چمران در این نامه ها که بخش مهمی از آنها در کتاب لبنان به روایت امام
موسی صدر و شهید مصطفی چمران منتشر شده است، با لحنی صمیمانه طباطبایی را
خطاب کرده است و از حال خود و وضعیت شیعیان لبنان و مصائب آنان و دشواری
های پیش روی این فعالیت ها سخن گفته است.
پایگاه اینترنتی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر برخی از این نامه ها را به مرور منتشر خواهد کرد.
به نام خدا
صادق مهربانم! سلام گرم برادرت را بپذیر! گرامی نامۀ تو را دیروز از
مجلس دریافت داشتم و سعی دارم اکنون توسط برادر محمد صالح برای
شما بفرستم. دربارۀ مطلبِ راجع به آقای صدر، همانطور که می‌دانید
سازمان امنیت شاه و سفیر پست فطرتش، قدر، در بیروت به جان آقای صدر
افتاده‌اند و تحریکاتی که آدمی را ناراحت می‌کند. آقای صدر جوابی
رسمی در رد مطالب تحریف شده می‌نویسند و برای شما می‌فرستند. همچنین
مطالب خود را در روزنامه‌های لبنان چاپ خواهند کرد و ما عین
روزنامه‌ها را برای شما خواهیم فرستاد.
همچنین از طرف جوان مسلمان آمریکا سه هزار دلار برای کمک به
رزمندگان فلسطینی ارسال شده بود که به رهبر آنها داده شد و خیلی
تشکر کرد و حتی از نوشته‌ها و جزوه‌های فارسی شما درباره فلسطین یاد
کرد و خیلی تحت تأثیر قرار گرفته بود. به او گفته شد که شما در
آلمان کنگره اسلامی دارید. او گفت که پیامی برای شما تهیه خواهد
کرد و یکی از نمایندگان خود را خواهد فرستاد تا در کنگره شما بخواند.
بنابراین لطفاً شما خود را آماده کنید.
دربارۀ حمید چیزهایی نوشته بودید. برداشت شما صحیح است. آنچه
خوبان همه دارند او تنها دارد. شریعتی را آن طور می‌شناسد و غیره در
حالی که از ایران پرسیدم، شریعتی گفته که او را نمی‌شناسد. همچنین
آزمایش‌های دیگری نیز کردم که نتیجه‌اش به کلی منفی بود، اما هنوز
نمی‌توانم به او نسبتی بدهم زیرا اثبات نشده است. فقط ما باید پرهیز
کنیم و خود را و دوستان خود را به خطر نیندازیم. شاید دلیل این دروغ
های او عقده باشد. او عقده بسیار دارد، عقدۀ شکست و عقدۀ عقب
ماندگی و عقده‌های دیگر! صهری به من نامه‌ای نوشت و گفت که حمید
نامۀ او را باز کرده و خوانده است و یکی از آنها نامه‌ای بود که
من به صهری نوشته بودم و در آن نامه شرحی دربارۀ حمید داده بودم
که مواظبت کند که حمید دروغ زیاد می‌بافد. ولی حمید این نامه را
دیده است و بنابراین هیچ استبعادی ندارد به من بد بگوید و حتی به
آقای صدر و سرانجام به دکتر شریعتی! به هر حال خود را فقط از شرش
محفوظ بدارید.
درباره فلسطین به یاری خدا می‌بینم و هرچه بیابم از جزوات و غیره، برای شما می‌فرستم و شاید بدهم ترجمه کنند.
درباره سفر روسیه، حقیقت این است که می‌خواستم بنویسم که
سفرنامه‌ای بشود و منتشرشود. آقای صدر زیاد راضی نبودند زیرا تجزیه و
تحلیل ما به سلیقه روس‌ها خوشایند نیست و این اکنون به صلاح ما
نخواهد بود. این مطلب سبب شد که دست نگه دارم یا نوشته را به سفر
دیگری موکول کنم.
دربارۀ آمدن من به آلمان هنوز خبری نشده است و من هم خیلی
خیلی مشتاق دیدار شما هستم و ان شاء الله که دیدار‌ها تازه خواهند شد.
قطب زاده نامه‌ای نوشت و ترجمۀ روزنامه‌ای را می‌خواست. من قبلاً
آن را برای او فرستاده‌ام. ان‌شاءالله تا به حال رسیده است. آقای صدر
حالشان خوب است، فقط گاهگاهی نفس تنگی پیدا می‌شود و رنج می‌دهد.
پری خانم و حورا و ملیحه به ایران رفته‌اند (دو هفته) و آقای صدر
تنها هستند و پسر‌ها کار خانه می‌کنند و غذا می‌پزند. امشب در مجلس در
حضور ایشان هستم و خود ایشان غذا را ترتیب می‌دادند. زیرا بچه‌ها صور
هستند.
قرار شد که آقای صدر نامۀ جوابیۀ خود را در رد تحریفات سازمان
امنیت بنویسند و همراه با این نامه بفرستند، ولی بهتر است که انتشار
آن حداقل تا یک هفته دیگربه تأخیر بیفتد تا... و بچه‌ها از ایران
برگشته باشند. بنابراین نامه برای شما ارسال می‌شود تا در این مدت
ده روز، شما کار تایپ و چاپ و غیره را انجام دهید و انتشار آن در
موقعی باشد که مسافرین برگشته باشند. ضمناً روزنامه‌های عربی را نیز
به محض انتشار برای شما خواهم فرستاد.
نامۀ آقا سید در اولین فرصت ارسال می‌گردد.
از قول من به همۀ دوستان و همفکران سلام برسانید. موفقیت و سلامتی همه شما را از خدای بزرگ آرزو می‌کنم.
ارادتمند شما مصطفی چمران
