فتنه اصلی را همه می دانند فتنه انتخابات است و سران فتنه هم مشخص هستند. چند روز پیش آقای هاشمی فرمودند: من با بنی صدر پیش امام بودیم و امام به بنی صدر گفت شما باید با منافقین مرز بندی داشته باشید؛ بنی صدر از این کار اجتناب کرد که منجر به بر کناری وی شد. امروز می بینیم آقای هاشمی هیچ مرز بندی با سران فتنه ندارد و فی المثل از یوم الله 9 دی هیچ حمایتی نمی کند و حتی از فرزند خود که یکی از عوامل فتنه است حمایت میکند.
مهدی هاشمی که به عوامل اراذل و اوباش پول می داد و دستور می داد که ماشین ها و اماکن عمومی را به آتش بکشید تا رسانه های خارجی بگویند: که مردم ایران این کارها را می کنند!
امروز سران فتنه جرات شرکت در نماز جمعه را هم ندارند اینها با طرفدارانشان که شعار نه غزه نه لبنان را در نماز جمعه 26 تیر سر میدادند؛ هنوز نمی دانند که دختر و پسر در نماز جمعه نباید کنار هم بایستند، خود را مسخره کرده اند که آقا این فتنه را فتنه اصلی نامید دلیل اینکه اقای هاشمی مرز بندی ندارد این است که ایشان با مقام معظم رهبری رقابت میکند و ایشان را رقیب خود می داند؛ اما فتنه فرعی؛ اینها چه کسانی هستند که با رهبری زاویه دارند یکی از این سران آقای مشائی و دوستانش است که از مکتب ایرانی دم میزنند و منشور کوروش را افتتاح می کنند،می خواهند منشور نوروز را مطرح کنند و می آیند به نقد پیامبران می پردازند و به نقد حد و مرز موسیقی می پردازند و به فهم علمای ما توهین می نمایند و... اینها جریان فتنه فرعی هستند.
همچنین معاون آقای احمدی نژاد، آقای رحیمی که پرونده ای در قوه قضائیه
دارد باید اجرا بشود؛ این مطالب به دلیل دشمنی ما با آقای احمدی نژاد نیست
بلکه ماهنوز هم به آقای احمدی نژاد اعتقاد داریم و در جامعه شفاف سازی می
کنیم و فتنه اصلی را فتنه فرعی نمی کنیم. اما مردم باید این جریانات را
بشناسند تا به بصیرت برسند.