پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۱

متن کامل‌تر اظهارت احمدی‌نژاد در شهرری

محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران در مسجد المهدی (عج) شهر ری دیشب سخنرانی داشت که بخشهایی از آن در پی می آید:
کد خبر : ۲۲۵۸۸۸
صراط: سایت دولت بهار متن کامل تری از اظهارات احمدی نژاد در شهرری را منتشر کرده است. این سایت نوشت:
 
محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران در مسجد المهدی (عج) شهر ری دیشب سخنرانی داشت که بخشهایی از آن در پی می آید:

-امروز کسی تردید ندارد که انقلاب اسلامی ما بزرگترین حادثه تاریخ بعد از بعثت پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) است. شما می دانید در سخنان من اغراق وجود ندارد. آنچه را می بینم و می دانم بیان می کنم. انقلاب اسلامی یک حادثه عظیم، ادامه بعثت، از جنس بعثت، در خط بعثت و به دنبال آرمانهای الهی بعثت است و امروز انرژی آزاد شده از ملت ایران در جهت انقلاب اسلامی همه تحولات و محاسبات جهان را تحت تاثیر قرار داده است.
 
-من از صد کشور جهان دیدار کرده ام با مردم عادی، متفکرین، نخبگان، دانشمندان، علما، سیاستمداران، گروه های مختلف مردم، رسانه ها، دانشگاه ها و ... گفت و گو کرده ام. ردپا و اثر انقلابی اسلامی و حرکت ملت ایران امروز در خواسته ها، در ادبیات، هنر، حرکت های سیاسی و تمام تحرکات ملت ها به طور برجسته ای قابل مشاهده است. هر جای دنیا که می رویم سخن از ایران است و هر خبری از ایران منتشر می شود در صدر اخبار جهان قرار می گیرد. ملت ها به آن توجه می کنند، تحلیل می کنند، معلوم است که امروز ایران بدون انقلاب اسلامی و بدون ارزش های برآمده از انقلاب معنا و مفهومی ندارد. در دنیا وقتی اسم ایران را می شنوند، همه یاد ایستادگی، مقاومت، سرافرازی، عزت، خداخواهی، عدالتجویی و ظلم ستیری می افتند. این انقلاب عزیز اسلامی است.
 
-اگر هر لحظه و در هر مقطعی فراموش کنیم که برای چه چیزی و برای چه هدفی انقلاب کرده ایم ممکن است خدای نکرده شیاطین مسیر حرکت را از جاده اصلی منحرف کنند. برای شماها خیلی معلوم است که ما ملت ایران، انقلاب نکردیم برای تغییر ظواهر؛ یک عده ای بودند با یک ظاهری در مسند کارها بودند، انقلاب شد که این ها بروند کنار و یک عده با ظاهری دیگر بیایند! انقلاب نشد برای تغییر دوره ها؛ یک عده ای بودند یک کاری می کردند، حالا بروند یک عده دیگری بیایند و همان کار را انجام دهند! حتی انقلاب نکردیم برای تغییر ادبیات یا تغییر قیافه ها. انقلاب نکردیم برای جابجایی قدرت؛ یک عده ای در راس قدرت بودند و کارهایی می کردند، یک عده دیگر بیایند و همان کارها را انجام دهند! اصلا انقلاب نکردیم که مسابقه قدرت و قدرتمداری در قالب دسته جات و گروه ها و فرقه ها جایگزین شود. این ها هیچکدام ارزش فداکاری ندارد. فداکاری اصیل ملت ایران برای ارزش های بسیار متعالی تری بود.
 
-انقلاب آمد تا صلح و امنیت را برای همه بشر به ارمغان بیاورد. در یک کلام انقلاب آمد تا ارزشهای انسانی و الهی در ایران و جهان حاکم شود. انقلاب آمد رابطه بین انسان ها و آسمان را که قطع شده بود دوباره برقرار کند. انسانی که ارتباطش با آسمان قطع شود هویتی ندارد، موجودیتی ندارد، ارزشی ندارد، ماندگاری و عزتی ندارد. انقلاب ما آمد تا انسان ها الهی شوند. امام عزیز ما فرمود ملت ایران امروز الهی شده است.
 
-بزرگترهای مجلس! ذهنتان را ببرید به اوایل انقلاب. چه حال و هوایی بود؟ چه انگیزه هایی بود؟ چه اراده هایی بود؟ انقلاب آمد حقیقت الهی انسان ها را بیدار کند، زنده کند. در نهایت در راس همه اهداف، انقلاب آمد تا مقدمه ای شود برای اصلاح مدیریت فاسد و استکباری جهانی، مقدمه ای بشود برای برپایی حکومت جهانی توحید و عدالت به رهبری و حاکمیت امام عصر (عج).
 
یادم هست آن اوایل بعضی ها حرف هایی می زدند، امروز هم بعضی ها در دنیا آن را تکرار می کنند. می گویند ملت ایران وقتی انقلاب کرد می دانست چه چیزی را نمی خواهد اما نمی دانست چه چیزی را می خواهد! روشن است، ملت ایران مخالف ظلم و طرفدار عدالت بود. مخالف تحقیر انسان ها و موافق عزت انسان ها بود. خواسته های ملت کاملا روشن بود. اما امروز سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب در مقطع اول آن هستیم. عنایت کنید. عرض کردم در مقطع اول. چرا؟ برای اینکه انقلاب انسانی، انقلاب الهی، انقلابی که می خواهد حکومت جهانی توحید و عدالت و قسط را برپا کند با پیروزی در یک جغرافیا به پایان نمی رسد. یک منزل از مراحل انقلاب اسلامی، استقرار جمهوری اسلامی بوده که باید در خدمت آرمان های انقلاب قرار بگیرد.
 
-ارزیابی انقلاب را در دو بخش می توانیم انجام دهیم. یک بخش برمی گردد به عملکردها و رفتارهای قوای سه گانه و مسئولین مختلف در طول 36 سال و اینکه چه کردند. البته نواقص فراوانی هست اما علی رغم همه این ها دستاوردهای بزرگی هم داشتیم که بعضا بی نظیر است.
 
-یکی از مهمترین دستاوردهای ما استقلال است. استقلال انسانی و استقلال ملی. ما کجا بودیم؟ به کجا رسیدیم؟ از شرایطی که تمام سیاست های کشور را بیگانگان دیکته می کردند تا امروز چقدر فاصله است. من می خواهیم از زبان شما یک جمله بگویم، امروز همه دنیا بداند هیچ کس نه می تواند و نه حتی باید خیال کند که می تواند اراده و سیاستی را به ملت ایران تحمیل کند. (تکبیر حضار) اینکه بنشینند آن طرف دنیا برای ملت ایران تصمیم بگیرند، باید گفت آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. اگر سخت ترین شرایط را هم بر ملت تحمیل کنند به خدا قسم این ملت دیگر اجازه نمی دهند آن ها برایشان تصمیم بگیرند. (تکبیر حضار)
 
-یکی دیگر از دستاوردهای بزرگ انقلاب که مرهون فدکاری های ملت بزرگ است، حفظ سرزمین بوده است. در دوره منحوس قاجار و پهلوی به دلیل ضعف و حقارت آن ها وسعت ایران به حدود نصف کاهش پیدا کرد. اما ملت ایران بعد از انقلاب اجازه نداد که حتی یک سانتی متر مربع از خاک این سرزمین جدا شود. (تکبیر حضار) من از شما می پرسم. امروز در دنیا کسی جرئت تهدید یا تعرض به ایران را دارد؟ یک وقت هایی یادشان می رود با چه کسی طرفند یک حرفهایی می زنند برای دلخوشی خودشان اما ملت ایران تره ای برای آن ها خرد نمی کند.
 
-علی رغم این دستاورهای بزرگ در عرصه عملکرد و رفتار ما همیشه نوساناتی داشتیم. بالا و پایین داشتیم. می بینیم که بعضا قضاوت درباره انقلاب بر می گردد به همین عملکردها در حالی که عملکردها بر می گردد به مسئولین و آدم های محدود! اما اصل انقلاب بر می گردد به توده های ملت. 80 میلیون جمعیت در ایران و صد ها میلیون در عرصه جهان، این ها را باید تفکیک کرد.
 
-اگر در صدراسلام راه پیامبر (ص) باورهای پیامبر (ص) آرمان های پیامبر (ص) در دل و اندیشه مردم زنده بود به محض اینکه اشتباهی پیش می آمد -که پیش هم آمد- آن باورها اشتباهات را اصلاح می کرد و قطار را به ریل خودش بر می گرداند. مشکل این بود که در اندیشه و دل توده های به ظاهر پیرو پیامبر (ص) یک غفلت و یک فراموشی از آرمان های انقلاب و بعثت پیامبر (ص) شکل گرفته بود. اتفاقا هدف اصلی شیاطین هم غافل کردن دل و اندیشه مردم از آرمان ها و روحیه انقلابی است. فکر نکنید که شیطان وقتش را تلف می کند برای یک عمل فرعی یک نفر در یک گوشه که خطایی کند! آنجا هم هست اما آنجا شاگردان و نوچه های دست چندمش را می فرستد. اصل دشمنی شیطان با صراط مستقیم انقلاب اسلامی است. این مسیر است که به فضل الهی منتهی می شود به نابودی کل شیاطین عالم. شیطان اینجا را می خواهد بزند. معلوم است که اگر باورها را خراب کند، امید و اعتماد به آینده را خراب کند، رابطه انسان ها با آسمان را خراب کند، برنده است. نیازی ندارد وقتی بگذارد. مسیر گمراهی خودش پیش می رود و هرچه هست گمراهی است.
 
-شما همه شنیدید و استاد هستید. خدای متعال فرموده است که حادثه استقرار حکومت انسان کامل آنقدر مهم است که اگر فقط یک روز از عمر جهان باقی مانده باشد خدا آن روز را آنقدر طولانی می کند تا آن اتفاق بیفتد. یعنی اگر اتفاق نیفتد خلقت جهان بی اساس است. خلقت انسان ها بی اساس و بی ثمر است. او نتیجه همه تلاش ها، اجر همه تلاش ها و محصول همه نیت های الهی است. باید به آنجا نگاه کرد. آرمان انقلاب تشکیل حکومت جهانی است، حرکت به سوی حکومت جهانی است. حالا توضیح می دهم هر اقدامی که انجام می دهیم باید برای او باشد. ممکن است بگویند آقا حالا کشور را اصلاح کنیم بعد برویم سراغ آن. اتفاقا با همه توان باید بر عدالت پافشاری کنیم.
 
-بعضی از افرادی که اینطور فکر می کنند تلقی اشتباهی از این فرمایش دارند که "جهان را پر از عدل خواهد کرد زمانی که پر از ظلم و جور شده است"، می گویند اگر ظلم و فسادی اتفاق می افتد باید دفاع کنیم! الان هم هستند این افراد و نمی فهمند. بعضی هایشان خیلی تندرو هستند می گویند کمک کنیم به توسعه ظلم و فساد چون اگر همه گیر شود امام می آید و همه چیز درست می شود! من یقین دارم که این اندیشه از القائات شیطان است. آقا! چطور می شود مردمی که دارند سرازیری می روند، در فساد و ظلم غرق اند، دارند از آسمان دور می شوند، یک دفعه طالب امام شوند؟ کسی که از مقصد دور می شود، چطور به مقصد می رسد؟ آیا عقلانی است؟ این القای شیطان است. آقا با ظلم مبارزه نکن! چه کار داری؟ اصلا به ظلم کمک کن تا زیاد شود و امام زمان (عج) بیاید کار را تمام کند! البته بعضی از این ها اهل مبارزه و استقامت و پایداری و مقابله با ظلم و دفاع از مظلوم نیستند اینجوری توجیه می کنند!
 
-خیال می کنند که انسان ها باید از حیثیت انسانی خودشان غافل شوند، سقوط کنند تا امام (عج) بیاید! این القای شیطان است و اتفاقا این جور آدمها بیشتر امام (عج) را طایفه ای و قومی می دانند. خودشان را تافته جدا بافته می دانند، می گویند منتظریم امام (عج) بیاید و مارا آقای جهان بکند! امام (عج) هم در خدمت این آقا! معلوم است که القائات شیطانی است. یا اینکه فکر کنند امام (عج) مال گروه خاصی است. امام (عج) مال همه بشیریت است. طایفه ای کردن امام (عج) به اندازه نفی وجود امام (عج) ضرر دارد. این اندیشه تکلیف را روشن نمی کند. باید چه کنیم؟ تکلیف ما چیست؟ مسئولیتی نداریم؟ وظیفه این نداریم؟ چه زمانی آدم هایی که غرق در فساد و تباهی هستند آرزوی آسمان و امام (عج) دارند؟ آدم هایی که رو به بالا هستند امام (عج) را می خواهند. کسی که بالا رفته معنی بالاتر را می فهمد. کسی که در مسیر عدالت و پاکی و معنویت و عزت انسانی حرکت کرده می فهمد که عزت کل یعنی چه، پاکی کل یعنی چه، عدالت کل یعنی چه؟
 
-اما یک نگاه دومی هم هست. نگاه دوم می گوید ظهور امام (عج)، تشکیل حکومت جهانی امام (عج) یک فرآیند است، روند است، جریانی تاریخی است، اینطوری نیست که جامعه بشری برود هر کاری می خواهد بکند و ظهور محقق شود. من معتقدم که تمام آفرینش و سیر آفرینش به سمت ظهور است. اراده الهی در جهت استقرار حکومت جهانی است و همه انسان ها به طور عام در یک مسیر کالی دارند حرکت می کنند تا به آن نقطه برسند، تا به امام (عج) برسند. تمام آفرینش در راستای این هدف برنامه ریزی شده. تمام قوانین و سنت های الهی برای آن است که این مسیر طی شود و آن اتفاق بیفتد، اینجوری نیست که دفعتا رخ دهد. بله آنچه همه خواهند دید لحظه ای است اما برای رسدن به آنجا یک مسیر باید طی شود. اگر قرار است به قله برسیم نمی شود که در دامنه هی پرسه بزنیم و بگوییم یک لحظه چشم را باز و بسته می کنیم و می بینیم بالای قله ایم! باید بالا برویم تا برسیم به قله. بله یک لحظه می رسیم به قله اما قبلش باید در ارتقاع حرکت کنیم. خلقت انسان، ارسال رسل همه حوادث تاریخی در این جهت است.
 
-بعضی ها می گویند صالحین یعنی 2 هزار نفر، یعنی 5 هزار نفر! همه بشر باید باید به صلاح برسند و حاکم بشوند. آنجا معنا پیدا می کند. این اراده الهی است. هر اتفاقی در عالم می افتد در این زمینه است. هر پیامبری در عالم آمده است، این آرمان را جلو برده، هر صالحی آمده همین کار را کرده. هر مجاهدتی در عالم انجام شده این را جلو برده. همه حوادث عالم محتوم به این سرنوشت است. کسی نمی تواند این را تغییر دهد اما انسان ها می توانند سرعت بدهند و زودتر به این مقصد می رسند. همه عالم در یک سیر تکاملی دارد می رود به سوی این هدف. شما یک برش بزنید، انسان های امروز عالم با 20 سال قبل، با 100 سال قبل چقدر فرق کرده اند؟ برنامه خدا برای تحقق حکومت جهانی آنقدر دقیق است که اعمال شیطانی و شیطانیان هم حتی وقتی خودشان سقوط می کنند به نقع این جریان مصادره می شوند.
 
-آقای بوش برای چه حمله کرد به افغانستان و عراق؟ چی بود؟ ظاهرش نفت و فروش اسلحه و .. بود. باطنش این بود که می دونست در این منطقه قرار است اتفاقی بیفتد. گفتند زودتر برویم آنجا مسلط شویم! گفتند می رویم آنجا اندیشه مهدویت، اندیشه حکومت جهانی را محو می کنیم. چه اتفاقی افتاد؟ به نفع شد با به ضرر؟ روشن است که به نفع اندیشه مهدوی شد. و صدها از این مثال ها وجود دارد که من نمی خواهم به شما زحمت بیشتر بدهم.
 
 
-امام فرمود در هر کجای جهان تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم. هر جا ظلم هست ما هستیم! این یعنی کمک به آن روند. استقرار حکومت جهانی نیازمند وحدت ملت هاست. اگر ملت ها یکی نشوند چطور می توانند حکومت عدل را مستقر کنند؟ همین ملت خودمان اگر وحدت نمی کرد چطور می توانست حکومت طاغوت را ساقط و جمهوری اسلامی را برپا کند؟ نمی توانست. باید ملت ها یکی شوند و گرنه زورشان به مستکبرین و طاغوت ها نمی رسد. پس هر تلاشی در جهت وحدت ملت ها کمک به آن روند است و هر تلاشی در جهت تفرقه و دعوا بین ملت ها کار شیطانی است.
 
-آن هایی که تعصبات و خود خواهی ها را رواج می دهند، هی مرزنبدی می کنند، بین ملت ها تقسیم بندی می کنند، حتی می خواهند یک خانواده را 6 قسمت کنند، این معلوم است که شیطانی است. اما امام آمد و چه گفت؟ گفت حزب جهانی مستضعفین را تشکیل بدهیم. یعنی همه ملت ها بیایند زیر یک پرچم. همه با هم متحد بشوید. مردم آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکای شمالی و آمریکای لاتین همه بیاییم زیر پرچم توحید. این حرف قرآن است: بیایید زیر کلمه ای که یکسان است بین ما و شما.
 
-انقلاب پیروز شد. آدم های کوته فکر این را عیب انقلاب می دانستند. می گفتند این انقلاب زود به پیروزی رسید و هنوز کادرهایش ساخته نشده بود. بابا خدا گفته به محض اینکه خودت را عوض کردی بیرون را به نفع شما تغییر می دهم. و البته عکسش هم صادق است.
 
-می دانید شیطان چه کار می کند؟ جلوی خودباوری را می گیرد. انسان ها را حقیر و کوچک و ذلیل می کند تا خودشان را باور نکند. کسی که خودش را باور نکند کاری نمی تواند بکند. اگر آمدن امام (عج) نیازمند این باشد که انسان ها خودشان را باور کنند، قدرت خودشان را باور کنند، کسانی که در جهت خود باوری ملت ها و اینکه ملت ها خودشان و قدرت و عظمتشان را بشناسند تلاش می کنند، در جهت امام (عج) حرکت می کنند.
 
 
-عزیزان من! مرور کنیم بر کردار ملت ایران. بله مشکلات بوده است، الان هم هست، برخی مشکلات قابل تحمل نیست و اگر قرار باشد کسی بتواند نقد کند یکی از کسانی که می تواند بهترین نقد را بکند، من هستم، چون من همه ایران را دیده ام، اما دهه فجر جایش نیست. این انقلاب در راستای حرکت جهانی به سوی ظهور خیلی کار کرده و هنوز هم دارد کار می کند. به خدای هر جای دنیا پا می گذاریم، حرف ها همان حرف های انقلابی شماست. می پرسیم چه می خواهید؟ می گویند عدالت!
 
-به خدا مردم به ستوه آمده اند از این مدیریت جهانی. من یک بار رفته بودم نیویورک مصاحبه می کردند خبرنگار ها. می گفتند شما سوال کردید درباره فلان چیز، درباره صهیونیست ها این حرف را زدید مردم نارحتند، گفتم جدی می گویید؟ نارحتند؟ بروید از خود مردم بپرسید و نمی آمدند برای اینکه می دانستند چه خبر است. حتی به رئیس برخی از دولت ها گفتم بیایید دست به دست هم بدهیم برویم در خیابان. ببینیم مردم حرف چه کسی را قبول دارند. خب معلوم است روزنامه ها و رسانه ها دست شماست برای خودتان تبلیغ می کنید. ولی مردم که آن رسانه با 10 تا کارمندش نیستند، تازه کارمندان رسانه هایتان هم شما را قبول ندارند. به خدا چقدر از کارکنان این رسانه های جهانی که در اختیار صهیونیست هاست پشت دوربین به ما می گفتند ما طرفدار شما هستیم. هر جای دنیا بروید همین است. این موج است که دارد بلند می شود، موج عدالتخواهی و کرامت خواهی. به ستوه آمده اند مردم دنیا. به سرعت دارند می روند به سوی حکومت جهانی و مطالبه حکومت جهانی.
 
-من روستایی را دیدم که 140 خانوار آن متفرق بودند، حاضر نبودند باهم عزاداری کنند، انقلاب انسان ها را برد بالا، امروز در یک روستای دور افتاده ایران که می نشینی می بینی اوضاع جهان را برای شما تحلیل می کنند و درست هم تحلیل می کنند. این فقط در ایران نیست. ما رفتیم در یک کشور آفریقایی که فقط یک گوشه از پایتختش برق داشت. تصور کنید بدون برق چه می شود. قرار بود ما آنجا یک نیروگاه بسازیم بعدا آن ها پولش را قسطی بدهند به جمهوری اسلامی.
 
-در 40 کیلومتری پایتخت از یک روستا رد شدیم. برق نباشد ماهواره و اینترنت نیست. می خواهم اثر کارشما و امام و اثر خون شهدا و آزادگان و جانبازان را بگویم که گم نمی شود در عالم. ما می رفتیم با آقای رئیس جمهور که او هم انسان انقلابی و خوبی است و طرفدار ارزش های انسانی است ولی خوب کشورش ضعیف است. مردمی که ما در راه می دیدم لباس درست نداشتند، مطلقا کفش نداشتند. این ها با شعف بالا و پایین می پردند فریاد می زندند که خوش آمدید، ما با شما هستیم. اشک شوق می ریختند. خدا رحمت کند آقای چاوز را، این مرد انقلابی را که باور داشت به این ارزش ها و منتظر بود. اعلام می کرد در تلویزیون که مردم! راه حل این است باید امام مهدی (عج) بیاید و ما به سوی او برویم. رفت در مشهد مصاحبه کرد و گفت ما باید برویم به سمت او. ما رفتیم برای مراسم تدفینش. چند میلیون جمعیت آمده بود؟ 34 رئیس جمهور آمده بود. همه طرفدارملت ایران. ولی به محض اینکه نماینده ملت ایران وارد شد انگار انفجاری رخ داد. صف می بستند برای اینکه بگویند با شماییم. در شرق آسیا رفتیم همین را دیدیم، در اروپا و آمریکاشم همین را دیدیم. بعضی ها خیال نکنند که مردم آمریکا موافق این وضعیت هستند. یک عده قلیلی ممکن است از این وضعیت سود ببرند ولی 300 میلیون جمعیت که اینطور نیستند.
 
 
-ما رفتیم شرق آسیا جلسه گذاشتند با علما. آنجا مسلمانان در اقلیت بودند، 2 درصد مسلمان بودند. آن ها هم اکثرشان تحت تاثیر همسایه جنوبی ما در خلیج فارس بودند که طلبه هایش را به آنجا ارسال می کند. بقیه هم بودایی و هندو. شما می دانید حرف های من همیشه یکی است، من همین حرف ها را همان جا هم زنم (تکبیر). یک پیرمرد 90 ساله روحانی بودایی که نشانده بودندش روی برانکارد درست کنار دست من بود و یک مترجم برایش ترجمه می کرد. من دیدم این پیرمرد گریه می کند. فکر کردم حالش خراب شده، صدا کردم گفتم این بنده خدا ممکن است مشکلی برایش پیش بیاید. رفتند گفتند چه شده؟ جواب داد به فلانی بگویید همه عمرم دنبال این حرف ها بودم. بابا انقلاب اسلامی از فطرت انسان ها برآمده است. یک جا اگر نقصی می بینید مال جدا شدن از انقلاب است نه مال انقلاب.
-رئیس روحانیت مسیحی و کلیسا های آمریکا با من ملاقات کرد، یک آدم با شخصیت که خیلی هم تلاش کرد که خیلی کارها انجام نشود در آنجا، انسان شناخته شده ای است، آمد گفت فلانی بعد از حرکت ملت ایران در انقلاب اسلامی در آمریکا گرایش مردم به معنویت و آسمان روز افزون شده است. گفت ما 95 میلیون آدم داریم که هر هفته به کلیسا می روند و دعا می کنند. گفتم باید مراقب باشید که تعصب موجب تفرقه نشود. حضرت مسیح (ع)، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) همه یک پیام داشتند،
 
-ما رفته بودیم دانشگاه الازهر که بزرگترین دانشگاه کشورهای اسلامی است. 500 هزار دانشجو دارد. طلبه تربیت می کنند و می فرستند در کشورهای مختلف اسلامی. اساتید برجسته نشستند، محبت کردند و احترام گذاشتند، به بنده اظهار لطف کردند و وارد بحث شدند. یکی از نگرانی های اصلی که مطرح کردند این بود که گفتند دارند در منطقه جنگ شیعه و سنی درست می کنند که دیدید چه اتفاقاتی افتاد. گفتند ایران دارد تقویت می کند، شما یک کاریش بکن! نوبت من شد. نکاتی گفتم که استقبال کردند. من گفتم آقایانی که دور این میز نشسته اید! هر کس که ادعا می کند قرآن را آن طور که پیغمبر فهمیده، می فهمد، دستش را بالا ببرد! خب معلوم بود کسی دستش را بلند نمی کند. گفتم هر کسی باور دارد که به اندازه یک درصد قرآن و اسلام را مثل پیامبر (ص) می فهمد و عمل می کند دستش را بلند کند! باز هم کسی دست بلند نکرد. من می دانستم کسی جرئت نمی کند دست بلند کند. عزیز من دعوا بر سر چیست؟ اسلام یکی بیشتر نیست. خدا یکی، پیغمبر (ص) یکی، قرآن یکی. باید دست به دست هم بدهیم قرآن را بشناسیم، چرا دعوا می کنیم؟ گفتم از شما می خواهم سوال کنم. یک آقایی بمب به خودش می بندد و در حالی که قرآن می خواند وارد مسجدی می شود که مردم دارند قرآن می خوانند و بمب را منفجر می کند و همه را می کشد. کدامشان قرآن را می فهمند؟ آن که منفجر کرد یا منفجر شد؟ جوابی نبود. گفتم والله یکی باید از جنس پیامبر (ص) باید بیاید تا حقیقت قرآن را به ما بگوید. همه باید تلاش کنیم به او برسیم، او برای همه است. الان دارند سر می برند! البته ما می دانیم تهش به کجا وصل است. اگر دین از مسیر غیر خودش تبلیغ شود همین می شود. از جنس عدالت باید بیاید عدالت کامل را حاکم کند، ما باید در حد توانمان تلاش کنیم. امروز عزیزان من یک آگاهی یک بیداری، در تمام جهان به سرعت دارد منتشر می شود. زن و مرد و کوچک و بزرگ. این نوید آن آینده درخشان است.
 
-ممکن است 4 تا سر و صدا در عالم بلند شود اما این ها اصالت ندارد. بعضی ها خیال نکنند عجیب چیز خوبی شد! نه، نه! کاش نمی شد. این نیست که این فرایند جهانی حتما باید از دل جنگ و درگیری و کینه خارج شود. این ها کار شیطان است. اگر مردم همان اول به طور کامل پیام پیامبر (ص) را می گرفتند، تمام بود. اگر اجازه می دادند امیر المومنین (ع) حکومت کند، تمام بود. لازم نبود انسان ها اینقدر زجر بکشند.
 
-صمیمانه باید از امام راحلمان تشکر کنیم. آن مرد آسمانی آمد و این راه را در برابر بشریت باز کرد. باید از رهبری عزیزمان تشکر کنیم که در همین مسیر پرچم را سرپا نگهداشتند و جلو می روند. باید از شهدا و جانبازان و آزادگان و خانواده هایشان تشکر کنیم.