صراط: در این پرونده فرشاد 25 ساله متهم است 29 آذرماه سال گذشته در
جریان درگیری بر سر گوساله تازه دامادی به نام حامد را در کشتارگاه شهرری
به قتل رسانده است.
صبح دیروز جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد.
در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: فرشاد متهم است در تاریخ 29 آذر سال 91 در جریان یک درگیری حامد را با ضربه های چاقو به قتل رسانده است. متهم به قتل پس از این جنایت متواری شد که ماموران شش ماه بعد او را شناسایی و دستگیر کردند. با توجه به نظریه پزشکی قانونی فیلم دوربین مداربسته کشتارگاه و اعترافات متهم برای فرشاد تقاضای مجازات قانونی را دارم. همچنین برای دو تن از متهمان دیگر پرونده به نام های حسین و محمد به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل کیفرخواست صادر شده که به اتهامات آنها در دادگاه عمومی رسیدگی خواهد شد.
در ادامه پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه حاضر شده و برای قاتل پسرشان تقاضای قصاص کردند.
مادر مقتول در شکایتش گفت: پسرم 21 روز بود که شیرینی خورده زنی به نام نرگس شده بود و قرار بود آنها با هم ازدواج کنند که قاتل پسرم را کشت.
رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به فرشاد از او خواست به دفاع از خود بپردازد.
متهم نیز با رد اتهامش گفت: من چند سال قبل با نرگس آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم اما به خاطر دخالتهای خانواده همسرم مجبور شدیم از یکدیگر جدا شویم. نرگس پس از جدا شدن از من با مقتول آشنا شده و قرار بود با هم ازدواج کنند. برخی تصور می کنند که من به خاطر این موضوع دست به قتل حامد زدم اما علت این جنایت اختلاف من و باجناق سابقم بر سر فروش گوساله بود. چند سال قبل من با مشکل مالی روبرو شده و باجناقم چند گوساله به من قرض داد تا با آن سفارش مشتریانم را آماده کنم. من هم خیلی زود مشکلاتم را حل کرده و گوساله ها را به او بازگرداندم. یک هفته قبل از جنایت باجناق سابقم با من تماس گرفت و گفت دچار مشکل مالی شده و حالا من باید به او گوساله قرض بدهم، ابتدا قبول کردم اما وقتی با همکارانم مشورت کردم متوجه شدم باجناق سابقم به نام حسین بدهی زیادی دارد و اگر به او گوساله قرض بدهم توان بازگرداندن آن را ندارد به همین خاطر تلفنی به او گفتم که از تصمیمم پشیمان شده ام. حسین مرا تهدید کرد و گفت انتقام این کار را می گیرد. صبح روز حادثه پس از تمام شدن کارم قصد بازگشت به خانه را داشت که حسین همراه حامد سد راهم شدند. حسین دوباره شروع به فحاشی کرد و ما با یکدیگر درگیر شدیم. از داخل ماشین کارد سلاخی را برداشته و چند ضربه به طرفش پرتاب کردم سپس حامد با یک شمشیر به طرفم حمله ور شد و ضربه ای به بازویم وارد کرد. در حین درگیری تعادلمان را از دست دادیم و روی زمین افتادیم، وقتی بلند شدیم متوجه شدم کارد سلاخی در پای حامد فرو رفته است. من قصد کشتن او را نداشتم.
رئیس دادگاه: پزشکی قانونی اعلام کرده زخم روی دست شما قدیمی بوده و با این درگیری هیچ ارتباطی ندارد.
متهم به قتل: من پس از این جنایت شش ماه فراری بوده و منظور پزشکی قانونی از قدیمی بودن زخم همین موضوع است.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
صبح دیروز جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد.
در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: فرشاد متهم است در تاریخ 29 آذر سال 91 در جریان یک درگیری حامد را با ضربه های چاقو به قتل رسانده است. متهم به قتل پس از این جنایت متواری شد که ماموران شش ماه بعد او را شناسایی و دستگیر کردند. با توجه به نظریه پزشکی قانونی فیلم دوربین مداربسته کشتارگاه و اعترافات متهم برای فرشاد تقاضای مجازات قانونی را دارم. همچنین برای دو تن از متهمان دیگر پرونده به نام های حسین و محمد به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل کیفرخواست صادر شده که به اتهامات آنها در دادگاه عمومی رسیدگی خواهد شد.
در ادامه پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم در جایگاه حاضر شده و برای قاتل پسرشان تقاضای قصاص کردند.
مادر مقتول در شکایتش گفت: پسرم 21 روز بود که شیرینی خورده زنی به نام نرگس شده بود و قرار بود آنها با هم ازدواج کنند که قاتل پسرم را کشت.
رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به فرشاد از او خواست به دفاع از خود بپردازد.
متهم نیز با رد اتهامش گفت: من چند سال قبل با نرگس آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم اما به خاطر دخالتهای خانواده همسرم مجبور شدیم از یکدیگر جدا شویم. نرگس پس از جدا شدن از من با مقتول آشنا شده و قرار بود با هم ازدواج کنند. برخی تصور می کنند که من به خاطر این موضوع دست به قتل حامد زدم اما علت این جنایت اختلاف من و باجناق سابقم بر سر فروش گوساله بود. چند سال قبل من با مشکل مالی روبرو شده و باجناقم چند گوساله به من قرض داد تا با آن سفارش مشتریانم را آماده کنم. من هم خیلی زود مشکلاتم را حل کرده و گوساله ها را به او بازگرداندم. یک هفته قبل از جنایت باجناق سابقم با من تماس گرفت و گفت دچار مشکل مالی شده و حالا من باید به او گوساله قرض بدهم، ابتدا قبول کردم اما وقتی با همکارانم مشورت کردم متوجه شدم باجناق سابقم به نام حسین بدهی زیادی دارد و اگر به او گوساله قرض بدهم توان بازگرداندن آن را ندارد به همین خاطر تلفنی به او گفتم که از تصمیمم پشیمان شده ام. حسین مرا تهدید کرد و گفت انتقام این کار را می گیرد. صبح روز حادثه پس از تمام شدن کارم قصد بازگشت به خانه را داشت که حسین همراه حامد سد راهم شدند. حسین دوباره شروع به فحاشی کرد و ما با یکدیگر درگیر شدیم. از داخل ماشین کارد سلاخی را برداشته و چند ضربه به طرفش پرتاب کردم سپس حامد با یک شمشیر به طرفم حمله ور شد و ضربه ای به بازویم وارد کرد. در حین درگیری تعادلمان را از دست دادیم و روی زمین افتادیم، وقتی بلند شدیم متوجه شدم کارد سلاخی در پای حامد فرو رفته است. من قصد کشتن او را نداشتم.
رئیس دادگاه: پزشکی قانونی اعلام کرده زخم روی دست شما قدیمی بوده و با این درگیری هیچ ارتباطی ندارد.
متهم به قتل: من پس از این جنایت شش ماه فراری بوده و منظور پزشکی قانونی از قدیمی بودن زخم همین موضوع است.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
