علت اینکه مسایل اقتصادی در اولویت نامزدهاست به واقعیتی باز میگردد که غیرقابل انکار است و آن مشکلات ملموسی چون تورم، گرانی، اشتغال، بیکاری، کاهش ارزش پولملی و مسایلی از این دست است که اکنون خواسته بحق عموم مردم و بخصوص اقشار مستضعف به عنوان حامیان بیبدیل انقلاب است.
از سوی دیگر؛ مقارن با این فضا از مدتها قبل رسانههای غربی تحرکات و تکاپوی گستردهای را کلید زدهاند تا از دالان مشکلات اقتصادی در کشورمان، به میدان انتخابات نفوذ نمایند.مظهر بارز تلاشها و توطئهها و کارشکنیهای دشمنان نشاندار جمهوری اسلامی برای اینکه مشکلات اقتصادی را به عنوان چالشی در جهت تأثیرگذاری بر مسایل کلان سیاسی و از جمله انتخابات 24خرداد تحمیل نمایند حربه «تحریم»ها بوده است که در تمامی ماههای گذشته این خط پیگیری و رهگیری شده است.
گفتنی است؛ نمونه تازه ابزار تحریمها علیه کشورمان، تحریمهای اشخاص و شرکتهای ایرانی است که در همین چند روز گذشته دهها نفر و شرکت ایرانی مورد تحریم آمریکا و غربیها قرار گرفتهاند.موضوعی که این یادداشت تلاش میکند تا ابعادی از آن را مورد دقت و واکاوی قرار بدهد مسیر مواجههای است که باید در برابر عملیات رسانهای دشمن و اقدامات دسیسهآمیز مراکز تصمیمگیر آمریکایی و غربی در حوزه «جنگ اقتصادی» به کار بست و البته هم پدافند کرد و در برخی عرصهها آفند اقتصادی.
متأسفانه آنچه که این روزها از برخی نامزدهای ریاستجمهوری در بیان مشکلات اقتصادی شنیده میشود تنها لیست کردن مشکلات است به اضافه قدری وعدههای اقتصادی!برخی دیگر هم به جای ارایه برنامه واقعی یا طرح راهکاری برای مشکلات اقتصادی، فقط به سیاهنمایی اقتصادی میپردازند و طرفه آنکه گاهی اوقات ژست ناجی مشکلات را میگیرند که دراینباره حداقل دو گزاره قطعی است؛ یکی اینکه از بستر انصاف و عدالت خارج شدهاند و دیگر آنکه واقعیتها را پیرامون مشکلات و البته خودشان به مردم نگفتهاند.
شواهد و قرائن غیرقابل خدشه نشان میدهد در شرایط کنونی راهبرد دشمن در
مواجهه با جمهوری اسلامی یک جنگ تمامعیار اقتصادی است و ناگفته پیداست در
این مواجهه نفسگیر و خطیر باید نسخهای در دست داشت که «تهدید»ها را به
«فرصت» تبدیل ساخت.
از همین روی؛ مسئولیت و رسالت بزرگ نامزدهای ریاستجمهوری این است که
شناخت درستی از تحرکات و تکاپوی حریف در حوزه جنگ اقتصادی داشته باشند و در
سوی مقابل بهترین و مطمئنترین راهکار را ارایه نمایند.
رهبرمعظم انقلاب در بیانات اخیرشان در مراسم سالگرد ارتحال امام
خمینی(ره)، ضمن توصیههای مهم و راهبردی انتخاباتی تاکید فرمودند که امروز
مسئله اصلی کشور، «اقتصاد» است و از همه نامزدها خواستند توجه کافی به این
مسئله داشته باشند.
«آقا» در این میان نکتهای دقیق و عمیق را مطرح کردند که اهمیت پرداختن به
این مسئله را مضاعف میکند؛ «مسئله اقتصاد به میدان چالش تحمیلی بیگانگان
تبدیل شده است.»
بنابراین آنچه قابل اعتناست و توجه ویژه نامزدهای ریاستجمهوری را در صحنه جنگ اقتصادی میطلبد افقی است که باید به مسئله اقتصاد داشته باشند و به وعدههای انتخاباتی و طرح خردهگفتمانهای اقتصادی بسنده نکنند. متاسفانه موضوعی که جای آن خالی است و انتظار میرفت نامزدهای ریاستجمهوری در طراز رئیسجمهور نظام جمهوری اسلامی در طرح مباحث اقتصادی به آن عنایت ویژهای داشته باشند بحث «اقتصاد اسلامی» در قالب یک پارادایم اقتصادی است. به اذعان تحلیلگران و کارشناسان دو پایه اساسی اقتصاد اسلامی، یکی «تولید و افزایش ثروت ملی» و دیگری «توزیع عادلانه ثروت» است.
رهبرمعظم انقلاب نیز بارها طی سالیان گذشته بر مقوله اقتصاد اسلامی تاکید داشتهاند و از جمله خاطرنشان کردند؛ «هر طرح و بحثدیگری که به افزایش ثروت ملی و عدالت اجتماعی بیتوجه باشد به درد کشور و مردم نمیخورد.»اکنون سوال این است که نامزدهای محترم ریاستجمهوری چه برنامهای برای عملیاتی شدن اقتصاد اسلامی در جامعه دارند؟ آیا از گذشته و پارهای از سیاستهای اقتصادی دولتهای قبلی درس گرفتهاند؟ تا کی مردم باید هزینه مدلهای اقتصادی وارداتی را بپردازند؟
همچنین سوال بسیار مهمی که نامزدهای محترم ریاستجمهوری باید به آن پاسخ بدهند و در مباحث اقتصادی خود آن را توضیح بفرمایند این است که اساساً نگاه اقتصادی آنها بر مبنای چه مدلی تعریف میشود؟آیا حق مردم نیست که در جامعه اسلامی، اقتصادی حاکم بشود که مبتنی بر افزایش ثروت ملی و عدالت اجتماعی باشد؟ امّا نامزدهای محترم در مباحث اقتصادی آنگونه که شایسته و بایسته است به اقتصاد اسلامی نپرداختهاند.
نکته دیگر این است که مسئله اقتصاد با حوزههای «سیاست» و «فرهنگ» پیوند درهم تنیدهای دارد و این عرصه بر حوزههای دیگری تأثیر میگذارد و از آنجائیکه در جامعه اسلامی باید بصورت منسجم و واحد به سمت اجرای آموزههای ناب اسلامی حرکت کرد؛ نمیشود «اقتصاد» را از «سیاست» یا «فرهنگ» متمایز کرد.
اهمیت مسایل اقتصادی تا آنجاست که همواره در آموزههای اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است.به عنوان نمونه اگر در قرآن میخوانیم؛ «ولن یجعل الله للکافرین علیالمومنین سبیلا»- که در فقه از آن به عنوان قاعده نفی سبیل (عدم تسلط بیگانگان بر مومنان) یاد شده است- از جمله اصلیترین زمینههای آن، این است که مسلمانان خودکفا و در عرصه اقتصادی وابستگی نداشته باشند.
امروز یکی از ابزارهای دشمن برای این تسلط که الحمدلله تاکنون طرفی نبستهاند مسئله تحریمهای اقتصادی است.سوال این است که برنامه نامزدهای محترم ریاستجمهوری درباره «اقتصاد بدون نفت» چیست؟وقتی دشمن میخواهد از راه فشارها و تحریمهای اقتصادی بر جمهوری اسلامی سیطره پیدا کند بایسته است که از مهمترین دغدغههای اصلی یک نامزد ریاستجمهوری دفع این تهدیدها و فشارها در بستر اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی باشد.
جواب سوال روشن است و جای کمترین تردیدی وجود ندارد که حرکت بسوی اقتصاد مقاومتی به عنوان ترجمانی از اقتصاد اسلامی در شرایط کنونی، غرب را برای اعمال فشارها به ایران خلع سلاح میکند.در ابتدای امسال نیز پاتریک کلاوسن مدیر بخش پژوهش انستیتو واشنگتن در خاور نزدیک اذعان کرد که دور شدن ایران از اقتصاد نفتی- بخوانید اصلیترین شاخصه اقتصاد مقاومتی- تلاشهای غرب را برای فشار به ایران کمرنگ میکند. از این روی لازم است نامزدهای محترم ریاستجمهوری از نسخه بیبدیل و کارساز «اقتصاد اسلامی» که ابعاد گستردهای دارد بهره گرفته و این ظرفیت بزرگ را به صحنه آورند.
حاکمیت پارادایم اقتصاد اسلامی نقش بسزایی در عرصههای فرهنگی و سیاسی نیز خواهد داشت. به عنوان نمونه اگر «اخلاق اقتصادی اسلام» به عنوان عامل مؤثری از این مقوله محقق شود تاثیر شگرفی در سبک زندگی جامعه به بار میآورد.مصادیق اخلاق اقتصادی اسلام، مواردی همچون تقویت روحیهکار، سادهزیستی، پرهیز از اسراف و تجملگرایی، وقف کردن، اعطاء قرض، تلاش برای خشکاندن ریشههای فساد اقتصادی و... است که به موازات افزایش تولید ملی و عدالت اجتماعی جامعه را به سوی آبادانی دین و دنیا رهنمون میسازد.
و بالاخره باید این سوال را اینگونه تکرار کرد که نامزدهای محترم برای اجرای اقتصاد مقاومتی که ترجمانی از اقتصاد اسلامی است چه راهکاری اندیشیدهاند؟