صراط: عکسی
از اعدام سربازان صرب توسط سربازان اتریشی. صربستان در طول جنگ جهانی اول
یک چهارم جمعیت خود را که اکثرا جوان بودند و شامل ۸۵۰ هزار نفر میشد از
دست داد .
تمدنهای بشری و البته جنگهایی که باعث اوج و سقوط همه آنها شده است همیشه کشتار بردگان و مردان جوان «پیاده نظام» را همراه داشته است. گویی این یک توقع جهانی است که مرد بودن بهای مرگباری دارد.مثلا از میان ۶۰ میلیون سرباز اروپایی که برای جنگ جهانی اول بسیج شده بودند ۸ میلیون نفر کشته، ۷ میلیون نفر به طور دائم ناقص و ۱۵ میلیون نفر به طور جدی زخمی شدند.همیشه تلویحاً اعلام شده است که مردان اشکالی ندارد عصبانی و پرخاشجو باشند یا پرخوری کنند و نظافت کمتری به خرج دهند. از همه مهمتر، مردان نباید احساس خود را بروز دهند. گریه کردن که دریچه گریزی است برای احساسات انباشت شده نظیر خشم، نفرت و حتی حسادت، برای مردان جایز نیست.آمارِ نشان میدهد که به شیوهای سیستماتیک، همه عناصر موجود در اجتماع نظیر خانواده، مدرسه، دانشگاه، محل کار و حتی رابطه زناشویی، بر طبق سنتهای از پیش تعبیه شده، دست به دست هم میدهند تا مردان بیشتر بمیرند و کمتر عمر کنند.این حقیقت که از هر چهار خردسال فوت شده در امریکا، سه نفرشان از پسران هستند به خودی خود موید این واقعیت تلخ است که رفتارهای ریسک پذیرندهای که جامعه تعیین کرده است تاثیر مرگباری بر زندگی بشر مذکر دارد. مردان کمتر از زنان، به مطب دکتر میروند. مردان دربازگویی مشکلات روحی خود به روانپزشکان قناعت میکنند. چاقتر از زنان هستند. غذای ناسالمتر میخورند و…مردان تن به کارها و فعالیتهای رسیک پذیر و خطرناک میدهند. جملاتی نظیر «پسرها را هر کاری کنید پسر هستند» به این باور تلقین شده دامن میزند که پسران و مردان درد و اذیت ناشی از سوانح کوچک را باید بروز ندهند. به پسران تلقین میشود که خطری آنها را تهدید نمیکند و این دختران هستند که در معرض همیشگی خطر هستند.پسران همیشه به این امکان مفتخر هستند که در سنین کمتر، زودتر و بیشتر از دختران در بیرون از خانه میمانند و با تعداد بیشتری از افراد غریبه معاشرت میکنند.این امکان بیشک به افزایش قابلیتها، شانس، استقلال و پیشی گرفتن پسران منجر خواهد شد ولی به همان نسبت نیز مرگ و میر پسران زیر ۲۰ سال را به یکی از وسیعترین دلائل مرگ و میر جامعه تبدیل میکند.
منبع: جوان و تاریخ
تمدنهای بشری و البته جنگهایی که باعث اوج و سقوط همه آنها شده است همیشه کشتار بردگان و مردان جوان «پیاده نظام» را همراه داشته است. گویی این یک توقع جهانی است که مرد بودن بهای مرگباری دارد.مثلا از میان ۶۰ میلیون سرباز اروپایی که برای جنگ جهانی اول بسیج شده بودند ۸ میلیون نفر کشته، ۷ میلیون نفر به طور دائم ناقص و ۱۵ میلیون نفر به طور جدی زخمی شدند.همیشه تلویحاً اعلام شده است که مردان اشکالی ندارد عصبانی و پرخاشجو باشند یا پرخوری کنند و نظافت کمتری به خرج دهند. از همه مهمتر، مردان نباید احساس خود را بروز دهند. گریه کردن که دریچه گریزی است برای احساسات انباشت شده نظیر خشم، نفرت و حتی حسادت، برای مردان جایز نیست.آمارِ نشان میدهد که به شیوهای سیستماتیک، همه عناصر موجود در اجتماع نظیر خانواده، مدرسه، دانشگاه، محل کار و حتی رابطه زناشویی، بر طبق سنتهای از پیش تعبیه شده، دست به دست هم میدهند تا مردان بیشتر بمیرند و کمتر عمر کنند.این حقیقت که از هر چهار خردسال فوت شده در امریکا، سه نفرشان از پسران هستند به خودی خود موید این واقعیت تلخ است که رفتارهای ریسک پذیرندهای که جامعه تعیین کرده است تاثیر مرگباری بر زندگی بشر مذکر دارد. مردان کمتر از زنان، به مطب دکتر میروند. مردان دربازگویی مشکلات روحی خود به روانپزشکان قناعت میکنند. چاقتر از زنان هستند. غذای ناسالمتر میخورند و…مردان تن به کارها و فعالیتهای رسیک پذیر و خطرناک میدهند. جملاتی نظیر «پسرها را هر کاری کنید پسر هستند» به این باور تلقین شده دامن میزند که پسران و مردان درد و اذیت ناشی از سوانح کوچک را باید بروز ندهند. به پسران تلقین میشود که خطری آنها را تهدید نمیکند و این دختران هستند که در معرض همیشگی خطر هستند.پسران همیشه به این امکان مفتخر هستند که در سنین کمتر، زودتر و بیشتر از دختران در بیرون از خانه میمانند و با تعداد بیشتری از افراد غریبه معاشرت میکنند.این امکان بیشک به افزایش قابلیتها، شانس، استقلال و پیشی گرفتن پسران منجر خواهد شد ولی به همان نسبت نیز مرگ و میر پسران زیر ۲۰ سال را به یکی از وسیعترین دلائل مرگ و میر جامعه تبدیل میکند.
منبع: جوان و تاریخ