صراط: مرتضی آخوندی مدیر «دارالکتب الاسلامیه» از فعالیت‌های دوران پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی گفت و از انتشارات به عنوان پاتوق مورد وثوق سیاسیون نام برد.
مرتضی آخوندی مدیر انتشارات «دارالکتب الاسلامیه» یرامون فعالیت در سا‌ل‌های پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت: از همان ابتدای فعالیت مغازه و انتشارات پاتوق بزرگان و انقلابیون بود.
وی در ادامه افزود: در بازار سلطانی (در میانه بازار تهران) و در کنار مسجد امام، این پاتوق و مغازه فعال بود، در همان زمان به دلیل فعالیت‌هایی در راستای کتاب محل رفت و آمد سیاسیون شده بود.
وی به نقل خاطره‌ای از دوران انقلاب اشاره و عنوان کرد: یکی از روزها قرار بود دیداری میان آقای راشد یزدی و حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی صورت گیرد، از این رو هماهنگی‌ها انجام شد و با هماهنگی بنده بنا به درخواست آقای راشد یزدی این دیدار صورت گرفت.
وی گفت: بهانه حضور در کتابفروشی بنده هم خرید کتاب بود، این امر سبب شده بود که پس از دستگیری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ایشان در یکی از بازجویی‌ها از کتابفروشی «دارالکتب الاسلامیه» یاد کرده و آن را از محل‌هایی خرید کتاب و رفت و آمد نام ببرد که البته خرید کتاب بهانه بود.
این ناشر توضیح داد: از سال 42 تا 57 این قرارها و رفت و آمدها بسیار شد، حتی مرحوم عبدالرحیم ربانی شیرازی(از مبارزین علیه رژیم پهلوی، نمایندهٔ ولی فقیه در استان‌های کردستان، آذربایجان و فارس، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری و شورای نگهبان، بود.) به دفعات در منزل و محل انتشارات و کتابفروشی حضور می‌یافتند. مغازه همواره محل آمد و شد سیاسیون شده بود و محل وثوق اهالی انقلاب شمرده می شد.
آخوندی تصریح کرد: در سال 57 حدودا 36 ساله بودم، سخنرانی‌های مرحوم دستغیب را که پیرامون فتنه بود در منزل تکثیر کرده و نشر می‌دادیم و حتی در این جلسات مرحوم فلسفی هم حضور می یافت.
وی با تذکر اینکه در آن زمان جا به جا کردن نوار کاست کار دشواری بود، گفت: جلسات بسیاری در منزل داشتیم، اما یک بار در سال 47 برای کتاب «سرگذشت فلسطین» وارد مغازه‌ام شده و آنجا را زیر و رو کردند، و پس از آن بازداشت شدم.
وی به 15 خرداد 42 نیز اشاره کرد و ابراز داشت: آیت‌الله فلسفی در همان روزها مطابق با ماه محرم سخنرانی در مسجد آذربایجانی‌ها داشتند، من هم بلافاصله اعلامیه‌ها را به مشهد بردم. همان زمان که ماجرای رفراندوم و تجمع مردم در مشهد حادث شد، اما نیروهای رژیم سعی در پراکنده کردن مردم می‌کردند اما ششم محرم بود و مادر مراسم و تظاهرات‌ها شرکت می‌کردیم.
مرتضی آخوندی مدیر انتشارات «دارالکتب الاسلامیه» یرامون فعالیت در سا‌ل‌های پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت: از همان ابتدای فعالیت مغازه و انتشارات پاتوق بزرگان و انقلابیون بود.
وی در ادامه افزود: در بازار سلطانی (در میانه بازار تهران) و در کنار مسجد امام، این پاتوق و مغازه فعال بود، در همان زمان به دلیل فعالیت‌هایی در راستای کتاب محل رفت و آمد سیاسیون شده بود.
وی به نقل خاطره‌ای از دوران انقلاب اشاره و عنوان کرد: یکی از روزها قرار بود دیداری میان آقای راشد یزدی و حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی صورت گیرد، از این رو هماهنگی‌ها انجام شد و با هماهنگی بنده بنا به درخواست آقای راشد یزدی این دیدار صورت گرفت.
وی گفت: بهانه حضور در کتابفروشی بنده هم خرید کتاب بود، این امر سبب شده بود که پس از دستگیری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ایشان در یکی از بازجویی‌ها از کتابفروشی «دارالکتب الاسلامیه» یاد کرده و آن را از محل‌هایی خرید کتاب و رفت و آمد نام ببرد که البته خرید کتاب بهانه بود.
این ناشر توضیح داد: از سال 42 تا 57 این قرارها و رفت و آمدها بسیار شد، حتی مرحوم عبدالرحیم ربانی شیرازی(از مبارزین علیه رژیم پهلوی، نمایندهٔ ولی فقیه در استان‌های کردستان، آذربایجان و فارس، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری و شورای نگهبان، بود.) به دفعات در منزل و محل انتشارات و کتابفروشی حضور می‌یافتند. مغازه همواره محل آمد و شد سیاسیون شده بود و محل وثوق اهالی انقلاب شمرده می شد.
آخوندی تصریح کرد: در سال 57 حدودا 36 ساله بودم، سخنرانی‌های مرحوم دستغیب را که پیرامون فتنه بود در منزل تکثیر کرده و نشر می‌دادیم و حتی در این جلسات مرحوم فلسفی هم حضور می یافت.
وی با تذکر اینکه در آن زمان جا به جا کردن نوار کاست کار دشواری بود، گفت: جلسات بسیاری در منزل داشتیم، اما یک بار در سال 47 برای کتاب «سرگذشت فلسطین» وارد مغازه‌ام شده و آنجا را زیر و رو کردند، و پس از آن بازداشت شدم.
وی به 15 خرداد 42 نیز اشاره کرد و ابراز داشت: آیت‌الله فلسفی در همان روزها مطابق با ماه محرم سخنرانی در مسجد آذربایجانی‌ها داشتند، من هم بلافاصله اعلامیه‌ها را به مشهد بردم. همان زمان که ماجرای رفراندوم و تجمع مردم در مشهد حادث شد، اما نیروهای رژیم سعی در پراکنده کردن مردم می‌کردند اما ششم محرم بود و مادر مراسم و تظاهرات‌ها شرکت می‌کردیم.
