چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۲ دی ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۳

حتی‌یک‌گداهم‌می‌توانددسته‌چک‌بگیرد!

معوقات بانکی امسال رکورد شکست و به بیش از 70 هزار ميليارد تومان رسید. بر اساس برآوردهاي رسمي از رقم مطالبات معوق بانک‌ها، در مهر ماه امسال اين متغير با رشدي معادل 19 درصد نسبت به اسفندماه سال گذشته همراه بوده است. البته مسوولان کشور و در راس آنها رییس‌جمهور بر این باورند که 60 درصد از معوقات بانکی مربوط به وام‌های درشتی است که در بخش تولید صرف نشده و این در حالی است که به نام تولید از بانک‌ها تسهیلات دریافت کرده‌اند.
کد خبر : ۹۱۷۷۸
 به گزارش پایگاه خبری صراط ؛ با این حال، وضعیت بخش تولید و رشد سرسام‌آور هزینه‌ها در یکی دو سال گذشته باعث شده که صنایع کشور توانایی بازپرداخت وام‌های خود را نداشته باشند و این گروه، دقیقا کسانی هستند که برای بازپرداخت تسهیلات بانکی روی آنها فشار است.

در راستای همین موضوع، مسعود دانشمند، عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و رییس اتاق بازرگانی ایران و امارات از حال و روز بخش صنعت و دریافت‌کنندگان واقعی تسهیلات بانکی می گوید.

آقای دانشمند، در حال حاضر رقم معوقات بانکی 70 هزار میلیارد تومان اعلام شده که بخشی از این معوقات، مربوط به بخش تولید و صنعت است. در این رابطه کمی توضیح دهید. چرا صنایع کشور توان بازپرداخت معوقات بانکی را ندارند؟

به دلیل این‌که بازده تولید پایین است. هم‌اکنون تولید در کشور هیچ سودی ندارد و هزینه‌ها بالاست. 10 سال قبل صنایع کشور با دلار 900 تومانی کار می‌کردند، در این سال‌ها با دلار 1226 تومان کار کرده‌اند که 12 درصد افزایش داشته و امروز با ارز مبادلاتی که بیش از 2400 تومان است، کار می‌کنند، اما در مقابل باید دید دستمزد کارگر، هزینه آب، برق و... هر کدام چه میزانی افزایش داشته‌اند.

همه این موارد سبب شده تا قیمت تمام شده تولید افزایش داشته باشد و در نتیجه تولیدکننده نمی‌تواند پاسخگوی هزینه‌هایش باشد. وقتی هم که تولیدکننده نتواند با تولید محصول و فروش، هزینه‌های خود را جواب بدهد، در نتیجه نمی‌تواند اقساط بانکی را بپردازد و این اقساط تبدیل به معوقات بانکی می‌شود.

شما اساسی‌ترین مشکلات را در چه بخشی می‌بینید؟آیا مشکلات کنونی اقتصاد ایران ناشی از تصمیمات و سیاستگذاری های اخیر است ؟

مشکلات به یکی دو سال اخیر مربوط نمی‌شود، بلکه هر ساله مشکلات وجود داشته است. در سال‌های گذشته دولت با تعامل با نظام بانکی قسط‌ها و معوقات را تبدیل به وام‌های جدید می‌کرده، اما در دو سال گذشته نظام بانکی نتوانسته این کار را انجام دهد، در نتیجه میزان معوقات افزایش یافته است. برای نمونه، 15 سال پیش وام یک میلیون تومانی می‌گرفتید و نمی‌توانستید آن را پرداخت کنید و سر 2 یا 3 سال و در زمان سر رسید آن وام، یک وام 2 میلیونی دیگر می‌گرفتید و وام یک میلیونی و معوقات آن را صاف می‌کردید. برای باز پرداخت وام 2 میلیون تومانی در زمان سررسید، وام دیگری می‌گرفتید و وام قبلی را تسویه می‌کردید.

 این صحبت شما، یعنی به نوعی دور زدن بانک‌ها برای پرداخت تسهیلات؟

درست است، اما در دو سه سال اخیر این اتفاق نیافتاده است، یعنی وامی به سیستم تولید پرداخت نشده که بخواهند وام‌های خود را تسویه کنند و به همین دلیل معوقات زیاد شده است. اما واقعیت این است که به دلیل اینکه قیمت تمام شده محصولات ما نمی‌تواند وارد عرصه رقابت شود، سبب شده تا تولید‌کننده قادر به بازپرداخت معوقات بانکی خود نباشد.

گفته می‌شود 60 درصد معوقات بانکی در جیب 300 نفر است و برخی دیگر بر این باورند 160 نفر مسوول اصلی معوقات نظام بانکی هستند. همچین عده‌ای اعتقاد دارند که این افراد وام‌ها را در بخش تولید هزینه نکرده‌اند و در بخش‌های دیگر اقتصادی صرف شده است. نظر شما در این مورد چیست؟

در مورد این تعداد اطلاعی ندارم، اما به هر حال معوقات بانکی هم در بخش تولید و هم در بخش غیرتولید وجود دارد. اگر وام‌های تولیدی در این بخش هزینه نشده باشد را می‌توان به این دلیل دانست که بخش تولید نمی‌تواند تولید خود را با قیمت تمام شده رقابتی وارد بازار کند. در نتیجه وقتی کسی وام می‌گیرد، برای اینکه بتواند به کار خود ادامه دهد، وام خود را از بخش تولید در بخش معاملات سردستی مانند خرید دلار و سکه، خرید و فروش ملک و... به کار می‌اندازد تا بتواند هزینه‌های خود را تامین کند. با توجه به این شرایط وام از بخش تولید در بخش تجارت یا معامله‌های معمولی صرف می‌شود؛ وقتی نتوانیم تولید را به شکل رقابتی توسعه دهیم، این اتفاقات می‌افتد و نمی‌توان مانع آن شد.

شما هم اگر وام تولید بگیرد، وقتی نتوانید با تولید اقساط بانکی را بازپرداخت کنید، بخشی از این پول را وارد معاملات سر دستی می‌کنید تا جبران هزینه‌ها شود، این اتفاق همواره می‌افتد. بنابراین برای پیشگیری از این شرایط باید نهاده‌های تولید و قیمت تمام شده تولید را کاهش دهیم. تا زمانی که تولید شکل منطقی به خود نگیرد، وضعیت به همین شکل خواهد بود.

 شما روند پرداخت تسهیلات بانکی به بخش تولید را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا این روند به نسبت گذشته و البته سال 90 که آن تخلف بزرگ بانکی صورت گرفته بود و باعث قفل شدن منابع بانکی شد، تسهیل شده است؟
 
در حال حاضر بانک‌ها تمایل ندارند به بخش تولید وام بدهند، زیرا تولید‌کننده نمی‌تواند پاسخگو باشد. بالاخره بانک یک موسسه اقتصادی است و برای پرداخت وام باید از پول مردم استفاده کند، در نتیجه انتظار دارد درصورت اعطای وام اقساط آن بازپرداخت شود، اما هنگامی که تولید‌کننده نمی‌تواند اقساط خود را بپردازد، طبیعی است که بانک‌ها تمایل ندارند به بخش تولید وام بدهند. باید شرایطی را به‌وجود آوریم که قیمت تمام شده و کیفیت کالاها رقابتی شود.

 اگر شاخص فضای کسب و کار را در نظر بگیریم، معوقات بانکی جایگاه ما را در این شاخص چقدر تنزیل داده است؟

به حتم جایگاه ما کاهش پیدا کرده است، زیرا وقتی نتوانیم از نظام بانکی پول بگیریم و در بخش تولید صرف کنیم، طبیعی است که همه مسایل تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. شاخص‌های اصلی فضای کسب و کار این است که چگونه می‌توان از نظام بانکی وام گرفت؟ با چه سرعتی وام اعطا می‌شود؟ وام برای تولید را چگونه می‌توان از نظام بانکی گرفت؟ وقتی برای گرفتن وام از نظام بانکی باید 2 سال در نوبت بود و کلی مدرک و سند ارائه کرد، طبیعی است که رتبه کسب و کار کاهش می‌یابد.

در روزهای گذشته عضو هیات مدیره انجمن قطعه‌سازان ایران از ممنوعیت ارائه دسته چک به تولیدکنندگان دارای معوقات بانکی خبر داده است. به نظر شما این اقدام بانک‌ها قابل قبول است و منجر به بروز مشکلات بیشتر برای تولید کنندگان نخواهد شد؟

این‌که بانک یک مشتری را که به هر شکل دچار مشکل شده و چک‌هایش برگشت خورده است، از سیستم بانکی بیرون کند و به او دسته چک ندهد، صحیح نیست، زیرا خود را مواجه با چهر ه های ناشناخته می‌کند. یعنی به یک مشتری شناخته شده دسته چک نمی‌دهد، او شخص دیگری را به بانک معرفی می‌کند و به نام او دسته چک می‌گیرد و کار خود را انجام می‌دهد. بانک وقتی به یک تولید‌کننده یا کارخانه دسته چک می‌دهد، او را می‌شناسد، اما با این اعمال محدودیت‌ها به شخصی دسته چک می‌دهد که هیچ شناختی از او ندارد.

در هیچ کجای دنیا ، مشتری را از بانک بیرون نمی‌کنند. اگر مشتری مشکلی دارد، مشکل او را مدیریت می‌کنند. این منطق که در بانک مرکزی به‌وجود آمده که اگر مشتری چک برگشتی داشت، دسته چک به او ندهیم، از بنیان با نظام بانکداری و مشتری‌مداری در تضاد است.

در دنیا این گونه است که اگر یک مشتری مشکلی پیدا کرد، بانک با همفکری مشکل وی را مدیریت و حل می‌کند و اگر احساس شود مشتری بدون ضابطه در بازار چک خرج می‌کند، دسته چک 10 یا 5 برگی به او می‌دهند، اما او را از بانک بیرون نکرده، بلکه شرایطش را مدیریت می‌کنند. متاسفانه روال این گونه است که همیشه صورت مساله را پاک می‌کنیم و حتی اگر تولیدکنندگان بزرگ و شناخته شده که دو چک برگشتی داشته باشند، دیگر به آنها دسته چک نمی‌دهیم و در این شرایط مشتری سعی می‌کند برای مثال آبدارچی شرکت و حتی یک گدا را برای گرفتن دسته چک معرفی کند و کار اقتصادی خود را انجام دهد.

به طور کلی چنین روش و منطق کارایی نداشته، ندارد و نخواهد داشت، زیرا تجربه نشان داده که در این شرایط و با ندادن دسته چک به مشتریان شناخته شده، تعداد افراد متقاضی دریافت دسته چک افزایش یافته و همسو با آن تعداد چک‌های برگشتی نیز بالا رفته است.
 
باز هم تاکید می‌کنم که باید مشکل مشتری را مدیریت و حل کرد و نباید او را از بانک بیرون کرد. ضوابطی این چنینی که بانک مرکزی می‌گذارد، بانک‌های عامل و اجرایی را مجبور به تابعیت کرده و مشتری نیز به دنبال روش‌های دور زدن بانک بر می‌آید و به راحتی این کار را انجام می‌دهد.
 
راهکار شما برای حل مشکلات تولید کشور چیست؟ آیا امکان دارد در بخش تولید معوقه بانکی نداشته باشیم؟

ببینید، اگر بخواهیم در بخش تولید و در نظام بانکی معوقه نداشته باشیم، باید قیمت تمام شده تولید را پایین بیاوریم. همچنین تولید را به گونه‌ای مدیریت کنیم که قیمت آن با قیمت کالاهای سایر تولیدکنندگان قابل رقابت باشد. در واقع تا زمانی که قیمت تولیدات و کیفیت آنها رقابتی نباشد، این مشکلات همواره وجود دارد؛ تولیدکننده از بانک وام می‌گیرد و دولت هم به دلیل بحث‌های کارگری از اعطای وام به این بخش حمایت کرده و نسبت به این مساله تاکید می‌کند. در عین حال، مجلس هم به بانک برای اعطای وام فشار می‌آورد، اما تولید‌کننده وام را می‌گیرد و نمی‌تواند اقساط آن را بپردازد، در نتیجه بازپرداخت آن به تعویق می‌افتد، زیرا قیمت تمام شده تولیداتش پاسخگوی هزینه‌ها نیست. بنابراین تا زمانی که هزینه‌های تولید و قیمت تمام شده کالاهای تولیدی نتواند با تولید مشابه خارجی از نظر کیفیت و قیمت رقابتی کند، همواره باید منتظر این نوع مسایل باشیم.
منبع: فردا