به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ مدتها بود که چندان نامی از مصطفی هاشمیطبا شنیده نمیشد، اما این روزها به همان اندازهای که از او خبری نبود، نامش شنیده میشود.
حذف کشتی از المپیک باعث شده بار دیگر ورزشیها به خاطر بیاورند که روزی یک کرسی ارزشمند در IOC داشتند و امروز دیگر این کرسی را نداریم.
همین امر بود که وقتی خبر حذف کشتی از المپیک به ایران رسید، اولین واکنش بهرام افشارزاده دبیر کل کمیته ملی المپیک نسبت به این موضوع، از دست دادن کرسی هاشمیطبا بود.
هاشمیطبا این روزها دغدغه ورزش دارد اما سمتی ندارد. او پیش از این سالها ریاست سازمان تربیتبدنی وقت و همچنین مدتی نیز ریاست کمیته ملی المپیک را به عهده داشت.
او پیش از ورود به ورزش، وزیر صنایع بود.
تجربه او در وزارت صنایع سابق، باعث شد کارهایی اجرایی نیز در ورزش انجام دهد.
در ادامه این گزارش از اقتصاد در ورزش، بعد از امیر واعظ آشتیانی، امیر عابدینی و محمدحسین جعفری؛ مصطفی هاشمیطبا مخاطبمان قرار گرفت.
صحبتهای وی را در زیر میخوانید:
سوال : با توجه به سابقه سیاسی و ورزشیتان، میخواهیم بدانیم از نگاه شما چیزی به عنوان اقتصاد در ورزش ایران داریم، اقتصادی که برایمان پولساز باشد؟
هر چیزی یک اقتصادی دارد. ورزش هم همین شرایط را دارد که باشگاهها، سازندگان، تولیدکنندهها و... را شامل میشود. بخش بزرگی از ورزش با اقتصاد همراه است. طبیعتا مثل هر چیز دیگری ورزش هم با اقتصاد همراه است.
سوال: در این که خواه و ناخواه در ورزشِ همه کشورها کار اقتصادی میشود، شکی نیست، اما اینکه در آن موفق به درآمدزایی شویم، سوالی است که از شما داریم؟
در بخش ورزشی عدهای درآمد دارند. باشگاهها هزینه میکنند و عدهای هم از آن نفع میبرند.
خبرنگار : ولی باشگاهها میگویند هزینهشان خیلی بیشتر از درآمدشان است؟
من میگویم وقتی یک باشگاه 10 یا 20 میلیارد هزینه میکند، عدهای از آن نفع میبرند، صرف نظر از منابعش، اینها در جهت اقتصاد ورزش حرکت میکنند. درآمدزایی از اماکن ورزشی و بلیت فروشی هم جزو اقتصاد ورزشی است.
خبر نگار : اما این خیلی ناچیز است.
ناچیز یک بحث دیگر است، تولیدکننده کفش، لباس و پوشاک ورزشی، در کشور ما جزو اقتصاد ورزشی هستند. یعنی چرخه اقتصاد ورزشی در کشور ما وجود دارد. به نظرم اقتصاد ورزشی در ایران رقم بزرگی است. یعنی تولیدکنندههای ورزشی، باشگاهها که هزینه میکنند، هتلها، رفتوآمد ورزشکاران، حقوق مربیان و اماکن ورزشی عمومی؛ اینها همه وارد ورزش میشوند و رقم زیادی میشود. از سوی دیگر این همه مغازه در نقاط مختلف شهر مانند امیریه، اینها کار اقتصادی و خرید و فروش انجام میدهند، اما سهم باشگاهها در آن ناچیز است. البته بعضی از اماکن ورزشی برای بخش خصوصی است که اتفاقا درآمدشان زیاد است، مردم پول میدهند و کارت عضویت میگیرند و ورزش میکنند اما اگر بگوییم درآمد باشگاههای بزرگ نسبت به هزینهشان ناچیز است، این حرف درست است. همین که میگویند فوتبال 400 میلیارد هزینه میکند یعنی اینکه اقتصاد ورزشی در کشور ما هم وجود دارد و برای عدهای درآمدزایی میکند ولی درآمد باشگاههای ورزشی کم است و تامین هزینهها از محل بودجههای سازمانی و دولتی و منابع دیگر است.
سوال : این درست است که ورزش ما اینقدر وابسته به دولت و بودجه دولتی باشد؟
ورزش عمومی را به نظر من اصلا نباید خصوصی کرد.
سوال : منظورتان ورزش قهرمانی هم است؟
بخشی از ورزش قهرمانی را شامل میشود. ما حرفهای مطلق که نداریم، به صورت نیمه حرفهای هست و باشگاهها هزینه میکنند و قرارداد مالی با بازیکنان میبندند اما درآمدی از این بابت ندارند چون ساز و کار حفظ درآمدشان در ایران نیست، در حالیکه در خارج از کشور از پول بلیت، حق عضویت، تبلیغات، حق پخش تلویزیونی، فروش پیراهن بازیکنان که تقریبا هیچ کدام از اینها برای باشگاههای ما محقق نشده است.
سوال : اصلا موافق هستید اهمیتی که باید، به بخش خصوصی داده نمیشود؟ و آنها را فراری میدهیم؟
وقتی میگوییم اسپانسرها و یا بخش خصوصی را فراری میدهیم، مشکل این است که آنها سرمایهگذاری تبلیغی میکنند. آنها باید باشگاه ایجاد کنند. البته وقتی باشگاه ایجاد کردند، متاسفانه نمیتوانیم حالا حمایتشان کنیم چون ساز و کار قانونی برای آن نداریم. در اروپا فرض کنید پیراهنی که با اسم مسی یا کریس رونالدو باشد، 100 یورو به فروش میرسد کسی هم نمیتواند تغییرش دهد، حالا فرض کنید باشگاه پرسپولیس بیاید و پیراهنی با اسم علی کریمی را بفروشد، شاید 100 هزارتایی به فروش برود، اگر هر کدامش 20 هزار تومان هم بفروشد، رقمی میشود برای خودش. ولی همین پیراهن را همه میزنند و در همه مغازهها میفروشند. چیزی هم به باشگاه داده نمیشود و کاری هم نمیشود کرد. بنابراین ساز و کارهایی که بتواند حفظ منافع باشگاهها را بکند وجود ندارد.
خبرنگار : بنابراین در این بخشها درآمدزایی میشود اما به باشگاهها نمیرسد؟
بله، خب وقتی انحصاری (در انحصار باشگاه) باشد، قیمتش را میشود کنترل کرد، وگرنه همان پیراهنی که 100 یورو در اروپا میفروشند، شاید 2 یورو باشد ولی چون انحصاری است و قیمتش را نمیشکنند، با قیمت بالا میفروشند و سود هم میکنند ولی در ایران هر کسی تولید میکند و میفروشد، نمیشود قیمتش را کنترل کرد و درآمدش را به باشگاه رساند. درآمدش چندان نیست و همان درآمد ناچیز را برای مغازهدار و تولیدکننده دارد.
سوال : شما قبلا وزیر صنایع بودید، میگویند امروز ورزش خصوصا فوتبال یک صنعت است، ورزش در ایران فاکتورهای صنعت بودن را دارد؟
در اروپا میگویند industry و ما آن را صنعت ترجمه میکنیم، در حالی که معنیاش فعالیت است. آنها وقتی میگویند ورزش industry است یعنی فعالیت است، بنابراین خیلی لغتشان عام است. اگر به این طریق بگوییم، ورزش یک فعالیت است همانطور که جهانگردی و بهداشت هم یک فعالیت است. اما اگر بگوییم این مثل آن صنعت است، نه دیگر، این یک فعالیت درآمدزاست.
خبرنگار : مثلا در بخش هزینهها، ما مسابقه برگزار میکنیم اما درآمدزایی نداریم، مثال ملموسش همین جامجهانی کشتی که پیش رو داریم و فقط هزینه داریم.
نه، دلیل نمیشود حتما از جامجهانی درآمدزایی کنیم. خیلی جاها مسابقه برگزار میکنند مثل جمهوری آذربایجان که مسابقات متعددی را هم برگزار میکند و کلی هزینه بدون اینکه درآمد داشته باشد. اینطور نیست که آنها درآمد دارند و ما نداریم یا کشورهای جنوب خلیج فارس که درآمدی از برگزاری مسابقه ندارند و از بودجه دولتی استفاده میکنند. ولی خب اگر درآمد داشته باشیم و امکانات تبلیغاتی را به خدمت بگیریم، خوب است و من مخالفتی ندارم. اما اینطور نیست که اگر اینطور نبود و درآمد نداشتیم خیلی ایراد داشته باشد. بعضی حوزهها را میشود درآمدزایی کرد و در برخی هم نمیشود اما باید فعالیتش را ادامه دهد.
سوال : پس مخالف حضور دولتیها و هزینه کردنش در ورزش نیستید؟
خیلی هم موافقم. این جزو وظایف دولت است.
سوال : خودتان زمانی که مسئولیت داشتید، کاری کردید که درآمدزایی کنید یا بستری مناسب برای اقتصاد ورزشی فراهم کنید؟
مقدماتش را فراهم کرده بودیم که انجام شود، درآمدهای خوبی هم از طریق دریافت کمکها داشتیم اما نشد که خیلی ادامه دهیم. ما چند واحد کارخانه و این جور چیزها برای ورزش ایجاد کردیم که بتواند خودکفا شود. بعضی از زمینهای مختلف را خریدیم که بشود درآمدزایی کنیم، اما دیگر پیگیری نکردیم.
سوال : به این ورزش با این روشی که اداره میشود خوشبین هستید؟
بله، انشاءالله بهتر هم شود.
سوال : در حال حاضر فعالیتی در عرصه ورزش دارید؟
کما و بیش در حاشیه هستم.
سوال : تحلیلتان از وزارتخانه ورزش چیست؟
من دقیقا در جریان کارشان نیستم. فرقی نمیکند حالا وزارت باشد یا سازمان، به نظر من سازمان بهتر بود، ولی حالا وزارت شده و کاریش نمیشود کرد.
خبرنگار : در مورد تهدید به تعلیقها و درگیری بین وزارت ورزش و کمیته ملیالمپیک چطور؟
نمیدانم، در جریانش نیستم، دارند با همدیگر کشتی میگیرند.
خبرنگار : این کشتی برنده دارد؟!
انشاءالله که ورزش برنده شود.