فيتيله خوب نيست
به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، بهمن مشكيني از اوايل پيروزي انقلاب اسلامي در فعاليتهاي دانش آموزي و مسئوليت كارهاي فرهنگي و دانش آموزي نقش موثري داشته است. او معاون فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، قائم مقامي سازمان ملي جوانان بوده و مديريت كل طرح و برنامه صداوسيما را در كارنامه خود دارد و پس از طي اين تجارب و نيز حدود 30 سال فعاليت در حوزه كودك و نوجوان، براي مديريت گروه كودك و نوجوان شبكه دو به اين شبكه آمده است. آنچه در ادامه ميخوانيد، ماحصل گفتوگوي ما پيرامون تحولات برنامههاي گروه كودك و نوجوان از ابتداي مديريت او بر اين گروه و چالشهاي پيش رو است:
*وقتي مديريت گروه كودك شبكه دو سيما را بر عهده گرفتيد، اين گروه در چه وضعيتي قرار داشت و الان در چه وضعيتي قرار دارد؟
- سازمان براي شبكههاي خود تعريف جديدي را از حدود بيش از 2 سال گذشته تعريف كرد و مأموريت شبكه دو را هم متناسب با كودك و نوجوان و تعليم و تربيت تشريح كرد. بر اين اساس بنا شد كه اين نوع فعاليتها در شبكه دو متمركز شود و پيش از اين هم در ساير شبكهها كار كودك انجام ميشد ولي پس از آن فعاليتهاي شبكه يك به شبكه دو منتقل شد. شبكه دو امروز بين 6 ساعت و نيم و در برخي اوقات و مناسبتها تا 10 ساعت از برنامههاي خود را به كودك و نوجوان اختصاص ميدهد.
اين برنامهها متشكل از برنامههاي توليدي، تأميني (داخلي و خارجي) است. در واقع فعاليت رسانه هم بايد تنوع ساختار داشته باشد و هم گروههاي مختلف را از حيث علاقهمندي به خود جذب كند و هم پيامهايي را كه هم مقام معظم رهبري از صداوسيما مطالبه كردند و هم آنچه در افق رسانه آمده است، محقق شود. با توجه به همين رويه، تلاش كرديم كه از تمام اين ساختارها سود ببريم.
در حال حاضر براي كودكان، نوجوانان و خردسالان برنامه توليد ميكنيم و يا اگر لازم باشد، از آرشيو و تامين برنامه خارجي استفاده كنيم كه آن هم بايد مترادف با اهداف ما باشد و مغايرتي نداشته باشد.
شايد اگر بخواهيم تصوير درستي ارائه بدهيم، ما ساختارهاي تركيبي كه يكي از شايعترين و پرمخاطبترين ساختارها براي كودكان و نوجوانان است، كه ما آن را هم براي كودك و خردسال و هم براي نوجوانان داريم كه از نمونه آن ميتوان به برنامه «تابستان شاد» اشاره كرد كه در حال حاضر با آمدن فصل پاييز به «پاييز شاد» تغيير نام داده است، صبحها پخش ميشود. همچنين برنامههاي فتيله و عمو پورنگ، مشاغل، نوجوان، امروز و فردا كه تركيبي است و پيامهاي متنوعي را از جمله معرفي نخبگان و شايستگان نوجوان است، انيميشنهاي امروز ما هم بخش قابل توجه آن انيميشنهاي خوب و ايراني است و گاهي از انيميشنهاي قديمي و جديد خارجي هم لابهلاي برنامهها استفاده ميكنيم.
*گروه كودك از لحاظ محتوايي پيش از مديريت شما كجا قرار داشت و در حال حاضر در كجا ايستاده است؟
- ما كه در مديريت هاي مختلف قرار مي گيريم، در حال دو امدادي هستيم. كار توسط يكسري از دوستان انجام مي شود و ما در مسير، آن را به اهداف نزديكتر ميكنيم. ما كه در گروه كودك فعاليت ميكنيم كارمان مكمل يكديگر است. همه كساني كه در گروه كودك فعاليت ميكنند تلاش ميكنند به حضور متن در برنامهها و حضور كارشناس و صاحبنظران در پشت پرده برنامهها توجه زيادي كنند و شرط ما هم با تهيهكنندگان اين است كه بتوانند اين دو مطلب را محقق كنند. در واقع ما شرايط توليد را به گونهاي فراهم كردهايم كه استفاده از متن و صاحب نظران و عوامل برنامهساز به خوبي ديده شوند. مطمئن هستم كه اگر اين مسائل را مدام پيگيري كنيم، بهتدريج شاهد افزايش كيفي برنامههايمان خواهيم بود.
ما مثلا در برنامه صبحگاهي كه در حال حاضر داريم، تمام اجزايش توسط اساتيد دانشگاه پشتيباني شده است. ما در كنار نيازي كه آنتن به برنامههاي زنده دارد، تلاش كردهايم تا از برنامههاي توليدي استفاده كنيم تا بتوان دقتهاي لازم محتوايي را بر آن اعمال كرد و با دقت نظر بيشتر و تائيد متنها كار پيش برود. گروه كودك و نوجوان از بهمن سال گذشته حتي وارد مسائلي شد كه معمولا گروه كودك و نوجوان وارد آنها نميشود، مثل مباحث انقلاب اسلامي و دهه فجر. ما برنامه 15 قسمتي اختصاصي براي تبيين مسائل مختلف انقلاب اسلامي براي نوجوانان داشتيم. يا در سالگرد ارتحال حضرت امام خميني(ره) ما يك مستند 10 قسمتي با نام ريسمان مهر داشتيم كه اين برنامه براي اين بود كه هم تاريخ انقلاب و حركت امام خميني(ره) را براي نوجوانان ترسيم كنيم و هم سخنان مقام معظم رهبري پيرامون اين موضوع را يك دوره ديگر خطاب به نوجوانان تبيين كنيم. ما بايد به موضوعات انقلابي، ملي، دفاع مقدس و ... در اين حوزه بپردازيم. شايد عدهاي بدون توجه به اين مسئله صرفا بانشاط بودن برنامههاي كودك و نوجوان را به عنوان يك شاخص براي برنامهها در نظر بگيرند كه اين شرط لازم برنامهسازي كودك و نوجوان هست، ولي شرط كافي نيست. ما اول بايد ببينيم كه چه پيام هايي مي خواهيم منتقل كنيم و بعد از لوازم آن رنگ و لعاب و تنوع و شادابي است. اما اگر او باشد ولي ما ندانيم كه چه مفهومي ميخواهيم منتقل كنيم، فايدهاي ندارد.
* در گفتههايتان به برنامه هاي جديد در حوزه كودك و نوجوان اشاره كرديد، شما زماني كه مديريت اين گروه را بر عهده گرفتيد، يكباره پخش يكسري از برنامهها را متوقف كرديد، مبنايتان براي انجام اين كار چه بود؟
- ببينيد، كار رسانه اين طور است كه همه برنامهها و نه در بخش كودك و نوجوان و در همه شبكههاي سيما، در تعداد قسمت مشخصي مجوز گرفته و ساخته ميشوند. اين برنامهها روزي و در زمان مقررشان هم به پايان ميرسند. اگر غير از اين بود كه شما هيچوقت شاهد برنامههاي جديد از تلويزيون نبوديد و هميشه و مثلا پس از 10 سال مدام برنامه تكراري ميديديم. برنامهها به تناوب توليد و پخش ميشوند و همين تنوع براي مخاطب ميتواند موضوعيت داشته باشد و كار تهيه برنامه تلويزيوني بين برنامهسازان و تهيهكنندگان و عوامل توليد بچرخد. نميشود ما سه برنامه داشته باشيم، بقيه تهيهكنندگان بيكار باشند و بقيه مدام كار داشته باشند و روي آنتن باشند. بنابراين خيلي از برنامهها زمانشان به پايان رسيده و آن دورهاي كه برايشان طراحي شده، به پايان رسيده و خيلي از برنامهها هم اين گونه نبوده و ادامه داشته و قطع نشده است. اما تلاش شده كه اگر برنامهاي مثلا مثل برنامه «صبح به خير بچهها» كه تا آخر خرداد ادامه پيدا كرد و پس از 5 ماه حضور من ادامه داشت، به تهيه كننده برنامه ديگري داديم و به جاي آن برنامه تابستان شاد را روي آنتن برديم. كار مديريت رسانه اين است كه تنوع لازم را در برنامهسازي ايجاد كني و همه تهيهكنندگان هم بتوانند برنامه توليد كنند. به همين خاطر است كه ما در نوروز 89 روزانه بيش از 10 ساعت برنامه داشتيم كه براي اولين بار اتفاق ميفتاد. يا در تابستان امسال ما بيش از 10 ساعت پخش برنامه داشتيم و به خاطر اين كه اين تنوع لحاظ شود، ما با برنامههاي گوناگوني مواجه بوديم.
* حدود دو سال است كه شبكه دو كودك به عنوان تخصصي و ويژه كودك و نوجوان مشغول به فعاليت است، اما آنچه ما در اين شبكه نميبينيم، تقسيمبندي و مرزبندي واضح و شفاف اين شبكه در برنامههاي كودك و نوجوان است، آيا شما برنامهاي براي تفكيك اين دو گروه از هم داريد؟
- يكي از مباحثي كه براي هويت بخشي به شبكه در راستاي كودك و نوجوان ميتواند انجام شود، بحث ساختار گروههاي شبكه است. منتها اين مسئله از زواياي مختلف قابل بررسي است. مثل اين كه آيا ما در چنين شبكهاي نياز به تقسيمبندي اينچنيني داريم يا نه؟ يا در واقع گروههاي مختلف هركدام در بخشي خاص كار را پيش ميبرند كه يك مدل است و يا اين كه نه، ما سه گروه خردسال، كودك و نوجوان داشته باشيم. اينها مسائلي است كه ميتواند مورد توجه قرار گيرد ولي آنتن شبكه جاي معطلي نيست. مهم اين است كه همه گروهها در شبكه به اين سمت و سو بروند. من امروز به شما اين گزارش را ميدهم كه الان گروه سياسي، معارف و اجتماعي شبكه نسبت به گذشته بيشتر خود را همسو با مسئله كودك و نوجوان كردهاند و ما اين را در برنامههايي نظير تصوير زندگي، برنامههاي سياسي و ويژهبرنامههاي معارف و ... شاهد هستيم. معمولا آنچه كه هم به لحاض پخش و جذابيت براي مخاطب مورد قضاوت قرار ميگيرد، برنامههاي نمايشي است و گروه فيلم و سريال هم در اين زمينه كارهاي بسيار خوبي انجام ميدهد، اما ما ميبينم كه تا كار نمايشي به ثمر بنشيند، به زمان بيشتري نياز دارد. پس ما هم بايد به ساختار و تشكل مديريتي شبكه توجه كنيم و هم معطل نمانيم. ما تلاش كرديم تا معطل نمانيم و لذا من 6 الي 7 ساعت برنامهاي را كه اشاره كردم، مختص گروه نوجوان توليد ميشود. البته اگر ما با دقت نظر بيشتري روي اين مسئله فكر كنيم، زماني كه در اين حوزه برنامه توليد ميشود، بيش از اين زمانها است.
* آيا تقسيمبندي ويژهاي براي برنامههاي روي آنتن داشتهايد كه در چه ساعتي برنامه ويژه چه گروهي روي آنتن برود؟
- تقسيمبندي اختصاصي وجود دارد. معمولا با بازگشايي مدارس، برنامههاي صبح به سمت خردسالان هدايت ميشود اما در تابستان تركيبي از هر دو است.
* مخاطب شما اعم از خردسال، كودك و نوجوان بايد تشخيص بدهد كه اين برنامه متعلق به اوست يا خير آيا تقسيمبندي زماني براي مخاطبان روي آنتن صورت گرفته است؟
- تقسيمبندي اختصاصي شده است و با باز شدن مدارس برنامههاي صبحگاهي بيشتر به سمت خردسالان ميرود و تابستانها هم خردسال و هم كودك را شامل ميشود و صبحها از برنامه خردسال شروع ميشود و به سمت برنامه كودك ميرود. تقريبا يك نظم منطقي وجود دارد فقط با توجه به اين كه برنامه «عمو پورنگ» برنامهاي است كه مخاطب بيشتري دارد، اين را هم رعايت ميكنيم كه محصلان بعد از ظهري نيز بتوانند اين برنامه را ببينند و در روزهايي كه برنامه «عموپورنگ» روي آنتن ميرود، اين نظم منطقي كمي به هم ميريزد و اين برنامه كمي ديرتر پخش ميشود تا همه بچهها بتوانند آن را ببينند.
* اتفاقي كه شما به آن اشاره كرديد، بحث فيلم و سريال بود. چرا الان ما يكسري فيلمها و برنامههايي در شبكه دو ميبينيم كه ربطي به كودك و نوجوان ندارد و متعلق به بزرگسالان است؟
- اين همان نكتهاي است كه به آن اشاره كردم. توليدات نمايشي معمولاً يك سال تا دو سال طول ميكشد تا به روي آنتن برود و كارهاي توليدش انجام بشود. با اين شرايط نميشود باكس شبكه در ساعات پخش فيلم و سريال خالي بماند و ما بهزودي شاهد توليدات جديد فيلم و سريال در گروه كودك و نوجوان شبكه دو خواهيم بود و مطلع هستم كه در گروه فيلم و سريال شبكه دو اين اقدامات در حال انجام است.
به اين نكته هم عنايت داشته باشيد كه با توجه به اين كه اين شبكه يا درباره كودك و نوجوان و مسائل تعليم و تربيتي برنامه ميسازد و يا براي كودك و نوجوان يعني شما ممكن است شما سريالي را ببينيد كه خيلي هم سريال بزرگسالانهاي است. اما درباره مسائل تربيتي و خانواده است.
* تا فاصلهاي كه فيلم و سريالهاي شما آماده شود ما برنامههايي ميبينيم كه خشونتآميز است شما براي آگاهيدهي به مخاطب اين مسئله را زيرنويس هم نميكنيد تا او آماده باشد كه فرزند خود را از ديدن آن صحنه منصرف كند؟
- شما فكر ميكنيد در منطق كار رسانه چنين كاري ثمرهاي هم دارد؟ اين مسئله در دنيا بعضاً هنوز هم انجام ميشود ولي ثمره عملي ندارد. در عين حال اين را هم بگويم كه ما كارهاي ويژه كودكان و نوجوان هم داشتهايم و سريال در بخش كودك و نوجوان پخش كردهايم.
* در ساخت و توليد برنامه كودك و نوجوان چقدر از الگوهاي خارجي استفاده ميكنيد؟
- كار رسانه هم صنعت است، هم هنر است و هم بخشهاي عمومي فرهنگ داخلي و پيامهاي ديني است. آن بخشي كه صنعت است ما ميتوانيم اقتباسگر باشيم. ميتوانيم از ساختارها، دكورها و غيره... الگوهايي را برداريم. آن بخش كه مربوط به هنر است در واقع مقداري بومي هم شده است و كارگردانان و هنرمندان ما هم اين كار را ميكنند در بخش اكتسابي و درس خواندن و آنچه كه در داخل ايران تجربه ميشود بخش پيام مربوط و مختص به خودمان است. ما هر قدر در بخش صنعت وارد بشويم، ميتواند اين اقتباسگري اتفاق بيافتد. اما جاهايي كه به بخش پيام و ايدئولوژي نزديك ميشويم بايد توليدگر باشيم به صورت طبيعي تهيهكنندگان ما برنامههاي كودك و نوجوان را در دنيا رصد ميكنند و تلاش ميكنند آنچه را كه در قالب اقتباس است، دريافت كنند.
* برنامههايي نظير «عموپورنگ» و «فيتيله» سالها است كه با افراد خاصي و در قالبهاي يك جور پخش ميشوند اما همچنان مخاطب خود را دارند. برنامهاي براي تغيير شكل و محتواي آن برنامه نداريد؟
- اولاً اين برنامهها هم در دورههاي مختلف تغييراتي داشتهاند، نه اين كه تغييراتشان فقط متعلق به اين دوره خاص باشد. «عمو پورنگ» هم در عنوان برنامه و در شكل خود تغيير بسيار جدي داشته است و هم موضوعات و مهمانان آن هم تغيير كردهاند. درست است كه شخصيت اصلي اين برنامه عموپورنگ است اما بالاخره اين تغييرات در برنامه رخ داده است. در برنامه «فيتيله» هم در اجراي موسيقي و غيره... تغيير داشته است و در مناسبتهاي گوناگون نيز تغييرات خاص خودش را اعمال كرده است. اين در همه جاي دنيا اين مسئله معتبر است كه برنامهاي كه مخاطبان خود را دارد، آن را با همان مخاطب بالا حفظ ميكنند و اگر در دوره زماني افت كرد مشخص ميشود كه كار را بايد تغيير داد يا حذفش كرد. ما الان همچنان با بيش از 94 درصد مخاطب براي اين دو برنامه روبرو هستيم و اين نشان ميدهد كه مخاطبان از برنامه رضايت دارند. ما بايد تلاش كنيم كه اگر در برنامهاي دستكاري انجام ميدهيم، جهت بهبود برنامه باشد و طوري نباشد كه مخاطب را برنجاند و او را از پاي تلويزيون بلند كند. در واقع شما به نقطه اوج رسيدهايد و در اين نقطه دستكاري كردن برنامه نميتواند بدون دليل اتفاق بيفتد. ما در حدي كه مخاطب را از دست ندهيم و رضايت بيشتري برايش ايجاد كنيم، ميتوانيم در برنامه دست ببريم.
* بعضي از منتقدان نسبت به موسيقي به كار رفته در برنامههاي «عمو پورنگ» و «فيتيله» انتقاد دارند، شما چقدر اين انتقاد را وارد ميدانيد؟
- بيترديد در كار رسانهاي هم بايد نقدپذير باشيم و هم نميتوانيم كار بدون نقد انجام دهيم. نه در بخش موسيقي بلكه در همه بخشها اين كار سختي است و هيچ كس دنبال اين نيست كه كار بد و خراب انجام دهد. اما اين نكته را هم توجه كنيد وقتي روزانه حداقل 7 ساعت آنتن را پوشش ميدهيد، اين مستلزم اين است كه خيلي تلاش كنيد و ممكن است در برنامه «فيتيله» كه مثلاً سه ساعت پخش ميشود قطعه موسيقي كه بايد درباره آن تذكر داد، پخش شود. ما مرتب با دوستان تعامل ميكنيم و آنها نيز ميپذيرند به نظر من منتقدان بايد كمي هم نيمه پر ليوان را ببينند و اين كه برنامه چقدر توانسته بچهها را به موضوعات ديني و اخلاقي نزديك كند و در آنها حس خوبي از دين ايجاد كند و جذاب باشد. ما هم بايد تلاش كنيم تا كمترين خطا را داشته باشيم. در سرجمع هم بعضيها معتقدند كه برنامههاي كودك و نوجوان همگي بايد برنامههايي نظير «عمو پورنگ» و «فيتيله» باشد در حالي كه ما بايد روي ساختارها و موضوعات مختلف متمركز باشيم و برخي از برنامههايمان بايد بسيار جدي باشند. مثلاً در برنامهاي، ما مشاغل و حرفهها را به نوجوانان آموزش ميدهيم تا در آنها انگيزه كار و تلاش را ايجاد كنيم. وقتي كه ميخواهيم ديدنيهاي ايران را و هويت مليمان را با سفر كردن به نوجوانان آموزش دهيم اين برنامه ديگر از موسيقي و طنز بهره نميبرد. اين هم يك ساختار براي خود دارد و ممكن است هر كدام از اينها فراز و نشيبي براي خودش داشته باشد. ما در خرداد سال گذشته برنامهاي با نام «از خرمشهر تا ابديت» داشتيم كه به موضوع دفاع مقدس ميپرداخت، ممكن است دوستاني باشند كه بگويند آقا كودك و نوجوان چه احتياجي به اين برنامه دارند؟ اين هم يكي از موضوعات ما است. ما همين الان پخش زنده برنامههاي دفاع مقدس را در برنامه كودك و نوجوان داريم. ما فكر ميكنيم كه همه اين موضوعات بايد در ساختار گروه كودك شبكه دو وجود داشته باشد اما شدت و ضعف داريم. بعضي از برنامهها قويتر كار ميشود و برخي از آنها ضعيفتر هستند و در آنها اشكالاتي وجود دارد كه بايد آنها را اصلاح كنيم. مسئله اينجا است كه در فرآيندي كه ما تعريف ميكنيم، دغدغهمان اين است و همه تلاشمان را به اين سمت و سو ميبرد كه يك اتفاق درست بيافتد. اين مسئله بايد مورد رصد قرار بگيرد در غير اين صورت خيلي تفاوتي بين اين نيست كه ما فكر بكنيم با آدمها اين مسائل اتفاق ميافتد. اين تفكر پشت كار است كه بايد ثابت باشد و آدمهاي مختلف ميتوانند در واقع عطرهاي مختلفي را پخش كند. من كار تمام دوستاني را كه پيش از من اينجا بودند، تأييد ميكنم و قطعا هم اين كار بايد بعد از من نيز توسط دوستان ديگر ادامه پيدا كند.
* جايگاه مراكز استانها در توليد برنامه براي گروه كودك و نوجوان شبكه دو كجاست؟
- ما به چند روش با استانها در ارتباط بودهايم. يكي از آنها اين بود كه ما تشخيص داديم اگر استانها برنامههايي توليد كنند، ما ميتوانيم در دل برنامههايمان از آنها استفاده كنيم. مثل برنامه 1+30 در دهه فجر كه حركت خيلي خوبي بود. يا مثل برنامهاي كه ما از شبكه اين اجازه را گرفتهايم تا اذان اين شبكه توسط نوجوانان انجام شود و گفتهايم نماز جماعت مراكز استانها با نماينده محترم ولي فقيه در استانها همراه با نوجوانان ضبط شود تا ما آنها را پخش كنيم. اين بخش از كار را برعهده مراكز استانها قرار دادهايم، يك بخش ديگر پخش انيميشنهاي توليد مراكز و برنامههاي آنهاست و از اين جهت تعامل خوب و سازندهاي با مراكز استانها داشتهايم.
* آيا از مراكز استانها براي توليد برنامههاي نمايشي نيز استفاده كردهايد؟
- تعامل زنده با مراكز استانها فقط در مناسبتها ميتوانيم داشته باشيم. مثلاً ما در برنامه راهيان نور در نوروز امسال برنامه پخش كرديم و الان هم ويژه برنامه دفاع مقدسمان همينطور است.
وقتي تناسب ايجاد ميشود، اين اتفاق ميافتد. ما همين الان برنامهاي نيز با اجراي آقاي ميلاني داريم كه همراه با نوجوانان به استانهاي مختلف سفر ميكند و ديدنيهاي هر استان را هم توضيح ميدهند.
* مجريهاي كه شما براي برنامههايتان انتخاب ميكنيد، بايد چه ويژگيهاي داشته باشند و آيا به دنبال جذب مجري جديد هستيد؟
- ما تلاش ميكنيم تا برنامههايمان خيلي مجري محور نباشد و برنامههاي توليدمان خيلي به اجرا ربط نداشته باشد. مجري اگر به معناي وسيع كلمه بگوييم عمو پورنگ هم مجري است، اما به مفهوم خاص كه پلاتوگويي باشد سعي ميكنيم كمتر استفاده كنيم.
* شما مجري را با مفهوم وسيع آن در نظر بگيريد؟
- ما ميتوانيم بگوييم كه برنامه ما بايد خصوصياتي را داشته باشد و هم خود مجري علاقهمند به كودك و نوجوان باشد و هم اين جذابيت بصري را داشته باشد و هم بتواند از زبان فارسي به گونهاي استفاده كند كه براي همه بچهها قابل فهم باشد و بايد براي خود بچهها دوست داشتني باشد، شما نميتوانيد به سادگي بگوييد كه يك عمو پورنگ دارم پس ميتوانم 20 تاي ديگر هم داشته باشم. من گروه هنرمندان فيتيله را دارم و ميتوانم 20 تاي ديگر نيز داشته باشم هيچ وقت اين اتفاق نميافتد. من شما را يادآوري ميكنم به اينكه در زماني بعضي از بازيگران امروز كشور بازيگران كودك و نوجوان بودهاند. مانند اكبر عبدي، آتيلا پسياني، حميد جبلي، رضا رويگري، شهاب حسيني و ... هنرمندان اين گروه بودهاند و اين طور نيست كه ما هم همواره افراد فراواني را داشته باشيم كه براي گروه كودك و نوجوان برنامههاي پرمخاطب بسازند و اين بايد به وجود بياييد ما هم بايد تلاش كنيم تا اين افراد را شناسايي كنيم و در عرصه برنامههاي نمايشي كارگردانها و تهيهكنندگان و ... ما تلاش ميكنيم با تستزدنهايمان به بهترينها برسيم.
مثلاً آقاي روشنپژوه در تعريفي كه براي برنامهاش وجود دارد، محبوب است و همان موفقيت را حفظ ميكند. پس ما به صور مختلف مجرياني داريم كه مجري، هنرمند و بازيگرند و برخي هم مجري محض هستند كه كارشان فقط پلاتوگويي است. ما تلاش كردهايم كه استفاده از چنين مجريهايي را به حداقل برسانيم چون براي ما مهم اين است كه تصوير ما خيلي ثابت نباشد و بتواند تغييري در فضاها آدمها و غيره... بدهد.
حتما اگر كساني باشند ما از آنها استفاده ميكنيم و تقريباً 15 الي 20 نفر مجري هنرمند روي آنتن داريم.
* در حال حاضر جايگاه برنامهسازي در ايران نسبت به ساير كشورهايي كه به مقوله برنامه كودك توجه دارند چگونه است؟
- اين ساير كشورها كدام هستند؟ وقتي كه ما به شبكههاي ماهوارهاي رجوع ميكنيم، ميبينيم كه بخش اعظمي از پخش آنها انيميشنهاي توليد هاليوود است. يا بخشي از ايجاد جذابيتهايشان مربوط به روابط آزاد و به دختر و پسرها مربوط ميشود و به نوعي بياخلاقي در پشت آن نهفته است.
در خوشبينانهترين حالت اين است كه تعداد زيادي انيميشن پخش ميشود در حالي كه اگر كمي دقت كنيم، ميبينيم در ايران تلاش ميكنيم تا اينكه برنامهسازي متناسب با اهداف انقلاب باشد و كار سختي است. اگر اين مقايسه انجام شود، ميبينيم كه گاهي برنامههايي به ما ارجاع ميشود تا درباره پخش آنها تصميم بگيريم و ميبينيم كه اين دقيقاً نكاتي درش وجود دارد كه رسوبات تفكر غرب را به كودكان و نوجوانان ما آموزش ميدهد. حتي مسائل اعتقادي نظير مثلا تناسخ در بسياري از انيميشنها وجود دارد. شما روابط آزاد دختر و پسر، نوع نگاه به عرصههاي زندگي و غيره را در اين عرصه ميبينيد، پس ما پاك و متناسب با اهداف و مباني تعيين شده برنامه تهيه ميكنيم. شما هر ميزاني كه اين خطوط اصلي را كنار بگذاريد، برنامهسازي راحتتر ميشود. اين كه شما جذابيتي به واسطه تفاوت دختر و پسر ايجاد كنيد كه هنرمندي نيست. هنرمندي اين است كه شما بايد با اين شرايط بتوانيد برنامه توليد و مخاطب خود را هم داشته باشيد. هر ميزاني كه موسيقي بخواهد در برنامههاي ما اصل بشود، خط قرمز ما است و موسيقي تنها ميتواند يك زمينه جذابي را ايجاد كند آن هم تا حدي كه اجازه شرعي در آن وجود دارد و ما در پناه آن موسيقي بتوانيم حرفهاي اصلي خودمان را بزنيم. من اكثر اين شبكهها را شبكههايي ميدانم كه شبكه پخش هستند و تعداد كمي شبكه در دنيا وجود دارد كه شبكههاي قديمي و حساب شده توليد برنامه براي كودك و نوجوان هستند و بسياري از زمينهسازي ترويج مبنا و اصول غربي است. بنابر اين انتخاب ما براي يك انتخاب انيميشن كار بسيار دشواري است ما انيميشنهايي داشتهايم كه گاهي حتي در گذشته از همين رسانه پخش شده كه وقتي دقت اعتقادي به آنها ميكنيم اينها رسوبات بسيار سنگيني را در خود دارند. شما ممكن است يك برنامه مستند در زمينه حيات وحش و يا طبيعت ببينيد و به عنوان يك فرد بزرگسال اعتقاداتمان تغييري نكند. اما يك كودك زماني كه در يك برنامه مستند ميبيند كه فلان موضوع اين توانايي را در خود ايجاد كرده تا اين هماهنگي نسبي برايش به وجود بيايد، در واقع احساس ميكند كه پس خدا كجاست؟
وقتي موجودي كه ميتواند در خلقت خود دست ببرد، پس جاي خدا كجاست؟ اگر اين مسئله به كرات تكرار شود، اين كودك نگاه توحيدي خود را از دست ميدهد. وقتي كه در مستندي گفته شود كه موجودي با هم نوعان خود حرف ميزند، شما ديگر به كودك نميتوانيد بگوييد كه حيوانات سخن نميگويند، در حالي كه آنجا بايد بگوييد اينها با اصوات ارتباط برقرار ميكنند. اينها از جمله مواردي است كه ما در گزينش انيميشنها مدنظر قرار ميدهيم.
امروز ميتوانم اين را بگوييم كه برنامهسازي در ايران پاكترين، سالمترين و پرپيامترين نوع برنامهسازي در دنيا است.
- خط قرمزهاي شما در برنامهسازي كجاست؟
- مهمترين خط قرمز ما همان مسائل تربيتي، اخلاقي، اصول اعتقادي و ... است و ما تلاش ميكنيم تا پيامهاي درست را منتقل كنيم و اين كه كودكان را از خشونت به دور نگه داريم و مسائل اخلاقي نظير راستگويي و ... در آنها رعايت شود. در حقيقت خط قرمز ما همه مباني اخلاقي، ديني و تربيتي ماست.
- ايران در ساخت انيميشن طي سالهاي اخير گامهاي بزرگي برداشته است، تعامل شما با مركز صبا به عنوان توليدكننده بخش عظيمي از اين انيميشنها چگونه است؟ آيا فقط از انيميشنهاي آنها استفاده ميكنيد و يا اينكه به آنها سفارش كار را ميدهيد؟
- مركز صبا تا قبل از اين دوره جديد مستقل از شبكه بوده و به تازگي همراه با شبكه دو شده است. اين تعامل به وجود آمده و برخي اوقات مباحثي كه به آنها اشاره شد، مورد بررسي قرار ميگيرد و خوشبختانه افراد زبدهاي نيز در آنجا حضور دارند و ما توليدات خوبي چه در عرصه كيفيت و چه در عرصه پيام از مركز صبا شاهديم و اتفاقي كه بيش از پيش افتاده اين است كه ما بدون مرز و محدوديت كنداكتور انيميشنهاي توليد مركز صبا را پخش ميكنيم و گاهي اوقات هم به آنها سفارش كار ميدهيم.
* در حوزه توليد فيلم و سريال برنامهايي براي توليد سريال ويژه كودك و نوجوان در مناسبتهاي خاص داريد؟
- ما در نوروز امسال اين مورد را داشتيم و اميدواريم امسال نيز ادامه پيدا كند. برنامهريزي ما براي سال جاري اين بود كه در هر فصلي يك سريال داشته باشيم كه هنوز اين مسئله محقق نشده است.
* برنامه «خاله شادونه» براي مخاطبان خردسال جذاب بود، دليل حذف اين برنامه چه بود؟
- اين برنامه تا آخر خرداد كارش به پايان رسيد و هم اينكه مقداري ديالوگ با كودكان تكراري شده بود كه ما فقط يك مجري داشته باشيم تا با آنها صحبت كند و اسمشان را بگويد. من فكر ميكنم كه بين اين جنس برنامهسازي و برنامه تابستان شاد به دقت نگاه بكنند و مقايسه كنند. وقتي من با پرسش چرا مواجه ميشوم بايد بگويم كه اين برنامه نتوانست اهداف ما را ارتقاء بدهد. بايد اذعان كنم كه برنامه تابستان شاد يك گام به جلوتر ميرود.
* برخي اعتقاد دارند كه «خاله شادونه» بين خردسالان محبوبيت داشت، آيا اين امكان وجود دارد كه «خاله شادونه» با برنامهاي كه قالب جديدي دارد به تلويزيوني برگردد؟
- بله اگر اين قالب جديد وجود داشته باشد، امكانش هست. ما نسبت به هيچ يك از عوامل برنامه ساز نبايد وضعيت نهي داشته باشيم. ما آنچه كه بايد ارائه بدهيم تلاش براي جذابيت آنتن به نفع مخاطب است و اين كه پيامها را به طور جذاب به مخاطب برسانيم. در اين بين بايد همه عوامل استخدام درآيند.بايستي در دورههاي مختلف از آدمهاي مختلف و تواناييهاي مختلف استفاده كنيم.
* در طول روز چقدر از وقت خود را صرف ديدن برنامههاي روي آنتن ميكنيد؟
- ما چند مدل برنامهها را ميبينيم. يكي در زمان توليد است و تلاش ميكنيم به فضاي توليد وارد شويم و كار را ببينيم و ديگري بعد از توليد است كه ما حتما برنامهها را نگاه ميكنيم و شايد ديگر به دلايل مختلف نتوانيم روي آنتن هم برنامهها را ببينيم البته اگر شخصي ميخواهيد اين سؤال را بپرسيد جوابش همين است. ولي در كل تمام برنامهها ديده ميشود نميتوان هم برنامهها را ديد و هم روي آنها مديريت كرد آنها بايد ديده بشوند و اگر نقصي دارند برطرف شود بنابراين ما برنامه را از همان ابتدا تا زمان توليد و پخش مشايعت ميكنيم.
* در تمديد حكم آقاي ضرغامي، مقام معظم رهبري به چند شاخصه اشاره كرده بودند. اين شاخصهها را شما به چه شكلي به زبان كودكان ترجمه ميكنيد و بهكار ميگيريد؟
- اصليترين عناوين اين حكم كه بسيار دقيق انتخاب شده بودند، پايبندي به دين، اخلاق، اميد و آگاهي بود. ما از همان ابتدا بايد توجه ميكرديم تا برنامههاي ما به صورت تابعي از آنها توليد شود. ما برنامههايمان حتما بايد اين جهتگيري را داشته باشد... گاهي اوقات يك عملكرد به تيرانداختن ميماند. اين كه ما تير را بيندازيم و بگوييم اين همان جايي است كه من ميخواستم تير بيافتد. ولي من فكر ميكنم اين ارتباط غلطي با پيام دارد. برخورد صحيح اين است كه وقتي عنوان پيام آمد، اول خود ما به خوبي آن را بفهميم. اگر گفته ميشود مثلاً آگاهي، ما از ابتدا بايد كلام رهبر انقلاب را كالبدشكافي كرده و آن را بفهميم. مثلا ايشان در بخشهايي از سخنانشان ذيل آگاهي به بصيرت اشاره ميكند وقتي هم بصيرت را باز ميكنيم، به جنبههايي از تحليل درست دشمن شناسي و غيره ميرسيم. پس ابتدا بايد بفهميم دوم بايد اين مسئله را به تمام عوامل خود بفهمانيم تا اينجا كسي اين فرايند را نميبيند و بعد از اين است كه اينجا بحث اصلي شروع ميشود و آن اين است كه اين مسئله به چه زباني گفته شود كه مخاطب هم آن را بفهمد و پيام به درستي منتقل شود.
اگر ما ميخواهيم به بحث اخلاقي اشاره كنيم، شما را به برنامه «عموپورنگ» از اواسط تيرماه به بعد ارجاع ميدهم. كه تماما موضوعات اخلاقي است و با كار هنر و هنرمند ميتوان اين كار را انجام داد. مثل سخنوري كه مجموعه اي از مطالب را ميداند اما بايد طبقهبندي و شيوه بيان آنها را بداند تا موفق باشد. ما هنوز فاصله داريم تا وقتي كه به پيامي مثل بصيرت مي رسيم، چه عناويني ميتواند به ما كمك كند. مثل تفكر و اين كه انسان بايد در عرصههاي مختلف تفكر و تحقيق و ژرفنگري داشته باشيم. اگر ما به يك كودك ياد بدهيم كه فكر كن، قدم اول در ايجاد بصيرت در كودك است.
مديريت پيام در رسانه كار دشواري است و در يك ضلع آن مخاطبي قرار دارد كه ما بايد كامل آن را بشناسيم و ضمن اين كه بايد ساختارها و پيام را به خوبي بشناسيم. پس از آن بايد فرايند و عواملي را داشته باشيم كه بتوانند اين كار را براي ما انجام دهند. اگر موفق شويم اين كار را انجام دهيم مديريت رسانه صورت گرفته است. ممكن است برخي هم معتقد باشند كه اگر يك كارگردان خوب داشته باشيم، كافي است تا يك برنامه موفق توليد شود، در حالي كه پيش از آن ما به فيلمنامهاي احتياج داريم كه بايد خطوط اصلي ما به شكلي ماهرانه در آن گنجانده شده باشد. آن چيزي كه به چشم بيننده مي آيد نقطه اوج نيست و ما فرايندي را طي كردهايم كه مديريت رسانه نام دارد و در ايران مديريت پيام و رسانه بسيار به هم نزديك هستند و بايد به اين موارد كامل توجه كنيم.