جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۹ آبان ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۶

پیشینه‌ هيات‌هاي‌مذهبي‌ تهران+تصاویر

پیدایش عزاداری رسمی و علنی برای امام حسین(ع) از زمان آل بویه شکل گرفت، معزالدوله در سال ۳۵۲ هجری قمری دستور داد که مردم در روز عاشورا گرد یکدیگر آیند و اظهار حزن کنند.
کد خبر : ۸۷۳۳۸
به گزارش صراط، کلمه «هیات» در لغت به معنای «صورت، شکل، حالت هر چیز» آمده است و منظور از هیات‌های عزاداری، نوعی تشکل مذهبی، بر محور عزاداری برای سید الشهداء و ائمه (ع) است. 

مجموعه‌هایی از مردم هر محله، در شهرها یا روستاها، که برای سوگواری و روضه خوانی نسبت به امام حسین(ع) به ویژه در ایام عاشورا تشکیل می‌یابد. مهمترین گروهها و فعالیت های گروهی هر محله که هنوز هم پابرجا مانده است، همین هیات‌های عزاداری است. 

این هیات‌ها دارای تمام خصوصیات یک گروه اجتماعی کامل هستند. یعنی دارای نظام تقسیم کار و تفکیک نقش‌های دقیق و درونی شده هستند، پس گروه اجتماعی از یک عده افرادی تشکیل شده است که دارای یک وجه اشتراک مهم، فعالیت مشترک و کنش متقابل و احساس تعلق خاطر یا احساس «ما» باشند. 




هيات اتفاقيون تهران٬ نفر وسط آقاي سدهي از روحانيون و وعاظ معروف تهران


البته این نظم و تفکیک کار در هیات‌ها از همان بدو پیدایش نبوده است بلکه به تدریج و به مرور زمان به صورت منسجم درآمده است که ما شاهد عینی آن به صورت هیات‌های عزاداری امروزی هستیم. 

پیدایش عزاداری رسمی و علنی برای امام حسین(ع) از زمان آل بویه شکل گرفته است. آل بویه شیعه اثنی عشری بودند و خلفای عباسی که بغداد مقر آنان بود، سنی مذهب بودند. 

اوج قدرت آل بویه در زمان معزالدوله بود در حالی که در این زمان خلفای عباسی در ضعف کامل به سر می‌بردند.در این روز بازارها بسته شد، خرید و فروش موقوف گردید، قصابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه پزها، هریسه (حلیم یا آبگوشت) نپختند، مردم آب ننوشیدند، در بازارها خیمه برپا کردند و بر آنها پلاس آویختند، زنان بر سر و روی خود می زدند و بر حسین (ع) ندبه می‌کردند، در این روز نوحه گری و ماتم به پا گردید....  

این مراسم و عزاداری در زمان آل بویه فقط روز عاشورا بوده و تا انقراض این سلسله هر سال، تکرار می‌شده است. در زمان صفویان نیز از آنجایی که مذهب رسمی، شیعه دوازده امامی بوده است، مراسم عزاداری در ماه محرم و روز عاشورا انجام می‌گرفته و همراه با قمه زنی بوده است. 

تاورنیر، سیاح و سفرنامه نویس اروپایی در حضور شاه سلیمان ناظر مراسم سوگواری ماه محرم بوده و می‌نویسد: شاه سلیمان در ساعت ۷ صبح در وسط تالار جلوس کرده و بزرگان همه بر پا ایستاده بودند، مسئولیت برپایی نظم به بیگلر بیگی سپرده شده بود... بعد از آن بیگلر بیگی شروع به داخل کردن دسته‌ها کرد. هر دسته عماری داشت که هشت تا ده نفر آن را حمل می‌کردند و در هر عماری تابوتی گذارده و روی آنرا با پارچه زری پوشانده بودند... 

اولئاریوس هم شاهد عزاداری مردم در شهر اردبیل بوده است، وی می‌نویسد: مراسم در میدان بزرگ شهر انجام می‌گرفت... اردبیل پنج خیابان اصلی بزرگ دارد و هر یک از آنها مختص به صنف معینی است. این اصناف هر کدام دسته ویژه جداگانه‌ای تشکیل داده‌اند و برای خود مداحان جداگانه‌ای دارند. صنفی که بهترین سروده و نوحه را ارائه دهد، مشهور می‌شود،  این گروه‌ها به مدت دو ساعت یکی پس از دیگری به نوبت عزاداری می‌کنند...

در زمان حاکمیت ایل زند نیز (چون پیرو آیین تشیع بودند و از آنجایی که کریم خان مرد متدین و مقید به آداب و مراسم مذهبی بود) به تقلید از پادشاهان صفوی، در ایام محرم به برگزاری مراسم عزاداری می‌پرداختند، امّا در زمان قاجاریه به خصوص در عهد ناصر الدین شاه ما شاهد برپایی عزاداری چشمگیر هستیم. 

به نحوی که مراسم دیگر منحصر به روز عاشورا نبوده بلکه به دهه اول محرم و به ایام سوگواری‌های ائمه (ع) مانند ۱۹ تا ۲۳ رمضان و ۲۸ صفر نیز گسترش یافته بود. خود ناصر الدین شاه در دهه اول محرم در تکیه دولت حضور پیدا می‌کرد و سالانه مبلغ پنجاه هزار تومان برای برگزاری مراسم سوگواری امام حسین(ع)خرج می‌شد.
  
گزارش‌های نظمیه تهران از محلات مختلف در سال‌های ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۵ خبر از برپایی مراسم عزاداری می‌دهد. 

از بررسی گزارش‌های مربوطه به روز هفتم محرم ۱۳۰۴ بر می‌آید که ۴۸ مجلس روضه و در روز تاسوعای همان سال ۵۳ مجلس برگزار شده است. گذشته از دو ماهِ محرم و صفر، چنان که گزارش‌های نظمیه گواهی می‌دهند مجالس روضه خوانی در دیگر ماه‌های سال نیز برگزار می شد. شنیده شده است که رسم روضه‌های هفتگی و ماهانه را ملا آقا دربندی بنیاد نهاده.
 
در دوره پهلوی ابتدا رضا شاه برای تثبیت حکومت خود و جلب توجه مردم، به برگزاری مجلس روضه‌خوانی اقدام می‌کرد و حتی هنگام عزاداری گِل بر سر خود می‌مالید. امّا بعد از گذشت چند سال، او از برگزاری مجالس و مراسم عزاداری به کلی جلوگیری کرد و به شدت با برگزاری آنها مخالفت کرد و مبارزه نمود. او روضه خوانها را زندانی و اذیت و اهانت می کرد و صاحب خانه را به جرم روضه خوانی دستگیر و زندانی می‌نمود.
 
در این اوضاع و احوال بود که روضه خوانی و عزاداری مخفیانه در خانه‌ها برگزار شد، هر چند منع عزاداری با مخالفت شدید و مبارزه مردم روبرو شد، ولی کم کم روضه خوانی و عزاداری بطور پنهانی به خانه‌ها کشیده و پایه و بنیان هیات‌ها بناگذاری شد. 

در زمان محمد رضا شاه، عزاداری آزاد ولی بسیار محدود شده و خروج دسته جات را منحصر به سه روز تاسوعا و عاشورا و یازدهم محرم نمودند و آن هم به خاطر سوء استفاده از این فرصت برای تبلیغات علیه عزاداری امام حسین (ع)بود تا مراسم مذهبی و سنت‌های موروثی آباء و اجدادی ما را از بین ببرد و یا به شکل دیگری تغییر بدهد. 

منع عزاداری توسط رضا و محمد رضا شاه باعث ایجاد تشکل‌های مردمی و دسته جمعی به صورت هیئت های مذهبی گردید. 

پيشينه عزاداري در شهر تهران

شهری که امروز به عنوان تهران شناخته می‌شود روستایی بود در حومه ری که به آن «ته ری» می‌گفتند. ری نیز یکی از پایگاههای شیعیان بود که آداب و مناسک شیعی در آن رواج داشت و دیلمیان این خطه یکی از اولین‌هایی بودند که مراسم عزاداری ماه محرم را به صورت علنی و منسجم برگزار کردند. از این رو عجیب نیست که ری و در ادامه تهران یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران باشد که مراسم ويژه عزاداری ماه محرم به صورت گسترده و منظم در آن برگزار می‌شده است و با انتقال مرکز حکومت به تهران برگزاری این مراسمات شدت گرفت. 

تا اینکه در دوران انقلاب اسلامی به اوج خود رسید. به موجب آماری که از سازمان تبلیغات اسلامی تهران و غیره بدست آمده، تعداد دسته جات و هیات‌های حسینی تهران تا سال ۱۳۷۶ شمسی به چهار هزار و پانصد هيات رسیده و با دسته جات اطراف تهران که مجموع دسته جات استان بود به حدود هشت هزار هیات می رسید.

 در این هیات ها علاوه بر مجالس روضه خوانی هفتگی و ماهیانه و دهگی، مجالس دعای کمیل و ندبه و سمات و زیارت عاشورا برگزار می گردد.  
 
نکته قابل ملاحظه درباره اسماء هیات ها این است که هر هیاتی نام خاص و پرچم و علامت ویژه انتخاب می‌کند. هیات‌های عزاداری، گاهی متوسلین به یکی از ائمه (ع) و یا گاهی به شهدای کربلا هستند. 

مانند هيات علی اصغر، علی اکبر، امام سجاد(ع) و... . نویسنده توانا و اهل قلم، حجت‌الاسلام جواد محدثی در کتاب خود راجع به تاریخ این گونه هیات‌ها می‌نویسد: هیات که نوعی سوگواری گروهی است، در قدیم هم رایج بوده و شیعیان به صورت جمعی نوحه خوان و با تشکیلات به زیارت قبر حسین(ع) می‌رفتند.

 امام صادق (ع) به فائد حنّاط که خبر این گونه زیارت‌های جمعی را باز می‌گفت، فرمود: هر کس قبر حسین (ع) را زیارت کند، در حالی که به حق او آشنا باشد خداوند گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد.

از قدیم ترین هیات‌های موجود در تهران می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: 

1) هیات محبان حسین که در سال ۱۳۶۳ هـ . ق تاسیس شد. از علمای شرکت کننده در این هیات می‌توان از آیت الله حاج میرزا ابوالقاسم تنکابنی و محمد رضا تنکابنی، آیت الله خوانساری، واعظ محترم سلطان الواعظین شیرازی و... نام برد. 

2) هیات احمدی که در سال ۱۳۶۵ هـ . ق تاسیس شد.




تعدادي از اعضاي هيات آل احمد به همراه فرزندان؛ رديف اول نفر وسط آيت الله سيد احمد طالقاني پدر جلال آل احمد

 
3)هیات جان نثاران ائمه اطهار که در سال ۱۳۴۲ هـ . ش در جنوب شرق تهران تاسیس شد.



سقاخانه‌اي در بازار بزرگ تهران به تاريخ ١٣٠٧ شمسي متعلق به خانواده جان نثار



4) هیات کربلائی‌های تهران که در ۱۳۴۸ هـ . ش تاسیس گردید. این هیات بسیار گسترده و وسیع بوده و شعبه‌های متعددی در نقاط مختلف تهران پیدا کرد.
 
5) هیات کربلائی‌های مقیم قزوین در تهران به سال ۱۳۵۲ هـ . ش تاسیس گردید. 

پس هیات‌های عزاداری که ما امروزه شاهد آن هستیم، ابتدا در مفهوم و معنا گسترده و عام بود و به تدریج این تشکل خاص و منظم به صورت «هیات» شکل گرفت.
 
سیاه پوشی در محرم

از روزهایی که مساجد و تکایا برای محرم آماده می‌شدند، کم کم رنگ سیاه بر پوشش مردم از زن و مرد و پیر و جوان غالب می‌شد تا جایی که در روز اول ماه محرم همه یک پارچه سیاه پوش بودند و این سنتی بود تغییر ناپذیر، تا جایی که فقیرترین مردم که از مال دنیا جز پیراهن و قبای تنشان چیزی نداشتند، همان را فروخته سیاه می‌خریدند یا با لباس کهنه سیاه معاوضه نموده یا حتی با جوهر رنگ می‌کردند. در این روز تمام مساجد، سقاخانه‌ها، حسینیه‌ها و تکیه‌ها سراپا سیاه می‌شد و آماده اجرای مراسم و پذیرایی از عزاداران می‌شد.  
 
نذرهای رایج و از یاد رفته

برخی رسوم رایج در محرم تهران قدیم دادن نذری دادن است، يک عهد و پيمان ساده اما محکم و استوار، اولين بهانه بر پا کردن ديگ‌هاي نذري بود. عهدي که سال به سال محکم تر شده و نذري که سال به سال پر تعداد تر. ديگ‌هاي فراواني با نيت پخت غذا روي آتش مي‌رفت و با گوشت و بنشن پر مي‌شد اما وقتي نيت، نيت حسيني باشد، همه چيز طعمي ديگر مي گيرد؛ آن چنان که خورش قيمه معمول ايراني نام " قيمه نذري" گرفت و با شگرد هاي آشپزي کار بلد،‌طعمي مي‌گرفت که در قيمه‌هاي خانگي مانند نداشت.

حتی کسانی که توانایی اطعام نداشتند، با ریختن مشتی برنج در پلوی نذری یا تکه گوشتی در خورش، در نذر شریک می‌شدند. حتی پخش لباس سیاه بین فقرایی که توانایی تهیه لباس عزا را نداشتند نیز یکی دیگر نذرهای رایج در تهران قدیم بود که بین فقرا و بی‌سیاه مانده‌ها تقسیم می‌شد.  
 
ایام محرم همواره به عنوان روزهای خیرات و روا شدن حاجات شهرت داشت و به همین دلیل هنوز هم در روزهای محرم هر عزاداري به وسع خود در اطعام عزاداران می‌کوشید و از دیگ‌های بیست منی گرفته تا کماجدان‌های کوچک، با شور و شعفی خاص بر سر اجاق می‌رفت و موجودی آن با خلوص نیت در بین مردم پخش می‌شد. حتی کسانی که توانایی اطعام نداشتند، با ریختن مشتی برنج در پلوی نذری یا تکه گوشتی در خورش، در نذر شریک می‌شدند.  
 
اعتقاد به اینکه این شب‌ها، بهترین زمان طلب آمرزش برای رفتگان است، خرما، حلوا، شکر، پنیر، آش و سمنو نیز بر اقلام دیگر نذورات اضافه شد و تهران در این ایام شهری بود یکپارچه نعمت و کرم و بذل و بخشش.  
 
نذرهایی که مردم در ماه‌های محرم و صفر برای خود و فرزندان‌شان و رفع گرفتاری‌ها انجام می‌دانند اینها بود: آب دادن، شربت دادن، سقایی، پختن آش امام زین العابدین و آش "ابودردا" که مصالح آن را گدایی می‌کردند و آنرا برای رفع هر بیماری مناسب می‌دانستند، اطعام با انواع غذاها، نذر شمع، نفت و روغن چراغ به امام زاده‌ها، گل مالیدن بر سر و صورت، سینه زدن، زنجیر زدن، زیر علم، کتل و علامت رفتن، سنگ زدن، تیغ زدن، قمه زدن، خواندن زیارت عاشورا، ختم قرآن، روزه گرفتن و....  
 علاوه بر اینها انجام خدماتی چون پذیرایی، کفشداری و اسفند دود کردن در مساجد و تکیه‌ها نیز با نذر و قصد قربت انجام می‌گرفت. تهیه مواد مورد نیاز دسته‌ها از سازهای‌شان گرفته تا زنجیر و علم و کتل و علامت، پرچم، دیگ، سینی، استکان و...نیز از جمله موارد نذر بوده و هست.  
 
یکی از انواع نذورات، گرفتن روزه سکوت بود و فرد روزه گیر، در تمام دوازده روز عزا تا آخر محرم و گاهی صفر، یک کلام سخن نمی‌گفت.  
 
انجام امور عام المنفعه مانند رسیدگی به وضع خیابان‌ها، تامین روشنایی معابر تاریک، پوشاندن چاله‌ها و راه آب‌ها، کمک به نابینایان، پرداخت بدهی زندانیان یا تهیه غذا و پوشاک برای خانواده ایشان، غذا دادن به پرندگان، میانجیگری در اختلافات خانوادگی و دوستانه و...نیز با قصد قربت انجام می‌گرفت و انصافا در این دو ماه، عمل خلافی از کسی سر نزده و بساط عیش و نوش و عروسی و جشن تعطیل بود.
 
از دیگر مراسم ایام عزا به راه افتادن سقاخانه ها و یا بشكه‌ها و لگن‌های شیردار و یا لیوان دار بود كه در آنها آب و یخ و گلاب، و در بعضی قند و بیدمشك و امثال آن ریخته می‌شد با شعار:
 
آبی بنوش و لعنت حق بر یزید كن/ جان را فدای مرقد شاه شهید كن
 
یكی از آداب و رسوم تهران در ایام ماه محرم، نذرحلوا در روز تاسوعا بود.این اتفاق هنوز هم در بسیاری از كوچه پس كوچه‌های تهران قدیم می‌افتد ولی بیشترین تمركز آن در چهارراه گلوبندك است.

حكایت این نذر از این قرار است كه مردم نذری می كنند و اگر حاجت روا شدند یك چراغ پیك نیكی به دست می‌گیرند و همراه با سایر وسایل مربوط به درست كردن حلوا در كوچه پس كوچه‌ها و در پیاده رو ها اقدام به درست كردن حلوا می‌كنند.

ازدحام كسانی كه مشغول درست كردن حلوا می‌شوند به حدی زیاد است كه شما به سختی از بین جمعیت عبور می‌كنید. عده‌ای هم بنا به عقیده و نذری كه در ذهنشان است شروع به جمع آوری حلوا های افراد مختلف می‌كنند. خلاصه حكایت نذر حلوا در تهران قدیم برای خودش حكایتی است.

دادن نذری یکی از رسوم قدیمی محرم در کشور است که در تهران نیز رواج داشت. حتی کسانی که توانایی اطعام نداشتند، با ریختن مشتی برنج در پلوی نذری یا تکه گوشتی در خورش، در نذر شریک می‌شدند.
 

منبع: پایگاه اندیشه قم