شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۷ مهر ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۷
سایرن

نجابت نظام و بی حیایی خیانتکاران

شخص موسوی یکی از مهم ترین عناصری است که تجربه نشان داد هنوز وابسته فکری مجاهدین محسوب می شود. از طرفی فرزندان همین گروه نیز در تله های اطلاعاتی منافقین و حتی سایر گروهک ها گرفتار شدند و همین موضوع از یک خانواده در ظاهر انقلابی و مومن گروهکی کوچک و خطرناک ساخته بود.
کد خبر : ۸۲۵۶۵
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، سایرن در آخرین به روز رسانی خود نوشت:
 
متفکرین و نظریه پردازان غربی قریب به بیست سال است که برای مبارزه با دولت ها و حکومت های غیر دلخواه از روش های خشونت آمیز پرهیز می کنند چرا که پروژه هایی مثل کودتا، حملات تروریستی و جنگ از عواقبی مانند تلفات غیر نظامی و هزینه های سنگین اقتصادی و اجتماعی برخوردار هستند. علاوه بر آن ممکن است شما چریک خوبی باشید و تیم شما مهارت های اصلی مبارزه را هم بداند ولی فاقد مهارت های فرعی لازم برای مرحله گذار از خشونت باشید. پس بهترین راه این است که خود مردم تصمیم بگیرند از شر آنها که غرب نمی پسندد خلاص شوند. در هر حکومتی هم یک گروه ناراضی که برای بازگشت به سفره پر رونق حکومت حاضر به معامله است، پیدا می شود. این گونه شد که دولت های اطراف روسیه یکی پس از دیگری با انقلاب های رنگ و وارنگ خشونت پرهیز سقوط کردند.

بعد از انقلاب سیاسیون زیادی بودند که به مجاهدین پیوستند، ایام گذشت تا زمان جدا شدن و مبارزه مسلحانه این گروهک سیاسی- نظامی در کشور فرا رسید. سیاسیون و متدینین در مراحل مختلف از این گروه سیاسی که ترور و جنایت را اکنون سرلوحه خود قرار داده بود برائت جستند اما این حقیقت انکار ناپذیر است که بسیاری از آنها که در فتنه 88 پای شان لغزید اجزاء سابق گروهک منافقین بودند به ظاهر از آنها بریده بودند اما پرونده های امنیتی شان نشان از قطع نشدن روابط با بخشی از اذناب داخلی داشت. شخص موسوی یکی از مهم ترین عناصری است که تجربه نشان داد هنوز وابسته فکری مجاهدین محسوب می شود. از طرفی فرزندان همین گروه نیز در تله های اطلاعاتی منافقین و حتی سایر گروهک ها گرفتار شدند و همین موضوع از یک خانواده در ظاهر انقلابی و مومن گروهکی کوچک و خطرناک ساخته بود.

بعضی از این افراد به علت افراط در فتنه گری از صحنه سیاست کشور حذف شدند اما گروه بزرگی بدون اعلام برائت از فتنه سازی های سابق حتی بدون اعلام واقعیت "دروغ بودن پروژه تقلب" خود را آماده می سازند تا در عرصه های بعدی دست یابی به اریکه قدرت پر توان ظاهر شوند!

بخشی نیز با "تواب" نامیدن خود تلاش کردند گذشته پلیدشان را در اذهان عموم کمرنگ جلوه دهند. این ها همان گروهی هستند که بعضا اعترافات شان از رسانه ها پخش شد اما بعد از آزادی نه تنها توبه کارانه زندگی نکردند بلکه منکر اعترافات شان نیز در برخی موارد شدند. این اتفاقات در حالی پشت سر هم در مقابل چشمان بهت زده مردم روی داد که پرونده بسیاری از این افراد سرشار از انواع دنیاخواهی و هواپرستی بوده است. پرونده بعضی از همین اصلاح طلبان که اکنون دندان تیز کرده اند تا در دولت "احمدی نژاد" که تا مدت ها بعد از تنفیذ، وی را رئیس جمهور کشور هم نمی دانستند مشاور و معاون شوند، آمیخته با انواع فساد اعم از اقتصادی، سیاسی و حتی خانوادگی است. غفلت دولت سابقا ارزشی احمدی نژاد موجب شد شیفتگان قدرت بر خر مراد خدمت سوار شوند و مجددا در عرصه سیاست کشور جولان دهند.

همه آحاد جامعه فارغ از اندازه مسئولیتی که بر دوش دارند باید توجه داشته باشند تشخیص خائن از توبه کار واقعی چندان هم ساده نیست! آن که یک بار خیانت اش را با دست و قلم و رسانه اش به نمایش گذاشت و امروز با مهر "تواب" بر پیشانی در بین خلق زندگی می کند موقعیت اش خطرناک است و قطعا شایسته سپردن مجدد کرسی های "حساس" خدمت با این عنوان که با حزب و گروه دلخواه ما همراه است؛ نیست.

قطع نکردن دست و زبان فتنه گری که یک روز رای ملت را فاقد اعتبار می شمارد و روزی دیگر مردم کشورش را "نفهم" و  "بی لیاقت" خطاب می کند خبر از در پیش بودن فتنه های جدید می دهد. فتنه گر امنیتی برای حیات سیاسی نیازمند سرمایه است پس ابایی از فتنه گری اقتصادی ندارد. هر جا هم که  ثروت انباشته شد به دنبالش شیطان نفس دوان دوان می تازد.

این طور می شود که آقازادگان بعضی ظاهر سازان، امروز در ویلای پدر پارتی های آنچنانی به راه می اندازند. دیگری در زندان مشغول باز پس دهی عقوبت فتنه است در حالی که همسرش بیرون از زندان ادامه دهنده مسیر باطل است. آن یکی فساد اخلاقی فرزندان اش را به روشنفکری نسبت می دهد و با غرور از روابط آزاد جنسی پسرش دفاع می کند! دیگری هر زمان که خانواده اش را به ویلای دوست اش می فرستاد لباس سیاست را از تن خارج کرده - با دوستانی که اکنون جزوات "چگونه یک حکومت سکولار در ایران تشکیل دهیم" را برای قمپزیسیون تدریس می کنند- در استخر منزل مجلس لهو لعب تشکیل می دادند! بی شرفی سیاسی برخی اصلاح طلبان سابق و فتنه گران امروز به اندازه ای عمیق است که اگر جمهوری اسلامی آبروی شان را حفظ نکند در دنیا دیگر جایی نخواهند داشت ایران که هیچ!

تواب تا زمانی در امان است که مجددا رویه فتنه گری در پیش نگیرد. قطعا دستگاه های امنیتی پرده از فساد شخصیتی فتنه گران اعظم برنخواهند داشت چرا که اسلام دست مسلمین را در چنین موضوعاتی بسته است اما این بدان معنا نیست که در صورت تلاش برای ارتباط گیری با سرویس های اطلاعاتی بیگانه و یا اقدام برای ایجاد نابسامانی های اقتصادی و فتنه های سیاسی در امان باشند.

 سپاه و وزارت اطلاعات موظف هستند مردم را به عنوان ولی نعمتان خود از پشت پرده فتنه هایی که هر روز در کشور خنثی می شوند، باخبر سازند. تلاش برای حفظ آبروی سیاسی برخی از قدمای انقلاب موجب شده است آنها که در ایام فتنه به واسطه تابعیت آمریکایی شان کشور را با خانواده ترک کردند، اکنون برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو آماده می شوند!  گریختگان از خدمت که مترصد نشسته بودند تا تماشا کنند بعد از سقوط جمهوری اسلامی حکومت به کدام گله می رسد اکنون خود را سردار مبارزه با فتنه می خوانند! ایران کشور مردمانی است که همچون فولاد آبدیده از سختی ها هراسی ندارند و به خوبی آموخته اند چطور از گردنه های سخت با تمسک به ریسمان تقوا و ایمان سربلند بیرون آیند. ایام می گذرد و اقتدار جمهوری اسلامی در عرصه های مختلف جهانی طنین انداز می شود اما بعید است مهر "خیانت" از پیشانی برخی پاک شود.