جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۹ آبان ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۲

دست خالی سروش در ابداع اندیشه

شاگرد علامه مصباح یزدی با بیان اینکه مسلمانی برگرفته از حسن برهان است، نه حسن اقبال، پلورالیسم دینی را نظریه جان هیگ دانست و گفت سروش مبدع هیچ نظریه‌ای نیست.
کد خبر : ۸۷۳۳۲

به گزارش صراط، مناظره حجت‌الاسلام نبویان شاگرد علامه مصباح یزدی و علیرضا علوی تبار شاگرد عبدالکریم سروش درباره نظریه پلورالیسم دینی در دانشگاه تربیت مدرس به همت بسیج دانشجویی برگزار شد.

در ابتدای این مناظره علیرضا علوی‌تبار با بیان اینکه یک نوع نگاه می‌گوید در تمامی ادیان، یک دین و در تمامی مذاهب دینی یک مذهب حق است، افزود: این نوع نگاه، نگاه حصری است، نگاه دیگری وجود دارد که می‌گوید همه ادیان برداشتی از حق دارند که این نوع نگاه شمول گرایی است.

علوی‌تبار با بیان اینکه کثرت گرایی دینی به معنای پذیرش همه ادیان و مذاهب است، تصریح کرد: در پلورالیسم دینی آقای دکتر سروش نیز تاکید دارند که همه ادیان منتهی به حق می‌شوند و حق نهایت همه ادیان و مذاهب است.

وی افزود: در بحث پلورالیسم دینی ما می‌گوییم خدا در مرکز ادیان است. 

حجت‌الاسلام نبویان در پاسخ به اظهارات علوی‌تبار با بیان اینکه لازم است درباره پلورالیسم دینی واژه شناسی شود، گفت: پلورال به عنوان کثرت و ایسم به معنای گرایش است. یعنی کثرت‌ گرایی.نقطه مقابل پلورالیسم، مونیسم است.

وی با بیان اینکه پلورالیسم انواع مختلفی دارد و ممکن است منظور از پلورالیسم فرهنگی و یا سیاسی باشد، تصریح کرد: محل بحث ما پلورالیسم دینی است.

شاگرد علامه مصباح یزدی با بیان اینکه مراد ما از دین، ادیان توحیدی است نه ادیان غیر توحیدی، گفت: خود غربی‌ها ادیان توحیدی را به اسلام، مسیحیت و یهود تقسیم کرده‌اند. لذا بحث من این است که اسلام،‌مسیحیت و یهود نمی‌تواند هر سه حق باشد.

وی که قرآن را در دست راست و انجیل را در دست چپ داشت، انجیل را باز کرد و گفت در انجیل نوشته شده خدا، فرزند دارد وسپس قرآن را باز کرد و گفت قرآن می‌فرماید مرگ بر کسانی که می‌گویند خدا فرزند دارد لذا ما یا باید بپذیریم که خدا در خارج بچه دارد و یا اینکه خدا بچه ندارد. پس نمی‌توانیم هم بگوییم خدا بچه دارد و هم ندارد. یعنی یکی از این موضوعات درست است نه هر دوی آنها.

عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی با بیان اینکه سروش مبدع هیچ نظریه‌ای نیست، گفت: آقای سروش بحث پلورالیسم دینی را از آقای جان هیگ گرفته است.

آقای هیگ چند دلیل برای پلورالیسم دینی آورده که همه آنها باطل است. اگر یکی از دلایل آقای هیگ ثابت شود بنده دست از اسلام برمی‌دارم وهمین طور آقای سروش 10 برهان در کتاب صراط‌های مستقیم برای پلورالیسم دینی مطرح کرده که هیچ کدام از آنها پایه و اساس ندارد.

وی افزود: آقای علوی‌تبار باید درباره تک تک دلایلی که آقای سروش آورده، بحث کند و ثابت کند که چگونه پلورالیسم دینی ممکن است.

علیرضا علوی‌تبار در واکنش به اظهارات نبویان مبنی بر اینکه سروش نظریات جان هیگ را تکرار می‌کند، گفت: بهتر است آقای نبویان اندیشه را نقد کند نه اینکه بگوید این اندیشه و نظریه برای کیست.

مهم نیست که این حرف برای کیست مهم این است که درست است و مستند.

علوی‌تبار در ادامه خطاب به نبویان گفت: شما فکر می‌کنید عده کثیر مردم دنیا احمق هستند و نمی‌توانند فکر کنند اما شما می‌توانید.

شما می‌گویید ادیان توحیدی اسلام، مسیحیت و یهود است در حالیکه ادیان دیگری مثل زرتشتیان نیز توحیدی هستند.

شاگرد برجسته عبدالکریم سروش با بیان اینکه نبویان باید پاسخ دهد که آیا وحی که به پیامبران می‌شد، یک طور بود یا نه. اگر یک طور و یک شکل بود چه طور یکی درست و یکی غلط است.

علوی‌تبار در ادامه با بیان اینکه فهم حقیقت متعدد است و اشکالی ندارد که فهم‌های ما از حقیقت متعدد باشد، تاکید کرد: سه نوع نگاه از واقع  گرایی داریم. واقع گرایی ساده، واقع گرایی پیچیده و واقع گرایی شکاک. آقای سروش واقع گرایی پیچیده را قبول دارد.

نبویان در پاسخ به علوی‌تبار با بیان اینکه تقسیم بندی رئالیسم به سه بخش پیچیده، ساده و شکاک مباحث کانت است و ارتباطی به بحث پلورالیسم دینی ندارد، تصریح کرد: بنده دو سال کامل روی نظرات کانت مطالعه کرده‌ام و اگر قرار باشد درباره نظر واقع گرایی کانت حرف بزنیم، زمان دیگری می‌خواهد اکنون بحث‌ما درباره پلورالیسم دینی است.

وی با بیان اینکه قبض و بسط تئوریک شریعت دلیل سروش برای پلورالیسم دینی است، افزود: آقای علوی‌تبار باید توضیح بدهد چه چیزی منقبض می‌شود و چه چیزی منبسط می‌شود. این دلیل اول آقای سروش است که باید بحث شود. بنده به جرات می‌توانم بگویم تمام دلایل آقای سروش برای اثبات پلورالیسم دینی عقلا و نقدا باطل است.

نبویان با بیان اینکه تعریف ما از حق به معنای «منطبق بر واقعیت» است، گفت: آقای سروش در کتاب خود حق را اینگونه تعریف کرده. لذا سؤال من این است چه چیزی منطبق بر واقعیت است حقانیت مشترک اسلام و مسیحیت؟

علوی‌تبار با بیان اینکه سروش حقانیت را منطبق بر واقعیت تعریف کرده اما صدق حقانیت را منوط به شروط دانسته است، افزود: اکنون میلیون‌ها یهودی و مسیحی ادعای حقانیت دارند. آیا همه اینها باطل هستند. نه این طور نیست اینها فهم مختلفی از دین دارند.

وی با بیان اینکه برداشت مسلمانان از نحوه وضو گرفتن و نماز خواندن پیامبر متفاوت است، گفت: اکنون بخش زیادی از مسلمانان با دست بسته و بخش دیگری با دست باز نماز می‌خوانند و معتقدند پیامبر اینگونه نماز می‌خوانده حالا چه طور می‌شود بگوییم که هر دوی اینها اشتباه می‌کنند.

شاگرد عبدالکریم سروش با بیان اینکه ملاک حق باید مشخص شود، گفت: نباید این طور باشد که ما تلاش انسان‌ها برای یافتن حق را نادیده بگیریم و بگوییم که آنچه ما برداشت کرده‌ایم، حق است.

نبویان که نویسنده کتاب «سروش مغالاط» است با بیان اینکه علوی‌تبار از مغالطه چند مسئله متفاوت در یک مسئله واحد استفاده می‌کند، گفت: درباره  نحوه نماز خواندن مسلمانان و وضو گرفتن آنها باید بگویم که فرض بر اینکه اهل سنت درست وضو می‌گیرند اگر این طور باشد پس شیعه اشتباه وضو می‌گیرد یعنی یکی از اینها درست است نه هر دو آنها. پیامبر یا با دست بسته نماز می‌خوانده یا با دست باز. پس نمی‌توان گفت که همه مسلمانان درست عمل می‌کنند. در نتیجه اگر اهل سنت درست انجام می‌دهد پس پلورالیسم باطل است و اگر هم شیعه درست انجام می‌ده پس باز هم پلورالیسم باطل است.

نبویان در واکنش به اظهارات علوی‌تبار مبنی بر اینکه مسلمانان از حسن اقبالی که داشتند مسلمان شده‌اند و گناه کسانی که حسن اقبال نداشتند، چیست، گفت: آقای علوی‌تبار باز هم مغالطه می‌کند چرا که ما مسلمانان حسن برهان داریم نه حسن اقبال. ما برهان داریم که حق هستیم و برهان‌های ما غیر قابل انکار هستند.

منبع: فارس