۲۶۰۷۰۲
دست ظریف در دست چدنی
گروه سیاسی صراط - خبر دست دادن محمدجواد ظریف با باراک اوباما در حال خروج از سالن مجمع عمومی سازمان ملل رسما تایید شده است.

به گزارش گروه سیاسی صراط، بر اساس این خبر، وزیر امور خارجه کشورمان که در حال خروج از سالن مجمع بود به طور "اتفاقی" با باراک اوباما و جان کری روبرو شد؛ سلام و احوالپرسی کرد و دست داد.

در این رابطه بد نیست بیانات رهبر معظم انقلاب را در خصوص دست دوستی آمریکا که مسئولان این کشور در سال های گذشته، بارها مدعی آن شده اند، مرور کنیم.

ایشان در اولین روز سال 88 در جوار حرم مطهر امام رضا (ع) فرمودند: "حالا دولت جدید آمریکا میگوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، بیائید گذشته را فراموش کنیم. میگویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم. خوب، این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد. عید را به ملت ایران تبریک میگویند، اما در همان تبریک، ملت ایران را به طرفداری از تروریسم، دنبال سلاح هسته‌ای رفتن و از این قبیل چیزها متهم میکنند!"

یک سال بعد، رهبر معظم انقلاب، با تاکید مجدد بر نیات طرف آمریکایی تاکید کردند: "من سال گذشته، روز اول سال، در همین اجتماع عظیم به شما مردم عزیز گفتم: در مقابل اظهاراتی که رئیس جمهور جدید ایالات متحده‌ی آمریکا میکند و میگوید ما دست دوستی را دراز میکنیم، با نگاه تیزبین مسئله را دنبال خواهیم کرد. ما نگاه میکنیم ببینیم آیا واقعاً دست دوستی است؟ آیا واقعاً نیت، نیت دوستانه است یا نیت خصمانه در قالب الفاظ فریبگر؟ این برای ما خیلی مهم است. پارسال گفتم اگر در زیر دستکش مخملی، دست چدنی و پنجه‌ی چدنی باشد، ما دستمان را دراز نمیکنیم؛ دوستی را قبول نمیکنیم. اگر با لبخندی که زده میشود، خنجری در پشت پنهان شده باشد، ما حواسمان جمع است."

تاکید سوم رهبر انقلاب در اولین روز سال 92، بود. ایشان تصریح کردند: "این هم یکی از آن لطائف عالم است که آمریکائیها دشمنی میکنند، میگویند شما نفهمید که ما با شما دشمنیم؛ مخالفت و عناد میورزند، متوقعند که ملت ایران نفهمد که آنها معاندند و دشمنی میکنند! این سیاست از اواخر دوران بوش در مقابل ایران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سیاست را دولتمردان آمریکا ادامه میدهند؛ همان پنجه‌ی چدنیِ زیر دستکش مخملی. من چند سال پیش اینجا در جوار بقعه‌ی ‌علی‌بن‌موسیالرضا (علیه السّلام) در همین سخنرانیِ اول فروردین گفتم مراقب باشید اظهار محبت شما، اظهار دوستی و موافقت شما به معنای این نباشد که دستکش مخملی بر روی پنجه‌ی چدنی کشیدید و میخواهید تظاهر به دوستی کنید، اما در باطن دشمنی میکنید."

چنین اتفاقی را از نظر غیرمنتظره بودن، شاید بتوان مشابه تماس تلفنی روحانی و اوباما در سال 92 دانست. سوالی که در این خصوص مطرح می شود این است که آیا اقدام ظریف عبور از خطوط قرمز بود؟ آیا ظریف در عمل انجام شده قرار گرفت یا امکان تغییر شرایط و عدم زمینه سازی برای این اقدام را داشت؟

آیا دست دادن با اوباما یک گام دیگر به طرف عادی سازی روابط با آمریکاست؟ و آیا قرار است مانند دیدارهای پرتعداد ظریف و کری - که به امری عادی تبدیل شده ! – از این پس امری عادی قلمداد شود؟ و در نهایت اینکه، آیا این اقدام ظریف، جایگزینی برای دیدار انجام نشده روحانی و اوباماست که پیشتر پاسخ های مبهمی درباره آن داده می‌شد؟