به گزارش صراط،احمد
توکلی ازجمله چهرههای تأثیرگذار در مجلس است که اغلب انتقادات جدی به
دولت دارد و به جهت سابقه طولانی حضور در مجلس و دولت میتواند نقش مؤثری
در چگونگی تعامل دو قوه ایفا کند.
از اینرو و درخصوص چرایی ایجاد چالش در روابط قوا، همشهری به سراغ این نماینده مجلس رفته است. او معتقد است که با توجه به توصیههای مقام معظم رهبری درخصوص پرهیز مسئولان از کشاندن اختلافات به میان مردم، مجلس باید در رابطه با دولت صبر و مدارا را پیشه خود کند.
از سال 84که آقای احمدینژاد گفت آمده است تا در کنار مجلس اصولگرا کشور را بسازند چه اتفاقاتی افتاد که در نهایت روابط دولت و مجلس به اینجا رسید؟
این حرفهایی بود که آقای احمدینژاد در ابتدا میزدند اما بهتدریج معلوم شد که خیلی به این حرفها اعتقادی ندارد و تدریجا بیاعتناییاش به قانون مشخص شد.ابتدا تفسیرهای خاص خودش از قانون را مطرح میکرد و بعد هم کم کم بیاعتناییاش به تفاسیر رسمی علنیتر شد، چون میدانید که اگر قانون صریح نباشد و نیاز به تفسیر داشته باشد، چنانچه قانون اساسی باشد، مرجع تفسیر آن طبق قانون اساسی شورای نگهبان است و اگر قانون عادی باشد -باز طبق قانون اساسی- مجلس مرجع رسمی تفسیر آن است. ایشان تفاسیر خاصی از قانون اساسی دارد که دیگران چنان تفسیری ندارند.
تا اینجایش البته اشکالی ندارد چون هر کسی نظری دارد که برای خودش محترم است اما وقتی در مقام اجرا قرار میگیرد بهعنوان رئیس قوه مجریه که قسم خورده به قانون عمل کند و حق ندارد برخلاف قانون عمل کند، باید به تفاسیر مفسر قانونی تن بدهد. کمکم معلوم شد که این هم نیست و ایشان به تمکین در برابر قانون و تفاسیر قانونی هم اعتقادی ندارند. در نتیجه اختلافات بروز کرد و در نتیجه این اختلافات، کندی در کارها ایجاد شد و در نهایت هم دود آن به چشم مردم رفت.
یعنی اصولگرایانی که در سال 84از احمدینژاد حمایت کرده بودند، نمیدانستند که ایشان چنین روحیاتی دارند؟
تا آنجایی که من میدانم اکثریت نمیدانستند. تک و توک افرادی بودند که از قبل با ایشان آشنایی داشتند و میگفتند که ایشان اینجوری است، اما باور آن خیلی سخت بود.
چرا روی استیضاح وزیر کار اصرار داشتید؟
خب ما همه راهها را رفتیم و چارهای جز استیضاح نداشتیم. استیضاح به این دلیل انجام شد که قانون احترام داشته باشد. هزاران نفر در کشور به شهادت رسیدند برای اینکه حکومت، حکومت قانون باشد نه حکومت سلایق اشخاص.
بهنظر میرسد که در این دولت وزرا خیلی هم کارهای نیستند که با استیضاحشان مشکلات حل شود.
متأسفانه همینطور است که شما میگویید اما این از وزرا رفع مسئولیت نمیکند، بلکه مسئولیتشان را سنگینتر میکند.به هر حال وزرا طبق قانون اساسی در برابر مجلس و رئیسجمهور مسئولند و باید پاسخگو باشند. اگر هیچ کاره باشند، در واقع خلاف مسئولیتشان دارند عمل میکنند. بالاخره اینها باید مجری قانون باشند و اگر بگوییم که اینها تقصیری ندارند و هر چه رئیسجمهور میگوید آنها هم عمل میکنند این عذر بدتر از گناه است. معنای این حرف این است که اینها اصلا خودشان را در برابر مجلس مسئول نمیدانند.
خب چه میشود کرد؟
حالا دیگر اواخر دولت است و باید مدارا و صبر کنیم و امیدوار باشیم رئیسجمهوری بیاید که به قانون تمکین کند.
از اینرو و درخصوص چرایی ایجاد چالش در روابط قوا، همشهری به سراغ این نماینده مجلس رفته است. او معتقد است که با توجه به توصیههای مقام معظم رهبری درخصوص پرهیز مسئولان از کشاندن اختلافات به میان مردم، مجلس باید در رابطه با دولت صبر و مدارا را پیشه خود کند.
از سال 84که آقای احمدینژاد گفت آمده است تا در کنار مجلس اصولگرا کشور را بسازند چه اتفاقاتی افتاد که در نهایت روابط دولت و مجلس به اینجا رسید؟
این حرفهایی بود که آقای احمدینژاد در ابتدا میزدند اما بهتدریج معلوم شد که خیلی به این حرفها اعتقادی ندارد و تدریجا بیاعتناییاش به قانون مشخص شد.ابتدا تفسیرهای خاص خودش از قانون را مطرح میکرد و بعد هم کم کم بیاعتناییاش به تفاسیر رسمی علنیتر شد، چون میدانید که اگر قانون صریح نباشد و نیاز به تفسیر داشته باشد، چنانچه قانون اساسی باشد، مرجع تفسیر آن طبق قانون اساسی شورای نگهبان است و اگر قانون عادی باشد -باز طبق قانون اساسی- مجلس مرجع رسمی تفسیر آن است. ایشان تفاسیر خاصی از قانون اساسی دارد که دیگران چنان تفسیری ندارند.
تا اینجایش البته اشکالی ندارد چون هر کسی نظری دارد که برای خودش محترم است اما وقتی در مقام اجرا قرار میگیرد بهعنوان رئیس قوه مجریه که قسم خورده به قانون عمل کند و حق ندارد برخلاف قانون عمل کند، باید به تفاسیر مفسر قانونی تن بدهد. کمکم معلوم شد که این هم نیست و ایشان به تمکین در برابر قانون و تفاسیر قانونی هم اعتقادی ندارند. در نتیجه اختلافات بروز کرد و در نتیجه این اختلافات، کندی در کارها ایجاد شد و در نهایت هم دود آن به چشم مردم رفت.
یعنی اصولگرایانی که در سال 84از احمدینژاد حمایت کرده بودند، نمیدانستند که ایشان چنین روحیاتی دارند؟
تا آنجایی که من میدانم اکثریت نمیدانستند. تک و توک افرادی بودند که از قبل با ایشان آشنایی داشتند و میگفتند که ایشان اینجوری است، اما باور آن خیلی سخت بود.
چرا روی استیضاح وزیر کار اصرار داشتید؟
خب ما همه راهها را رفتیم و چارهای جز استیضاح نداشتیم. استیضاح به این دلیل انجام شد که قانون احترام داشته باشد. هزاران نفر در کشور به شهادت رسیدند برای اینکه حکومت، حکومت قانون باشد نه حکومت سلایق اشخاص.
بهنظر میرسد که در این دولت وزرا خیلی هم کارهای نیستند که با استیضاحشان مشکلات حل شود.
متأسفانه همینطور است که شما میگویید اما این از وزرا رفع مسئولیت نمیکند، بلکه مسئولیتشان را سنگینتر میکند.به هر حال وزرا طبق قانون اساسی در برابر مجلس و رئیسجمهور مسئولند و باید پاسخگو باشند. اگر هیچ کاره باشند، در واقع خلاف مسئولیتشان دارند عمل میکنند. بالاخره اینها باید مجری قانون باشند و اگر بگوییم که اینها تقصیری ندارند و هر چه رئیسجمهور میگوید آنها هم عمل میکنند این عذر بدتر از گناه است. معنای این حرف این است که اینها اصلا خودشان را در برابر مجلس مسئول نمیدانند.
خب چه میشود کرد؟
حالا دیگر اواخر دولت است و باید مدارا و صبر کنیم و امیدوار باشیم رئیسجمهوری بیاید که به قانون تمکین کند.