برچسب ها - ماشال
کار که فیصله پیدا کرد، براتعلی دست کرد در جیبش و مقداری پول به راننده داد! راننده تعجب کرد و گفت: برای چیست!؟ گفت: این خسارت آن چند ضربه کوچک است که به سر ماشین زدم.
کد خبر: ۴۴۰۴۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۷
مهم دور هم جمع شدنه. آدم با همین نون و پنیر و هندونه هم سیر می شه! این هندونه به این بزرگی هم کفاف ما چندین نفر رو می‌ده!
کد خبر: ۴۳۹۸۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۳
بی بی در محله ما بی‌کس بود. او بود و یک خانه محقر قدیمی و پسر نوجوانش که خرجی بخور و نمیری در می‌آورد. به دستور براتعلی ما بولدوزرها به خط شدیم در کمترین زمان ممکن خانه بی بی را تعمیر کردیم.
کد خبر: ۴۳۹۲۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۸
تا زمانی که یادم هست هیچ وقت از پدرم پول توجیبی نگرفت. حتی کمک یار پدرم در خرج‌های خانه هم بود.
کد خبر: ۴۳۹۱۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۱۷