شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۵

اعترافات مرد افغانی درباره قتل زن و بچه ایرانی

مرد جنایتکار که در اقدامی هولناک همسر و فرزند خردسالش را به قتل رسانده بود به تشریح جزئیات جنایت خود پرداخت.
کد خبر : ۱۷۷۶۵۲
صراط: شامگاه شنبه 13 اردیبهشت امسال مردی با لباس های خونین خود را به ماموران پلیس در مشهد رساند و مدعی شد همسر و فرزندش را در شهرک شهید باهنر مشهد به قتل رسانده است.

در ادامه تیمی از ماموران راهی محل جنایت شده و در بررسی های خود دریافتند زن 20 ساله و پسر 2.5 ساله اش به طرز هولناکی به قتل رسیده اند.

مرد جنایتکار به نام حسن با ضربه های چاقو گلوی همسر و فرزندش را بریده و از خانه خارج شده بود.

در ادامه متهم تحت بازجویی های تخصصی قرار گرفت اما اعتراف های متناقضی را برای انگیزه اش از قتل اعلام کرد.

قاضی موحدی راد بازپرس ویژه قتل مشهد در ادامه حسن را در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار داد که وی سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: من کارگر ساختمانی بودم، پس از ازدواج با همسرم متوجه شدم او به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است. همسرم همچنین پسرمان را به مواد مخدر آلوده کرده بود. وقتی متوجه اعتیاد پسرمان شدم با کمک پزشکان او را ترک دادم اما همسرم همچنان به کارهایش ادامه می داد. هر شب معتادین برای فروش مواد مخدر به در خانه ما می آمدند و این کار آنها باعث اعتراض همسایه ها شده بود. شب حادثه بر سر این موضوع با همسرم درگیر شده و خواستم فرزندمان را از خانه خارج کنم که او مخالفت کرد. در این درگیری ناگهان کاردی که در دستم بود به گلوی پسرمان اصابت کرد و باعث مرگ او شد. با دیدن این صحنه کنترلم را از دست داده و همسرم را نیز به قتل رساندم.

متهم به قتل ادامه داد: من تبعه افغانستان هستم و با تلاش زیاد توانستم خانواده همسرم که ایرانی هستند را راضی به این ازدواج کنم، به همین خاطر خیلی تلاش کردم تا زندگی ام حفظ شود.

قاضی موحدی راد پس از اعترافات مرد جنایتکار، او را با قرار قانونی روانه زندان کرد.
منبع: مهر
نظرات بینندگان
محسن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۱ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳
۴
۰
ما به آمریکاییها مردانه حق وتو ندادیم ولی الان افغانیها گدا ترین ملت دنیا در ایران حق وتو دارن. روزی نیست که به ناموس ایران زمین تجاوز نکنن و برق و گاز رایگان و...................
محسن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۱۲ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳
۱
۰
آقای ناشناس همیشه عصبانی و از همه طلبکار همدستش بود